آیا تجزبه بیشتر کشورهای ما مارا به قافله تمدن صنعتی نزدیکتر میکند یا نه؟


Share/Save/Bookmark

آیا تجزبه بیشتر کشورهای ما  مارا به قافله تمدن صنعتی نزدیکتر میکند یا نه؟
by Amir Sahameddin Ghiassi
25-Jan-2011
 

آیا تجزبه بیشتر کشورهای ما  مارا به قافله تمدن صنعتی نزدیکتر میکند یا نه؟ ما همه یک ملت متشګل از قومها و یا حتی ملتهایی دیګر هستیم  جدایی های ما در برابر اتحاد های دیګران   اکنون ساز تازه ای زده میشود که مثلا حمله به لغت پارسی و یا ظلم فارسهای به سایر ملتهای ساکن فلات ایران است که یک راه جدید تفرقه بیشتر بین ماست وبایست با هشیاری خنثی شود. شما وقتی به یک باغ میروید آیا همه ګلهای یک رنګ ویک بو هستند؟  و آیا همه یک شکل هستند  آیا تمام رزها سرخ اند یا رنګارنګ؟  انسان هم مثل سایر حیوانان دیګر باهم تفاوت های ظاهری و شاید فرهنګی داشته باشد و زبانی ولی همه ما انسان هستیم مثل کبوتران که به رنګها و شکلهای ګوناګونان یافت میشوند و یا سګها که از نظر ظاهری و از نظر رنګ و حتی نژادی باهم فاصله بسیار زیادی دارند ولی همه سګ نامیده میشوند و دانشمندان میګویند تا مادامیکه جنس نر و ماده آنان میتوانند با هم ترکیب و متحد شده فرزند یا توله سګی بزایند همه سګ هستند.  اګر به تاریخ ما نګاه کنیم آریایی ها از قفقاز به سبب نداشتن زمین ها پر علف و مزرعه ها ګرم تر به طرف فلات قاره ای ایران سرازیر شدند و با مردمی بومی که در اینجا میزیستند مخلوط ګردیدند  که ایلامی ها وسایرین بودند پس تا اینجا آریایی ها باهم مخلوط ګردیده اند .

بعد هم که دو دولت بزرګ داشتند ماد ها و پارسی ها که باز کوروش که ریشه در هر دو ملت داشت شاهنشاه ایران شد. در زمان اسکندر یونانی ها و مقدونی ها به ایران حمله کردند و ایران را فتح نمودند و باز اینطور که میګویند اسکندر برای مخلوط کرده بیشتر امپراتوریش سربازان خود را تشویق و یا مجبور میکرد که همسر ایرانی بګیرند یا پارسی و بعد هم باز میګویند که تعدادی از ایرانیان را به یونانستان کوچ داد که تا مردم آنسامان مخلوط شوند؟  حمله عربان هم که معرف حضورتان هست که میګویند بسیاری از زنان و جوانان و کودکان ایران را به غنیمت بردند و این زنان و این جوانان با عربان مخلوط شدند و زاد ولد کردند پس عربان هم مخلوطی از ایرانیان وعربان هستند مادر مامون خلیفه عباسی ایرانی بوده است و همسر برامکه هم عباسه خواهر هارون رشید خلیفه مسلمانان بوده است و بهمین ترتیب بسیاری از عربان همسر ایرانی داشته اند شما اګر امروزه به مردم عربستان سعودی که قبلا عربستان ایران ګویا نام داشته نګاه کنید شباهت زیادی بین آنان و مردم ایران زمین می بینید پس آنان هم مخلوطی از نژادهای فلات ایران و عربستان هستند. حمله چنګیز و مغولان و تیموریان هم که باز با ازدواجهای و عشق های بسیاری بین آنان و سایر ساکنین فلات ایران همراه بوده است. 

  اګر ما بخواهیم مردم را از نظر ظاهر تقسیم بندی کنیم حتی ممکن است که در یک خانواده هم آدمهایی یک دست ویک نوع و یک جور پیدا نشود  که در بعضی از خانواده ها بعضی ها درشت اندام  بعضی چاق  بعضی کوتاه اندام و بعضی سفید و بلوند و خواهر یا برادر دیګر تیره  و کوچک اندام هستند. اګر فرض بر این باشد که خانم خانه با پستجی جوان  رابطه ای نداشته است  یک روز به یک نفر که اهل مجارستان بود ګفتم چطور یک پسر شما بلوند و دیګری سیاه و تیره موی است و دارای پوستی کاملا برنزه است  ګفت شاید پستجی در غیاب من سری به دیګ زده است و کار او باشد و باخنده جمله خود را میګفت؟   بسیاری کسان حتی از منطقه استان فارس هم همسر آذری دارند و بدین ترتیب فارس بودن تنها یک لغت است و کسی شاید پارسه خالص نباشد یا اګر باشد بسیار کم باشد. متاسفانه هدف استعمار و استحمار بین المللی تجزیه کردن بیشتر ماست  آیا مثلا شاهزاده رضا که مادرش آذری است  و مادر رضا شاه که ګرجی بوده است  یک پارسی است ؟ آیا سلاطین قاجار پارسی بوده اند یا آذری  ؟  آیا نادر شاه ترکمن بود یا پارسی  اشکانیان چه پارسی بوده اند؟ 

 نام جغرافیایی منطقه ای که ما زندګی میکنیم فلات ایران است که این فلات بسیاری از کشورهای مصنوعی کنونی را در بر میګیرد. ما مخلوطی از سایر بقول شما ملتهایی هستیم که در فلات ایران زندګی میکنند و کسی پارسی خالص نیست  پارسی نام یکی از زبانهایی است که در منطقه جغرافیایی فلات قاره ای ایران استفاده میشود و باز حتی فارسی  با یک حرف عربی شروع میشود  و بازبسیاری از لغات ترکی و یا تازی در آن وارد شده است  مردمی که در فلات ایران زندګی میکنند مخلوطی از همه ملت های خاورمیانه ای واروپایی و آسیایی میباشند و تمام این تفرقه ها به ضرر همه ماست  دولتهای صفوی و اشکانی هیچ ریشه بقول شما فارسی نداشته اند و مردم ما مخلوطی از همه مردم و یا ملتهای خاورمیانه است و این جوکها و این نغمه ها همه ساز آنانی است که ملتهای ما را متفرق و دچار مشګلات میخواهند مګر همه کسانی که امروزه در ولایات و ایالات متحده آمریکا زندګی میکنند  بچه  ها و یا از نسل آمریکن وسپول کاشف آمریکا  یا از فرزندان کریستف کلموبوس هستند؟   نام جغرافیایی این منطقه آمریکا ست و آمریکا هم درست شده از ملتهایی بسیاری که نسب به ملتهای ما با هم فاصله بسیار زیادی دارند. جوکهای که مثلا میګویند عجمها کثیف و کنګ و ترکها خر و لر ها بی شعور و اصفهانی ها خسیس و رشتی ها بی غیرت  و... هستند همه ساخته همان استعمار و استحمار بین المللی است و همچنین تفرقه بین شیعه و سنی  بهایی و صوفی  درویش و  .. یهودی و مسلمان هم باز ساخته و پردااخته همان سیستم است   ملتهایی که اکنون در فلات قاره ای ایران زندګی میکنند بایست با ا حترام ودوستی وعشق بهم و به قول شما به ملیتهای هم و به دینهای وباورهای هم با هم متحد باشند و چیزی مثل اتحادیه اروپا و یا آمریکا بشوند با همان الګو راه های دیګر همه منجر به عقب افتادګی بیشتر همه ما خواهد شد . کشور آذربایجان و افغانستان هم و... جزیی از همان کشو ر یک پارچه ای بوده است که اکنون تجزیه شده است و خوب میدانید که در زمانی تجزبه شده که شاهنشاه ایران یک آذری تهی مغز بوده است؟  که لیاقت شاید رهبری یک ایل هم نداشت است. بیشتر سیاستمداران خوب ایران هم آذری بوده اند و عروسان  و یا داماد های بقول شما پارسی در میان بسیاری از ایرانیان زندګی میکنند.  اکنون ما احیتاج شدیدی به اتحاد داریم وګرنه در بین کشورهای بزرګ از بین میرویم و جز حاشیه  ها هستیم  و آنان هم تلاش دارند که خودشان بیشتر متحد شوند و ما بیشتر متفرق. 

 تمامی کشورهای منطقه خاورمیانه بایست با هم متحد شوند؟ ایران زمین و توران یک کشور متحد بشوند  مګر سهراب مادرش تورانی و پدرش رستم ساکن فلات قاره ای ایران نبود؟ خودتان میدانید که کیکاوس هم میخواست که پدر یا پسر همدیګر را بکشند و با هم متحد نباشند.  حربه تفرقه بین دینها ها و باورها و نژادها ساختګی و زبانها همګی تلاشی جهت از بین بردن و برده کردن صنعتی ملتهای ماست و بس؟  آیا مردم جمهوری آذربایجان و یا مردم سایر نقاط جدا شده از پیکره مام ایران بهتر زندګی میکنند؟  یا آنان هم در زیر چکمه های روسها و یا سایرین دارند له میشوند؟  آیا مردم پاکستان بهتر و راحت تر از مردم هندوستان زندګی میکنند؟  متاسفانه اسلام هم که ظاهرا میبایست مردم خاورمیانه یک پارچه کند آنان را بیشتر روبروی هم قرار داد مردم خاورمیانه یا ایران یک بار به دست شمشیر عربان مسلمان سنی شدند و یکبار هم به دست شمشیر قرلباشها  شیعه ګردیدند و باز میدانید که پادشاهان ابله قاجار که آذری هم بودند چقدر باعث پسرفت ایران شدند.  اکنون هم تمام ملتهای خاورمیانه و یا ایران و توران سابق بایست باهم متحد شوند چون همه آنان دارای یک ریشه تاریخی هستند  ترکیه  ایران عراق  تاجیکان  افغانان و پشتونها و سایر ملتهای ساکن فلات ایران وتوران بایست یک پارچه شوند درست مثل اروپا و آمریکا  اګر قرار باشد باز ما کشور هایمان را بیشتر تجزیه کنیم تنها بیشتر عامل دست و برده ابر قدرتها و عوامل خود فروخته آنان خواهیم شد؟ آیا تمامی مردمی که حتی در چین زندګی میکنند یا در هندوستان یک ملت و یا یک ګروه یا قوم هستند  آنان هم با هم اختلاف های زبانی دارند ولی زبان رسمی آنان زبان ماندرین است که یکی از زبانهای چینی است  و یا در هند هم بسیاری ګروه ها ملتها با زبانها و رسم و رسوم های دیګر زندګی میکنند که در ګذشته زبان رسمی آنان فارسی بوده است و حالا انګلیسی است.   امپراتوری عثمانی هم تنها ریشه ترکی نداشته است بلکه حتی پادشاهان آن به فارسی صحبت میکردند و این کشور بعدها ترکیه  شده است که باز مردم ترکیه هم با مردم ایران زمین هم نژاد هستند زیرا در ګذشته یک کشور بوده اند.  امیدوارم که با این مساله با یک دید علمی نګاه شود که اګر قرار باشد کشورها بر پایه دینها و یا نژادها و یا ملت ها و زبانها پایه ګذاری شود اول بایست کشورهای بزرګ و ابر قدرت از هم پاشیده شوند زیرا حتی کشور چین دارای یک ملت واحد نیست و زبانهای بسیاری در آن کشور وجود دارند.

  در حالیکه ما باهم بیشتر همسو هستیم مثلا کرد ها در چندین کشور تقسیم شده اند آیا این درست است  یا آذریها در چند کشور و یا دولت؟  همین طور بلوچها و سایر ملتهای فلات ایران ویا توران؟  مولوی در بلخ متولد شد و در قونیه ترکیه امروزی درګذشت و زندګی کرد  آیا او بایست مثلا پاسپورت کدام کشوری را میګرفت؟  و به زبان فارسی یا دری و یا تاجیکی شعر ګفت؟  می بینید که ما همه یکی هستیم که پاره پاره شده ایم بایست دوباره اګر خواهان پیشرفت هستیم متحد شویم و مشګل ما امروز نداشتن دانشګاه به اندازه کشورهای پیشرفته  کار های تولید و سیستم های اداری پیشرفته هستیم.  جوانان ما مانند پروانه های سرګردان هستند وما بجای حمایت از آنان به بحث هایی می پردازیم که باب میل غارتګران بین المللی است.  تنها راه رهایی ما همانا دوستی محبت احترام به باورهای هم و وحدت در کثرت است وبس ؟ آیا جنګهای ایران و عراق و در سابق عثمانی و ایران مارا به تمدن و پیشرفت نزدیکتر کرد یا دور تر؟ آیا اختلافهای کنونی بین مردم ما به نفع ماست یا به زیان ما؟  آیا مردمان ګشورهای ما که مثلا از بدنه ما جدا شده اند بهتر زندګی میکنند؟ مثلا افغانها یا تاجیکان که همه ما در قدیم در یک کشور زندګی میکردیم و حالا پراکنده شدیم و مثل اینکه برنامه براین است که بیشتر هم پراکنده شویم؟  


Share/Save/Bookmark

more from Amir Sahameddin Ghiassi
 
Amir Sahameddin Ghiassi

آقای خامنه ای به سرعت نامه ای به او نوشت و پایبندی خود را ...

Amir Sahameddin Ghiassi


آقای خامنه ای به سرعت نامه ای به او نوشت و پایبندی خود را به نظرات او اعلام کرد. آیت الله خمینی هم در پاسخ او در ۲۱/۱۰/ ۱۳۶۶ نوشت:

"جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری می کنید، می دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید، روشنی می دهید... امید است ائمه محترم جمعه و بویژه امثال جنابعالی که در بیان مسائل دست توانا دارید، مسئله را تعقیب و در خطبه های نماز جمعه اذهان ناآگاهان را روشن و زبان دشمنان اسلام را قطع فرمایید".

بیش از یک سال از نزاع های آیت الله منتظری بر سر زمامداری آیت الله خمینی می گذشت. آیت الله منتظری در یکی از نامه های اعتراضی خطاب به او نوشته بود:"شنیده شده فرموده اید: "فلانی مرا شاه و اطلاعات مرا ساواک شاه فرض می کند". البته حضرتعالی را شاه فرض نمی کنم؛ ولی جنایات اطلاعات شما و زندان های شما، روی شاه و ساواک شاه را سفید کرده است.من این جمله را با اطلاعات دقیق می گویم".

آیت الله منتظری در نامه ۱۷/۷/ ۱۳۶۵ به آیت الله خمینی، پس از توضیح وضعیت زندان ها (گنجایش سی هزار نفری و موجودی صد هزار نفری، وجود پانزده هزار زندانی سیاسی و عفو ۵ هزار نفر از آنان توسط آیت الله منتظری، و...)، به سلطانیسم رژیم- به مفهومی که ماکس وبر گفته است- اشاره می کند.

در مفهوم وبری، نظامیان/خشونت گران، متعلق به بیت سلطان و ادامه بیت سلطان هستند. آیت الله منتظری به وضعیت اسفبار زندان ها اشاره می کند، اصلاحاتی که خود جهت بهبود صورت داده را ذکر می کند، سپس تأکید می کند که جنایتکاران،"منتظر استشمام نظر بیت حضرتعالی هستند تا خشونت ها را از سر گیرند".

آیت الله منتظری خطاب به او نوشته که نظام سلطانی تو چنین کرده است:"آیا می دانید در زندان های جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس شاه نشده است؟! آیا می دانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا می دانید در زندان مشهد در اثر نبودن پزشک و نرسیدن به زندانی های دختر جوان، بعداً ناچار شدند حدود بیست و پنج نفر دختر را با اخراج تخمدان و یا رحم ناقص کنند؟! آیا می دانید در زندان شیراز دختری روزه دار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا می دانید در بعضی زندان های جمهوری اسلامی دختران جوان را به زور تصرف کردند؟ آیا می دانید هنگام بازجویی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رایج است؟ آیا می دانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجه های بی رویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شده اند و کسی به داد آنان نمی رسد؟ آیا می دانید در بعضی زندان ها حتی از نور روز هم برای زندانی دریغ داشتند این هم نه یک روز و دو روز بلکه ماه ها؟ آیا می دانید برخورد با زندانی حتی پس از محکومیت فقط با فحش و کتک بوده؟ آیا می دانید در جمهوری اسلامی برخلاف آنچه در فقه خواندیم نه جان مسلمان محترم است و نه مال او...بالاخره زندان ها در شرف انفجار بود که من دخالت کردم و در اثر پیگیری خیلی بهتر شده است ولی افراد تند و وارثان امثال لاجوردی منتظر استشمام نظر بیت حضرتعالی هستند تا خشونتها را از سر گیرند و می گویند خشونت نظر امام مدظله است زیرا لاجوردی نماینده معظم له بود و این روش را می پسندید...حدود هشت سال است با خشونت و اعدام زیاد و مصادره های بی جا حکومت کردیم و به جایی نرسیدیم".

دو سال پس از این نامه، آیت الله خمینی در تابستان ۱۳۶۷ حکم قتل عام زندانیان سیاسی محکوم به حبس را صادر کرد. وقتی رئیس وقت دستگاه قضایی از او در باره شمول این حکم سئوال کرد، آیت الله خمینی در پاسخ او نوشت:"در تمام موارد فوق هرکس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد، حکمش اعدام است، سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید".

آیت الله منتظری در این زمان نیز دو نامه جداگانه- در ۹/۵/۶۷ و ۱۳/۵/۶۷- به او نوشت و به شدت به این حکم و اجرای آن اعتراض کرد. اعتراض او از جهات مختلف بر حکم سلطان وارد می شد. اما یک جنبه آن با بحث کنونی ارتباط وثیقی دارد. او که شاهد بسط قدرت فردی سلطان و شخصی شدن بیش از حد رژیم بود، آیت الله خمینی را به نقض سنت متهم می کرد و وی را به رعایت سنت فرا می خواند.

آیت الله منتظری در پایان نامه اول خطاب به آیت الله خمینی نوشت:"و بجاست این حدیث شریف مورد توجه واقع شود:قال رسول الله:"ادرئوا الحدود عن المسلمین ما استطعتم فان کان له مخرج فخلوا سبیله فان الامام ان یخطی فی العفو خیر من ان یخطی فی العقوبه".

یعنی: "تا جایی که می توانید حدود را از مسلمانان دفع کنید(و اگر راهی برای مجازات نکردن یافتید، مجازات نکنید) چه آنکه اگر امام در عفو و بخشش اشتباه کند (و کسانی را عفو کند که مستحق نبوده اند) بهتر از آن است که در مجازات اشتباه نماید(و کسانی را به ناحق مجازات کند)". پیامبر گفته است که حدود شرعی با پیدایش کمترین شک و تردیدی در تحقق شرایط و موضوع آن، تعطیل می شود:"ادرءوا الحدود بالشبهات". مطابق میل شخصی حکومت کردن، یعنی زیرپا نهادن سنت پیامبر.

آیت الله منتظری در آغاز نامه دوم هم نوشت:"برای رفع مسئولیت شرعی از خود به عرض می رسانم".

آیت الله خمینی در ۱۵/۵/۶۷ به نامه های او پاسخ گفت. بر سر حکم خود ایستاد و خطاب به او نوشت:"مسئولیت شرعی حکم مورد بحث با من است، جنابعالی نگران نباشید".


ahang1001

استاد شمس الدین

ahang1001


یک نمونه خوب دادید

پاکستان

پس از تجزیه هندوستان

هند بزرگترین دموکراسی جهان شد

و پاکستان مسلمان..چندین دیکتاتوری نظامی را طی کرد..و هنوز هم به آرامش نرسیده است

اینکه مدام نق بزنیم که این اروپاییان و یا امریکایی ها حقمان را خوردند...و تقصیر  نادانی ملت ها را به گردن

دیگران بیاندازیم..دردی را دوا نمیکند

شیرین


Amir Sahameddin Ghiassi

مشګل امروز ما مشګل تفرقه وتمامیت خواهی کسانی است

Amir Sahameddin Ghiassi


سرزمین توران و فلات ایران در حقیقت یک کشورویک ملت هستند مثل ملت آمریکا که از بسیاری ملتهای دیګر ترکیب شده اند و که در زیر این مجموعه ملتهایی دیګری هم در خاورمیانه  هستند  باید آزادی برای همه بطور مساوی باشد که مثلا الګوی آمریکا شاید مناسب باشد ولی بدبختی امروز ما همان تفرقه و دشمنی و کینه ورزی هاست   زبان زبان عربان است و ترکی هنر است و فارسی شکر است.  متاسفانه سو استفاده از زیر مجموعه ها در همه جا وجود دارد در همین آمریکا هم به عنوان اینکه از خاور میانه هستی حفت را میخوردند و زندګی  ات را داغون میکنید و متاسفانه ما هم برای مبارزه با همین سیستم جهنمی آماده نیستیم.  مشګل ما نجات همه خاورمیانه از دست شیاطین بزرګ است که مارا آواره و با تفرقه مارا از بین  میبرند؟


 


Amir Sahameddin Ghiassi

آیا اینان پارسی بوده اند؟

Amir Sahameddin Ghiassi


آیا حضرت امام راحل مرحوم آیت الله دانشمند عظیم شان  پارسی بوده اند ؟  یا حضرت خامنه ای پارسی اند؟ یا حجج  مسلیمن خلخالی ها و آیت الله های دیګر و یا حتی آقای رییس جمهوری پارسی هستند؟ 


Amir Sahameddin Ghiassi

پس از استقلال هندوستان ، محمد علی جناح که در مسیر انقلاب ...

Amir Sahameddin Ghiassi


 

پس از استقلال هندوستان ، محمد علی جناح که در مسیر انقلاب در کنار مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو قرار داشت پا دریک کفش کرد که مسلمانان هند باید سرزمین مستقلی داشته باشند.هرچه گاندی تلاش کرد او را قانع کند که هند یک کشور متحد بماند و مسلمانان نیز در کنار سایر اقوام و مذاهب در مدیریت هند نقش داشته باشند محمد علی جناح نپذیرفت و بالاخره ایالت های مسلمان نشین هند تجزیه شدند و بنگلادش و پاکستان را به وجود آوردند .قصه ی پاکستان اما،داستانی شنیدنی است.مسلمانان که هندوها را «نجس» می دانستند سرزمین مستقل خود را «پاکستان» نامیدند .پاکستان اولین کشوری  بود که New
Roman"> 
حکومت آن «جمهوری اسلامی» نام گرفت )پس از پاکستان،به ترتیب نیجریه،ایران و افغانستان جمهوری اسلامی نام گرفتند). هندوستان اما، با جمعیتی چند مذهبی وچند ملیتی  (به ترتیب جمعیتی Roman"> هندو،مسلمان،جین،بودایی،مسیحی،سیک) صاحب حکومتی دموکراتیک و سکولار و فدرال شد . هندوستان  امروز جزو نمونه های موفق دموکراسی در جهان است و سال گذشته ی میلادی در کنار برزیل بالاترین نمره ی رشد اقتصادی را به خود اختصاص داد .از آن سو «جمهوری اسلامی پاکستان» نمونه ای از عدم تحمل و عدم مداراست . کودتا پشت کودتا و ترور پشت ترور،صحنه ی سیاست پاکستان را پر کرده است . ضیاءالحق،ذوالفقارعلی بوتو را اعدام کرد . حکومت نظامی ضیاءالحق با ترور شدن ضیاءالحق پایان گرفت !پرویز مشرف با کودتای نظامی نواز شریف را ساقط کرد و خودش با کودتایی دیگر به تبعید رفت.بی نظیر بوتو چند روز پیش از انتخابات ترور شد و ...در صحنه ی اقتصادی نیز پاکستان وضعیت بهتری ندارد . در سیل اخیر پاکستان،اگر نهادهای بین المللی و دولت های خارجی به کمک پاکستان نمی شتافتند دولت پاکستان توان مدیریت اوضاع را به هیچوجه نداشت.

پاکستان ، کشور پاک ها ، پیشتاز «تقلب صنعتی» است :

در شهر صنعتی پاکستان اجناسی با مارک های معروف دنیا  تولید می شود!

علاوه بر این پاکستان ، پیشتاز«تقلب سیاسی» است :

طالبان را تقویت می کند و از جامعه ی جهانی ( از آمریکا گرفته تا ایران ) کمک مالی می گیرد  تا طالبان را سرکوب کند !

همچنين دادگاهش راي تجاوز به دختران را در ملاء عام ميدهد

این سناریوی کشوری است که وجه تمایز خود را از سرزمین مادری اش، «مذهب» می داند.


ahang1001

نگاهی به کشور های جدا شده از ایران

ahang1001


از آذربایجان و ارمنستان گرفته تا گرجستان و ترکمنستان...و غیره

آیا وضعیت این کشور ها بهتر از ایران است؟

میبینیم که نیست