اندر باب توان هنر


Share/Save/Bookmark

aghadaryoosh
by aghadaryoosh
30-Oct-2010
 

به تازگی نازنینی یکی‌ از تصنیف‌های میهنی و زیبای "گلپا" را برایم فرستاد که شنیدن آن موجب تلطیف روان گشت و به "ریپیت" و "ریوایند" اندرش مراجعه بسیار. با خود پنداشتم و سبب کاویدم که از چه رو آواز گلپا این چنین به دل‌ نشست و آنچنان دگرگونم کرد و چه شد که صدای گرم او، بیشتر و پیشتر نمیشنیدم؟

زود دریافتم که آنچنان سحر آواز استاد شجریان این چندین سال مرا به خود گرفت که غیر استاد دگر هیچ ندیدم و نشنیدم و آن دلیری و پایمردی که با مردمش کرد دو صد چندان در دل‌ جایش داد.

در زمانی‌ که فرصت طلبان این فضله تاریخ به آغوش میگیرند و گند منجلاب دهان پرگویش دماغشان نمیازارد او مردانه و استوار "ربنا"یش باز پس میخواند که از خدا بی‌ خبرانید، کجأیید؟ کجأیید؟

دانه‌های اشکی که به بی‌ سامانی روزگار آن زن سیگار فروش چهار راه ندانم کاری چشمانش را لبریز میکنند همان چهچه او در دشتیست که ته دل‌ بسوخت.دخت خویش به نزدش بنشاند که بخوان و بنواز دلبندم تا گوش دل‌ یاوه گویان بس نادان به آوای خرد و مهر و ادب آشنا گردانند.

به یاد آوردم که این همه از مهر دوست دارم که به صدای "گلپا" دل‌ من روشن کرد و باز اندیشیدم که هنر آنست که به نرمی و ظرافت و یا به درشتی و صلابت هشداری بدهد زان آنچه در پیش روست و نبینی و یا به سر انگشت پنجه دل‌ یا دل‌انگیز صدأیی، یا با قلم چه با مو و چه بی‌ مو گرهی بگشاید از کلاف انبوه کوردلیها و پسفکریها.

چه هنرمندانه و آگاهانه خواند استاد که: " تفنگت را زمین بگذار" و چه بیخردانه و با بی‌ هنری بدان افزودم که: برادر زیپ شلوارت را هم بکش بالا! که مجروحم از این نامردمیها!


Share/Save/Bookmark

more from aghadaryoosh
 
Majid

و اما استاد شجریان...

Majid


 


کسی که در رسای میهن مویه میکند که..........


«در حریم عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرحمی»

بر دامن کبریاش ننشیند گرد!


aghadaryoosh

موسیقی‌ غنی ما

aghadaryoosh


شراب قرمز جان دستت درد نکند بی‌ نهایت لذت بردم، هرکدام از این معدود ستارگانی که داریم، نگینهای بی‌ نظیر موسیقی و فرهنگ ما هستند. خداوند آنها را برای وطن و شما را برای ما نگهدارد. 


Red Wine

حضرت عظیم الشأن گلپا

Red Wine


آنچه استاد شجریان میخواند با آنچه که حضرت عظیم الشأن گلپا میخواند..به هیچ وجه قابل مقایسه نیست و اگر انقلابی‌ به پیش نمی‌آمد،این تفاوت بیشتر خودش را نشان میداد !

تابستان سال ۱۳۵۶ را هنوز به خاطر داریم،وقتی‌ که جناب گلپا از مراسمی دیگر به بزم خان بابا جان ما در شمیران آمدند و تا نزدیکی‌‌های صبح ایشان خواندند و در حیرت بودند که این مرد توانا چقدر مسلط بر امور خوانندگی اصیل ایرانی است و عجب ایشان نفسی دارد !

حیف و صد مرتبه حیف که هم نسلان ما زود فراموش میکنند آن روز‌های طلایی را و ما دیگر چه انتظاری داریم از این جوانان که با اندکی‌ ضرب و زروب..تنبان به پایین میدهند و مو افشان میکنند !

این پیش پرده تصنیف را به شما آقا داریوش عزیز و دیگر دوستان تقدیم می‌کنیم،امید است که مقبول افتد.

//www.youtube.com/watch?v=aerbuADSwq0


aghadaryoosh

دیوانه جان

aghadaryoosh


دیوانه جان این از عادات زشت ماست که قدر پاکان ندانیم و بعد از مرگ به سوگ نشینیم


divaneh

ناز نفست

divaneh


شجریان و دیگر هنرمندان مردمی نور چشم این ملت بوده و هستند. صدای گرم و گیرا و صنعت این هنرمند بزرگ شاید هر ایرانی را بارها در خلسۀ لذت فرو برده باشد. وجود او در سمت مردم و جبهه گیری او بر علیه رژیم نشانگر شجاعت و روح آزاد اوست.

هم پیمان عزیز، وصلۀ شما به شجریان که در جلسات ساواک می خوانده است نشانگر همان رسم قدیمی فرهیخته شکنی ایرانیان است. آیا شما و آن دوستتان در این مورد تحقیق کردید و مطمئن شدید یا فقط نقل قول نمودید؟ گیریم که در مجالس سناتورها و سرکردگان ساواک هم می خواند. آیا این با علم به اعمال آنها بود و یا بدون آن؟ ایشان در همان آغاز انقلاب هم اشعار انقلابی می خواند و حال هم همان است که بود. نه مجیز کسی را گفت و نه مداح کسی شد. جای ایشان در قلب بسیاری محفوظ است.   


comrade

و اما استاد شجریان...

comrade


 

من برای اولین بار در اوائل دهه پنجاه شمسی‌ وصف جوان خوش الحانی به
نام شجریان را از ظریفی‌ که برایم از حلقه تنگ بزم‌های شبانه سناتور‌های
انتصابی و سرکردگان ساواک خبر میاورد شنیدم. بعد از انقلاب هم شنیدم که
درویش شده و جلوی پایش کفشهایش جفت میشوند و از این مزخرفات...

Never increase, beyond what is necessary, the number of entities required to explain anything.