Ali Ohadi

آمریکا

به مناسبت روز یازدهم سپتامبر

>>>

من خواب دیده ام!

بیدار که شدم، خنده ام گرفت، از خوابی که دیده بودم. پیش از آن که دوباره بخوابم، فکر کردم چه لزومی دارد آدم "مارتین لوترکینگ" باشد تا جرات کند خواب هایش را برای صدها هزار نفر تعریف کند >>>

تعطیلات نوروز را چگونه گذراندید؟

یادت هست به گربه ها "سنبل الطیب" می خوراندیم و وقتی تلو تلو می خوردند، به مستی و بیچارگی شان می خندیدیم؟ >>>

عنکبوت

نه دستم به کابل می رسد، نه صدایم. گیرم که صدایم هم می رسید، او که نخواهد فهمید چه می گویم. بنظر نمی رسد زبان همدیگر را درک کنیم. شاید اگر فریاد بزنم... >>>

آخرین وسوسه

- ... قمار می کردم، زنباره بودم، دست به قتل می زدم، بله می کشتم. من هرکس را که علیه قانون موسی بود، می کشتم، از روی عشق و از سر لذت، چون فکر می کردم دارم بخواست خدا عمل می کنم....>>>

به زنی که عاشق ماند

در روزگاران دور، سنت بر این بود که کاهنان از روی ستاره ها پایان زندگی شاه را تعیین می کردند. شاه اجازه داشت چند نفر به عنوان همراه انتخاب کند تا در سفر مرگ تنها نباشد>>>

استقلال

گیرم پهلوان محمد هم معروف بود که پروای رژیم را ندارد، تن به زور نمی دهد و کاه در آخور حکومت و قانون نمی کند...>>>

دیه یا خونبها

یک سری مسایل هست که آدم های معمولی حالیشون نمیشه. برای فهم این مسایل باید ریاضی و فیزیک و شیمی و گاهی اوقات معلومات "هسته"ای آدم در سطح دکترای ترافیک از دانشگاه امیرکبیر باشه!

>>>

حسرت های کودکی ثروتمند!

گدایی را با همه ی خانواده اش به یک شکم سیر در یک چلوکبابی دعوت می کردم، کفش و لباسم را به پاره پوشی می بخشیدم، خانه ای برای زن "شیخ صمد" می خريدم تا مجبور نباشد برای سیر کردن شکم سه بچه ی یتیمش در خانه ی در و همسایه کار کند، و چه کارها که می کردم، و نمی کردم >>>

از اینجا تا لاس وگاس

گاه باشد که کودکی نادان            به غلط بر هدف زند تیری >>>

دوالپا

حالا چه شد که یاد "دوالپا" افتادم؟ >>>

عزت دروغ

من می توانم به آنها دروغ بگویم، چیزهایی بگویم که علاقه به شنیدنش دارند. >>>

تراژدی به روایت یک "می نی مالیست"!

لعنت به کسی که به این زن، یا به مادرش، ... از سر ترحم پولی بدهد. >>>

دخی قیچی

چرا همه مان دنیا را "لوچ" نگاه می کنیم؟ >>>

هم شکمان یکسان!

حالا که شرح احوالاتتون را خوندم و دیدم اینقده بهم نزدیکیم، قول میدم که هاری پاترها را هم بخونم، همین که فولادزره دود شد و رفت وردست ننه ش و فرخ لقا به خوبی و خوشی آزاد شد. قول میدم خانم رولینگ. اگه "اینا" بذارن! >>>