بهار سال ۱۳۹۵ بود و ولی فقیه ناگهان در گذشته بود. از تمام خاور میانه و آسیای صغیر و هندوستان و پاکستان شیعیان برای انتخاب آزاد و دمکراتیک ولی جدید به سوی قم که بعد از تحول آرام سال ۱۳۹۰ و پیوستن سپاه و پاسداران به مردم و تشکیل جمهوری دمکراتیک ایران به صورت واتیکان اداره میشد و تمام محافظین و گارد مخصوصش از حزب الله لبنان بودند و برای رعایت انصاف و عدالت مدیریت صحن حرم با اخوان المسلمین مصر بود روان بودند.
عبدالکریم سروش با انقلاب فرهنگی در نحوه اداره قبرستانهای قم و پیاده کردن سیستم جدید ستاره دار کردن متوفیان برای دور یا نزدیک بودن محل دفن مردگان به مزار همشیره امام رضا به اختلافات چند صد ساله پایان داده بود.
در قانون اساسی جدید که به تصویب تمام ایرانیان جهان رسیده بود جدایی دین و مذهب از حکومت بارها ذکر شده بود ولی طبق اصل دوازدهم این جدایی فقط تا زمان ظهور حضرت اعتبار داشت. از اینرو تمام کسانی که به جدایی مذهب و حکومت اعتقاد داشتند و از ادامه وضع فعلی راضی بودند هنگام نام بردن از مهدی مو عود از ذکر جمله "عجل الله تعالی فرجه" خودداری میکردند و بهانهشان هم این بود که عجله کار شیطان است ولی در حقیقت این جدایی را مدیون آینده نگری محسن کدیور و یادآوری خاطراتش از آیت الله منتظری بودند که چند سالی بود که با حفظ سمت سفیر ایران در لبنان کاردار سفارت ایران در غزه هم بود.
آیت الله صانعی از طرف رئیس جمهور مأمور بود برای رفع تبعیض از بهأییان که دسته دسته به ایران باز گشته بودند، سهمیه دانشگاهی بسیجیان را به آنها تخصیص دهد و هم او بود که با درایتی روحانی بهأیی واقعی را در بین انبوهی از پشت کنکوریهای فرصت طلب و تازه بهأیی شده را تشخیص میداد.
آیت الله دستغیب که ساکن شیراز بود به هزینه دولت و پس از اتمام تحصیلات در یکی از مهمترین دانشگاههای معماری ایتالیا مشغول باز سازی و ترمیم تخت جمشید بود ولی چون تمام ستونهای تخت جمشید را به منار تبدیل کرده بود و به خاطر جابجأیی پندار نیک، گفتار نیک، رفتار نیک با صیغه نیک رو، غسل صحیح و تقیّه به ضرورت در علامت فروهر خشم و کینه زرتشتیان ایران و پارسیان هند را بر انگیخته بود.
موسوی با آزادی تمام هر روز در سایت کلام به دادن اعلامیههای گوناگون و تهدید به افشاگریهای نفس بر ادامه میداد و شعار میداد که حتی اگر مرا چیز خور کنند دست از مبارزه بر نمیدارم چون حق مرا در انتخابات قبلی خوردند. کروبی هم حواله به خدا میداد که هم خودم و هم پسرم را چیز خور کردند ولی ما لریم و از این چیزها نمیترسیم.
ناگهان نفسها در سینهها حبس شد و طلبهای پس از چند بار سر خوردن بالا خره خود را به بالای گنبد طلائی حضرت معصومه رساند و از جیب عبایش دو عمامه یکی سفید و دیگری سیاه بیرون آورد و مشغول گره زدن آنها به یکدیگر شد. غریو الله و اکبر از جمعیّت برخاست. این علامت این بود که آیات عظام که با رای مستقیم شیعیان برگزیده شده بودند از بین خودشان یکی را به عنوان ولی فقیه جدید انتخاب کرده بودند.
بازار حدس و گمان گرم بود و هر کسی مرجع تقلید خود را مناسب تر برای ولایت فقیه میدانست.
بار دیگر با ظاهر شدن هاشمی رفسنجانی که با کمک جراحی پلاستیک و چند طلبه پشمالو ریش انبوهی به هم زده بود در جلوی گنبد حرم، سکوت سنگینی بر همه جأ سایه افکند، همه میخواستند بدانند که "ولی" جدید کیست و چه کسی این بار هدایت و رهبری روحانی مسلمانان را به عهده میگیرد، البته زمانه عوض شده بود و ولی فقیه مدتها بود (۵ سال) که قدرت سابق را نداشت و از این رو تمام فتواهأیی که در مورد بی اشکال بودن تجاوز به زندانیان برای گرفتن اقرار صادر کرده بود در دست اقدام مانده بود و از این رو در تمام کادر کارکنان زندانهای کشور حتی یک قزوینی یافت نمیشد و قزوین تنها شهری بود که قانون اساسی جدید به اتفاق آرا ردّ شده بود و حتی یک رای موافق هم نیاورده بود. شکایتشان هم این بود که "انقلاب شدست که شدست قانون زندانها را چرا عوض میکنید؟ با این وضع دشمنان و فتنه گران که اقرار نمیکنند بالام جان"
با گفتن بسم الله و ذکر آیاتی چند از قرآن کریم در مورد لزوم تنبیه بدنی زنان در صورت نا فرمانی و به خصوص عدم تمکین، رفسنجانی صحبت خود را شروع کرد که اجازه بدید که خاطرهای از مرحوم ولی فقید نقل کنم، بر خلاف آنچه که توده مردم تا قبل از تصویب قانون اساسی جدید در شعارهایشان فریاد میزدند که " مجتبی بمیری، رهبری را نبینی" مرحوم خامنهای علاقه وافری داشتند که ایشان رهبری را ببینند و حال که به لطف خدا رهبر جدید انتخاب شده اجازه بدید که برای براوردن آرزوی ایشان اول آقا مجتبی رهبری را ببینند و بعد اسم ایشان را اعلام کنیم.
Recently by aghadaryoosh | Comments | Date |
---|---|---|
اندر باب ولایت و فقاهت | - | Mar 03, 2012 |
اندر باب پرویز ثابتی و آقا رضا | 6 | Feb 24, 2012 |
اندر باب خوابنما شدن و طلبیدن حضرت | 2 | Oct 14, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
benross مهربان
aghadaryooshThu Jul 29, 2010 12:59 PM PDT
سپاس از مهرت، پایدار باشی
اکتابی عزیز
aghadaryooshThu Jul 29, 2010 12:54 PM PDT
Good point!
دیوانه جان در رکابیم
aghadaryooshThu Jul 29, 2010 12:48 PM PDT
دیوانه جان در رکابیم ولی بیشتر میخوانم تا مجال نوشتن و شرمندگی کمتر دست دهد و مختصر ابرو که خود شما به من دادید بر باد نرود. تن ناقصی دارم..........و الباقی. انشاالله تا آن موقع جنتی هم درکی شده است. سپاس از مهرت
قربان قلم و
benrossWed Jul 28, 2010 06:25 PM PDT
قربان قلم و بینش توانایت.
سبز باشی
ان در باب ولی فقیه
oktabyTue Jul 27, 2010 08:55 PM PDT
Is the part I endorse
OKtaby
ما که رفتیم خودمون رو بکشیم
divanehTue Jul 27, 2010 06:00 PM PDT
آقا داریوش جان غیبت صغرا کرده بودی. خوب شد که این غیبت به پایان رسید و ما دوباره از طنز شیرین شما بهره مند شدیم. اما این آینده ای که برای ما رقم زدی مثل گذشته مان است. حتماَ جنتی هم شده رییس مستراحهای کشور. خوب اینها که همان قبلی ها هستند. عجب گیری کرده ایم ما با این جماعت و این مملکت