The people who control the world.

خانه از بیخ ویران است  خواجه در پی نقش ایوان است.

آیا تعویض یک مدیر بد و دزد و قالتاق با یک مدیر دیگر از همان جنس دردی دوا خواهد کرد؟ تامادامیکه خود خواهی ها تمامیت طلبی هاو دزدی و فساد و رشوه خواری و حرص و هیزی و شهوت پرستی جایش را به فضایل عالیه انسانی ندهد. تعویض هر مدیر و هر دست اندر کاری کاری زاید و بیهوده است و تنها استفاده اش این است که ما یک مدیر دزد و هیز و حریص و طماعی را که قدری سیر هم شده بود با یک مدیری دیگر با همان مشخصات منتهی گرسنه و از طبقه مثلا پایین عوض کرده ایم و خودتان هم قبول دارید که کاری بی ثمر و بی فایده بوده است.

در زمان شاه هم ما مدیران خوب و خبره هم داشتیم که دلسوز ایران و مردم ایران بودند و میخواستند خدمت کنند. همانطوریکه آقای علی پهلوی گفت فساد دیوانه کننده ای مردم را گیج کرده بود. و رشوه خواری و کلاه برداری بیدادی میکرد که حدی نداشت. و همانطوریکه خانم فرح پهلوی نیز گفتند که سر ایشان هم کلاه گذاشته اند. پس خانه از بیخ ویران است.

متاسفانه هر کسی که دستی در امور دارد فکر میکندکه این مقام را به او داده اند تا بدزدد و خوب جیب هایش را پر کند و بعد اگر جوان است به خارج برود و اگر پیر است که زندگی راحتی داشته باشد. اکنون خودتان ببینید که در خارج از ایران حتی دخت شاه هم پرپر میشود چه برسد به دخت دیگران؟

اکنون که میلیونها جوان ایرانی در بیکاری و اعتیار میسوزند و میلیونها جوان دختر و پسر ایرانی در خارج از میهن شان دریوزگی میکنند و پیه همه گونه توهین و تحقیر به تن می مالند برای اینکه مثلا آزاد هستند. و بکارهای بدنی میپردازند در صورتیکه از بهترین فرزندان ایران بوده اند.

بعضی از مدیران بجای تولید کار تاسیس دانشگاه مدرسه های فنی و دلسوزی برای جوانان و مردم کشور تنها فکر دزدی رشوه خواری زن بارگی و حرامزادگی ها هستند. و با جیب های پراز پول های باد آورده هر کاری که بخواهند انجام میدهند. لایه های دیگر اجتماعی هم برای تنازع بقا و زیستن به دزدی و چپاول دوستان و افرادی که به آنها اعتماد کرده اند مشغول میباشند. و هر کس که دم از دوستی و انسانیت بزند به حماقت و بی عرضه گی محکوم میگردد.

ادیان مختلفه هم بجای دوستی و آوردن مهر و محبت و بزرگ داشت نیکی و خوبی به متعصب کردن پیروان چشم وگوش بسته خود میپردازند و همه را برای کشته شدن در راه حق و امر نازنین الهی تشویق میکنند و خودشان بار هایشان را میبندند و راهی کشورهای دگر میشوند. خانواده های از هم میپاشند و مردم آواره میشوند. حرمت و احترام بهم جایش را به پول پرستی و حرص میدهد و هر که توانست سر دیگری را بهتر و بیشتر کلاه بگذارد  زرنگ و آدم حساب میگردد.

تفرقه بیداد میکند و هر روز ما شاهد یک قتل و یک جنایت هستیم که مردم در آن درگیر شده اند خودتان میدانید که در این شرایط استرس و بیماری زیاد میگردد و مردم در سن سی سالگی سکته میکنند و برای شیطان بزرگ جای خالی میکنند. دروغ نفرت و کینه و دزدی هم پا بپای دیگر اوصاف بد پیشرفته تکنولوژی میکند. و مردم از راههای غیر انسانی همدیگر را غارت مینمایند. دادگستری بیهوده جز کاغذ بازی و امروز  فردا کردن کاری از دستش بر نمیآید و راه را برای دزدان و شیادان هموار میکند. بلای بی تفاوتی و بمن چه ها و ظلم و فساد ریشه را دارد از بین میبرد.

تا مادامیکه یک تر بیت انسانی و خوب جایگزین نگردد عوض کردن یک مدیر بد با یک مدیر بدتر و یا بی تفاوت دیگر کاری بیهوده است.  پس بایست همه ما دست در دست هم به دانش و بینش و انسانیت گرایش کنیم وگرنه خودتان خوب میدانید که بلند گوهای تبلیغاتی  کشورهای و سیستمهای استعمار گر چگونه دیوانه را میتوانند بعنوان فرشته و ناجی بما معرفی کنندو مرد ابله ای را بجای دانشمند هسته ای غالب کنند. و انسان بی دانشی را بعنوان فیلسوف دهر به ما بار کنند.

تبلیغات کوبنده نیز میتوانند انسان والایی را به قعر کثافت بکشانندو مدیر دلسوز و ورزیده ای را به لجن مالی بفرستند. سیستم بین المللی براحتی با داشتن وسایل ارتباط جمعی میتواند هر کاری و هر بلایی را که میخواهد سر ما در بیاورد. و ما را به جانیان درجه یک و دزدان بیشرفی تبدیل کند.

یک ملت و یک مردم بی تفاوت و ظالم ایده آل این چنین سیستمی است که هر کاری که دلشان خواست انجام دهد. در کشورهای دنیای سوم که اینقدر دانشگاه و استاد وجود دارد چطور نمیتوانند دست در دست هم یک پارچه کشورهایشان را بسازند. خوب معلوم است . خودخواهی  من میخواهم رییس جمهور یا پادشاه باشم و دیگران بایست اینرا بفهمنند که تنها این منم که از عهده همه کارها بخوبی بر میآیم. دیگران ابلهانی هستند که بایست از من اطاعت محض نمایند.

من دارای این دین هستم و از همه بهتر میباشم  من جز این فرقه و این گروه و یا این قوم هستم لیاقت من بیش از دیگران است. و دیگران خر ند ابله اند چیزی حالیشان نیست  در پی دزدی و فسادند و دنبال دختر بازی و زن بارگیهایشان و حرص و طمع شان. بدین ترتیب با حاشیه راندن هم گروه ها یان عده بخیال خام خودشان ب نجبه و یا دین دار همه کارها را  بدست بی توان خود میگیرند و کشورشان را بباد فنا میدهند. صنایع میخوابد. فساد بیداد میکند. جوانان در پی دزدی و فساد و اعتیاد میروند و گل از گل استعمارگران نوین میشگفد. سنی کشی بهایی کشی  درویش کشی وحمله به هر گروهی بغیر از گروه های خودی ریشه یک کشور را میسوزاند. آیا آقایان مدیر و مدبر توقع دارید بچه یک سنی شیعه شود؟ و آیا یک بچه ای که دارای پدر و مادر بهایی است مسلمان دو آتشه گردد آنهم با زور و با ناسزا؟ 

بیایید برای خاطر خدا و خلق خدا کار کنید. بهمه امکان کار و تحصیل و پیشرفت بدهید مردم را بجرم داشتن پدر مادر سایر ادیان آزار ندهید و غارتشان نفرمایید. دزدی نفرمایید و به مال خود قانع باشید  مال دزدی و مال بدست آمده از راه رشوه و فساد گلوی خودتان را هم خواهد فشرد.

درخت تو گر بار دانش بگیرد  به زیر آوری چرخ نیلوفری را.