کی بجوید پیش تو شیر و عسل
شوکران زندگی شیرین شده
>>>
می کَشی من را به ره تا ناکجا
نو به نو تا قصه ای دیرین شده
>>>
آن جوان چون زد رهی در پردۀ شور و عراق
کز نوایش جمله در رقص آمدند استادها؟
>>>
گرمیِ خورشید خاور می رسد از کیش مهر
او کجا احوال ما داند که شد از دل رها؟
>>>
با همه راه دراز طی شده
جان من، ما قصه ای ناگفته ایم.
>>>
با جمال یک جمیل بیکران
در به روی بیشماران بسته ایم
>>>
عزیز من از اون فحشها که داری
بکن بر جان چهری هم نثاری
>>>
شنیدی هویزر هم در شهر یاره
اعلیحضرت اصلا خبر نداره
>>>
تا که صبح و روشنایی بردمد بر بام ما
مادرم ایران بداند چمّ و خمّ کارزار
>>>
پیکر گوهر برهنه خوشتر است
از چه جویی رنگ رنگ پیراهنی؟
>>>
آن دم قدسی کجا شد تا دمد روحی به من
کز نواهایش به رقص آیم میان انجمن؟
>>>
تو که اسطوره ی عشقی و بری نام منیژه
روز من بدون رویت تیره تر ز چاه بیژن
>>>
مهر یک زیبای مطلق دادش این لطف قلم
ورنه چهری می ندیدی چامه دررؤیای خویش
>>>
چون دو آیینه که رو در روی هم
صورت آن بندد درین و این در آن
>>>
ای کویر تشنه، ای چهری ببین
نرم باران و سپرغم می رسد
>>>