آیا دزدی و فساد بی تفاوتی و بی مهری دارد سراسر دنیا را میپوشاند؟


Share/Save/Bookmark

آیا دزدی و فساد بی تفاوتی و بی مهری دارد سراسر دنیا را میپوشاند؟
by Sahameddin Ghiassi
22-Apr-2010
 

آیا دزدی و فساد بی تفاوتی و بی مهری دارد سراسر دنیا را میپوشاند؟

فاصله های طبقاتی روز به روز شدید تر میشود. انسانهای سالم و قانع که در فکر دزدی و فساد و غارت نیستند محکوم به گوشه نشینی و دریوزگی میشوند. برعکس دزدان وشیادان که در هر لباسی بکار خود مشغول هستند روز به روز فربه تر میشوند و دنیا ظاهرا بکام آنان است. سیستم غالب برجهان نیز که همین هدف را دارد با امکانان وسیعی که دارد این خط را تشویق میکند. گویا دیگر هیچ راهی برای زندگی بهتر وجود ندارد.


کارخانه ها که قبلا محصولات خوب و دایمی بیرون میدادند اکنون سعی میکنند محصولاتشان طوری طراحی شده باد که بیش از یکی دو سال دوام نیاورد و مصرف کننده مجبور باشد که آنرا دور بیندازد و یکی دیگر و باصطلاح نو بخرد. مثلا در قدیم هم چیز و هر نوع وسیله مثلا برقی و یا اتوموبیل خوب طراحی میشد که سالها دوام داشته باشد. مثلا یک ریش تراش قدیم مال شصت سال پیش هنوز میتواندکار کند. و با تعمیرات جزیی دوباره بکار خود ادامه دهد. و یا  یک یخچال مثلا فریجیدر از مادر برزگ به نوه میرسد و هنوز هم بدون هیچگونه ناراحتی بکار ادامه میدهد. میگویند مدلهای ماشین سال هزار نصد چهل شش حتی آمریکایی طوری ساخته شده بود که نمایندگان آن در تهران نتوانستند یدکی های آنرا بفروشند.

ولی اکنون ماشین پس از دو سال اسقاط حساب میشود. وسایل برقی به راحتی خراب میشوند و دیگر قابل تعمیر هم نیستند. مثلا یک ریش تراش شش ماه تا یک سال خوب کار میکند بعد دنده هایش میشکند و از کار میافتد. مردم مجبور هستند که درآمدهای خود را مرتب صرف خرید کنند و از خریدن خانه باز میمانند. ثروتمندان روز به روز فربه تر میشوند و فقرا هر روز توان مالی خود را یا در اثر تورم و یا اگر بانک ها وام راحت بدهند در اثر ضد تورم سرمایه هایشان بربادمیرود.

همانطور هم کلاهبردران و دزدان اقتصادی و رشوه بگیران روز به روز اعیان تر میشوند. بانکها سرمایه کوچک مردم را که به آنها اعتماد کرده اند در زیر فشار تورم له میکنند و در کشورهایی که تورم نیست بانک ها با دادن وامهای راحت شیره مردم را بصورت بهره میکشند.


مامور شهرداری ایرانی مثلا گله گله برای دریافت رشوه مردم را عاصی میکنند. و این در فرهنگ ما متاسفانه جا افتاده است که بایست برای هر کاری به مامورین شهرداری رشوه داد. در زمان شاه مامورین شهرداری حداقل ملاحظه کارمندان دولت و طبقه متوسط و زحمت کش را میکردند ولی حالا جوانانی که به استخدام شهرداری در آمده اند میخواهند یک شبه میلیونر های دلاری شوند. و با سو استفاده از قدرتی که دستگاه در اختیارشان گذاشته با ضرب شصت نشان دادن و آزار و تخریب های غیر قانونی مردم را تلکه میکنند. گرفتن مجوز از راه قانونی را مثل هفت خوان رستم میکنند و هر جا که بتوانند سنگ میاندازند.


در یک کوچه شش متری به آقایی اجازه ساخت یک برج میدهند و هیچ کشش خیابان را در نظر نمیگیرند و در کوچه شش متری دیگر از ساختن یک سایه بان جلو گیری میکنند وبا یک لشگر به ساختمان حمله و سایه بان را تخریب میکنند و هیچ کس هم نیست که بگوید بالای چشمتان ابرویی هست. متاسفانه سیستم بی تفاوت و بمن چه هیچ فایده ای ندارندو و کسی بداد کسی نمیرسد بلکه میخواهند افراد معمولی را گرفتار کنند. مثلا میگویند برو سایه بان را بساز مهم نیست ولی بعد تقاضای رشوه های سنگین میکنند و چون انسان توانایی پرداخت رشوه های سنگین را ندارد لاجرم سایه بان تخریب میشود.


متاسفانه در جایی که عدالت وجود ندارد خر همه را دزدی و فساد خواهد گرفت  کسانی که تا دیروز خود مدیر و رییس بوده اند و امروزه نیستند گیر همان قالتاقهای تازه استخدام شده خواهند افتاد و بایست توان و رشوه بدهند. کسانی که رشوه های کلان گرفته اند خوب شاید بتوانند رشوه هم بدهند ولی کسانی که اصلا رشوه نگرفته اند چطور میتوانند رشوه های کلان بدهند.

بدین ترتیب روز به روز فاصله طبقات ثروتمند با فقیر بیشتر میشود. برو دزد کن که محتاج خلق نشوی؟

خوب آیا با این بی عدالتی ها و با این دزدیها و فساد پیشرفته ما میتوانیم یک ملت زنده و با توان بشویم ؟  جوانان ما در آتش اعیتاد میسوزند. در بازار بیکاری و بی دانشگاهی سر گردانند. از لحاظ عشق و ازدواج هم توانی ندارند. دختران همسر مردان کم درآمد نمیشوند. مردان سی ساله بایست جلق بزنند و در آرزوی داشتن زنی در بستر شبها را به صبج برسانند. خوب معلوم است که بسوی فساد کشیده میشوند. دختر ها هم عوض ازدواج با مردان خوب و معمولی با ثروتمندان رفت و آمد میکنند و براحتی معشوقه و دوست دختر آنان  میشوند.  گرچه مثل زمان ناصر الدین شاه همه دختران زیبا در حرم یک نفر پولدار جمع نمیشوند و جوانان کم پول به صورت خواجه استخدام نمیگردند تا از بازیچه های شهوت آنان نگهداری کنند و برای اینکه مطلوب این شغل شریف نگهبانی آلات زنانه حرمسراها باشند بایست بیضه هایشان کوبیده شود و یا با چاقو بریده شود. حال دختران معشوقه های ثروتمندان هستند و اگر عرضه داشته باشند؟ میتوانند یکی از همین مردان مجرد را بعنوان دوست دوم پسر خود به صورت یواشکی به خانه و حریم منزل خود ببرند و مابقی عشق خود را تکمیل کنند. و از پولی که از ثروتمند ان گرفته اند  به زندگی مثلا ادامه بدهند.  خوب ببینید که اخلاق تا چقدر تنزل کرده است.  همه به نوعی بهم خیانت میکنند. ثروتمند کنونی که نمیخواهد حرمسرا و زنان متعدد داشته باشد معشوقه های متعدد میگیرد ولی مثل زمان قدیم آنان را حبس در حرمسرا نمیکند بلکه آنان تقریبا آزادند که بطور غیر رسمی و یواشکی معشوق دومی هم بگیرند. و چون در عقد آنان نیستند شاید بتوانند در مورد لزوم صیغه  دوست پسر دومی هم بشوند. خوب اینهم نوعی اخلاق است؟ 


متاسفانه تا معیار مادی و دزدی قوی است و پولدار بی مروت سر بالا دارد و کار ها در ید قدرت اوست. وضع همین است که هست. و نوشته های دیگرانی که دلسوز هستند خوانده نمیشود و اگر هم خوانده شود اثری ندارد. برو قوی شو اگر طعم زندگی خواهی که در نظام طبیعت بی پول و ضعیف منکوب است.


حالا اگر فرضا در اثر تصادفی و یا اتفاقی یکی از همین غارت شده گان و همین افراد طبقه پایین به بالا کشیده شود او هم طبقه و دوستان دیروز خود را فراموش میکند و همرنگ دزدان میشود و همه معیار ها را زیر پا میگذارد. و او هم یک ظالم تمام عیار مثل دیگرانی میشود که از جایگاه زور و زر سخن گفته اند.   بی تفاوت و تنها یک چیز میفهمد تا میتواند از هر کسی و هرجایی بدزدد و جیب های خودش را پر کند که فردا محتاج به گدایی و بی خانمانی نشود.

در این رهگذر دین و دوستی و مهربانی و خوبی همه چون حربه ای بکار گرفته میشود تا دیگران را لخت کنند و سرمایه هایشان را بهر طریقی که میتوانند بالا بکشند. اولی بایست اعتماد آنان را جلب کنند و از راه اینکه آنان انسانهای مومن و خوب و نماز خوان و روزه بگیری هستند اطمینانشان جلب گردد بعد از اینکه اعتماد پا بر جا شد بیک طریق مطلوب سرمایه هایشان بنام بی دین و بی....غارت گردد. 

خدایای نادیده عاقبت همه مارا بخیر کند زیرا این همان نقشه ایست که ابر قدرتهای جنایتکار کشیده اند که با از بین بردن دین  اخلاق و انسانیت مردم را بجان هم بیاندازند و تمامی محبت ها و دوستی ها را کنف یکون نمایند و مردم را از علم و دانش و بینش باز دارند و براهها نا صواب بکشانند تا بتوانند همیشه بر گرده  هایشان سوار باشند.  آیا فکر میکنید که استعمار نوین میتواند  آدمهای والا مهربان دانشمند و جامعه گرا را بخدمت ظلم و بیداد در آورد؟ پاسخ با شماست. آیا یک دانشمند انسان دوست والا حاضر میشود که خیانت کند؟


Share/Save/Bookmark

more from Sahameddin Ghiassi