کتری شعری از صبا واصفی

Saba Vasefi
by Saba Vasefi
21-Apr-2012
 

 

 

جز شنبه های دلگیرم 

که جانشین جمعه شدند

جز بند چکمه هام 

که دربند هم زل زده اند   

جز موهام 

که از کمرم عقب نشینی کرده اند

و قصد حمله ندارند دیگر به اعصابم

جز گره

که کور شده گویا بر نازکِ ابروهام

جز این که خانه ی تو خاموش است

و نیستی

تا کیف خسته ام از شانه برداری

بگویی «قهوه بریزم یا چایی» 

که آبی از آب تکان نخورده   

تنها خانه است که درش در رفته

پنجره است که پُر از چای شده

شهر است که بی تو من را وتو کرده

و کتری قرمزی

که اعصابش به هم ریخته بر سروکله ی خود می زند

یکی هم نیست به دادمان برسد

نکند کلید خانه را که جا گذاشتیم

گاز عاصی شده

کتری هم سرش رفته  و سیاسی شده 

که اینهمه این قدر … این قدر …

منبع:شهروند 

//www.shahrvand.com/archives/26469

 

 


Share/Save/Bookmark

more from Saba Vasefi
 
Saba Vasefi

سپاس 

Saba Vasefi


سپاس 


Albaloo

بسیار جالب

Albaloo


شهر است که بی تو من را وتو کرده