از زبان آن خدا دین ساختند

daneshjoo
by daneshjoo
01-Jun-2010
 

سروده ای از مزدک

 

چونکه انسان دید مرگ خود زِ پیش *** دانش محدود و مجهولات خویش

بیم و امیدش خدا را آفرید *** وز خیالش قدرتی آمد پدید

او خدا را ساخت تا یارش شود *** در نهان همرازِ اسرارش شود

تا که در سر نقشِ الله آفرید *** حقه ها و مکرِ شیادان بدید

ناکسان دلالِ آن الله شدند *** ترجمانِ نقشِ ناپیدا شدند

از زبانِ آن خدا دین ساختند *** وز بُتِ دین حربه ها پرداختند

جمعی ازاین هوچیان برما شدند! *** شیخک و آخوندک و ملا شدند

این گروهِ مُفتخور، بیکار و بار *** خورد و خوابید و بشد برما سوار

هرکه با کردارشان همراه نشد *** کافرو بی دین و ایمان خوانده شد

ترس را چون آتشی افروختند *** ریشه ی اندیشه ها را سوختند

با چماق دین و تزویر و ریا *** کوفتند آزادگان شهرها

جهل ونادانی فزون تر ساختند *** دانش و دانا به دام انداختند

ای بسا کُشتند پنهان و عیان *** بهر سود خویش، این نامردمان

شیخکان اکنون براین کشورسرند! *** ما چو خاشاکیم و آنها ا َخترند!!

تا براندازی تو این قوم پلید *** آگهی افزون کن، و دین ناپدید


Share/Save/Bookmark

more from daneshjoo
 
fooladi

thanks for the nice poem

by fooladi on

also:

"Religion is the opium of the masses"

K. Marx.


Majid

...........

by Majid on

 

 

Very well done and thanks.

As I always said and believed "Man made the GOD, not the other way around"


divaneh

Daneshjoo for president

by divaneh on

تا براندازی تو این قوم پلید

 آگهی افزون کن، و دین ناپدید


pas-e-pardeh

very nice

by pas-e-pardeh on

doubt it is from Mazdak, though


Maryam Hojjat

Excellent poem, daneshjo!

by Maryam Hojjat on

You dipicted the reality of our motherland IRAN very beautifully.  Thanks.

P.S.  I think you are an OSTAD not a Daneshjo!