ملای بيهوده گو

eshghi2
by eshghi2
06-Feb-2012
 

دگر ای بيهوده گو بهر من افسانه مگو
ز دو چشمان حقيقت زده ام آب مجو

دشمن من نبود مرده كه زنده ست كنون
از چه از شمر و يزيدست كه سازی تو عدو

همه سال شده ماه محرم, خوش باش
نوش جانت بخور از ساده دلان تابه گلو

من كه لب تشنه ام از چيست كه آبم ندهی
يا زنی همچو همان طفلكی تيرم به گلو؟

قطره ای آب به هفتادو دو ايرانی ده
وان سپس آب بده هركه توخواهی زين جو

روزی آخر وطن از جای خودش برخيزد
گرچه افتاده كنون زير دوپايت دمرو

عشقی دوم" اگر كشته به ميدان گرديد
تشنه لب بود ولی داشت به كف آب و سبو

"عشقی دوم"


Share/Save/Bookmark

Recently by eshghi2CommentsDate
اين چه شريست دوباره كه بر اين بوم افتاد
2
Feb 17, 2012
حج
5
Feb 12, 2012
سبز
3
Feb 02, 2012
more from eshghi2
 
eshghi2

Thanks

by eshghi2 on

thanks to all frineds.


Anahid Hojjati

Dear Eshghi2, Nice poem

by Anahid Hojjati on

Great confidence too:

عشقی دوم" اگر كشته به ميدان گرديد
تشنه لب بود ولی داشت به كف آب و سبو

"عشقی دوم"

 


divaneh

Excellent poem

by divaneh on

It is a pleasure to read a good poem again.