به بهانه نامه رضا پهلوی به اوباما در مورد اردوگاه اشرف


Share/Save/Bookmark

به بهانه نامه رضا پهلوی به اوباما در مورد اردوگاه اشرف
by bluebird
15-Dec-2011
 

رجوی مقصر و مجرم نخست

متن نامه رضا پهلوی به باراک اوباما در مورد اردوگاه اشرف را (که در زیر ملاحظه میکنید) در اخبار خواندم و از اینکه گروگانها و قربانیان فرقه رجوی در اشرف هنوز که هنوزه مورد انواع بهره برداریها و سو استفاده ها قرار میگیرند، دلم گرفت و بیزار گشتم. انگار این انسانها مِلک ِ طلق و بَرده رجوی هستند و هیچ حق و حقوق شخصی ندارند و باید برای مطامع قدرت طلبانه رهبری فرقه و یا خودفروشیهای وطن فروشانه رجوی ها یا لاس زدنهای سیاسی – تجاری مورد بهره برداری قرار بگیرند : " تفو بر تو ای چرخ گردون، تفو..."

البته من به عنوان یکی از جداشدگان اخیر از فرقه مذهبی و مالیخولیائی رجوی در اشرف با نزدیک به 30 سال سابقه در مجاهدین، با آقای رضا پهلوی به عنوان یک هموطن ایرانی (و نه وارث دیکتاتوری پهلوی) و همچنین سایر شخصیتها و احزاب اپوزیسیون رژیم اسلامی سخنی دارم. بحران انسانی در اشرف در درجه اول زایده رهبری فرقه گرایانه و ولایت مطلقه رجوی بر این سازمان است که به ویژه در ده سال گذشته با سرکوبگرانه ترین متدها و همچنین اعمال شیوه های ساواکی – ساوامائی اعمال شده و میشود. بنابراین، سکوت ایرانیان و به ویژه فعالان سیاسی و حقوق بشری در باره سرنوشت قربانیان ِ رجوی ها، اساسا جایز نبوده و نیست. خوب میدانم که هر انتقاد و ایرادی به ولایت مطلقه رجوی با عکس العملهای دیوانه وار و هیستریک ِ وی و دستگاه تبلیغاتی او و موجی از اتهامها و تهمتها مواجه خواهد شد و بسیاری از ایرانیان و فعالان سیاسی و حقوق بشری از ترس همین واکنشهای فالانژی از جانب دم و دستگاه رجوی، ترجیح میدهند برای خودشان دردسر بیشتری به وجود نیاورند. اما باید حساب اعضا و کادرها را با مسعود و مریم رجوی و تعداد 150 نفری از فرماندهان حلقه به گوش رجوی جدا کرد تا مرزبندی ظالم و مظلوم روشن باشد.

واقعیت این است که حدود 3000 نفر زن و مرد، قربانی و گروگان مطامع رجوی هستند. تنها با صرف 5 درصد از هزینه های کلان 8 سال گذشته توسط رجوی ها و صرف 10 درصد از انرژیهای هرز رفته در سازمان، رجوی میتوانست همه نیروهای اسیر در اشرف را با تهیه پاس پناهندگی و پشتیبانی مالی به کشورهای غربی منتقل نماید. اما نه تنها اساسا حاضر به انجام اینکار نبوده و نیست، بلکه تا همین الآن کماکان بر نواختن بر طبل جنگ و درگیری با دولت عراق پافشاری میکند و با انواع موانع فیزیکی، ذهنی و روانی مانع از خروج ساکنان اشرف شده است.

مسعود رجوی بارها و همچنین طی نشستهای مغز شوئی در طول ماه رمضان امسال و در آخرین نشستهای تلفنی اش در ماه آبان امسال، تاکید کرده است که به هر قیمت باید افراد در اشرف بمانند و هر گونه خروج از اشرف خیانت و مجازات آن اعدام است. او در نشستهای ماه رمضان گفت : <<وصیت میکنم و وصیت میکنیم که هر کس که از اشرف خارج شده یا فرار کرده را به سزای اعمالش برسانیم ولو در هر کجای دنیا که باشد>>. رجوی تصریح کرده که او از کمیساریای پناهندگی ملل متحد جهت ابزاری برای حفظ اشرف و ماندن در عراق استفاده میکند و به مسئولین سازمان هشدار داد که مبادا نیروهای تحت فرماندهی شما "هوایی" شده و فکر کنند که کمیساریا آمده تا آنها را به خارجه و فرنگ بفرستیم.

سپس با شعار << می کُشم، می کشم هر که برادرم کشت >>، تلاش کرد که یک جو هیستریک درست کرده و با دادن فرمان خلع سلاح کردن عراقیها به نیروها، تاکید کرده که در صورت ورود نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف، باید آنها را خلع سلاح کرده و از سلاحها بر علیه آنها استفاده کنند... و حتی اگر 1000 نفر از اشرفی ها هم کشته شوند، برای او و مریم رجوی ارزشش را دارد ... و این تلفات در اشرف باعث قیام و سرنگونی رژیم در تهران خواهد شد!!!

واقعیت این است که از 14 سپتامبر امسال که کمیساریای پناهندگی شرایط خودش را برای آغاز بررسی مراحل پناهندگی انفرادی ساکنان اشرف اعلام کرد، رجوی با انواع کارشکنی ها و دروغها حاضر به دادن اجازه مصاحبه های انفرادی به ساکنان اشرف در خارج از اردوگاه اشرف نشده است و عملا از آنها به عنوان گروگان و گوشت ِ دم توپ برای چانه زنی و به کشتارگاه فرستادن سو استفاده کرده است. حرف و معامله رجوی با ملل متحد و کمیساریا این است: یا پناهندگی جمعی (سازمانی و نه انفرادی) بدهید یا هیچ.

ولی آیا هیچ وقت از خودتان سئوال کرده اید که چرا مسعود و مریم رجوی این همه بر نگهداری اردوگاه اشرف در عراق اصرار می ورزند ؟ مگر تحلیلهای درون سازمانی و مسخره رجوی بر باد فنا نرفت که میگفت امریکا به ایران حمله میکند و ناچار است از نیروی نظامی سازمان استفاده کرده و بعد از سقوط رژیم توسط امریکا، در یک فرصت طلائی با الگوی سرنگونی "کرنسکی " توسط لنین، او و سازمان حکومت در ایران را تصاحب کرده و حکومت انقلابی (به زعم خودش) برقرار میکند؟

باقی ماندن اشرف آیا چه منفعت سیاسی یا استراتژیکی برای رجوی دارد؟ چرا حاضر به تماشای اینهمه خونریزی و کشتار و سختی بر اعضا و کادرها بوده بدون اینکه کمترین کمکی به حل موضوع بنماید؟ چرا هر گونه تماس و ارتباط ساکنان اشرف با دنیای بیرون ممنوع بوده و هست؟ چرا تلفن و موبایل و تماس تلفنی ممنوع و جرم است؟ چرا اینترنت ممنوع است؟ چرا دسترسی به هیچ منبع خبری اعم از کانالهای تلویزیونی، رادیوئی یا رسانه ها و ... ممنوع و جرم است؟ چرا ساکنان حق ندارند با خانواده خود در ایران یا خارج تماس بگیرند؟ چرا ساکنان حق دیدار حتا 5 دقیقه ای با خانواده های خود که به دم درب اردوگاه می آیند نداشته و باید در مصاحبه های اجباری شرکت کرده و علیه خانواده خود موضعگیری و فحاشی کنند و یا آنان را آماج سنگ پرانی نمایند؟

چرا رجوی همواره تشنه به خشونت و مُوَلدِ خستگی ناپذیر خشونت است ؟ آخر مگر میشود به عنوان پناهجو یا پناهنده به یک کشور – هر کشوری – آمد و بعد علیه قوانین آن گردنگشی کرد، فتوای قتل رئیس جمهور آنرا (جلال طالبانی) داد و شعار مرگ بر نخست وزیرش (مالکی) را داد، در کمپ، قوانین دولت میزبان را به رسمیت نشناخت ولی در عوض ضابطه و فرایض فرقه ای را جاری و اعمال کرد و ...؟

آیا هیچ وقت شما پای صحبت اعضا، کادرها و مسئولین جدا شده از این فرقه نشسته اید یا افشاگریهای تکان دهنده زنان و مردان جدا شده و شوریده بر فرقه رجوی را خوانده اید تا اندکی به جنایت و خیانت رجوی ها و مناسبات فرقه ای در اشرف پی ببرید؟ آیا سَری به گزارشات RAND و دیدبان حقوق بشر و وزارتخارجه امریکا در مورد سازمان مجاهدین زده اید؟ آیا ذره ای به استثمار روح و روان انسانها در این فرقه مخوف پی برده اید؟ آیا در این سالیان هیچگاه صدا یا قلم یا قدمتان در اعتراض به این همه نقض پایه ای ترین حقوق افراد و به بَردگی کشیده شدنشان توسط رجوی ها اعتراض کرده اید؟ آیا فکر نمیکنید که رجوی و فرقه سکتاریست و مذهبی او تا چه اندازه به جنبش آزادیخواهی مردم ایران ضربه زده و به مثابه آفتی در درون اپوزیسیون عمل کرده و میکند؟

و آیا رجوی واقعا موفق شده تا انحطاط مطلق و وطن فروشی خود را با به کشتارگاه فرستادن افراد بی گناه در اشرف بپوشاند؟ آیا موفق شده که اضمحلال و فروپاشی سیاسی – استراتژیک و انحطاط اخلاقی خود را با این خونها و جراحتها و صحنه های دلخراش، لاپوشانی کند؟ آیا با هوچی گری فالانژی و فرافکنی لومپنی موفق شده که دهان ایرانیان آزادیخواه در داخل و خارج ایران را ببندد و با اعمال ترس بر اذهان آنها اعمال سلطه کند؟ آیا از عقده گشائی های او نسبت به جنبش سبز و میلیونها ایرانی (که دکان آلترناتیوی او و ریاست جمهوری خود خوانده مریم رجوی را بر باد داد)، جریحه دار نمیشوید؟ پس اینهمه سکوت برای چیست؟؟؟؟

واقعیت این است که رجوی ها از ترس برملا شدن واقعیات داخل فرقه و جنایتهای بی شمارشان در این سالیان و از ترس ریزش گسترده و بالای 70 درصدی نیروها، حاضر به پذیرش شروط کمیساریای پناهندگی نبوده و نیستند و حتا اگر 8 سال دیگر هم ضرب الاجل دولت عراق تمدید شود، باز بر استثمار و اسارت جمعی ساکنان اشرف ادامه خواهند داد. باور کنید راه کار در تمدید ضرب الاجل نیست. راه کار در برداشتن سلطه فرقه از جسم و جان اسیران در اشرف است.

پس به همه جریانها و ایرانیانی که با هر مرام سیاسی و فکری – و بدون بند و بست سیاسی یا تجاری - با ساکنان اشرف همدردی میکنند و از موضع حقوق بشری و انسان دوستانه خواستار نجات و سلامتی و امنیت آنان هستند درود میفرستم. اما باید هر یک از شما این واقعیت انکار ناپذیر را بیان کنید که رجوی ها مسول اول و پاسخگوی ِ نخستِ تمامی خونریزیها و اعمال فشارهای روانی و جسمی بر ساکنان اشرف بوده و هستند و حمایت از سلامتی و پناهندگی انفرادی تک تک ساکنان اشرف به معنی حمایت از سازمان مجاهدین و ولایت مطلقه مسعود رجوی نیست و کلیه موارد نقض پایه ای حقوق فردی و حقوق انسانیِ تک تک ساکنان اشرف در این سالیان بر عهده شخص رجوی ها است و بی شک در دادگاه های ذیصلاح باید پاسخگوی آنها باشند.

تنها و تنها مسیر رهائی برای اسیران دربند در فرقه رجوی در اشرف، انجام مصاحبه های انفرادی و خصوصی آنان با کمیساریای پناهندگی ملل متحد در محلی بی طرف در خارج از اردوگاه اشرف و تحت نظر کمیساریا و بدون حضور و اعمال فشارهای پلیسی و امنیتی توسط فرماندهان سازمان، میباشد. برای این منظور باید حداکثرِ فشار سیاسی، اجتماعی و حقوقی را بر رجوی ها وارد آورد تا به اسارت انسانهای در بند خاتمه داده و به نقشه راهی که توسط ارگانهای ملل متحد مانند یونامی و کمیساریای پناهندگی و همچنین طرح وزارت خارجه امریکا که توسط سفیر باتلر در بهار امسال به فرماندهان سازمان در اشرف ارائه شد، گردن گذارند.

باید به رجوی ها نسبت به دست زدن به هر گونه ماجراجوئی و نقض حاکمیت عراق و گردنکشی علیه قوانین کشور میزبان که منجر به خونریزی و قربانی شدن ساکنان اشرف شود، اکیدا هشدار داد. ساکنان اشرف، برده و ملکِ طلقِ رجوی و فرقه او نیستند.


Share/Save/Bookmark

Recently by bluebirdCommentsDate
هشدار ! ماجراجویی رجوی را محکوم کنیم !
3
Dec 16, 2011
more from bluebird
 
G. Rahmanian

Treason?

by G. Rahmanian on

Turning the guns against the mullahs is a great patriotic act. After Iraqi forces retreated from the Iranian soil, Khomeini's war with Iraq was no longer a patriotic war. But I don't think you understand that, Bluebird. Another thing you don't seem to understand is that this is not about MEK. It's more about people like you than anything else.


anglophile

Also worn out are ...

by anglophile on

  the Ministery of Information Cyber Army's tried and failed cover stories. Try harder next time old chap :))

bluebird

Well guys, you should be

by bluebird on

Well guys, you should be looking for a new source of income than the MEK,  and your rhetoric that whoever is against Rajavi cult or a victim of it is a regime supporter, is a worn out excuse for white washing the crimes and treasons of Rajavis...

There are more than 20 men and women who have fled Ashraf since this summer with first hand accounts of this suppressive cult, all recorded by HR or UN agencies. So your crocodile tears for the people of Ashraf is shear nonsense.

 


G. Rahmanian

Why Did It Take You So Long, Bluebird?

by G. Rahmanian on

As a friend on this site would say to the likes of you: Give our regards to the boys at the Ministry!


anglophile

You are giving the game away bluebird!!

by anglophile on

Who, more than anybody else, wants to have the residents of Ashraf disunited and dispersed around the globe rather than have them all united and settled as a single force? The answer: the Islamic regime in Iran.

bluebird

MEK leadership has impeded a refugee resettlement process

by bluebird on

According to top U.S. officials, Mujahedin-e Khalq
(MEK) leadership is blocking efforts to protect residents at the organization’s
encampment at Camp Ashraf in Iraq

U.S. officials testified before the House Foreign
Affairs Oversight and Investigations Subcommittee last week that efforts to
peacefully resolve the standoff are being rebuffed by MEK leadership. U.S.
Special Adviser on Camp Ashraf Daniel Fried said MEK leadership has impeded a
refugee resettlement process and interfered with the UN’s ability to conduct
interviews with individuals at the encampment
.

Fried told Congress that the Administration’s
efforts have been met “intransigence by Camp Ashraf leadership to agree to any
relocation plan other than en masse relocation outside Iraq.” The MEK’s
leadership has demanded that the group be relocated only as a single unit,
rather than allowing residents to relocate individually
.

 


anglophile

Roozbeh jan

by anglophile on

I am an admirer of Freemasonery but whether I am a member or not should remain a secret - after all it is a secret society :)


Roozbeh_Gilani

آنگلو فیل: گل گفتی‌، دمت گرم

Roozbeh_Gilani


ولی‌ خدای نکرده فراماسونری نشده باشی‌؟


anglophile

یکی از جداشدگان اخیر از فرقه مذهبی و مالیخولیائی رجوی?

anglophile


 

 

 

 

و یا یکی‌ از پیوند یافتگان به ارتش سایبری نظام محترم؟ البته از سه روز پیش به این طرف.

 

 

 

 


long live Iran

This is a human catastrophe

by long live Iran on

Dear Blue bird,

I entirly agree with what you have written here. Hope UN and other international organisation do not get deceived with what this sect is telling and help MKE member from hands of their opportunist leaders.

Long Live Iran.