خرس اسلامی

Fred
by Fred
21-Nov-2011
 

حکایت معروفی است:

کربلایی عباس و پسرش حسن به رود خانه ای رسیدند و پوست خرسی روی آب شناور دیدند. کربلایی گفت حسن، اگر این پوست رو از آب بگیریم توی بازار به قیمت خوبی میخرند.

حسن در رودخانه پرید که پوست خرس را از آب بگیرد غافل از این که خرس زنده در آب است ،خرس با حسن گلاویز شد و همچنان که در رودخانه می رفتند به نزدیک صخره ها رسیدند که کربلایی از دور داد زد حسن، حسن پوست خرس رو ول کن! جونت رو نجات بده! حسن فریاد کشید: من ولش کردم، اون ول نمی کنه!

شوربختانه، بعد از سی و سه سال سیه روزی، هستند کربلایی عباس­های اسلامیست و بعضاً هوادار شارلاتان علی شریعتی و نازنینان ملی-مذهبی که حتی از وضعیت اسفبار حسن­های خود در گلاویزی با خرس اسلامی درس نگرفته و همچنان برای توجیه قرائت ولرم و همخوانی اسلام در مسند قدرت با دموکراسی زور میزنند.

تبریک


Share/Save/Bookmark

Recently by FredCommentsDate
ادا اطوار اسلامی
5
Dec 05, 2012
مسجد همجنسگرایان
1
Dec 05, 2012
Iranians are legitimate target
10
Dec 04, 2012
more from Fred
 
Maryam Hojjat

Excellent analogy

by Maryam Hojjat on

Fred, Gol gofti.