POETRY

دوستی
10-Nov-2010 (5 comments)
‫به تو نگاه میکنم
‫از پس پنجره های مه آلود دوری
‫و می دانم
‫تو
‫از تنهایی خود
‫به جز من
‫با کسی سخن نخواهی گفت >>>

POETRY

«هیچ چیز شبیه خودش نیست»

نگاهی به مجموعه شعر «گِل» لیلا فرجامی

08-Nov-2010
شعر لیلا تصویر انسانی است که در باد زاده میشود و پیش میراند- خاموش، سرگردان، در آتش؛ ولی نمیخواهد از باد برهد، میخواهد بر پراکندگی آن چیره شود و آن نیروی عظیم را در واژه بریزد و واژه را آغاز دیگربارۀ زندگانی کند، مسیری که میداند هر بار به گونه ای تکرارخواهد شد - نوشیدن آب گرم از رودخانه هایی که در آتش میسوزند>>>

POETRY

حماسه حلاج
08-Nov-2010 (4 comments)
آتش سوزان و بهشت برین
هردو یکی بود بر این نازنین

در نظرش ذره چو خورشید بود
مرده او زنده جاوید بود >>>

POETRY

نسیم
05-Nov-2010 (3 comments)
ژرفای قلبم
رمزِ تبسّمِ نسیم
پیامی پنهان
میان پیچ پیچِ گیسوانِ موج >>>

STORY

پریاپوس (2)

شما ایرانیها در مورد اسطوره ها هم کاملاً متفاوت تر از بقیه مردم جهان فکر می کنید

05-Nov-2010
عین مرده ها خوابیده بودم. نور تند آفتاب داشت چشمانم را اذیت میکرد. یک آن بیدار شدم. تا دقایقی اصلاً نفهمیدم کجا هستم. اندکی گذاشت تا توانستم موقعیت جغرافیاییم را مجدداً کشف کنم. زود سراغ ساعت رفتم. وای خدای من! ساعت نزدیک 11 صبح بود. از این پریاپوس لعنتی چه خبر؟ خیلی گرسنه ام بود. با عجله رفتم پائین. صبحانه مدتها پیش تمام شده و هنوز به وقت نهار مانده بود. در بوفه هتل هول هولکی نفهمیدم چی خوردم. مجدداً بالا رفته و دوش گرفته و هن هن کنان پائین آمدم>>>

PLAY

اهمیت "ارنست" بودن و اتهام همجنس بازی

نمایشی در ۴ پرده

05-Nov-2010 (47 comments)
ملکه مادر که خوب میدانست بخاطر قجر نبودن، تنها فرزندان او می‌‌توانستند شاه شوند، بیدی نبود که از آن باد‌ها بلرزد. "خوبه، خوبه، خوبه ... مرتیکه پر رو ... بچه‌ام رو بدم به اون قزاق‌های فاسدت!؟ اصلا تقصیر خودته که پسر نازنینمو هنوز دهسالش که نشده بود، فرستادی دیار غربت و دادیدش دست یه مشت سویسی اون کاره! می‌‌خواستی همین جا نگرش داری و مواظبش باشی‌. ولی‌ نه، حضرت عالی خیال داشتید که دستتون باز باز باشه و بتونید طاق و جفت زن جدید بگیرید." >>>

FEMINISM

مرد فمینیست بد کوفتی است

خدایا عاقبت ما را از دست فمینیسم به خیر کن

03-Nov-2010 (14 comments)
دماغم اندازه پاشنه ی پام است ولی خدا را شکر –البته شکرم برای بزرگی اش نیست- اصلا کار نمی کند. گاهی کار به جایی می رسد که من هم می فهمم. چه برسد به او. دماغش آن قدر کوچک است که نمی توانم باور کنم اگر سرما بخورد می تواند دماغش را بگیرد. چون دماغش اصلاً توی دست نمی آید. تازه سوراخ هایش را بگو. هر دوتاش قد یک سوراخ هم نیست>>>

LIFE

The Bookshelves

She loved her books but they were only books

03-Nov-2010
On her shelves were books of many kinds and a picture of her grandmother who could not read. Each time she finished a book, she put it back on the shelf and she looked at the picture of her grandmother and she thought, it does not make me wiser than you. It does not make me more anything than you. It makes me in America and you in Iran. It makes me in the present and you in the past. That's all>>>

POETRY

دیدار خمینی
03-Nov-2010 (2 comments)
پدرم هیچگاه به ما نگفت
که خمینی به دیدارش آمده
به درمان دردی، در سال های دور
وقتی که خمینی فقط یک “خمینی” بود
و هنوز جانشین خدا نشده بود.
>>>

KIOSK

Love and Death in the Time of Facebook

First music video from Kiosk's new album

02-Nov-2010 (22 comments)
...>>>

IRAN

2,500 Years Later

2,500 Years Later

Photo essay: People & Places

by alisattarpour
01-Nov-2010 (6 comments)

>>>

ARTIST

The Journey of a Girl to Womanhood

Maryam Hashemi’s paintings

01-Nov-2010 (one comment)
I spent hours looking at her works following her tireless strive to spit back the entrapped feelings of those years living under the iron law of veil and its harsh repressive influence on a growing up girl with flying imagination. Maryam’s painting between 2001 & 2006 shows how she throws back on the canvas that was forced down her throat while dipping her brushes in other styles. She is not a depressive painter, she does not simply stomach what is forced on her. The “Family Day Out” is a universal teenage agony with or without veil>>>

POETRY

آن رفته
01-Nov-2010 (6 comments)
بامدادن که نسیم
‫بوی غمگین تو را می آرد
‫مرغکی با پر و بال خونین
‫از افق های غریب هستی میگذرد >>>

DIARY

کفش‌های خوشگل لعنتی

درست یک سال پیش بهار در بهترین وضعیت آب و هوا بار و بندیلم را برداشته‌ام آمده‌ام اینجا

29-Oct-2010 (9 comments)
خاطره، خاطره، خاطره این خاطره لعنتی ناخن‌های تیزش را فرو می‌کند توی پوستم، گوشتم، قلبم، روحم و روانم. دوست مهاجری می گفت: دلم تنگ می شود چه کنم؟ گفتم: طاقت بیاور. به اندازای که با یک کفش نو اینقدر سر کنی تا کهنه شود، دلتنگی‌ات را با اولین کفش کهنه‌ات دور می‌اندازی و دیگر تمام می‌شود. دیگر توی شهر جدیدت اینقدر خاطرات ریز و درشت و خاطرات بد و خوب داری که سرت گرم می‌شود و مجالی برای دلتنگی نمی‌ماند>>>

STORY

Sama’ (The Audition-3)

"I have no past!”

27-Oct-2010
My male voice should have caused the naked woman to screech and run out the bath chamber, instead her powerful grip tightened around me even more and the scrubbing worsened. “Let me go!” I heard myself scream. “ Me go!” I heard my own plea echo in the bath chamber. Kicking and flailing was useless. It only caused her to miss her intended spot behind my ear and soap me in the eyes instead. “My eyes, my eyes, they burn!” I wailed >>>

NOVEL

افسون یك نگاه

ادغام قدری حقیقت، دنیایی فانتزی و همراه با چاشنی ابهام ها

27-Oct-2010
با پاهای لرزان به دیوار سفید هال خانه‌مان تکیه کردم و نفسی عمیق که از سر ترس، شرم و خوشنودی گویا ساعت ها در سینه ام حبس کرده بودم با رضایت بیرون دادم، گویا نتوانستم به درستی همه هوای جمع شده داخل ریه ام را به بیرون بدهم. نفس عمیق دیگری کشیدم و این بار با هیجان بیشتر نفس حبس شده ام را اندک اندک بیرون فرستادم و هر بار احساس سبکی بیشتری کردم>>>

ART

Moody Blues

Moody Blues

Paintings

by Farnaz Zabetian
25-Oct-2010 (4 comments)

>>>

IDEAS

پرسش و پاسخ

از کجا بدونیم چی‌ خوبه و چی‌ بده؟

25-Oct-2010 (2 comments)
متاسفانه، عشق رو نمی شه دید، خدا رو نمی شه خورد، جوهر رو نمی شه شنید! پس هفتاد و دو ملت، هزار جور افسانه می‌‌سازند و به صد‌ها حیله دام می‌‌گذارند، تا شاید سیمرغ حقیقت رو به بند بکشند! اما، با هر دامی و هر بندی و هر افسانه ای، دایره عشق و محبتشون کوچکتر می‌‌شه، و افق مهر شون محدود تر ... از کلّ اعظم، منفصل تر و مطرود تر. >>>

POETRY

The wheel
25-Oct-2010 (one comment)
Now there's the buzz
the buzz I've been waiting for.
My feelings ebb and flow
with your measured words
following, on a rope taut
to this vertiginous height
from the old ballroom
>>>

TANZ

از شیلی تا جمکران

نامه رئیس جمهوری اسلامی منتظرالظّهور آقای احمدی نژاد به رئیس جمهوری کشور شیلی

22-Oct-2010 (4 comments)
عالیجناب رئیس سباستیان پینیـِرا اِکنیکه: مشاهده آن متـّه عظیم شما که صدها گَز سنگ کوه را سوراخ کرده و به صورت چاهی به محل عمله های معدنچی رسید، هیئت دولت منتظرالظهور ما را اجماعاً به به این فکر انداخت که ما نیز با استفاده از این متـّه محیّرالعقول، چاه جمکران را عمیق تر کرده و با رسیدن به آقایمان مهدی (عج) علّت تاٌخیر حضرتشان را جویا شویم>>>