Arts and Literature

Over the City of Istanbul

Three brothers and four sisters
Sat at the four corners of a vast table
Under a half-cloudy sky
And ordered swordfish and Alexander kebabs
With yoghurt drinks and fruit sherbet >>>

Poet Made in Space

The neat part of the International Space Development Conference is meeting a lot of very smart people who share a passion for space exploration. Neda Ansari is in that third category. She is a poet. I expressed a wish to read some more of her poetry, as I only glimpsed a bit in one of the thousands of emails that zipped through my inbox, and she agreed. More than agreed, she sent a hand-bound, self-published compilation of poetry, translations, and other writings>>>

صدایی به قدمت سرزمین مادری

کمتر ازیک قرن ازظهوراولین خواننده زن ایرانی، قمرالملوک وزیری می گذرد. زنی که نه تنها به خاطر هنر و صدای بی بدیلش بلکه به خاطر شجاعتش در شکستن قیدها و بندهای پوسیده جامعه ستایش می شود. در سالهای بعد این اوضاع کمی بهتر شد. آشنایی و آگاهی مردم با هنرهای مختلف و ملل دیگر و آمدن رسانه های جدید رفته رفته این هنجارها را تغییرداد>>>

پدر حرام زاده می کشمت امشب

به خاطره ی زنده ی پدرم عبدالرضا احمد آخوندی (1305-1354) و حاج عبدالرضا شیدمهر (1354-1379) نقش شده روی سنگ قبرش—حرام زاده ای که همواره دوستش خواهم داشت و همواره خواهمش کشت>>>

تشنگی

شرمت از کودکان تشنه نیست؟
که نگاه بیگناهشان
بر سراب آبی خنک
در زیر آفتاب سوزنده ی خشم
آبتنی میکنند >>>

Ghazal Game #1

Think of the greatest love you’ve ever had ( ).
Write his/her name in the space provided_____.
As long as you reiterate this name,
The semblance of this ghazal is complete:_____! >>>

A bit everywhere

"I like very much stories that underline the ability or inability of our human nature to compose with the unexpected; revolutions, any form of violence, a break up, a beautiful encounter, torture sessions, death of a loved one, an illness diagnostic, etc. Any events that lead us to walk aside from the trails that we were planning to take because usually 'we just go with the flow'. What I find fascinating is the way we manage to be and remain in harmony with our moral values—or not">>>

رفیق رویا فروش من ناصر جهانی

اول خیابان آذربایجان انزلی سمت چپ نانوایی جهانی است. مغازه ی پدر ناصر جهانی رفیقی که در سال شصت و هفت اعدام شد. دیشب خواب دیدم برای خریدن نان به در نانوایی رفته ام و ناصر با چشم همیشه شوخش داشت مشتری راه می انداخت. ناصر قد بلند و همیشه با لبخندی بر لب در روزهایی که فضای اتاق مملو از عرق و گرما بود برای من و جاوید "کلیدر" می خواند>>>

Pettiness & Paranoia

Belikov is a small fellow who feels the morbid need to protect himself from the outside world, and to put order in everything. He creates for himself a carapace, a case based on his limited understanding of duty, conventions and hierarchy. Going out, he always wears his galoshes and carries his big overcoat and umbrella in summer and winter. He goes around only in covered carriages. He has a case for his watch, a case for his eyeglasses and one for his umbrella>>>

واژه نامه الفنون

عدم کفایت سیاسی: وضع طبیعی اکثر مدیران سیاسی در اکثر کشورهای جهان سوم. علت آشکار نشدن عدم کفایت سیاسی در کشورهای خاورمیانه: وجود نفت و زور و دین. نداشتن توانایی سیاسی. به زبان اداری: ایشان لیاقت ندارند. به زبان کلانتری: مردک آلت پریش شده رئیس جمهور. به زبان دیپلماتیک: ایشان بهتر است جای دیگری تشریف ببرند. به زبان چاله میدان: اوه اوه اوه! بهش بگو بده بره!>>>

Houses

There was something about the way he went walking at night that made her think of her youth and of Iran. She liked the way the night looked when he was walking. She thought of poetry and of Forough Farrokhzad, and she felt sorry for him that he didn't live somewhere like Iran where nobody would think twice about a boy who went walking at night. They wouldn't be joining him necessarily. They were watching their satellite T.V.'s with DVD players just like Americans were. But nobody would think twice>>>

قطره و دریا

ای با همه و همیشه تنها
وای تک‌ تک‌ قطره‌های دریا
‌ای پر شده در تمام ذرات
وای مجمع ذره‌های دنیا
>>>

مانیفستی برای همین لحظه

سخت ترین عمق  فرض ترین حیوان  جنس ترین سوی  نور
همین لحظه شلخته و گیج
بندترین باز عمق ترین درخواست می شود زنجیرترین دستبند
فریاد ترین عجله
>>>

I Shall Be Released

...>>>

Moodle East

Today, the Middle East has replaced the Cold War as America's primary foreign-policy preoccupation. As opposed to the seemingly ideologically homogenous communist bloc, however, the 22 diverse countries that compose the modern Middle East are still confusing to most Americans. Why can't the Israeli and Palestinians stop fighting already? What's the difference between Libya and Lebanon again? Herewith then is a satirical effort to simplify the essence of Middle Eastern governments >>>

اگر آزاد باشیم

اینطور نبود که ‌ مثلا یک گروهی از دولت آمریکا نشستند در زیر زمین کنگرۀ آمریکا و تصمیم گرفتند که این دلقک را با آن دلقک قاطی کنند و پارازیت را تولید کنند. نه، اینطور نبود. طرحِ ایده مال ماست ، هیچ ربطی‌ به دولت آمریکا نداره، تنها کاری که دولت آمریکا میکنه اینه که این سکو را فراهم کرده و دارد به ما حقوق میدهد، امکانات میدهد که ما بتوانیم برنامه ای را که دوست داریم اجرا کنیم. که ما البته سپاسگزاریم که این فرصت به ما داده شده>>>

دگمه های پیراهن مردانه ی تو

وقتی دکمه های پیراهنت را باز می کردم نگاهت به پنجره ی گشوده بود که باد دائما باز و بسته اش می کرد. وقتی دکمه ی سفید آخرش را باز کردم گودی سینه ات را از سوتین ات در آوردی و من از پایین نگاهم را به بالا دوختم تا ببینم بعدش چه خواهی کرد. وقتی پستان ها یت را می بوسیدم لک پشت لک روی سینه ات می نشست و من از این همه سفیدی به وجد می آمدم>>>