و رهبر این جماعت اوباش و این گروه کلاش را "ولی فقیه" نامند، که سر آمد دزدان باشد و پیامبر آدمکشان.
>>>
Doug nodded in agreement and added, “Cool … the Tahltans also believed in something similar, and actually said the same things … especially after a couple of peace pipes!”
>>>
با اینهمه نفرت متداوم و خشونت بی انتها، داریم تبدیل میشیم به یه کپه کود انسانی. بوی گند ما حال دنیا رو بهم میزنه. از شکل و قیافه کریه ما متنفر میشند. براشون مهم نخواهد بود که چی به سرمون میاد
>>>
It all starts with the sad story of a peasant boy who doesn’t have enough to eat, the worker girl who can’t afford medication, and the elderly pensioner who is thrown out of his little cottage
>>>
Yes, you guessed right: I’m a light-beer drinker. I like the taste, the gesture and the socializing, but don’t want the entire toxin
>>>
You know, emotional walls are funny things; once you build them, they gain a life of their own
>>>
دیدم یکی از "خواهران زینب" پیرهن خون آلود آن شهید راه ایران را برداشته، علم و کتل کرده، و زیر آن برای خامنهای جنایتکار سینه میزند، و به امریکاییان نفرین میفرستد.
>>>
حاجی لنین داره تو مقبره بلورین مثل بید بخودش میلرزه. از اون دنیا تلگراف میزنه که، "رفیق عزیز، تو که حتی نماز نمیخونی ... تو که میگی مذهب افیون تودهها است... آخه به چه مناسبتی کاسه گدایی ورداشتی که بری زیارت رفیق احمدی نژاد؟"
>>>
به جای این روضههای صد تا یه غاز، برید به اون اربابهای آخوندتون بگین که دست از صدام حسین بازی، تروریست پروری، آدمکشی و تجاوز ور دارند، تا لازم نباشه از ترس و لرز مجبور باشند که هر شب تو بغل موشک سی متری و زیر بمب صد کیلو تنی بخوابند
>>>
یه وقت چشم باز میکنی و عقلت به جایی رسیده که، نه مزخرفات زرتشتی، نه چرندیات اسلامی، نه توهمات نژادی و نه تعصبات عقیدتی ... هیچکدوم تسکینی در قلبت ایجاد نمیکنه
>>>
If the Iranian males only spend a bit more time in front of the “historical mirror”, we won’t have to attack the movie 300 or the Prince of Persia, for depicting us as darkies
>>>
از رو نرفته ام. همچنان قصه میگویم، که آموزاندن بهترین شیوه آموختن است!
>>>
ایرانی جماعت فحش خواهر و مادر را فراموش میکند، ولی نرفتن به ختم و عزاداری را نمیبخشد!
>>>
اکثر آقایون از پخت و پز و آشپزی فراری هستند، اما وقتی پای ذغال و آتیش و کباب به میون میاد، هر یکی از دیگری استاد تر و هنرمند تر میشه!
>>>
I wasn’t going to write, till my return in August, but it rained. Walking is the best way to enjoy the European cities, but wind made my umbrella useless
>>>