جلال آل احمد دبیر دبیرستان شاهپور تجریش


Share/Save/Bookmark

جلال آل احمد دبیر دبیرستان شاهپور تجریش
by Amir Sahameddin Ghiassi
16-Oct-2010
 

جلال آل احمد دبیر دبیرستان شاهپور تجریش به نظر من همه گفته مای ما اگر از روی دلسوزی باشد بایست مورد توجه قرار بگیرد.  ملت ما برای استقلال سیاسی و آزادی اقدام کرد و خودتان هم میدانید که در دوره انقلاب مردم با هم بسیار خوب و مهربان بودند ولی متاسفانه بعد از انقلاب کینه ها عود کرد و هرکس از کسی دیگری دلخوری داشت رو شد.  بسیاری از خانواده ها از هم پاشیده شدند و  حدود شاید پنج میلیون نفر آواره و سرگردان کشورهای غرب و دیگر کشورها. حالا هم ما اصل را کنار گذارده ایم و سر فرع با هم در برخورد هستیم.  متاسفانه غربی ها و همسایگان ما هم از این اختلاف ها سو استفاده میکنند.  جلال سالها پیش از انقلاب در گذشته است اگر برادرش شمس مثلا انقلابی بوده و تابع حضرت امام که از نوابغ روزگار هستند و علم بی نهایت ایشان بر هچ کس پوشیده نیست.  ایشان در علوم ریاضی  طب  فلسفه تاریخ و  همه علوم زمان درجه اجتهاد داشتند  البته فقه و شرعیات هم میدانستند. 

 ایشان جز راستی سخنی نگفته اند و جز پاکی و خدمت به خلق منظوری نداشتند.  در زمان شاه هم که ایشان مظلوم و ستم دیده دستگاه بودند و به دستور دولت وقت تبعید شدند و در نهایت ناراحتی با فراغ بسیار در عراق و بعد هم در فرانسه زندگی فرمودند.  این نابغه زمان که شرق و غرب از نداشتن یک همچون عالمی در حسرت است در ایران نزول اجلال فرمودند و راستی پاکی رفاه  اخلاق و توانایی و بالندگی را برای ملت های خاورمیانه هدیه آوردند.  سخنان گهر بار ایشان در میتنگ هایشان که با فریاد های یا امام یا امام پاسخ داده میشد بر هیچ کسی باز پوشیده نیست.  مگر این ملت عظیم قیام وانقلاب نکرد و شاه را گریان به خارج نفرستاد؟  مگر کسی از آمدن امام ناراضی بود. همه امام را میخواستند که هیچ بلکه هچ کسی  جز سخن امام سخنی را نمی شنود و جز دستور امام کاری نمیکرد. تصویر این مولای متقیان در ماه مگر دیده نشد؟  میگویند که خارجی ها به نهضت کمک کردند و با بردن امام به فرانسه و بدگویی مرتب بی بی سی  دویچه وله و ویوس اف آمریکا از شاهنشاه  از زبان نگاهی به نامه های مردم راه را برای رهبریت او باز کردند.  خود امام حاضر نبود که برایش مقبره ای به آن عظمت بسازند و خودش هم فرموده بود که عکس مرا زینت بخش اسکناسها نکنید. ولی دیدید که مردم ما چطور تصویر روحانی و ملکوتی اورا بر همه اسکناسهای ایرانی نشاندند و مقبره ای باشکوه برایش ساختند.   آن چیزی را که ما فراموش میکنیم این است که مذهب و همان خرافات تامغز استخوان مردم خاورمیانه روسوخ کرده است.

 مگر یادتان رفته نعره هایی که ای امام را ؟  یا هچ دیگر را ؟ اکنون هم که می بینید که چطور بسییج ها برای قبله عالم سینه سپر میکنند و هر کاری که به آنان گفته شود میکنند.  حال از روی احتیاج و یا از روی مذهبی بودن.  ظاهرا دولتهای های غربی هم از این موضوع زیاد ناراضی نیستند که بقول همان کارتر و با تایید رییس جمهوری بعدی آمریکا  ریگان ... که وی گفت کارتر اشتباه کرده است ولی من شنیدم که کارتر گفته بود که جلوی یک ژاپن دوم را سد کردم.  ما هم که با هم متحد نیستیم و سر چیزهای کوچک میخواهیم همدیگر را نابود کنیم. حتی کمونیست های ما هم با هم یکی نیستند و کمونیست چنیی کمونیست اروپایی را قبول ندارد. اول بایست این تفرقه ها را کنار گذاشت و اصل را درست کرد که بایست متحد باشیم وبرای مردم و خاورمیانه یا ایران کار کنیم. بعد هم اشتباهات اشخاص را به دیده اغماض بنگریم . من بسیاری از شاگردانم یک روز کمونیست دو آتشه بودند  وبعد شاهی می شدند و بعد هم مذهبی دو آتشه. که این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است چون درون پاک کنی حرم دیر یکی کعبه و بت خانه یکی است. مشگل ما مشگل تمامی خواهی فرد گرایی  ثروت پرستی  شهوت پرستی  منافع خود و  خصوصی  پرستی است.  گروه بندی و دسته بندی و تفرفه که فکر کنم برنامه ریخته شده استعمار و استحمار بین المللی است که ملت مارا و ملتهای مارا خاور میانه را عقب نگه دارند  منتهی بدست خودمان؟  ما حافظ و مولوی را داریم بایست به آنان تکیه کنیم.  ما در دبیرستان شاهپور تجریش چهار دبیر داشتیم  قدرت الله پورفتحی  جلال آل احمد   جلال مقدم و دبیر دیگری که که زود از آن مدرسه رفت علی اکبر دوردکار  اینطور که من شنیدم و مدرکی هم ندارم  جلال وقتی که در گرگان دبیر بود کمونیست دو آتشه ای بود.  بعد تمایلات بهایی  پیدا کرد ولی من از اسلامی شدنش خبری نداشتم.  وی دبیر مهربان و خوب و بسیار با محبت بود.  شاید هم فکر میکرد که ممکن است از این راه به توده ها بهتر رسیدگی کرد.

 بهر حال برای من او دبیری بسیار خوب و دوست داشتننی بود  همسرش هم خانم دکتر سمین دانشور مترجمی توانا و استاد من در دانشگاه بود و کتابی هم بمن هدید کرد که از ویلیام سارویان ترجمه کرده بود.  ولی آقای جلال مقدم در شیرین برگزار کردن کلاس خیلی توانا بود و کلاسهای او هیچوقت خسته کننده نبودند. متاسفانه هر این چهار دبیر محبوب من درگذشته اند.   جلال در همان خیابان فردوسی کوچه بیژن یک خانه خوب داشت و همسرش هم دکتر و استاد دانشگاه بود و خودش هم در جوانی درگذشت و انقلاب شکوه مند و عظیم ایران به زعمامت فقیه عالیقدر خمینی کیبر ندید.  او دبیری مهربان و بسیار فروتن بود البته تا جایی که من وی را می شناختم. نسبت به دبیران دیگری که بی ادب و بی عاطفه بودند خیلی خیلی بهتر بود. دبیرانی که کینه شاگردان را بدل داشتند ومیخواستند با کم دادن نمره یا رفوره کردن آنان ضرب شصت نشان دهند.  معلمانی که از مردودی شاگردان خودشان خوشحالی میکردند  جلال با آنان فرق داشت. بهرحال من فکر میکنم که اکثر آنان در جوانی شیفته کمونیست شده بودند و بعد هم تمایلاتی به دیگر مکتب ها پیدا کرده بودند. شاید همه ما اینطور باشیم و روزی افکار خود را عوض کنیم .  من نمی دانم که آیا کتابهای او در انقلاب ایران موثر بود یا نه  و یا کتابهای علی شریعتی. آنچه  مسلم است  اگر آزادی باشد خوب کسانی دیگر میتوانستند که به آثار  وی یا علی  جواب بدهند.  هیتلر پنجاه میلیون را کشت   خوب در این مورد شاید  یک افسر او هم تقصیر ی داشت ولی کار اصلی را که انجام میداد؟  همه ما گول میخوریم  و همه ما تابعی از شرایط هستیم.  مگر همه آلمانها گول هیتلر را نخوردند؟  باحتمال تعداد کمی گول نخوردند و لی اکثریت آلمانها گول هیتلر را خورده بودند. شاید در رشد و به قدرت رسیدن هیتلر خارجیها دست نداشتند ولی همه ما میدانیم که در قدرت رسیدن دیکتاتورهای خاورمیانه انگشت آنان نمودار است.  صدام را خودشان آوردند  به قدرت سهمیگینی اورا رساندند و بعد هم که جفتگ اندازی را شروع کرد بردنش و آن رهبر عظیم شان عراقی را مثل یک دزد و قاتل بی ارزش با طناب دار اعدام فرمودند شنیدم که حتی سرش هم از بدنش جدا شده بود.

  بایست قبول کنیم که شرایط و سیاستهای بین المللی مردم مارا  مادی گرا  خرافاتی  کم دانش  تمامیت خواه  خود خواه حسود  بی انصاف و نامرد بار میخواهد بیاورد.  دزدی فساد رشوه خواری و تمامیت خواهی در کشورهای ما بیداد میکند.  همین طور هم تروریست بازی و از بین بردن همدیگر مد شده است.  هدف ما بایست  پیشبرد دانش   روشنگری  دوستی عدالت  رفاه  ایجاد کار و دانشگاه ها و بیمارستان ها  احداث مدرسه های فنی و حرفه ای و ایجاد صنایع مادر باشد.  وگرنه با تفرقه و انتقادهای غیر سازنده و  کنار گود ایستادنها کارها درست نمی شود.   انقلاب ایران یک انقلاب مستضعفین بود و همانطوریکه دیدید یک پسر کارگر دکتر شد  استاد دانشگاه شد و بعد هم فرماندار و شهردار و بالاخره  رییس جمهور.  بهر حال مردمی بودند و هستند که از وی حمایت میکنند و به وی رای میدهند و دنبالش هستند. بالاخره ایران پنجاه میلیارد دلار در آمد نفتی دارد و خودتان میدانید که پول حلال بسیاری از مشگلات است بعلاوه ایشان که نور امام زمانی هم دور سرشان هست و هنگامیکه در نیویورک تشریف برده بودند همه  نمایندگان کشورهای دیگر هم به صورت ایشان زل زده و مژه هم نمی زدند و با حیرت و تعجب به ایشان خیره شده بودند. که چه دانش عظیمی این آقای دکتر دارند و چه معلومات وسیعی چون در از دهان زیبایشان و چهره ملکوتی و آسمانی شان بیرون میپرند. اینهم از مهجزات امام زمان است که همچون شخص شخیص و بزرگواری را به ریاست جمهوری ایران می کشانند.  اگر ما هم با هم متحد باشیم و در فکر تحصیلات و کمک به مردم ایران باشیم  مسلم است که پیروزی از آن ماست.  خواندن قرآن با ترجمه آن  و  خواندن نهج بلاغه و یا رسالات و حل مسایل بی نظیر این مجتهدین دانشمند مارا به مرزهای دانش میرساند و از غربی ها هم جلو خواهیم زد. 

 ولی مسلمان که قرآن را نخوانده و یا کتابهای علمی دانشمندان را مطالعه نفرموده است مسلم است که از قافله عقب خواهد افتاد. حضرت امام فرمودند بگذارید که این مغز های پوسیده دکتر و مهندس بروند . همین طلبه های ما را شش ماه کلاس بگذارید دکترهای  حاذقی خواهند شد. و یا علم اقتصاد مال خر است ما احتیاجی به علم اقتصاد نداریم.  فراموش نفرمایید که ملت ما مسلمان و مقلد است و از خودش مایه نمی گذارد بلکه به آقایان علما اقتدا میکند و هرچه آنان بگویند با جان و دل می پذیرند.   درخت تو گر بار دانش بگیرد   به زیر آوری چرخ نیلوفری را.  با خواندن هما ن دعا و فقه و شرعیات دیدید که دانشمندان ما توانستند به انرژی هسته ای هم دست یابند.  اکنون هم که بحمدالله کشور ما پراز دانشمندان علوم دینی  است که مادر همه علوم است و کسی که علوم دینی بداند یعنی همه علوم و فنون را میداند. اگر در آمریکا یک ژنرال پنج ستاره  فرمانده است اینجا یک عالم روحانی که به ملکوت ربط دارد فرماندهی میکند. و با الهامات غیبی سر دشمن را به سنگ میکوبد.  اگر ما دیگران را که اندیشه دیگری دارند اعدام میکنیم دلیل این نیست که نمی توانیم که جواب آنان را نمی توانیم بدهیم و مجبوریم که آنان را نفله کنیم بلکه میخواهیم آنان را زودتر نزد خدا بفرستیم  تا او آنان را مجازات کند. زیرا او قادر و توانا هست و بهر چیز آگاهی کامل دارد و سر خدا را نمی شود کلاه گذاشت.  ما آنان را اعدام میکنیم  تا در دادگاه الهی جوابگو باشند.   باری این همه ما هستیم که بایست اصلاح شویم. فرض کنید که اگر اکثر مردم و یا همه مردم خوب مهربان با انصاف عادل و خیرخواه هم بودند  هیچ یا هچ کسی میتوانست بر گرده این مردم سوار شود؟  اگر ما از اعتماد دوستی و علاقه های هم سو استفاده نمی کردیم و دزدی فساد  هیزی و بد جنسی و حسادت نمی کردیم  ابر قدرتها میتوانستند به  ما مسلط بشوند و کشورهایمان را غارت کنند و خودمان را هم در جهل و خرافات وکینه توزی و تفرفه افکنی نگه دارند.  کی برادر کشی میکند کی بحق هم تجاوز میکند.  ما عادت داریم که دیگران را مقصر بدانیم در صورتیکه خودمان هم تقصیر داریم.  از کارهای کوچک و از رده های پایین گرفته تا رده های بالا همه مقصر هستیم.  از رده های بالا گرفته  تا کوچکترین رده ها همه گنه کاریم.  آیا کارمندی که با نهایت بیرحمی رشوه کلان میخواهد  تقصیر از بالا دستهاست؟  و او کاملا بیگناه است؟  برادری که برادرش را از روی حسادت لو میدهد  باز تقصیر از بالاهایی هاست؟  خواهری که از مشگلات برادر سو استفاده میکند و خانواده وی را از هم می پاشاند  باز مقصر دین و آیین است؟  حالا کسانی دین را سر منشا بدبختی ها میدانند. کسانی به اسلام گیر داده اند و کسانی هم به گروهی نفرین میکنند ولی هیچ یا هچ کس نیست که بگوید آقا جان از ماست که برماست.  آیا ایرانیان خارج از کشور که سرهم کلاه میگذارند هم باز بایست به دینها بد بین شد؟  دینها آموزه ها اخلاقی بسیار دارند و قسمت های بسیار مثبت هم دارند چرا به آنان توجه نمی شود. 

 اگر همه ما خوب نیکو  دادگر  با انصاف  دوست همدیگر و غم خوار هم باشیم کدامین نیرو می تواند مارا از هم بپاشاند و زمین بزند.  همه ما مقصریم و هیچ یا هچ یک ما بی گناه نیست.  وقتی  میلیونها نفر به خیابان میروند و شعار میدهند هزار نفر آنان را دستگیر میکنند بقیه به خانه های خود میروند  چه کسی مقصر است؟  یا رومی روم یا زنگی زنگ بایست باشیم . دوستان خودر ا تنها نگذاریم  اگر رفیق شفیقی ترا هست درست پیمان باش.  به دوستت کمک میکنی و او عوض قدردانی و  و ابراز محبت  برایت نقشه میکشد که ترا نفله کند.  و برایت پاپوش سازی و پرونده سازی میکند ومیخواهد ترا بخاک سیاه بنشاند. درست است که دستگاه بی تفاوت و بی مصرف است ولی دوست تو میبایست قدر خدمت و کمک ترا میدانست نه اینکه برایت اظهار نامه ها بفرستد تا از کار هم بیکار شوی.  من قبول دارم که سیستم طوری تنظیم شده است که محبت ها را از بین ببرد و انصاف و دوستی ها را ریشه کن سازد ولی اگر کسی عمل نکند این سیستم است که شکست میخورد.  چه در زمان شاه و چه در این دوره این کارمند بی انصاف است که رشوه های کلان میخواهد حالا یا وابستگی دارد یا ندارد یا بایست رشوه را تقسیم کند با بالایی ها یا نکند بهر حال این اوست که  رل  جلاد را بازی میکند.  اگر به دوستت کمک نکنی ترا بی انصاف و خسیس و یا بی تفاوت میداند واگر کمک کنی میگوید برو از طریق قانون اقدام کن.  از معلم که درس خوب نمی دهد و سمبل میکند تا  معلم دیگری که از روی حسادت و یا ماد یگرایی زیر آب او را میزند که تنها خودش  همه کاره ومحبوب باشد  در این مورد باز هم دستگاه مقصر است.  اگر ما با هم متحد و دوستدار هم باشیم و اگر دادگر و خودمحور و مادیگرای صرف نباشیم فکر نمی کنید که کارها بهتر می شود؟  بهرحال جلال معلم خوبی بود و خوب درس میداد. ما وقتی از کسی خوشمان میآید تنها خوبی های اورا می بینیم و اگر بدمان بیآید تنها بدیها ونکته ضعفهایش را زیر ذره بین میگذاریم و منصفانه در باره کسی قضاوت نمی کنیم.  


Share/Save/Bookmark

more from Amir Sahameddin Ghiassi
 
Khar

کشف چند آیت الله جدید در ایران Very Funny!!! :-)

Khar


Thanks Mr. Ghiassi


Amir Sahameddin Ghiassi

Law

by Amir Sahameddin Ghiassi on

 

قانون صف:

اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

قانون تلفن:

اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.

قانون تعمیر:

بعد از این که دست‌تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.

                                                                   

قانون کارگاه:

اگر چیزی از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشه ممکن خواهد خزید.

قانون معذوریت:

اگر بهانه‌تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین‌تان، دیرتان خواهد شد.

قانون حمام:

وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.

قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می‌یابد.

قانون نتیجه:

وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد..

قانون بیومکانیک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

قانون تئاتر:

کسانی که صندلی آنها از راه‌روها دورتر است دیرتر می‌آیند.

قانون قهوه:

قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس‌تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.

 


Amir Sahameddin Ghiassi

کشف چند آیت الله جدید در ایران

Amir Sahameddin Ghiassi


کشف چند آیت الله جدید در ایران

آیت الله قطاب یزدی
آیت الله پنیر تبریزی
آیت الله چاقوی زنجانی
آیت الله فالوده‏ی شیرازی
آیت الله گزی اصفهانی
آیت الله گلابی قمصری کاشانی
آیت الله سوهان قمی
آیت الله برنجی گیلانی
آیت الله ششلیک خراسانی رضوی
آیت الله چایی لاهیجانی
آیت الله انگوری شاهرودی
آیت الله ترکی آذربایجانی
آیت الله نفتی آبادانی
آیت الله رطبی مضافتی بمی
آیت الله اناری ساوه ای
آیت الله پرتقالی شهسواری
آیت الله شیری گلپایگانی
آیت الله پسته‏ ای دامغانی
آیت الله زیره‏ ای کرمانی
آیت الله هسته ای نطنزی
آیت الله رقصی بندری
آیت الله شلوار کردی