چگونه از اسارت زمان آزاد شویم؟


Share/Save/Bookmark

pardeha1
by pardeha1
24-Jul-2010
 
اسیر زمان

زمان یعنی گذر از دیروز به امروز و در آخر پا گذاشتن به فردا.زمان یکی از
ابعاد این دنیای مادیست . همانگونه که این دنیا ما را اسیر انرژی جاذبه زمین کرده است و توان پرواز را از ما گرفته همچنین ما انسانها در چنگال پر زور زمان اسیریم تا نه تنها نتوانیم آینده را بدون گذر از گذشته و امروز ببینیم بلکه مهمتر اینکه زندانی دیروز شده ایم . بسیارند انسانهایی که در گذشته زندگی میکنند بدون آنکه خود ار آن آگاه باشند. اینان نه در قرون گذشته که در گذشته ذهنی خود زندگی میکنند. اینها بطور فیزیکی امروز را به فردا میرسانند غافل از اینکه گذشته را همواره بار خود دارند و آنرا به امروز و فردا میکشند.

اتفاقاتی که در هر لحظه رخ میدهد پس از اندی گذشت زمان به گذشته سپرده میشود و دیگر وجود خارجی ندارد، تنها نشانه آن در ذهن و فکر ما باقی خواهد ماند و بس. تصادف ماشینی که چند سال پیش رخ داده، در همان لحظه به پایان رسیده، هر چند عواقب آن تصادف همچنان باقیست اما خود عمل در همان جا و لحظه تمام شده است . این ما انسانها هستیم که صحنه تصادف را در بایگانی ذهن خود نگاه میداریم و هر از گاهی آنرا بیرون کشیده همچون یک فیلم سینمایی به تماشای دوباره آن رخداد میپردازیم. شما میتوانید هزاران بار این کار را تکرار کنید و فیلم تصادف را بارها بازبینی کنید ، ذهن ما عادت دارد و آموخته است که با دیدن، شنیدن و لمس کردن و با تکرار مکررات به آن مطالب عادت کند و آنرا باور میکند و این باور میتواند زندگی شما را دگرگون کند چه در جهت سازندگی و شکوفایی و یا در جهت ویرانگری و نابودی. با بارها بازبینی خاطره تصادف در ذهن خود تنها کاری که میکنیم اینست که به ذهنمان می قبولانیم که تصادف بدی رخ داده و این که تصادف بانی بدبختی های زیادی همچون مشکلات مالی و جانی شده است و ما را دچار نقص عضو کرده است. ساختار ذهنی انسان به گونه ای پای ریزی شده است که چاره ای جز این ندارد. این در مورد لحظه های شاد نیز صدق میکند، آنگاه که یک جشن عروسی را به یاد میاورید که همه شادند و خندان، خنده بر لبان شما ناخود آگاه شکوفا میشود، با تکرار این قضیه شما به ذهنتان این آموزش را میدهید که شما شادید و خندان، همچون اینکه شما همچنان در آن صحنه عروسی هستید.

مشکل زمانی آغاز میشود که گروهی در کرده های گذشته خویش زندگی میکنند، آنها هر چند در امروز زندگی میکنند ولی فکرشان در گذشته سیر میکند، با این تفاوت که گذشته منفی خود را مدام کنکاش میکنند و خود را سرزنش. انسانها همه گناه کارند، چرا که با گناه آفریده شد اند . هیچ انسان پاکی در این دنیا یافت نمیشود. همه ما دچار نافرمانی شده ایم و میدانیم که این گناهان میتواند تاثیرات روحی و فیزیکی بر ما بگذارد. ولی مهم اینست که بدانیم و یاد بگیریم که خود را اسیر زمان نکنیم، نباید به ذهن خود این اجازه را بدهیم که با بازبینی لحظه های گناه آلود گذشته خود، ما را سرزنش کند، و علت بیماری کنونی ما را کرده خود ما بداند، این بگونه ای نیروی پلیدی است که تلاش میکند روح ما را آزار دهد. باید بدانیم که رخداد های گذشته در گذشته ماندند و زندانی زمان هستند ، تنها کلید آزادی این رخداد ها فکر و ذهن ماست، اگر ما آنها را در ذهن خود مرور کنیم، به آنها نه تنها اجازه ورود به زمان حال را میدهیم بلکه به آنها عینیت می بخشیم یعنی مثل اینکه در همین لحظه نیز آن رخداد در حال رخ دادن است و این نه تنها آخر قضیه نیست بلکه مهمتر اینکه ما خود با افکار خود اجازه خود نمایی رویداد های گذشته را در آینده صادر میکنیم، به زبان ساده تر ما خود بانی تصادفات بیشتر در آینده خواهیم شد، یا اگر بیماری کنونی خود را ناشی از گناهان خود بدانیم ، از بیماری خود در امان نخواهیم بود و درمان نخواهیم شد چرا که ما خود عامل اتصال دیروز به امروز شده ایم و این خود زمینه تلقین به خودمان است که بدن باور میکند حتما بیمار است، چرا که ذهن مدام این کار را تکرار میکند، و این چنین است فردا یا آینده بر پایه افکار پلیدی که از گذشته بر جای مانده پای ریزی میشود.

تصادف ماشین،کرده های خطا و گناه آلود، لحظه های غم و ناراحتی، جنگ، و ....همگی حامل نیروهای پلید منفی هستند، آنها اسیر زمان گذشته هستند و در بعد زمان دفن شده اند، سعی نکنید با مرور آنها در ذهنتان به آنها حیاتی دیگر ببخشید، بلی آنها میتوانند دوباره زنده شوند و عواقب هولناک خود را به زندگی امروز شما بیآورند.

گذشته گذشته است، شما در حال زندگی میکنید ، همواره به ذهن خود اینرا بیاموزید که به حال بیاندیشد و به فردا. اگردر گذشته کسی یا کسانی به شما بدی کرده اند، آنها را ببخشید تا به نیروهای منفی اجازه ورود از گذشته به حالتان داده نشود، آنگاه در فردا آفریننده ما ، شما را خواهد بخشید. با بخشش دیگران از زندان زمان خارج شوید و پا در آزادی گذا رید آنگاه دریچه های سلامتی، شادی و پیروزی به رویتان گشوده خواهد شد


Share/Save/Bookmark

more from pardeha1
 
Kooshan

یک مرد بزرگ

Kooshan


یک مرد بزرگ گفته:
بمیرید قبل از اینکه بمیرید!

اگر تونستیم اینکار را بکنیم به درستی که زمان معنی خود را از دست میدهد
مرسی  از مقاله؛