Manoucher Avaznia

آواز یک آغاز

می رسد از راه آیا آن رسولی کز نفسهایش گل امید می خندد به آسانی؟ >>>

غلغلی بیغش

چه خوف از سوز این سرما و شلاق تگرگ و باد

چو اندر سینه ام شور خدایی حال-گردان است

>>>

مداینها

دل چهری ز ویرانی نمی ترسد؛ تو خوش باش؛ او

فراوان دیده در دنیا مداینها و بابلها

>>>

دام دغا

دل در پی وصل تو مشتاق بلا تا کی؟
پروانه صفت این جان شیدای فنا تا کی؟
>>>

حضرت جانانه

پرتو مهر تو باشد که نظر فرماید
ورنه در وادی یک عمر تباه آمده ایم
>>>

پیمان وفا

استخوان سودم و کس حل معما ننمود
که دل آزرده چرا در کشش اضدادم؟ >>>

دین و دولت از نگاه اردشیر

چو بر دین کند شهریار آفرین
برادر شود شهریاری و دین >>>

مقصود

نسب از آرش گُردیست مرا
که دل و جان و روان را به تن پیکان کرد >>>

بیضه های نمکسود موبد 4

به خانه شد و خایه ببرید پست
بر او داغ و دارو نهاد و ببست >>>

بیضه های نمکسود موبد 3

کسی را که بینند ز این سان به خواب
به شاهی برآرد سر از آفتاب

>>>

پیش از اردشیر

بزرگان که از تخم آرش بدند
دلیر و سبکسار و سرکش بدند >>>

بیضه های نمکسود موبد 2

بدو گفت: نام و نژاد تو چیست
که بر فر و شاخت نشان کیی ست >>>

بیضه های نمکسود موبد 1

تو تا باشی ای خسرو پاک و راد
مرنجان کسی را که دارد نژاد >>>

کودکان تاجدار

گذشته از اینکه این سخنان نمونه کامل خودکامگی بی حد و حصر شاهنشاهان ایران باستان است، عدم بلوغ فکری و سیاسی او را به نمایش می گذارد. >>>

چند ملاحظۀ تاریخی

در این گفتار پیرامون چند موضوع تاریخی قابل تأمل در شاهنامه سخن خواهد رفت. >>>