صوفی

Reza Hiwa
by Reza Hiwa
17-Sep-2009
 

من مریدم، من مریدم، من مرید
من مریدِ آن دمم که عشق
آتش زند به من
ز ریشه
ز بیخ
خاکسترم کُنَد
کُنَد آن کو صلاح بیند
کو هوس کند

من مریدم، من مریدم، من مرید
من مریدِ آن دمم که عطر بهار
آبِ خزر
و بار‌ درخت‌هایِ گیلاس
و نان سنگکی
و ماهی قرمز‌
و عیدیِ نوروز
و ساز دهنی
و پستان‌های پر ز شیر
و صلح
به تساوی
از جوادیه تا سنندج
از کلکته تا کابل
تقسیم شود

من مریدم، من مریدم، من مرید
من مرید آن دمم که که دگر به نام "این"
نگویند به آنان
که "چنین اندیشید"
گو "این" بُوَد آفتاب
لیک
این آفتاب
هر آفتاب
زان دم که کَشد شمشیر
شبِ تیره بیش نیست

من مریدم، من مریدم، من مرید
من مریدِ آن دمم که آتش عشق
بر خاکسترم گذر کند
و بر او مسیح­ وار
نظری اندازد
تا من ز نو "شَوَم"
تا که بار دگر
بازش جویم
به سویش شتابم
و بر آستانِ مقدّسش
نماز نهم

ای عشق!
ای عشق!
ای عشق!

من مریدم، من مریدم، من مرید
من مریدم، من مریدم، من مرید
من مریدم، من مریدم، من مرید
...

رضا هیوا
۷ دسامبر ۲۰۰۱، ساعت ۲۴/۰۰


Share/Save/Bookmark

Recently by Reza HiwaCommentsDate
Tiramisu
6
Nov 06, 2009
بازگشت شعار "نه شرقی، نه غربی"
1
Nov 02, 2009
آقای خامنه ای باید برود
9
Sep 28, 2009
more from Reza Hiwa
 
maziar 58

..............

by maziar 58 on

still mi piace su' spirito sai'?

good work .            Maziar