در ۲۶ فروردین ۱۳۶۱ چند روز بعد از هشدار لاجوردی، در یورش به دفتر انتشارات حزب توده واقع در خیابان حافظ، محمد پورهرمزان مسئول انتشارات حزب و تعدادی از کادرهای آن دستگیر شدند اما حزب توده همچنان به حمایت از «خط امام» ادامه داد و کیانوری در نشست پرسش و پاسخ ۲۰ شهریور ۶۱ شعر گونهای با این مصرع خواند:
«تودهای هستم و همراه امام ، ماندگارم که زمان است به کام»
>>>Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Not much different between tudeh and other shah's opposition
by Siavash300 on Wed Feb 29, 2012 05:35 PM PSTAll shah's oppositions were traitors. That is not limited to Tudeh party. For example jebhe melli joined stinky mullahs and welcomed khaminie to Iran. Dr. Sanjabi's tape is still around and everybody can watch it. Moeists, mojahehin, and all those groups joined mullahs against shah. What is the difference? they were all khaens.
They all turned our beautiful country from shah's days to the dirt hole that we are witnessing these days. They all have to come forward and apology from our people. They all sold our beautiful country to a bunch of the Islamic rag heads.
GOAL : RESTORING MONARCHY
Dear Rozbeh, as exaggerated as it might sound this is not even
by Siamak Asadian on Wed Feb 29, 2012 05:32 PM PSThalf of the stuff I found. Frankly I got too tired and depressed and stopped. I'm getting too old for this nonsense.
As mentioned before, when this party had the historical opportunity in 1950's and in 1979 it stabbed Iranian people in the back.
What makes anyone think it would behave any differently given another opportunity.
Keep a close eye on your enemy, keep an even closer eye on you ally!
Thank You Dear Siamak
by Roozbeh_Gilani on Wed Feb 29, 2012 05:20 PM PSTFor all this data. Amazing, reading some of it. In particular the one from Fadaaiis.
"Personal business must yield to collective interest."
بخوانید و قضاوت کنید
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 04:26 PM PST
کثیفترین سنت حزب توده شیوهی ترور شخصیت مخالفان است
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 03:08 PM PST
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
حزب «توده» در کنار کارهای مثبت معدودی که در تاریخ سیاسی ایران انجام داده است و با وجود عضویت برخی افراد وطنپرست و نوعدوست در این سازمان که دغدغهی پیشرفت ایران را داشتهاند، خیانتهای پرشماری را نیز در حق این کشور و مردمانش کرده است. اما شاید کثیفترین سنتی که ننگ پایهگذاریاش در ادبیات سیاسی این مملکت تا ابد دامن این سازمان را گرفته شیوهی ترور شخصیت مخالفان است. در چنین روشی اگر کسی از آرا و اندیشههای این حزب انتقاد میکرد و یا به مخالفت با آنها میپرداخت، آنان به جای پاسخگویی منطقی به دیدگاههای او، خود فرد، خانواده و حریم خصوصیاش را مورد تهاجم قرار میدادند و در حقیقت به جای پرداختن به کلام یقهی متکلم را میگرفتند. در این شیوه از هیچ روشی برای حذف حریف فروگذار نمیشد، از تهمتهایی چون وابستگی به بیگانه و ارتجاع گرفته تا به لجن کشیدن پیشینهی خانوادگی، اصل و نسب و حتا خصوصیات ظاهری و فیزیکی شخص.
//radiokoocheh.com/article/142610
رنجیده خاطر شدن شاملو از خیانت حزب توده بود
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 02:58 PM PST
احمد شاملو: شاعری سرکش در جستجوی مخاطب (قسمت چهارم) جالبترین شعر شاملو در زمینۀ "شاملو و مخاطب ایده آل" وی، شعری است به نام "آواز شبانه برای کوچه".
در این شعر میگوید: من برای روسپیان و برهنگان مینویسم برای مسلولین و خاکسترنشینان برای آنها که بر خاک سرد امیدوارندو برای آنها که دیگر به آسمان امید ندارند بگذار خون من بریزد وخلاء میان این انسان ها را پرکند بگذار خون ما بریزد و آفتاب ها را به انسان های خواب آلود پیوند دهد.
........ در یک کلام، شاملو شعرش را برای و به خاطر "پرولتاریا" میسراید و رسالتش آگاه ساختن این طبقه نسبت به "رسالت تاریخی" آنهاست. مع الوصف، از حوالی 1956 به بعد به دو دلیل نشانه های ناامیدی و یأس در اشعار شاملو ظاهر شدند. دلیل اول آن بود که بساری از روشنفکران دورۀ "پس از مصدق" میدانستند که محمد رضا پهلوی با کمک کودتای سازمان سیا به روی کار آمده است و امیدوار بودند که مردم خیلی زود این حکومت دست نشانده را از قدرت ساقط خواهند کرد، البته امیدی که هرگز رنگ واقعیت به خود نگرفت.
دلیل دوم، رنجیده خاطر شدن شاملو از خیانت حزب توده بود. فرار رهبران حزب توده، بعضی از "اعترافات" اعضای حزب که منجر به اعدام عده ای شد، و چندین حادثۀ دیگر در اواسط دهۀ 50 میلادی که مربوط به خیانت حزب توده میشد، روشنفکران چپگرای سوسیالیست ایرانی را دچار بهت و حیرت کرد.
اما شاملو هنوز به نفس و ذات مثبت سوسیالیزم آنقدر ایمان داشت که جدا از حزب توده به تنهائی به مبارزۀ خود ادامه دهد: و مردی که تنها راه میرود با خود میگوید "در کوچه میبارد و در خانه گرما نیست! حقیقت از شهر زندگان گریخته است، من با تمام حماسه هایم به گورستان خواهم رفت و تنها چرا که به راستراهی کدامین همسفر اطمینان میتوان داشت؟ .
.......... هوائی که میبوم، از نفس پر دروغ همسفران فریبکار من گندآلود است! و به راستی آن را که در این راه قدم بر میدارد به همسفری چه حاجت است؟ تا آنجا که موضوع مربوط به یأس و بی تفاوتی در رفتار مردم نسبت به بازگشت شاه به قدرت است، عکس العمل شاملو را میتوان در شعر " با تو بگویم" دید که در 1957 سروده است: "دیگر جا نیست قلبت پر از اندوه است خدایان همۀ اسمانهایت بر خاک افتاده اند چون کودکی بی پناه و تنها مانده ای از وحشت می خندی و غروری کودن از گریستن پرهیزت میدهد.
................ این است انسانی که از خود ساخته ای از انسانی که من دوست می داشتم که من دوست می دارم. ............. میترسی ــ به تو بگویم ــ تو از زندگی میترسی از مرگ بیش از زندگی از عشق بیش از هر دو میترسی. به تاریکی نگاه میکنی از وحشت می لرزی و مرا در کنار خود از یاد میبری." در این و تا این زمان شاملو هنوز در کنار مردم ایستاده است و عشق و حضورش را پیوسته به مردم یادآور میشود.
در یک کلام، شاملو هنوز به مردم امیدوار است و باور دارد که آنها به پیغامش گوش فرا خواهند داد
//keyfa.ir/Keywords/1314921.htm
رجوع به اسناد تاریخی در خود فروشی حزب توده
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 02:43 PM PST
این پیکره نشان گر روزنامه معروف و جنجالی وابسته به حزب توده ایران، «به سوی آینده» در سالهای زمامداری دکتر محمد مصدق است. و بهگاه دی ماه ۱۳۳۰ و زمان انتخابات مجلس هفدهم مشروطه. در زمانهای که همگان آزاد بودند در فضای دموکراتیک دولت ملی، هر اندازه بخواهند رییس دولت را مورد شدیدترین انتقادات قرار دهند و تا حد دشنام به مصدق پیش روند. مصدق در اردی بهشت ۱۳۳۰ به نخست وزیری رسید و بر اساس دستوری، تمامی حزبها و روزنامهها و نشریات را آزد گذاشت که به جز شخص پادشاه و مراجع مسلم تقلید، مطبوعات در انتقاد آزاد باشند و نمونه این آزادی همین روزنامه است که مصدق را با بدترین و پلیدترین و ناجوان مردانهترین دشنامها مورد حمله قرار داده و او را به چاقو کشی و ممانعت از انتخابات آزاد و کشتار مردم متهم میکند!
//muskettisoturi.wordpress.com/2012/02/05/besuyeayande/
خائن تر از حزب توده
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 12:41 PM PST
هنوز پس ازگذشت بیش از پنجاه سال از نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران به رهبری دکتر محمد مصدق و نقش خائنانه ای که حزب توده در آن دوران در راستای منافع شوروی سابق ایفاء نمود از صفحه اذهان زدوده نشده است.
و بدینگونه در تاریخ ایران نام و یاد مصدق ماندگار شد. در مقابل اما نام حزب توده ( علیرغم دهها انسان مبارز و فرهیخته ای که در صفوف آن بودند ) به دلیل وابستگی رهبران آن به نیروهای بیگانه مترادف با خیانت و وطن فروشی شد و این لکه ننگ هیچوقت از دامان آن پاک نشد.
//www.iran-interlink.org/files/farsi%20pages%2013/haghi260905.htm
اسناد خیانتهای حزب توده
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 12:31 PM PST
//www.iranian-fedaii.de/1-Asnad%20AT/AK.html
حزب توده نوکران شوروی بودند.
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 12:28 PM PST
در سال ۱۲۹۹ حزب کمونیست ایران براساس الگوی حزب بلشویک ها ایجاد شد بنابراین پیدایش کمونیسم در ایران با مخالفت با سوسیال دموکراسی اروپای غربی عجین شده بود.انها یک حزب انقلابی بودند.حزب کمونیست ایران در نهضت جنگل در گیلان سهیم بود .نهضتی که هدفش ایجاد جمهوری در گیلان بود.رضا شاه انها را سرکوب کرد و بسیاری از کادرها به شوروی گریختند.سلطانزاده ،حسابی و علوی در سال های ترور استالینی در دهه ی ۱۹۳۰ جان باختند.در خلال دهه ی ۱۳۱۰ گروه ۵۳ نفر به رهبری تقی ارانی تشکیل شد.ارانی در زندان درگذشت و پس از فروپاشی حکومت رضا شاه در ۱۳۲۰ حزب توده تشکیل شد.این حزب نیروی عمده سیاسی بین سالهای ۲۰ تا ۳۲ شد.حزب توده نوکران شوروی بودند.در ۱۳۲۲ نخست وزیر ساعد باب گفتگو با شرکت های نفتی انگلیسی و امریکایی را بر سر قرار داد اکتشاف میدان های نفتی جنوب گشود.یک سال بعد هیاتی از شوروی امد و خواستار مذاکره بر سر امکان واگذاری حق اکتشاف میدان های نفتی شمال شد.ملی گرایان به رهبری مصدق با واگذاری امتیاز به شوروی ها مخالف بودند.چون مصدق طرفدار موازنه ی منفی بوداما حزب توده در جهت موازنه ی مثبت به سود شوروی سیر می کردند.طبری به دفاع از حوزه ی نفوذ شوروی در ایران پرداخت و به سیاست توازن منفی مصدق
تاخت.
//mehrafarindr.blogfa.com/post-1139.aspx
اسناد و مدارک از نشریات حزب معلوم الحال توده، در اثبات سر سپردگی
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 10:59 AM PST
"کتابچه حقیقت" اسنادی دراثبات مزدوری حزب خائن توده
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 10:54 AM PST
//poshtibanan.org/index.php?option=com_content&task=view&id=148&Itemid=29
"صل الا محمد، یار امام خوش آمد"
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 10:42 AM PST
"صل الا محمد، یار امام خوش آمد" شعار زندانیان سیاسی در استقبال از توده ای های " عزیز" در زندانهای جمهوری اسلامی.
To Admin:individuale below AH is clearly harassing and insulting
by Siamak Asadian on Wed Feb 29, 2012 11:02 AM PSTme, merely because of posting a book review on the history of the political formation she supports.
Admin should follow a single standard, regarding such harasments/insults and not a double standard. Cheers
You were in prison?
by Anahid Hojjati on Wed Feb 29, 2012 10:13 AM PSTkeep lying. You were not in prison unless as a torturer. so how do you know what prisoners did?
تاریخ خیانت حزب توده
Siamak AsadianWed Feb 29, 2012 09:41 AM PST
در سالهای اولیهی دههی ۶۰ موضع رسمی حزب توده و فدائیان اکثریت مبنی بر حمایت از سرکوب و کشتار وابستگان گروههای سیاسیای که به مقابله با نظام برخاسته بودند موجب میشد که زندانیان وابسته به این دو گروه مورد بایکوت زندانیان سیاسی قرار گرفته و در انزوا به سر برند.
در این دوران حزب توده به حمایت از مصاحبهها و اعترافات تلویزیونی اعضا و هواداران درهمشکستهی گروههای سیاسی برخاسته و آنها را نشانهای از حقانیت نظام جمهوری اسلامی و مواضع حزب توده و شکست و نابودی نیروهای سیاسی رقیب معرفی میکرد.