Who is the Poet?

msabaye
by msabaye
25-Sep-2010
 

Let's share our favourite poems! Here is one of mine. I read this verse years ago somewhere. I fell in love with it but never knew who the poet was. Can you help?

سخت می خواهم که در آغوش تنگ آرم ترا                 هر قدر افشرده ای دل را، بیفشارم ترا

Share/Save/Bookmark

Recently by msabayeCommentsDate
Freedom to be Poor, Ill, Forsaken
2
Oct 14, 2012
Newfoundland: Leave your Camera behind
1
Sep 29, 2012
Test (Result)
3
Sep 20, 2012
more from msabaye
 
divaneh

گرفتمت مهمان

divaneh


نزدیک بود در بری. دوباره شروع کرده ای به حقه بازی و برای خودت کارت دعوت به سفره مردم صادر میکنی. با اجازه خانم روستا بنده هم این شعر را برای وجود شریف سرودم

میهمان باز دغل کرد و تعارف بنهاد

چتر خود باز نمود و در تلبیس گشاد

چو به دیدار رود از پی دیدن نرود

که کباب بره و مرغ کشیدش به جهاد

میزبان را چه تملق ز پی حلوا گفت

بهر یک باقلا پلو شرم و حیا داده به باد

خبر مرگ و عروسی شنود شاد شود

تا که شامی ز میت خورد و یا آنکه بداد

هر که نان از عمل خویش خورد

او همی مفت خوری کرده مراد


Monda

will be back with translation

by Monda on

I went on a journey without me

There I found joy without me 

The moon that hid, could not see

Cheek to cheek with me, without me

For beloved set my soul free

I was rebourn without me

Erase me from memory

I remember, without me

Closed all doors, I could not flee

Then I entered without me 

 

P.S. just found this in my purse - always good to carry around solid Molana.

I don't think it's complete, only the bayts i could remember. 


Mehman

خانم روستای گرامی

Mehman


شراب آزادی به جای خود عالی است البته اگر "خالص"  باشد!

 .

ولی هیچ چیز جای مهمانی را نمی گیرد. به امید چنین روزی:

 

 

روستا سفره بیفکند و چلو مرغ نهاد

میهمان را ز در آورد و کنارش بنشاند

 

گفت: "مهمان بخور از مرغ و پلو، نان و کره

تا باقالا پلو آید به میان گوشت بره "

 

پس شراب آمد و سالاد و شیرینی به میان

دید مهمان ز فرح صد هنر طبخ عیان!

 

 .

 

ارادتمند: ب. مهمان

 

 


Ali P.

درویش و قلندر

Ali P.


Dear FR:

darveesh va ghalandar (pay scale!) yes, but not by choice! :-)

 

ayaam beh kaam,

Yours,

Ali P.


Farah Rusta

علی‌ عزیز

Farah Rusta


پس روشن ‌شد که چرا شما ایننقدر درویش و قلندر هستید:                  

خشت زیر سر و بر تارك هفت اختر پای / دست قدرت نگر و منصب صاحبجاهی

 

FR


Ali P.

My Biography :-)

by Ali P. on

خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای


Farah Rusta

من که یک امروز مهمان توام فردا چرا؟

Farah Rusta


مهمان عزیز

شما با داشتن مادری گرامی‌ در کنار خود دیگر به آش این حقیر نیازی ندارید. به ایشان سلام مرا برسانید و به امید آنکه روزی نه چندان دور شربت شیرین آزادی را در محضرتان مهمان باشیم.

FR

 


Mehman

روحی فداک مادام

Mehman


با چه زبانی تشکر کنم؟

لینک بسیار عالی فرستادید. مادر این جانب نیز از شما تشکرات نمودند.

بفرمایید آن مهمانی که می خواهید بدهید و آن آش معروف (روش سه وجب روغن فرد اعلای کرمانشاه)  که ما را دعوت کردید کی و کجا خواهد بود ؟

 

بازهم ممنون

 

.

 

مهمان


Farah Rusta

Mehman the answer is:

by Farah Rusta on

این بیت آغازین چکامه جاودانی دکتر (سناتور سابق) غلام علی‌ رعدی آذرخشی است

متن کامل اینجاست:

 

//www.rpedram.com/articles/negah.pdf

 

FR


Red Wine

...

by Red Wine on

هنوزم چشمای تو، مثل شبای پر ستاره ست
هنوزم دیدن تو، برام مثل عمر دوباره ست

هنوزم وقتی می خندی، دلم از شادی می لرزه
هنوزم با تو نشستن، به همه دنیا می ارزه

اما افسوس تو رو خواستن،دیگه دیره؛ دیگه دیره
اما افسوس به نخواستن،دلم آروم نمی گیره؛نمی گیره

تا گلی بر سر ایوون تو پژمرد و فرو ریخت
شبنمی غمزده از گوشه چشمان من آویخت

دوری بین من و تو؛دوری باغ و تماشاست
دوری بین من و تو؛دوری ماهی و دریاست

اما افسوس تو رو خواستن،دیگه دیره؛ دیگه دیره
اما افسوس به نخواستن،دلم آروم نمی گیره؛نمی گیره


divaneh

انوری

divaneh


 من دوست ندارم که تو را دوست ندارم

تو شرم نداری که ز من شرم نداری

 


msabaye

Mine is looped

by msabaye on

That is neat! I had not heard that before. Thanks.


msabaye

Since Early Childhood: man nadanam beh negahe to ...

by msabaye on

All these years, I thought this was part of a poem by Gholamali Karami (this is how I remembered the last name relying on memory from years ago) who wrote it about his deaf brother, who couldn't speak either. The poem had the exact same effect on me when I read it in the textbook, and curiously enough, I remembered the one verse you cited!

Looking at the comments, I gathered the last name I remembered is incorrect, but the first name is fine!


Gharib

Makes sense

by Gharib on

سپاس گذارم از تصحیح منوچهر خان،

 وقتی‌ در ایران بودم، در اداره‌ای کار می‌کردم.  یکی‌ از همکارن شدیدا عاشق رئیس حسابداری بود، که به جز زمانی‌ کوتاه، دیگر توجهی‌ به او نداشت.

این همکار، همیشه با دیدن رئیس حسابداری، این شعر رو می‌خوند، و من از او یاد گرفتم و این بیت همیشه در یاد من ماند.


Monda

one of my favorites

by Monda on

یکی‌ درد و یکی‌ درمان پسندد          یکی‌ وصل و یکی‌ هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران      پسندم آنچه را جانان پسندد

 

بابا طاهر همدانی

 


Shazde Asdola Mirza

عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی‌

Shazde Asdola Mirza


عقل داند که در این دایره سرگردانند


Manoucher Avaznia

غریب

Manoucher Avaznia


غریب عزیز:

گفته بودم غم دل با تو بگویم چو بیایی

چه...


Manoucher Avaznia

آتش مهر که بر

Manoucher Avaznia


آتش مهر که بر باد دهد بنیادم؛

بود آیا که از این غصه کند آزادم؟


Gharib

گفته بودم....

Gharib


گفته بودم چون بیایی غم دل با تو بگویم

   چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی


Mehman

آفرین مهربان!

Mehman


.


Mehrban

که کردار ماند ز ما یادگار

Mehrban


Montakhab Shahnameh, Forooghi, Dastaan e Rostam va Esfandiar.  page 414.


Mehman

we used to utter this a lot

by Mehman on

we used to utter this a lot in high school for fun, (high school students in Iran were after fun more than serious things specially in poetry):

چنین گفت رستم به اسفندیار

که من گشنمه نون سنگک بیار

 

.

 

? wonder if you know the real second mesrah


Mehrban

Here is my all time favorite

by Mehrban on


بسی‌ رنج بردم در این سال سی‌

عجم زنده کردم بدین پارسی‌


Mehman

You are a genius

by Mehman on

Mehraban, weather you admit it or not!

Do you know how many years I uttered this beyt and I was after the poet?

 

found him:

//fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B1%D8%B9%D8%AF%DB%8C_%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%AE%D8%B4%DB%8C

 


Mehrban

Gholaam ali raadi azarakhshi

by Mehrban on

Sher e "Negah"

Ps. Raadi baa Eyn  


Mehman

حرف ندارد استاد!

Mehman


آن بیت اول که آوردم می دانید از کیست؟ گویا در کتاب دورۀ سوم راهنمایی ما آمده بود و از یکی از شاعران معاصر است.


M. Saadat Noury

مهمان عزیز

M. Saadat Noury


 این چطور است؟
سخت خواهم که تو را تنگ بگیرم آغوش
هر قدر دل به فشردی،  به کشانم بر دوش


Mehman

استاد گرامی سعادت نوری

Mehman


آیا می دانید شاعر بیتی که در پایین آوردم کیست؟ باید یکی از معاریف معاصر باشد.


M. Saadat Noury

سوزنی سمرقندی

M. Saadat Noury


بنظر می آید که شعر مورد پرسش شما از سوزنی سمرقندی باشد / نگاه کنید به لغت نامه دهخدا


Mehman

revision

by Mehman on

!I revised your beyt, don't know if I did it for the better or worse

سخت خواهم که تو را تنگ بگیرم آغوش

هر قدر دل بفشردی بفشارم آغوش

 

.

?what dou say