خواهم بروم

M. Saadat Noury
by M. Saadat Noury
03-Sep-2009
 

 

 

دانی که کنون ، دلم چه می خواهد
هرجا که نظر کنم ، ترا یابد

خواهم که دو باره نزد من آیی
خورشید رخ ات به روی من تابد

خواهم بروم درون _ آن  کو چه
کز هر قد م _ ‌تو خا طر ه دارد

یا سر به کشم به بام آن خا نه
کز عشق _ من و تو پنجره دارد

خواهم بروم کنار _ آن بید ی
آنجا که به زیر _ سایه اش خفتیم

بو سه بزنم به ر یشه  و سا قه
جایی که ز عشق ، ما سخن گفتیم

خواهم بروم به روی آ ن شن ‌ها
در ساحل و در کرا نه ی د ر یا

آنجا که به عشق ، شستشو دادیم
هر پا ره ی جان و پیکر خود را

خواهم بروم میان _ آن شهری
جا یی که لهیب _ عا طفه بر پا ست

آنجا که من و تو دل به هم دادیم
هرکنج و گذر، نشان ز عشق ماست

خواهم بروم به سر ز مین _ نور
خورشید رخ ات به روی من تابد

دانی که کنون ، دلم چه می خواهد
هر جا که نظر کنم ، ترا یابد

دکتر منوچهر سعادت نوری
پایان دسامبر ٢٠٠٤ مونترال

بر گرفته از مجموعه سروده های زنجیرها


Share/Save/Bookmark

more from M. Saadat Noury
 
Rad Lanjani

Thanks

by Rad Lanjani on

Many many thanks for posting your poems in iranian.com, which is the best online Iranian Journal.


Rad Lanjani

YOUR POEM IS...

by Rad Lanjani on

Excellent & Beautiful