"در سده ی بیستم بخاطر تجربه ی توتالیتاریسم، جستجوی خانه و کاشانه کاری عبث است".
>>>
جایی به آن خانم پرستار در "هفتگل" اشاره کرده ای که گفته؛ اون آقاهه زنش افلیج شد، چون آه من گرفتش! یا خدا انتقام مرا از او گرفت، یا چیزی شبیه به این... و تعجب کرده ای از !
>>>
یکی از آن روزها، وقتی صف محصلین یهودی از پیش روی مسجد عبدالنبی می گذشت، خادم شیخ ناگهان تصمیم گرفت الاغ "آقا" را از وسط صف محصلان کلیمی بگذراند
>>>
انگار اینطوری بی دردسر تر است، نه؟
>>>
آقای رفسنجانی در انتقاد از "تضعیف" نقش روحانیت می فرمایند؛ "آنان که همه توطئه ها، حتی جنگ هشت ساله و اخیرا تحریک افکار عمومی جهان را علیه ایران به کار برده اند، با سیاست مکارانه به جنگ انقلاب آمده اند و...
>>>
باید جایی از کسی خوانده باشم که زندگی مجموعه ای ست از "شکست"ها! آن که خوب زندگی می کند کسی ست که هر بار بهتر و زیباتر شکست می خورد!
>>>
راهرویی در یک اداره را فرض کنید که ده تا در دارد. در اولی را می زنی، کسی از درون می گوید؛ چی میخوای صبح اول صبحی؟ در دوم را میزنی، صدایی می گوید؛ کیه این وقت صبح مزاحم میشه؟ در سومی؛ چه خبره؟ سر آوردی صبح به این زودی؟ و...
>>>
اگر امثال آقای بازرگان به "تعارف" و "احترام"، سکوت نمی کردند و به راحتی به امثال بهشتی اجازه نمی دادند تا از سید، "امام" بتراشد، این همه مصیبت از امام به "امت" می رفت؟
>>>
می خواهم بی "احترام" بنویسم، بی "مصلحت"، بی "پروا"، بی "پرده"، بی هیچ حرمت دروغینی که در این سال ها و به ویژه در این ده ماهه ی اخیر، از گفتن بازم می داشته است!
>>>
هر کسی در هرجای آن سرزمین متولد شده باشد، اعم از ترک و کرد و بلوچ و ترکمن و فارس و ... یا شیعه و سنی و مسیحی و کلیمی و بهایی و یزیدی و نمی دانم چه و چه، زن یا مرد، معتقد به نظام یا مخالف نظام، باید بتواند در شرایط کاملن مساوی از امکانات آن مملکت بهره مند شود
>>>
مرد بلند بالایی بود که یک دست کت و شلوار مشکی می پوشید، یک کلاه پهلوی بسر می گذاشت، ده دوازده تا کراوات روی هم می بست و در تمام کوچه پس کوچه های اصفهان راه می رفت، فریاد می کشید و به پولدارها فحش می داد
>>>
ببخشید، "اشتباه" کردم. معنی اش این نیست که مرا ببخشید که مطابق میل شما حرف نزدم. بلکه می بخشید که رفتارم یا گفتارم مطابق روش زندگی ام نبود و شما ممکن است مرا "اشتباه" بفهمید!
>>>
در ابتدای انقلاب، عکس شاه را از ابتدای کتاب ها برداشتند. (در واقع مردم عکس ها را پاره کردند). اما حضرات که به همه چیز آن "پدر و پسر" ایراد می گرفتند، جای عکس های تر و تمیز شاه، یک مشت ریش و پشم و عمامه گذاشته اند.
>>>
لابد به زودی آقایان موسوی و کروبی هم به جمع می پیوندند و هرگونه رابطه با کاسپین ماکان را تکذیب و شاید خودش را هم تحریم کنند.
>>>