معبد 2

Share/Save/Bookmark

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
21-Nov-2009
 

در عجب هرگز ممان گر گویم این

من چو تو هم گوی دارم هم زمین

یک زمان می میرم از یک جسم خام

تا نشاط دیگری آرم به کام

در تلاشی بی حدم هر صبح و شام

تا که از خانه رهی جویم به بام

تا از آنجا خوشۀ استاره ها

شوخی و طنازی مه پاره ها

پهنه های بی کران آسمان

عالمی بیگانه از ذهن زمان

روشنایی جهانگیر وجود

کوچ ناپایاب هستی همچو رود

قبض و بسط دائم هر کهکشان

سیر گیتی در مکانی لا مکان

آفتابان جهان افروز را

جنگیان دائما پیروز را

در تماشا در نشینم روز و شب

با دلی سرشار شوقی همچو تب

 

این چنین ره زعشق مولا آمدم

زین سبب این قدر بالا آمدم

با همه درگیری و صلح و نزاع

بستر یک راه را هستم مطاع

ای دل غافل؛ همه در یک رهیم

رهسپاران ره یک درگهیم

زائران کعبۀ یک صورتیم

در گروه کاروانیم ار تکیم

راه خود را می رویم تا منتها

تا که از هستی خود گردیم رها

تا که وصل یار شد سودای ما

رهنما گردید مهسیمای ما

 

در خور همراهی انسان شدم

با دم شیرینش هم پیمان شدم

همره او راه خود را می روم

تا بدانجایی کزو دیگر شوم

او به پروازی در آید بعد از آن

تا بدان شهری که شد از من نهان

من فغان از این جدایی می کنم

ناله ها از بی وفایی می کنم

نعره هایی می کشم از روی درد

شیون و آهی از او و آنچه کرد

من طلب همراهی او دارمی

چون که از انفاس او بیدارمی

ای امان بر من مگیر این نکته ها

حال غمگین و رخ آشفته را

پیش یار احوال او آرامش است

اندرونم سرکشی و شورش است

من ز احوال وی اندر حسرتم

روز شب در گردباد حیرتم

 

تلخ و شیرین و درشت این داستان

ما بقی را تو ازین گونه بخوان

عرض و طول و سختی ره می رویم

همچنان آگاه و ناآگه رویم

تا که از شهد لبش نوشی کنیم

با خس و خارا همآغوش می شویم

تا که از ساقی بگیرم یک دو جام

هرگزم ناید دمی آرام رام

 

سی ام آبان 1388

اتاوا

 

Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia
 
Manoucher Avaznia

سوری عزیز

Manoucher Avaznia


لطف داری

 

ما نگشتیم همنشین ناهید را

نه که درخوردیم چنان خورشید را

 

 


Souri

او به پروازی در آید بعد از آن

Souri


Amazingly beautiful dear Manochehr!

If you were born in the time of Hafez, I'm sure you would become his best friend :). Your poem philosophic and romantic. A real treat for the soul. I read it 3 times and  just loved it. Thank you so much.