باید جلوی کسانی را که پشت ماسک ندا ها به ملت خود خیانت میکنند گرفت


Share/Save/Bookmark

Dr. Mansur Rastani
by Dr. Mansur Rastani
01-Oct-2010
 

 

در سه دهه گذشته بخصوص از ماه ژوئن سال ۲۰۰۹ تا کنون جوانان ایرانی خصوصا قشر دانشگاهی مان با مبارزات پیگیر خود بار ها ندای آزادی خواهی خود را بگوش جهانیان رسانیده اند. پیام انها اینست که آنها می خواهند به وسیله دیالوگهای باز، خردمندانه و آزادمنشانه خود راه آزاد ی و رسیدن به دموکراسی را بارور کنند. انها میگویند که از زندگی در یک جامعه بسته و قرون وسطایی بیزارند.   در این مدت زمان حکومت اسلامی و لابیان آن در خارج از کشور هر کاری که از دستشان بر میآید را بکار برده و میبرند تا اهداف خردگرا یانه و آزاد منشانه جوانان ایرانی را که با صداهای متفاوت و شفاف خود میگویند: ما آزادی تفکر؛ صلح و دموکراسی که حق همه ما است را میخوا هیم، به بیراهه بکشانند. دوباره ما شاهد این هستیم که رسانه های گروهی فارسی زبان در L .A ماشین های ضد مبارزاتی خود را در قالبهای مختلف از میز گردهای مباحثه ادیانی که صرفآ جهت تبلیغات دینی و حفظ خرفه گرایی اسلامی تدوین گردیده اند گرفته تا تفسیرهای نمایشی سیاسی داخل کشور که تایید همان اراجیفی است که توسط رسانه‌های حکومت اسلامی به مردم خورانده میشود و باز پخش سریالهای تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی جهت سست کردن و بی اراده نمودن مردم ، و غیره براه انداخته اند تا شتاب نهضت به پا خواسته در کشورمان را کندی بخشند.    همین جمعه پیش بود که یکی ازمبلغین مذهب اسلامی که من نامش را ملا میرزا آغاسی میگذارم مجددا پس از یک غیبت طولانی در یک میزگرد مباحثه ادیانی در یکی از تلویزیون های فارسی زبان در L .A  شرکت داشت.  ایشان مطلب خود را چنین شروع میکند که اسلام دین رحمت و برابری و برداری بوده و ادامه میدهد که اسلام روش کاملی را برای زندگی انسان ارائه داده است و دستورات قران ضامن سعادت و نیکبختی بشر میباشد. آقا ملا از یک طرف ادعا دارند که هر یک از موارد زندگی زمینی امروزی باید با دستورات اخلاقی قران مقایسه و مورد تایید قرار گیرد و از طرف دیگر اظهار میدارند که در قران آمده است که دین در حکومت زمینی مردم نباید هیچ گونه دخالتی داشته باشد. ایشان در دفاع از دین اسلام و در پاسخ به اینکه چرا خشونت های اسلامی دنیا را فرا گرفته است چنین استدلال میکند که دین اسلام مورد سوء استفاده رژیمهای حاکمی همچون جمهوری اسلامی قرار گرفته است و در نتیجه در معنای واقعی خود پیاده نشده و چون خلاف رهنمود های قران عمل گردیده جامعه انسانی را به بی ادبی و هرج و مرج دینی و دور از دموکراسی سوق داده است.  حال ببینیم صحبتهای ضد و نقیض این ملا تا چه حد میتواند صحت داشته باشد.  نیاز ریشه ای جهت شکوفایی و پیشرفت هر جامعه آزادی است. آزادی است که امکان بر رسی و سنجش به نظرات و ایده های گوناگون را میدهد. آزادی است که ایده های نادرست و آسیب رسان را شنا سائی کرده و آنها را کنار میگذارد و از همه پدیدهای موجود بهترین را بر میگزیند. بعبارت دیگر آزادی است که ایده ها و پدیده های نو و بهتر و برتر را میسازد و نتیجتا در کنار آزادی است که انسان میتواند خردمند گردد.  شریعت اسلام کوشش دارد جزئیات زندگی یک فرد را در قانونش تعیین کند، به گونه ای که در اسلام هر گامی را  که یک فرد در زندگی برمیدارد باید با اراده الله برابری داشته باشد و او آزادی و اراده آن را ندارد که درباره زندگی خود اندیشه کند و یا تصمیم بگیرد.  در اسلام، فرض اينكه يك انسان اخلاقا قادر به گرفتن تصميمات منطقي بوده و مسئوليت اعمال و رفتار آزادانه اش را خود پذيرش ميكند، وجود خارجی  ندارد. در دين اسلام، اخلاق مفهوم فرمانبرداري دارد. مفهوم آزادي در اسلام اين نيست كه موهبت آزادی انسان را از بند نيروهاي خارجی  آزاد كند، آزادي شخصی  ( در اسلام ) مفهومش اينست كه انسان بايد آزادانه به اراده الله تسليم شود. سطح فرهنگ هرگونه دموكراسي در دنيا را میتوان  بر پايه ارزشي كه آن جامعه براي زنان و اقليتها در نظر گرفته، تعیین کرد، در شريعت اسلام حقوق زنان و اقليتهاي غير مسلمانان انكار میشود. زنان در اسلام پست تر از مردان به شمار ميروند و از حقوق و مزاياي كمتري برخوردارند. از لحاظ شهادت (سوره ۴:۱۵) و ارث (سوره ۴:۱۷۶)، در اسلام زن نصف مرد به شمار ميرود. در ازدواج حقوق او بمراتب كمتر از مرد است و به شوهر این حق را میدهد که زنش را كتك بزند (سوره ۴:۳۴). شايد يكي از بزرگترين عوامل بازدارنده براي رسيدن دموكراسي در اسلام، تاكيد اين عقيده است كه اصول و احكام اسلام و قرآن كلام آخر الله و روش غايي كردار بشري است (سوره ۹:۳۳). اسلام  با خردگرايي، بحثهاي دگرانديشانه و هرگونه  استدلال و دید منطقي كه زيربناي دموكراسي و پيشرفتهاي علمي و اخلاقي را به وجود مي آورد، دشمني ميورزد. در اسلام  دگر اندیشی و انتقاد نه تنها مجاز نبوده بلکه كفر به شمار ميرود و مجازاتش مرگ است (سورهای ۳۳: ۵۷ تا ۶۰) يك فرد مسلمان حق تغيير مذهبش را ندارد. در اسلام مجازات ارتداد (برگشت از دين)، مرگ است (سورهای ۹: ۱۱ تا ۱۴ - سوره  ۴:۸۹ ).  جوامع غیر تولیدی که بیشتر در کشورهای جهان سوم یافت میشوند معمولا دچار رکود اقتصادی هستند در چنین جوامع ای فقر و بیکاری رشد کرده ، جوانان روی به اعتیاد و تنگدستان برای رفع نیاز خود به اعمال دزدی و سرقت روی میاورند. درمان چنین اجتماعات مریض ایجاد بخش های تولیدی جهت فراهم کردن کار و شغل برای بیکاران میباشد که از بهره آن بتوان فقر و بیکاری را از بین برد. اسلام بی آنکه به ریشه یابی درد های اجتماع در اینمورد توجهی داشته باشد وانگیزه دزدی را مورد برسی قرار دهد  حربه ایجاد رعب و ترس در اجتماع را جهت دزدی زدایی بکار میگیرد و مجازات دزدی را قطع دست اعلام میکند (سوره ۵:۳۸). حال تجسم کنید ان فردی که با داشتن دست موفق به گرفتن شغل نمیشده چگونه بدون دست میتواند برای خود شغلی بیابد.   پايه و اساس نظر اسلام درباره كافرين، قانون جنگ (جهاد ) است. بدين شرح كه افراد كافر و غير مسلمان يا بايد به اسلام درآيند، يا فرمانبردار و يا ( به استثناي زنان، بچه ها و برده ها ) كشته شوند (سوره ۹:۳۳ و سورهای ۲۷ تا ۳۳:۲۵) . در اسلام هر فردي اختيار آن را ندارد که هدف هاي زندگي اش را بر پايه ميل و دلخواه خويش تعيين كند و زندگي خود را به هر گونه ای  كه ميل دارد، هدايت نمايد. در اسلام، الله و قانون مقدس او، براي انسان و چگونگي زندگي او تصميم ميگيرند و تكليف تعيين ميكنند. طبق این قانون اگر یک جوان مذکر مجرد لحظاتی از زندگی اش را صرف داشتن  روابط خصوصی با دوست دخترش نموده  و یا ساعاتی را همراه دوستانش از مشروبات الکلی استفاده کرده به مجازات ضربات شلاق محکوم میگردد (سوره ۲۴:۲ و سورهای  ۵: ۹۰ تا ۹۱). دیگر از مسلمات شریعت اسلام اجرای قصاص (سوره ۵:۴۵) است (چشم برای چشم، دندان برای دندان ،غیره).  صحبت از خون و خونخواهی و انتقام و کینه توزی است.  والدین احسان، پسری که توسط بهنود شجاعی به قتل می رسد، تحت تلقین و مغزشویی دستورات اسلام  به آن درجه از بی عاطفگی و ددمنشی مسخ شده و استحاله می یابند که با دست های خود چهارپایه را از زیر پای بهنود شجاعی می کشند و جوانی به رعنایی و زیبایی فرزند خود را به قتل می رسانند.  قصاص انسان ها را در برابر قانون قرار نمی دهد، بلکه به مقابله و کینه توزی نسبت به یکدیگر تشویق می کند و مردم را به جان هم می اندازد. آزادي فردي افراد را نميتوان تابع يك هدف يگانه برتر قرار داد و اظهار داشت كه تمام افراد جامعه بايد براي هميشه از آن پيروي كنند. دموكراسي آزاد، دامنه آزادی هاي انسان را گسترش ميدهد و زن و مرد را به تمام ارزشهاي انساني متجلي ميسازد. اسلام، فردگرائي نميشناسد و پيوسته سخن ازاراده جمعي مسلمانان و الله به ميان مي آورد. در اسلام، از حقوق فردي كه در سده هيجدهم در غرب به وجود آمد نشاني به چشم نميخورد. شعار دائمي فرمانبرداری از خليفه، سايه الله در روي زمين، جائي براي وجود فلسفه فردگرايي باقي نميگذارد. 

حال تجسم کنید که در تایید ادعای ملا آغاسی دال بر اینکه اسلام روش کاملی را برای زندگی انسان ارائه داده، که ضامن سعادت و نیکبختی اوست بخواهیم موارد بالا را که نمونه ای از احکام اسلامی را بیان میکند در زندگی زمینی امروز مردم در تطابق با دستورات اخلاقی قران مورد برسی قرار دهیم. بدون شک نتیجه این تطابق این خواهد بود که گروهی از ساکنین زمین در انتقاد از اسلام جانشان را از دست میدهند، گروهی از مسلمانان بخاطر ترک اسلام کشته میشوند، افراد بیشماری از تنگدستان بجرم دزدی دستهایشان قطع میگردد، عده زیادی از مردان و زنان مجرد بجرم روابط خصوصی و نزدیکی که با همدیگر داشتند و یا صرف مشروبات الکلی به مجازات شلاق میرسند، خانواده های بسیاری به مقابله در خونخواهی با یکدیگر جان خود را از دست میدهند، و بلاخره کافران زیادی که نمیخواهند به اسلام بگروند در جهاد اسلام کشته میشوند. دنیایی از خون و خونریزی، بهشت زمینی خواهد بود که آقا ملا از ان صحبت میکند. چنین دنیایی ممکن است  زیاد هم غریبه نباشد، چون هر چند که ایران امروز و شرایط و شخصیت‌ها و مردمانش، چه در محدوده خود و چه در عرصه جهانی هیچ شباهتی به هزار و اندی سال پیش ندارد ولی میبینیم که اکنون در آنجا سرزمینی بسان عربستانی که به جاهلیه معروف بود تشکیل شده و بیچاره ایرانیان هستند که گرفتار آمده اند و تاوان میدهند.     رسانه های گروهی ایرانیان در برابر هر آنچه  که میگویند و هر دانه ای که میکارند یا هر خاکی که در چشم مردم میپاشند مسئول هستند. حفظ و استفاده از خرافه گرایی که صرفآ برای اعمال سودجویانه پا یه ریزی میشود، در ریشه، هدفش ضمن پایمال کردن خون های نداها و سهرابها و نتیجتا کند کردن حرکت ملی بپا خواسته در ایران،  بی ارزش دانستن اصالت انسانی و دور نگاهداشتن انسانهای نا آگاه از ان ارزشهاست. برنامه گزاران این رسانه ها در برابر نطفه ای که امروز بسته میشود و سرنوشت نسل های آینده ایران را رقم میزند مسئول هستند. شما بحساب روشنفکران اگر نمیتوانید راهبری کنید دست کم مردم را به بیراهه نکشانید.  

   استعمار خارجی همواره از درهای گوناگون و از دستهای مختلف وارد کار میشود تا تسلط خود را بر کشور ما حفظ نمایند.  در این مرحله حساس از تاریخ، کشورما و مردمان ایرانی درون ان بخصوص جوانان ما ، بیش از هر زمانی دیگر به کمکهای ما که در برون مرز هستیم نیاز دارند.  ما ایرانیان خارج از کشور  نباید نظاره گر بمانیم، باید در برابر هر حرکتی که در خلاف موج نهضت بپا خواسته ایرانی انجام میگیرد بایستیم واعتراض خود را بیان کنیم، باید جلوی کسانی را که پشت ماسک ندا ها به ملت خود خیانت میکنند گرفت، اینان چون انگل های اجتماع هستند که از خون ندا ها ترزیق میکنند.    از کارهای مهم دیگری که میشود برای جلوگیری از خیانت این افراد علیه ملت انجام داد همانا کمک نرساندن بخصوص از نوع مالی به این گونه برنامه ها و رسانه های  ضد ملی است، بعبارت دیگر آن برنامه ها یا آن تلویزیون ها را میشود مورد تحریم مالی قرار داد، بگذارید اینگونه رسانه ها فقط از طریق سرمایه گذرانی چون پاکزاد ها که از غیرت ملی بهره ای نگرفته اند تغذیه شوند.       

 

Mansur Rastani, PhD

//defendingiraniandemocracy.blogspot.com/

 


Share/Save/Bookmark

more from Dr. Mansur Rastani