EXILES
من افتخار میکنم که فرار کردم
آره پالون زری شدم. پالون زری شدیم. خنده م میگیره که زور میزنم بچه م فارسی یادش نره. زبونی که مال یه طویله ی بزرگ بوده. یه چیزی در حد زبون کلاغها و غازها و سوسکا. شایدم میخوام بچه م فارسی یادش بمونه که تو مهمونیها یه چیزی واسه پز دادن داشته باشم. فکر میکنم یه چند سال دیگه اگه از بچه م بپرسن از کجا اومدی؟ یواشی بگه افغانستان یا تاجیکستان. یا اصلا بزنه زیر همه چیز و بگه اسپانیا... ولی من مشکل اصلیم اینه که اگه یه روزی دخترم از من بپرسه از کجا اومدیم من نمیدونم چه جوابی باید بدم
>>>
IRAN
Photo essay: People and places
by Moein Mohammadnejad
>>>
OSTAD
فراتر از بسیاری از آنانی که مدّعی بودند که هم موسیقی میدانند و هم مردم پسندند، دلش پاک بود و ظاهر و باطنِش یکی
استاد ذبیحی بلند قّد بود و درشت اندام، دستهای کشیده و صورتی که اندک تَه ریشی بر آن بود و در ایاّم عزاداری با مَحاسن او را میدیدی. دَستاری سبز به کمر داشت و کلاهِ مُفتیِ فاطِمی مِصریْ بر سر میگذاشت و همیشه به گلاب قمصر معّطر و شیرین گفتار، با مرام و با وفا. پدر بزرگوار ایشان شمیران زاده. اهل دَرَکه و حوالی آن بود و در تمام محل آنچنان احترام و اِکرام داشت که مُعتمدین شمیرانی بِدینشان قسم میخوردند و حلاّل تمام نَذرها و مشکلات
>>>
CULTURE
"سیر" که جزء" میوه ها" شد! قورباغه ابوعطا می خونه
در فیلم "خانه ای از شن و مه" House of Sand and Fog موضوع مشاوره خیلی جالب است، معلوم نیست طرف مشاوره کدام آدم "پرتی" بوده که ابتدایی ترین نکات را در خصوص مسائل مطرح شده در فیلم نمی دانسته. در صحنه ای از فیلم سینی بزرگی از میوه قرار دارد و دوربین با حرکت از روی آن محتویاتش را نشان می دهد و ما ناگهان "سیر خام" را می بینیم که جزه میوه ها در سینی قرار داده شده!
>>>
MOJAHEDIN
لطف کنید و از مرگ و عزای دیگران برای تبلیغات خود هزینه نکنید
من این نامه را در پاسخ به پیامی مینویسم که شما به مناسبت درگذشت خانم مرضیه محمدنیا (زرکش) مادر همسر من صادر کردهاید. در این پیام، شما این فقدان را از جمله به «خانواده» باقر زاده تسلیت گفتهاید. و من، هم به عنوان بزرگترین عضو این خانواده، و هم به عنوان کسی که نسبت سببی او با فقید محمدنیا باعث شده که تسلیت خود را به این خانواده نیز عرضه کنید، خود را در مقام یکی از مخاطبان مستقیم شما یافتم و به حکم ادب اجتماعی احساس وظیفه کردم که به این پیام پاسخ دهم
>>>
NUDITY
برهنگی بی پروایانه اینقدر تو را تحت تاثیر قرار داده؟ چرا؟
ما از آزادی دم می زنیم. آزادی پوشش. آزادی بیان و آزادی اجتماعی- سیاسی اما در الفبای آزادی و دموکراسی هم در مانده ایم که می توان بدون خشم و نفرت نظر طرف مقابل را هم شنید و با گفتمان و استدلال به نتیجه رسید و از آن مهم تر اینکه یعنی هیچ موضوع اساسی تری حداقل برای ما ایرانی ها وجود ندارد که اینقدر اسیر دو سانت بالا و پایین شکمیم؟
>>>
NIMA
هنگام خواندن ادبیات فارسی دیده ام که از قرن دوم هجری که در آن نخستین آثار ادبی به زبان فارسی جدید ظاهر می شود تا عصر جدید که "شعر آزاد" و "داستان کوتاه" به بازار می آید، ما به پنج شاهواژه بر می خوریم که یکی پس از دیگری در متون ادبی فارسی رخ نشان داده سپس ناپدید شده اند. این واژگان راهگشا عبارتند از "خرد"، "سخن"، "عشق"، "طبیعت" و "خلق". چرا؟
>>>
LANGUAGE
Persophone states should agree on a common Latin transliteration
Considering how alien Ottoman literature has become to the vast majority of Turks, one has to admire the lucidity and foresight of the statesmen who insisted on keeping the charming old squiggles, in spite of their acknowledged shortcomings. But even the most well-intentioned policies can have unanticipated consequences, and in the case at hand the unanticipated consequence is an abomination called
Pinglish>>>
RACISM
What Martin Luther King has to teach Iranians
Last week I had the pleasure of attending the 24th annual All People’s breakfast in honor of Martin Luther King. We had a good speaker and good performances, but I walked away with a revived image of the man whom we had just honored. Looking back, it’s hard to believe that Dr. King lived at a different time, with issues that had previously belonged to others, yet he has offered solace each time a new anti-Iranian wave surged through the US
>>>
SEPARATION
سیاسی بودن این جایزه در این زمان می باید مد نظر قر ار گیرد
زمینه ای برای راه یافتن فیلمها به جوائز اسکارامید است در کنار این موفقیت و درخشش این فیلم که احتمال بردن جایزه اسکار را هم دارد، هنرمندان بدانند که موفقیت واقعی زمانی است که آنها بتوانند به عنوان قشری از جامعه در شرایط بحرانی کشورشان و یا جهان در کنار انسانهای محروم و ستمدیده و قربانی جنگهای امپریالیستی بایستند، و نه اینکه مانند بعضی ها ظواهر و زرق و برق دروغین صنعت هالیود آنها را تحت تاثیر قرار دهد
>>>
FILM
France’s cinephilic love letter to Hollywood’s Silent Era
An old-timey comic melodrama about the pitfalls of artistic pride and the power of romantic redemption, Michel Hazanavicius’
“The Artist” was greeted with enthusiasm in Cannes upon first screening, whilst earning the Best Actor Award for Jean Dujardin, it’s leading male Star. It has since been critically acclaimed with various awards including during the latest Golden Globes in Hollywood prompting many to bet on it’s triumph at the upcoming Oscars
>>>
TRAVELER
Photo essay: A column, a lion, a school and nuclear politics
by
Jahanshah Javid >>>
QAJAR
"فی الواقع از خودمان خوشمان آمد"
جای "اردشیر محصص" خالی که گزارشی تصویری از جلسه سالانه شام خاندان قاجار قلمی می کرد. پس از دیدن ویدئو این میهمانی وآشنایی با بازماندگان جلیل القدر این خاندان بخصوص "حضرت اقدس والا سلطان علی قاجار" و بیانات ایشان در پایان ویدئو درباره صدو چهل سال خدمات خاندان قاجار به ایران، فکر کردم این مطالب را بنویسم چون با دیدن آن قیافه ها و شنیدن آن صحبت ها بدون نوشتن این مطلب نمی توانستم با خودم کنار بیایم
>>>
KABOB
Persian food is always best served like revenge, slowly
I'm in DC for a job/project, and whenever I'm in DC for a job/project or for any other reason, right around the corner from PAAIA, and about 16 blocks from NIAC, too far to walk (poor NIAC!), on the opposite side of the corner from one of the only remaining Krispy Kreme shops around, when I can, when I remember, I try and frequent my favorite east coast Chelokababi. Moby Dick House of Kabob. Before you say it, skip it, trust me, I'll deal with it at the end
>>>
BOOK
تقدیم به بزرگترا تا بدونن کوچیکترا چی فکر می کنن
"چهل مَتل از کودکی" نام کتاب تازه ایست از خانم فرشتۀ کوثر. طنز شیرین خانم کوثر در این متل ها هم همچون دو کتاب دیگرش خود را چنان که باید، می نمایاند و از ظرافت فکری، نازک اندیشی وخوش ذوقی نویسنده حکایت می کند. طنز کوثر در این کتاب یک جمله یک سطری نیست بلکه آن را می توان دربافت و رابطه داستانها واشخاص مختلف با یکدیگر یافت
>>>
GORGIN
ویژه گی ایرج گرگین ایجاد ارتباط میان ذهنیت ایرانی و جهانی بود
سالی پدرم که نمایشنامه نویس رادیو ایران بود برای من یک رادیوی ترانزیستوری کوچک خرید و من هر نیمه شب بعد از شنیدن «داستان شب» به برنامه ای از رادیو ایران گوش می دادم که در آن زمان توسط "ایرج گرگین" یکی از خوش صدا ترین گوینده های رادیو پخش می شد و این برنامه که اسم آن را بیاد ندارم اختصاص داشت به معرفی و پخش موسیقی کشورهای آمریکای جنوبی
>>>
TRAVELER
Photo essay: My room in Buenos Aires, with a cat
by
Jahanshah Javid >>>