ترا بخدا دوباره ایران را ویران نکنید


Share/Save/Bookmark

ترا بخدا دوباره ایران را ویران نکنید
by Sahameddin Ghiassi
26-Jun-2009
 

ترا بخدا برای جاه و جلال و ریاست و صدارت و ثروت ایران را دوباره ویران نکنید.

آنچه من مینویسم در دهان مردم است و در شبکه سراسری و دیگری رازی نیست که پنهان شده باشد. من از آقای جلال آل احمد شنیده بودم که شما انسانی والا و پرهیزکار و مترقی و ایران دوست و انسان دوست هستید. یکبار این را در جمعی گفتم و همه شمشیر های آخته شان را بیرون کشیدند من هم گفتم که متاسفانه من با شما هیچ رابطه های ندارم و تنها این مطلب را از آقای جلال شنیده بودم.

شایعه های زیادی در دهان مردم است و اینکه دولت های قوی و سیستم بین المللی و شاید آقای کارتر میخواست که شاه برود و شما ها بیایید. مثل اینکه آقای بازرگان هم اشاره ای بدین موضوع کرد که ما با آقایان صحبت کردیم و قرار شد که شاه را ببرند و ما حکومت را بیگیریم. دروغ و راست بودن این مطلب را بایست بعد ها ثابت کرد. فعلا در حد شایعه است. که خارجیها از شاه و پز و افاده او خسته شده بودند و کسی را میخواستند که اسلام ناب محمدی را بر علیه کمونیست علم کند. و کمر بند سبزی به دور اتحاد جماهیر شوروی آن زمان بکشد.

آقای آیت الله بروجردی وآیت الله شریعت مداری هر دو با شاه همکاری و کار میکردند و حتی آقای بروجردی به شاه که در رم بود نوشت که بیا که بیضه اسلام در خطر است. پس همکاری میان آقایان آیت الله ها با شاه یک امر معمولی بوده است. و شاه هم یک مسلمان شیعه و تنها پادشاه شیعه بود که مورد احترام روحانیون قرار داشت. متاسفانه این در زمان بعد بهم ریخت و حتی یک عکسی هم از شاه و امام خمینی دیدم که امام با حالت احترام در برابر شاه ایستاده بود. حالا چرا میان این دو بهم خورد موضوعی است که تاریخ بعد ها به آن خواهد پرداخت ولی شایعه ها میگویند که شاه مایل به جنگ باعراق نبود و شرکت های مواد مخدره و منفجره میخواستند که بیشتر اسلحه بفروشند واگر شاه جنگ میکرد بازار اسلحه فروشان گرم میشد. میدانید که قیمت یک بمب یک میلیون دلار است. حالا توپ تانگ و غیره هم که قیمت های سرسام آوری دارند.

میگویند که شاه از کنترل کمی خارج شده بود و در دوستی با نیکسون افراط کرد و میگویند که حتی برای پیروزی او پول هم خرج کرد و این موضوع به برنده بعدی انتخابات آمریکا جیمی کارتر بسیار گران آمد. و مترصد بود که زیر پای شاه را خالی کند. متاسفانه شاه هم با یکدست کردن حکومت و کنار گذاردن همه گروه ها و اجازه ندادن به تشکل احزاب همه را بسوی آیات عظام رها کرد. و مردم تنها مرجعی که برای شکایات داشتند علما بودند.

بعد هم چاپلوسان شاه را دوره کردند بودند و به او اجازه نمیدادند که با طبقه متوسط و فقیر در تماس باشد و درد دل آنان را گوش کند. آنان که پارتی داشتند شغل های خوب میگرفتند و حتی چند شغل داشتند و آنان که پارتی نبودند پس معرکه بودند.

خمینی در برابر شاه ایستاد و میگویند که مورد حمایت هم بود و پیروز شد. آقایان علما که ناگهان به قدرت رسیدند نه دانش حکومتی را داشتند و نه تجربه آنرا وبعد هم به نابود کردن آرتش و شهربانی و ژاندارمری و تسویه حسابهای خونین و کشتن بهترین افسران درجه داران نیروی هوایی و دریایی و زمینی و نیز با قرار گرفتن سپاه در راس قدرت که باز فاقد تجربه و دانش نظامی کامل بودند کشور را در برابر حمله دشمن آماده ساختند و صدام با تحریک آمریکا به ایران حمله ور شد. و کاری که شرکت های بزرگ و کارداران و دلالان آنان میخواستند که شاه انجام نداد با به قدرت رسیدن انسانهایی که دانش نظامی وعلمی و فنی و اقتصادی نداشتند و تنها به فقه و علوم مذهبی و اسلام وحد اکثر به علوم انسانی و ادبیات وارد بودند دیگران را برای حمله به ایران مصمم کرد. گرچه بعد ها با گرفتن اسلحه از طریق دلالان و بکار گیری مابقی نیروی انسانی ارتش و نیروهای زمینی و دریایی و هوایی و نیز مجهز کردن سپاه پاسداران و تعلیم و تربیت نظامی آنان هشت سال جنگ بی حاصل را تجربه کردیم و میلیونها جوان ایرانی و عراقی بی جهت سر به نیست شدند و در گورهای سرد جای گرفتند.

میلیونها جوان ایرانی دیگر آواره کشورهای دیگر شدند و یا اگر حق خواهی کردند و زبان درازی کشته شدند. همه این خسارات از جیب ملت مظلوم ایران پرداخته شد و کشور که شاید داشت میرفت جز کشورهای صنعتی شود مثل پاره دیگر کشورمان افغانستان یا خراسان بزرگ به سرزمینی سوخته تبدیل گشت. سی سال طول کشید تا ایرانی کمی آباد شد. فرزند یک کارگر رییس جمهور ایران شد و یک زندانی زمان شاه رهبر ایران گشت.

دشمن تراشی ها میگویند باعث شده است تا دوباره قدرتهای بزرگ بخواهند این درد سر اسلامی را از سر راه بردارند و باحتمال و شایعه تصمیم دارند که یک دولت نرم تر از تندروهای کنونی جانشین کنند. و باز متاسفانه این ملت ایران است که بایست دوباره هزینه این جابجایی را بدهد.

ایکاش که مردم ما و رهبران جهان سوم همه اینکار ها را با متانت و بردباری انجام میدادند و نمیگذاشتند مردم آنقدر عاصی شوند که دم گلوله هم بروند. ایکاش برای کشورهایشان دلسوز بودند وحاضر نمیشدند برای چند روز بیشتر حکومت دمار از روزگار مردم در بیاورند.

این است که بایست گفت ای ملت ایران برای خودخواهی ایران را درباه ویران نکنید. همه کار ها را با صلح و صفا و آرامش انجام دهبد. آتش زدن اتوبوسها اموال عمومی است و جز ثروت دولتیان نیست. دولت خدمتگذار ملت باید باشد نه برروی او آتش بگشاید.

این جنگ و ستیز بایست از کیسه ملت پرداخت شود این ندا است که بی جهت کشته میشود این سرباز ایران و پلیس این کشور است که از بین میرود این جنگ خانگی خسارات عظیم در بر دارد و مایه خوشحال بقول آقای خمینی استکبار جهانی است.

یک آشتی ملی بایست انجام شود و رهبر بایست دستور بدهد که آرای مردم محترم شمرده شود و ناظران بیطرف بین المللی بیایند و همه کار ها را نظارت کنند. اگر اکثریت مردم اسلام تند رو میخواهند اقلیت بایست این امر را محترم بشمارند و اگر اسلام میانه رو و مدرن مورد نظر اکثریت است که بایست بقیه هم احترام رای اکثریت را قبول کنند. و ماجری بهمین سادگی خاتمه خواهد یافت و دیگر به جنگ و کشت و کشتار برای این دو روزه زندگی ادامه نخواهد یافت حتی امام خمینی هم بار ها گفت که میزان رای مردم است یعنی هرچه که مردم بخواهند و اکثریت به آن رای بدهند آنکار بایست انجام شود حتی در زمان قدیم هم خلیفه اسلام با بیعت بر سر کار میآمد تا اینکه بنی امیه گویا در این کار تقلب کردند و رشوه دادند.

حتی با شایعه اینکه رهبر میخواهد نورچشمی میلیاردش رهبر بشود هم امکان دارد چرا مردم نبایست به آقا زاده والا گهر آقای مجتبی رای ندهند. ایشان هم که پدرشان رهبر بوده اند لابد درس رهبری و ریاست را دوره دیده اند و بهتر از یک نفر آدمی هستند که تجربه سی ساله رهبری والد عظیم شان ایشان را ندارد.

من نمیدانم که این مال دنیا و این شکوه و زرق و برق چطور دل حتی روحانیون را هم میرباید. کسانی که از شاه ایراد میکردند که به روی مردم اسلحه میکشد و با زور حکومت میکنند حالا که از زندانهای شاه بیرون خزیده اند خودشان هم دوباره همان اشتباه شاه را میکنند. دیدید که شاه چطور میلیونها طرفدارانش را از دست داد که در انقلاب سفیدش فریاد جاوید شاه میکشیدند.

من فکر میکنم که هنوز هم آیت الله خامنه ای محبوب مردم است و هم رییس جمهور ساده وخاکی ایشان که حتی تاکنون هم تهمت دزدی به ایشان زده نشده است. فقط نمیدانم چرا آنان از یک رای گیری دوباه بدون صافی شورای نگهبان و با نظارت بین المللی وحشت دارند و از این کار طفره میروند. مگر آنان دو دل شده اند که شاید دوباره رای های اولیه را بدست نخواهند آورد. من فکر میکنم علیرغم تمامی شایعه ها این مردم اسلام رامیخواهند و اسلام هم که در دست های رهبر و رییس جمهور است. همانطوریکه نود و نه در صد در زمان خمینی به اسلام رای دادند انشالله این بار صد در صد به اسلام رهبر مردم رای خواهند داد. و هیچ احتیاجی به زور و کشتن و بستن نیست این مردم اسلام را دوست دارند و به آن رای میدهند. این مردم که کافر نیستند تازه حتی آقایان موسوی و کروبی هم که از بیضه اسلام حمایت میکنند. بهر برای خاطر خدا و برای رحم به فرزندان ایران این مشگل را دوستانه حل کنید. ونگذارید که بار دیگر در اثر ضعف ایران دوباره یک کشور دیگر طمع حکومت ایران را مثل صدام خاین در سر بپروراند.


Share/Save/Bookmark

more from Sahameddin Ghiassi
 
Sahameddin Ghiassi

Mr. Kourosh Aryamanesh

by Sahameddin Ghiassi on

دیدیدکه کل دعوا سر لحاف ملا نصرالدین بود.  یک رییس جمور ذلیل شده که به او برچسب آدمکش ومتلقب هم زده اند  را برسمیت  میشناسند و بااو بر سر میز مذاکره مینشینند تا هر نوع امتیازی را که میخواهندازاو بگیرند و رییس جمهور ذلیل شده برای ماندن درقدرت هر چه که آنان به او دیکته کنند بایست بپذیرد.  آقایان و خانم های مصدر قدرت  برای چند روز حکومت بیشتریک ملت را خوارو ذلیل نکنید.  شما که به اندازه کافی پول و ثروت درعرض این سی سال حکومت دارید  بیایید بهمان قانع باشید و دیگر بیشتر از این گلهای نا شکفته ایرانزمین را پر پر نکنید.


Sahameddin Ghiassi

to work for the unity of mankidn

by Sahameddin Ghiassi on

دوست عزیز منظور من است که ما بایست مشگلات را با دوستی و عدالت حل کنیم . نه مثل قرون وسطی با خشم و جنگ و کشت و کشتار.  هر دو طرف بایست عاقلانه باهم گفتگو کنند.  و مشگل به نفع اکثریت ملت ایران حل شود.  امیر


Sahameddin Ghiassi

دوست عزیزم آقای کوروش آریا منش

Sahameddin Ghiassi


چون جواب بلند بود آنرا در یک صفحه دیگر نوشتم.   پانیده ایران  و برقرار باد دوستی بین همه ایرانیان. 


Kourosh Aryamanesh

آقای قياسی

Kourosh Aryamanesh


 

اين جانب از همان شمشيردارانم که به شما حمله کردم. شما با تمام اين معلوماتتان نميبينيد که چه خبر است؟ اين بيضۀ اسلام که آن اسم ميبريد بدرد لای جرز ميخورد وبايد آنرا زير پتک نابود کرد. اين چگونه روشی است که نصف جامعه را در گونی کرده که مبادا شق درد بگيرند. آدم نميداند کدام حرف شما را باور کند.  کدام ارزش اخلاقی به آدم ياد ميدهد که ارزش زن را درجامعه به اين حد پايين بياورد. هر گونه بحثی در دفاع اين روش غير انسانی بی مورد است. از عکس شما معلوم است که دغدغه های مردم ايران در برنامه تان نيست. مردم ما حتی از دست در دست هم گذاشتن محرومند و شما به شهادت ال احمد ميگوييد که آن ديوث اثنی حشری انسان پرهيز کاريست.  آيا اصل قضيه را متوجه هستيد يا سرتان را مثل کبک زير برف کرده ايد . آيا اخلاقيات ما ايرانيان به آن حد وقيح است که اختيار تنبانمان دستمان نيست؟ بايد مرده شور اين بيضه را برد که متعلق به قرون پيش است که ازدواج با دختر بچۀ ده ساله رواست.