آیا روشنفکران فارس(!) واقعا روشنفکرند‌؟


Share/Save/Bookmark

آیا روشنفکران فارس(!) واقعا روشنفکرند‌؟
by Savalan
25-Jan-2011
 

رسول سیلکە
دوبارە موضوع ملیتها و تبعیض نژادی، ولی این بار بحث اصلی، حاکمیت و حکومتهای مستبد حاکم بر ایران نیستند، چون تاریخ خود گواه اینست کە حکومتهای حاکم بر ایران در طول دوران چە تبعیضهای خصمانەای را در قبال ملیتهای غیر فارس ساکن ایران در پیش گرفتەاند. 
موضوع بحث، طیف روشنفکر(!) جامعە فارس هستند، کسانی کە ظاهرا مخالف استبداد و حاکمیت ولی آگاهانە یا نا آگاهانە با حاکمیت در یک خط فکری قرار دارند. حرکت حاکمیت و روشنفکران بە صورت موازی در راستای پروژەای بە نام "یک ملت" ، طیفهای دیگر جامعە فارس رانیز با خود همسو کردە، بە شکلی کە کار روشنفکران فارس در این پروژە، تزریق و ترویج افکار متعصبانە در میان جامعە فارس بە شیوەای تئوریک ، و کار حاکمیت در این پروژە اعمال تبعیض بر ملیتهای غیر فارس بە شیوەای عملی است. بطوریکە اکثریت جامعە فارس از روشنفکر، سیاستمدار، شاعر و هنرمند و همە و همە گرفتە تا یک شخص عادی، در مورد مسئلەی ملیتها در ایران بە صورت شونیسمی درآمدەاند کە نەتنها هیچ حقوقی را برای ملیتها بە رسمیت نمی شناسند، حتی در بعضی موارد خیلی خطرناک هم ظاهر می شوند.
رابرت مرتون جامعەشناس آمریکایی(Merton ,1949) نگرشهای جامعە اکثریت را نسبت بە اقلیتها بە چهار دستە تقسیم می کند:
1ـ لیبرالهای مصمم: کە نسبت بە اقلیتها تعصب ندارند و از تبعیض پرهیز می کنند، حتی اگر بە زیانشان باشد.
2ـ لیبرالهای متزلزل: کە خود را غیر متعصب می دانند اما اگر پای ضرر و زیان در میان باشد، در برابر باد خم میشوند.
3ـ متعصبان ترسو: کسانی هستند کە علیە اقلیتها عقاید متعصبانە دارند اما بە علت فشار قانونی یا منافع مالی بە شیوەای برابرگرایانە عمل می کنند.
4ـ متعصب فعال: کە هم دارای تعصبات شدید بر علیە گروههای ملیتی دیگر است و هم علیە آنها تبعیض اعمال می کند.

این تفکرات و تصورات قالبی روشنفکران گروە اکثریت یا فارس با تمام اصول و مفاهیم روشنفکری ضدیت دارد. و متاسفانە هیچکدام تابە حال نتوانستەاند در گروە اول از تقسیمات مرتون جای بگیرند.
پرهیز و سکوت در مورد مسائل ملیتی در ایران بطوریست کە بحث در مورد ملیتها بە شکل یک خط قرمز درآمدە. هم کسانی کە با حاکمیت و استبدا هستند و هم آنهایی کە مخالف حاکمیت هستند و ادعای روشنفکر بودن می کنند.
تنها فرقی کە روشنفکران و مخالفان حاکمیت با خود حاکمیت دارند، شیوەی آسمیلە کردن و از بین بردن زبان و فرهنگ ملیتهاست.
هیچ روشنفکر فارس زبانی تابحال نتوانستە این واقعیت را بە خود بقبولاند کە خواست خود ملیتهای ایران برای تعیین سرنوشت آنها مهمترین اصل است. همیشە این خواست را مشروط کردەاند بە حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران. و تمام مشکلات و مسائل ملیتی در ایران را بر اساس این دیدگاه کە "ایران یک ملت است" تفسیر می کنند.
بارها از روشنفکران فارس شنیدەایم کە ایران تاریخی پر افتخار و چند هزار سالە دارد، ولی باید این راهم قبول داشتە باشند کە در این چند هزار سال از تاریخ ایران، ملیتهای غیر فارس جز سرکوب و ظلم و ستم و کشتار چیزی بیشتر ندیدەاند. این زبان و فرهنگی هم کە کمی حفظ شدە، ناشی از ایستادگی این ملیتهاست در برابر این ظلمها. شاید بگویند کە ظلمها را حکومتها کردەاند، ولی در این موارد هم روشنفکران یا آنطور کە باید جامعە فارس را از این مسائل آگاە نکردەاند یا سکوت کردەاند کە خود تایید اعمال حکومت است. 
کلماتی چون حق تعیین سرنوشت و استقلال یا حتی خودمختاری و فدرالیزم بە حدی از نظر روشنفکران و افکار عمومی جامعە فارس زشت و غیر قابل قبول قلمداد شدەاند کە مستقیما بە بیگانگان و خائنان ارتباط دادە می شوند. غیرقابل قبول بە این معناست کە اگر ملتی خواست سرنوشت خود را خودش تعیین کند با همەی ابزار ممکن با آن روبرو شود، تا بصورت اجباری آنطور آنها می خواهند باشند، همان رفتاری کە تابحال از جانب حاکمیت انجام شدە. یک انسان تجزیە طلب از دید یک فارس کسی است کە باید بە شدت مجازات شود حتی اگر این مجازات مرگ باشد. برای روشنفکران فارس یا گروە اکثریت حفظ تمامیت ارضی ایران از خواست ملیتها و حقوق اصلی آنها مهتر است، حفظ تمامیت ارضی ایران یعنی خواست ملت فارس. در حالیکە در ایران اقلیتها اکثریتند.
کتابها و مقالات زیادی تابحال از جانب این روشنفکران(‌!) منتشر شدەاند اما اشارەای بە مقولەی ملیتها نشدە، اگر هم شدە باشد این مسائل مهم را تحریف و یا بی اهمیت جلوە دادەاند. اکثریت روشنفکران فارس در کتابها و مقالات خود، ملیتهای ایران را قومهای ایرانی می خوانند کە یک ملت واحد را بنام ملت ایران تشکیل میدهند. در حالی کە این فرضیە کاملا اشتباه بودە، چون ملیتهای غیر فارس همیشە حس ملیتی( آذری،کورد،بلوچ،عرب،لر،ترکمن) بودن را بر ایرانی بودن ترجیح دادەاند و هیچ وقت خود را قوم حساب نمی کنند. بە این دلیل کە بخشی از این ملیتها در کشورهای مجاور ساکنند و بە عنوان یک ملت و یک دولت جداگانە بە رسمیت شناختە شدەاند. بە عنوان مثال آذریهای ساکن ایران از لحاظ نژاد،زبان،فرهنگ،تمدن و حس همزیستی بە کشور آذربایجان نزدیکترند تا کشور ایران. همین مثال برای کردها، بلوچها، عربها و ترکمنها نیز صدق می کند. 
هیچ روشنفکری تابحال در مورد تغییر نام مناطق غیر فارس بە کلمات فارسی از جانب حکومتها، کوچکترین حساسیتی نداشتە ولی می بینیم کە برای تغییر نام خلیج فارس چە واکنشهایی از خود نشان می دهند و می کوشند افکار عمومی را برضد کل اعراب تحریک کنند.
این تحریفات در کتابهای ترجمە شدەی خارجی هم دیدە می شود کە متر جم سعی کردە بجای کلمە ملیت، کلمە قوم را قرار دهد. حتی مفاهیم جهانی مثل ناسیونالیسم را بە شکلی دیگر در کتابهای خود تفسیر می کنند کە همەی این اعمال هدفمندانە و موازی با سیاستهای حاکمیت انجام می شود.
اهمال مسائل ملیتهای ایران از طرف رسانەها نیز بحثی دیگر است کە باید اختصاصا بە آن پرداختە شود.
اگر بطور دقیق مسائل ملیتها را در طول تاریخ مرور کنیم، بە این نتیجە می رسیم کە سهم روشنفکران فارس(!) در جهت از بین بردن فرهنگ و آسمیلە کردن ملیتهای غیر فارس کمتر از حاکمیت نبودە. همەی این دلایل تردیدیست بر کسانی کە تابحال در میان فارسها خود را روشنفکران جامعە نامیدەاند.
این در حالیست کە روشنفکران هر جامعەای می توانند بە شکل مٶثری افکار عمومی را بە جهتی سوق دهند کە دیدگاههای متعصبانە جوامع را کە ریشەهای دیرین داشتە نسبت بە یکدیگر کمرنگ کنند. روشنفکر باید دیدگاهی بیطرفانە نسبت بە همەی جوامع داشتە باشد، خواه خود در میان اکثریت باشد یا در میان اقلیت. باید خود را از باورهایی کە پیشتر تصور شدەاند دور نگه دارد و نسبت بە رویدادهایی کە در جامعە روی میدهد واکنش نشان دهد.


Share/Save/Bookmark

more from Savalan
 
Amir Sahameddin Ghiassi

ما یک ملت بزرګ هستیم همان ملت خاورمیانه که در قدیم در فلات ایران

Amir Sahameddin Ghiassi


 ما یک ملت بزرګ هستیم همان ملت خاورمیانه که در قدیم در فلات ایران بود و در زیر این مجموعه ملتهایی زیادی زندګی میکنند.  بایست همه برابر باشند و آزاد مګر اینطور که میګویند در زمان کورش آزاد و برابر نبودند. ما بایست بهمه مردم فلات ایران و یا خاورمیانه آزادی فکر  اندیشه  دین  بی دینی و آزادی هر زبانی که میخواهند یاد بګیرند را بدهیم  حالا اګر شما روشنفکرانی می شناسید که در این موضوع شک دارند بایست نام ببرید و مثل بیاورید؟  متاسفانه تعصب های دینی خرافات  اوهام بر همه ما چیره شده است  وګرنه ما همه باهم یک خانواده بزرګ هستیم که از مردم ملت آمریکا نسبت بهم هم بهم نزدیکتریم.  مثلا چه ایرادی دارد که در تهران هم زبان ترکی تدریس شود و یا در شیراز زبان پشتو.  الګوی آمریکا بسیار برای داشتن یک دولت بزرګ فدرال با قدرت منطقی است برای خاورمیانه بزرګ   که شامل تمامی کشورهای فلات قاره ای ایران توران میشود.  ملتهای ما در هم پیچیده و تنیده شده اند.  مطمین باشید که تجزیه ما تنها به نفع دشمن است و بس که مارا ذلیل تر و بیچاره تر کند و بین ما بیشتر تفرقه بیاندازد. تفرقه بین زن مرد   فارس  لر   ترک  پشتون و... رشتی و تهرانی  بهایی مسلمان  یهودی و مسلمان   شیعه و سنی  و... این روش آنان است که منافع آنان را تامین مینماید  هرکس که در این راه قدم بګذارد بایست معرفی شود تا خاین ها شناخته شوند. زنده باد همه ملتهای ایران و فلات ایران و خاورمیانه  اسم مهم نیست آنچه مهم است وحدت در کثرت است  مثل ګلهای رنګارنګ یک باغ

 


Savalan

چرا مسئله را پیچیده می کنید؟

Savalan


آقای امیر،

چرا مسئله را می خواهید پیجیده اش کنید؟ مسئله ساده است. ملیت های غیرفارس در ایران از زمان رضاخان به بعد تحت ستم و نقض حقوق سیستماننیک همه جانبه بوده اند. خواه این فرهنگی - سیاسی و یا اقتصادی باشد. کدام ملت ایران؟ چرا که ما می بینیم ایران با فارس متعارف است. ما ملیت های مختلف داریم در ایران و آنها باید از حقوق برابر در تمام زمینه ها برخوردار باشند. کسی در آنجا صاحب خانه و مستاجر نیست و هر ملتی جغرافیای تاریخی خود را دارد و برای هزاران سال در آنجا زندگی کردند.

 ما از ایرانی بی عدالت و متعارف با فارس خسته شده ایم. اگر میخواهید با هم زندگی کنیم پس احترام و حقوق برابر را رعایت کنید . 


Amir Sahameddin Ghiassi

مشګل امروز ما مشګل تفرقه وتمامیت خواهی است

Amir Sahameddin Ghiassi


سرزمین توران و فلات ایران در حقیقت یک کشورویک ملت هستند مثل ملت آمریکا که از بسیاری ملتهای دیګر ترکیب شده اند و که در زیر این مجموعه ملتهایی دیګری هم در خاورمیانه  هستند  باید آزادی برای همه بطور مساوی باشد که مثلا الګوی آمریکا شاید مناسب باشد ولی بدبختی امروز ما همان تفرقه و دشمنی و کینه ورزی هاست   زبان زبان عربان است و ترکی هنر است و فارسی شکر است.  متاسفانه سو استفاده از زیر مجموعه ها در همه جا وجود دارد در همین آمریکا هم به عنوان اینکه از خاور میانه هستی حفت را میخوردند و زندګی  ات را داغون میکنید و متاسفانه ما هم برای مبارزه با همین سیستم جهنمی آماده نیستیم.  مشګل ما نجات همه خاورمیانه از دست شیاطین بزرګ است که مارا آواره و با تفرقه مارا از بین  میبرند؟


Savalan

مشکل ما مریض ها نیستند بلکه بیماری است.

Savalan


ریشه سیاستهای نژاد پرستی آریایی به 80 سال پیش بر می گردد و این سیاست بعد از انقلاب 57 نیز تعغییری نکرد و مدل رضاخانی زبان واحد - ملت ملت واحد در پیش گرفته شد. نمی دانم فلانی مادراش ترک است و ... اصلا" مسئله صحبت نمی تواند باشد. چرا که مشکل ما مریض ها نیستند بلکه بیماری است. استالین هم روس نبود و یک گرجی بود. از سوی  یک آذربایجانی برای اینکه امروز در ایران پیشرفت بکند. باید اول هویت خود را انکار کند تا بتواند ارتقا یابد. مسئله این است که اگر تو با سیاست آپارتایدی موجود همگام باشی مشکلی نیست.  این سیستم جهنمی است که انسانها را قربانی می سازد و به اصطلاح روشنفکران فارس در این مورد سکوت کرده اند. شاید این بخاطر سودی است که از لحاظ مختلف به دلیل ملت حاکم بودن از آن بهره می برند.


Amir Sahameddin Ghiassi

آیا آقای خامنه ای و امام خمینی فارس بوده اند؟

Amir Sahameddin Ghiassi


آیا تمامی اعضای حکومتی ایران فارس هستند؟ مثل آقای رییس جمهوری و رهبران مذهبی کنونی ایران فارسند؟ نمیدانم شنیده ای یا خوانده اید که امام خودش را اینطور می نامید  روح الله الموسوی الخمینی؟  آیا اینها کلام فارسی است؟ و یا ایشان یک پارسی زاده کامل بوده اند؟


Amir Sahameddin Ghiassi

ما همه یک ملت متشګل از قومها و یا حتی ملتهایی دیګر هستیم

Amir Sahameddin Ghiassi


متاسفانه هدف استعمار و استحمار بین المللی تجزیه کردن بیشتر ماست  آیا مثلا شاهزاده رضا که مادرش آذری است  و مادر رضا شاه که ګرجی بوده است  یک پارسی است ؟ آیا سلاطین قاجار پارسی بوده اند یا آذری  ؟  آیا نادر شاه ترکمن بود یا پارسی  اشکانیان چه پارسی بوده اند؟  نام جغرافیایی منطقه ای که ما زندګی میکنیم فلات ایران است که این فلات بسیاری از کشورهای مصنوعی کنونی را در بر میګیرد. ما مخلوطی از سایر بقول شما ملتهایی هستیم که در فلات ایران زندګی میکنند و کسی پارسی خالص نیست  پارسی نام یکی از زبانهایی است که در منطقه جغرافیایی فلات قاره ای ایران استفاده میشود و باز حتی فارسی  با یک حرف عربی شروع میشود  و بازبسیاری از لغات ترکی و یا تازی در آن وارد شده است  مردمی که در فلات ایران زندګی میکنند مخلوطی از همه ملت های خاورمیانه ای واروپایی و آسیایی میباشند و تمام این تفرقه ها به ضرر همه ماست  دولتهای صفوی و اشکانی هیچ ریشه بقول شما فارسی نداشته اند و مردم ما مخلوطی از همه مردم و یا ملتهای خاورمیانه است و این جوکها و این نغمه ها همه ساز آنانی است که ملتهای ما را متفرق و دچار مشګلات میخواهند مګر همه کسانی که امروزه در ولایات و ایالات متحده آمریکا زندګی میکنند  بچه  ها و یا از نسل آمریکن وسپول کاشف آمریکا  یا از فرزندان کریستف کلموبوس هستند؟

 

نام جغرافیایی این منطقه آمریکا ست و آمریکا هم درست شده از ملتهایی بسیاری که نسب به ملتهای ما با هم فاصله بسیار زیادی دارند. جوکهای که مثلا میګویند عجمها کثیف و کنګ و ترکها خر و لر ها بی شعور و اصفهانی ها خسیس و رشتی ها بی غیرت  و... هستند همه ساخته همان استعمار و استحمار بین المللی است و همچنین تفرقه بین شیعه و سنی  بهایی و صوفی  درویش و  .. یهودی و مسلمان هم باز ساخته و پردااخته همان سیستم است   ملتهایی که اکنون در فلات قاره ای ایران زندګی میکنند بایست با ا حترام ودوستی وعشق بهم و به قول شما به ملیتهای هم و به دینهای وباورهای هم با هم متحد باشند و چیزی مثل اتحادیه اروپا و یا آمریکا بشوند با همان الګو راه های دیګر همه منجر به عقب افتادګی بیشتر همه ما خواهد شد . کشور آذربایجان و افغانستان هم و... جزیی از همان کشو ر یک پارچه ای بوده است که اکنون تجزیه شده است و خوب میدانید که در زمانی تجزبه شده که شاهنشاه ایران یک آذری تهی مغز بوده است؟  که لیاقت شاید رهبری یک ایل هم نداشت است. بیشتر سیاستمداران خوب ایران هم آذری بوده اند و عروسان  و یا داماد های بقول شما پارسی در میان بسیاری از ایرانیان زندګی میکنند.