بهارانه - دعوت به جنگ شعر و موسیقی و خاطره


Share/Save/Bookmark

بهارانه - دعوت به جنگ شعر و موسیقی و خاطره
by Javad Yassari
02-Mar-2009
 

همیشه این وقت سال که میشد، هر روز که از مدرسه بر می گشتیم با جلوه ای از استقبال بهار در خانه روبرو میشدیم.  مادر خدا بیامرزم و لشکر کمکی این وقت سال، یک روز داشتند لحاف و تشک های منزل را می شستند.  لحافدوزی محل هم مشغول پنبه زدن و پر کردن تشک ها از پنبه های تمیز میشد.  یک روز میدیدیم که تمامی لحاف های ساتن مادرم شامل حال ملافه های تمیز ململ و تورهای قشنگ حاشیه شان می شدند.  یک روز کل خانه کن فیکون می شد که خانه تکانی جانانه ای بشود و از گوشه گوشه’ آن گرد و غبار سال گذشته پاک شود.  یک روز باغچه بیل می خورد و در تمام حاشیه هایش بنفشه و پامچال کاشته میشد و در وسطش تخم چمن پخش میشد که بزودی ساقه های قشنگ سبز چمنش ظاهر می شد.

ما بچه ها تمام دو سه هفته’ باقیمانده’ سال را هر روز بعد از مدرسه  به کندن بوته از بیابانهای دور و بر خانه مان می گذراندیم و آنها را جایی در حیاط ذخیره می کردیم برای شب چهارشنبه سوری.  کم کم مادرم ما را به خرید شب عید می برد و برایمان لباسهای نو و کفش های براق می خرید.  تا عید بشود دلمان از دیدن لباسهای نو توی کمد غرق شادی میشد و غنج می زد.  عید در راه بود.

این بلاگ را بلاگ بهارانه نام می گذارم.  بیایید و شعر بگویید یا از خاطراتتان بگویید یا موسیقی مورد علاقه تان را بگذارید.  آن را امشب منتشر می کنم به مناسبت استقبال بهار و نوروز و به افتخار شب تولد دوست مهربان جهانشاه جاوید. می توانید پیامهایتان را برای او هم بگذارید.

جی جی عزیز، تولدت مبارک.

این هم شعر آغازین این بار.

روز هجران و شب فرقت یار آخر شد

زدم‌این‌فال‌وگذشت‌اختر و كار آخرشد

آن‌همه ناز و تنعم كه خزان می‌فرمود

عاقبت در قــدم بـاد بهـــار آخـر شــد

شـكر ایـزد كه باقبال كله گوشـه گل

نخوت بـاد دی و شوكت خار آخر شد

صبح امیـد كه بـد معتـكف پرده غیـب

گو برون آی‌ كه كار شب تار آخر شـد

آن پریشـانی شبـهای دراز و غـم دل

همـه در سایه گیسوی نگار آخر شد

باورم نیسـت ز بد عهـدی ایـام هنـوز

قصه غصـه كه در دولـت یار آخر شـد

ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد

كه بتدبیر تو تشویش خمار آخـر شـد

در شمار ار چه نیاورد كسی حافظ را

شكر كان‌محنت بی‌حدوشمارآخرشد

 


Share/Save/Bookmark

more from Javad Yassari
 
Monda

Hevak jan: Love for culture is very real! It's about bonds.

by Monda on

This is our way to share our memories, to feel bonded with this wonderful community, through poetry, music and film. Reality is great too, we all have our own versions of that, some of which we can share and be confronted with (even here on iranian.com, of all places!) or feel accepted by. Through poetry and other forms of images, we can share much more of our collective realities. Wouldn't you say?

Hey I admire those with math talents too, even if it's not my forte.

So Hevak jan, share whatever your heart desires. Mr. Yassari has created this blog for us to jump in with our memories related to Spring (Jethro Tull and Elton John, for example, were all I was listening to many springs during high school, so many memories are attached to only them). And I believe Capt_ has a cool math blog going. So your choice.


HEVAK

fantasy world :)

by HEVAK on

do we really love poem & fantasy world more than math and realities?


Mona 19

سلام و درود بر شما :)

Mona 19


در این سرای مجازی بجز پیاله مگیر...در این سراچه بازیچه غیر عشق مباز


Nazy Kaviani

سلام منا جان! عبادات و عید تو مبارک.

Nazy Kaviani


میدانم این تکراری است، اما شعر بسیار زیبایی است (و من هم دارم در خواب مشاعره می کنم!).

یارم چو قدح بدست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
هرکس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد
در بحر فتاده ام چو ماهی
تا یار مرا بشست گیرد
در پاش فتاده ام بزاری
آیا بود آن که دست گیرد
خرم دل آنکه همچو حافظ
جامی ز می الست گیرد


Mona 19

هفته خوبی‌ را برای همه دوستان آرزو می‌‌کنم :)

Mona 19


ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون ني
که بسوخت بند بندم زحرارت جدايي
سر برگ گل ندارم ز چه رو روم به گلشن؟
که شنيده ام زگل ها همه بوي بي وفايي
به کدام مذهب است اين، به کدام ملت است اين
که کشند عاشقي را که تو عاشقم چرايي
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که تو در برون چه کردي؟ که درون خانه آيي
به قمار خانه رفتم، همه پاکباز ديدم
چو به صومعه رسيدم، همه زاهد ريايي
~ عراقی


Monda

Sweet dreams Nazy jan

by Monda on

لب بر لب کوزه بردم از غایت از
تا زو طلبم واسطه عمر دراز

Can't wait to read your ghormeh sabzi story! :O)


Monda

Aakh Nazy joon nakon hamchee!

by Monda on

I'm listening to Nazeri...I'd love to hear your Ghormeh Sabzi but I need to haal now with the pieces you just sent me :o)


Nazy Kaviani

Goodnight and sweet dreams Monda Jan

by Nazy Kaviani on

Have a good week!


Monda

شب بخیر عزیز. میرم ناظری گوش کنم

Monda


All parts of his concert. It is LOVELY Nazy! Sweet dreams.


Nazy Kaviani

ماندا، ماندا، یک حرف متفاوت! لام بده!

Nazy Kaviani


شممت روح و داد و شمت برق وصال
بیا که بوی ترا میرم ای نسیم شمال

من دارم یک قصه راجع به قورمه سبزی امروز می نویسم! انقدر خندیده ام که نگو! حالا شاید یک کمش را یواشکی دیگران اینجا به تو گفتم! عجب روز عجیب و غریب و قورمه سبزی ای بوده امروز!


Monda

ش بده مثل شمالوله بونا

Monda


در کارگه کوزه گری بودم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا وخموش


Nazy Kaviani

And Nazeri and Tjeknavorian for Monda & Javad

by Nazy Kaviani on

I LOVE this one! It's fabulous. They play with the Armenian Symphony Orchestra:


Monda

Nazeri for Nazy....I shall return with daal

by Monda on


Monda

For our dear Mr. Yassari

by Monda on


Nazy Kaviani

دال بده

Nazy Kaviani


تا در غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

(ماندا یادگار دوست شهرام ناظری را یادت می آید؟ یک مجموعه’ فراموش نشدنی شعر و موسیقی ایرانی است )


Monda

بازم ت نازی جون

Monda


 شادی و غمی که در قضا وقدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است.


Nazy Kaviani

شب بخیر سوری عزیز! من هم تو را دوست دارم. خیلی. ماندا شین بده!

Nazy Kaviani


تو شمع انجمنی یکزبان و یکدل شو
خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش


Monda

Parissa a Paris.... bonne nuit cherie!

by Monda on


Monda

یکبار دیگه ت بده عزیز تا برم شمالوله

Monda


می خوردن و شاد بودن ایین منست
فارق بودن ز کفر و دین دین منست
گفتم بغروس دهر کابین تو چیست؟
گفتا دل خرم تو کابین من است


Souri

Salam be hamegi and bonne nuit !

by Souri on

I just dropped by to say a short hi n bye , I love you all!

This is for you, a short contribution from me tonight ;-))

I love Parisa. Whenever I hear her voice, it's like my soul is flying in the skies!! I'm not joking, it's right.

Love you all, good night now.

 

 

//www.youtube.com/watch?v=b9CN_LFonnI


Nazy Kaviani

از مولانا و میم بده

Nazy Kaviani


تا که فتادم چو صدا ناگه در چنگ غمت
از هوس زخمه’ تو کم ز یکی تار شدم


Monda

another TE bedeh

by Monda on

تا چند زنم بروی دریاها خشت
بیزار شدم ز بت پرستان و کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود؟
که رفت بدوزخ و که امد ز بهشت؟


Nazy Kaviani

از فروغ و ت بده

Nazy Kaviani


در پشت شیشه های اتاق تو
آن شب نگاه سرد سیاهی داشت
دالان دیدگان تو در ظلمت
گویی به عمق روح تو راهی داشت


Monda

از شاملو....د لطف کن

Monda


تردیدی بر جای بنمانده است
مگر قاطعیت وجود تو
                             کزسرانجام خویش
                                                  به تردیدم می افکند


Nazy Kaviani

ماندا جان از فروغ و لطفا ت بده!

Nazy Kaviani


زن پریشان شد و نالید که "وای
وای، این حلقه که در چهره’ او
باز هم تابش و رخشندگی است
حلقه’ بردگی و بندگی است"


Monda

Salaam aziz, kid's computer...z lotfan

by Monda on

انکه ناگاه کسی گشت بچیزی نرسید
وین بتمکین و فضیلت بگذشت از همه چیز
ابگینه همهجا یابی از ان قدرش نیست
لعل دشخوار بدست اید از انست عزیز


Nazy Kaviani

ماندا جان سلام عزیزم، لطفا الف بده

Nazy Kaviani


خوب، مثل اینکه کامپیوترت درست شد! این هم از مولانا

گویی مرا: "چون می روی؟ گستاخ و افزون می روی؟
بنگر که در خون می روی، آخر نگویی تا کجا؟"

گفتم که "زآتشهای دل، بر روی مفرشهای دل
می غلت در سودای دل تا بحر یفعل ما یشا"


Monda

بافقی بسار قشنگ بود و طاهره پرمعنا....لطفا گ

Monda


روده تنگ بیک نان تهی پر گردد
نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ


Nazy Kaviani

سلام به منای عزیزم و ایام جشن شما مبارک. لطفا ر بده!

Nazy Kaviani


وگرت هست نکته ای دیگر
فرصتست این زمان نهفته مدار
هر که بسیار باشدش غصه
قصه بسیار باشدش ناچار

خواجوی کرمانی


Mona 19

.می‌ رود از فراق تو خون دل از دو دیده ام

Mona 19


دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو بجو

دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت
غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو

ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل
طبع به طبع دل بدل مهر بمهر و خو به خو

مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان
رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو

در دل خویش طاهره گشت و ندید جز تو را
صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو

~ طاهره قرة العين