حذف نماینده کافران درمیزگرد مذهبی تلویزیون


Share/Save/Bookmark

حذف نماینده کافران درمیزگرد مذهبی تلویزیون
by Dr. Mansur Rastani
15-Mar-2012
 

رنه دکارت فیلسوف فرانسوی قرن هفدهم در وجود خدا شک میکند و از این جهت "شک برای یقین" را برای عموم ترویج میدهد. در عصری که دکارت در آن زندگی ميکرد، اين بزرگترين گناه بود که به وجود خدا شک شود و کفر بحساب میآمد، ولی دکارت میدانست که جرات به شک درباره اعتقادات غالب در جامعه، برای تشويق انديشه مستقل لازم بود. چهار صد سال بعد، اکنون در قرن بیست و یکم میبینیم افرادی را که هنوز به واژه کفر از دریچه تاریکخانه ایمان نگرش دارند (پوشش حقیقت خدای معتقدین) و نه از روزنه اندیشه (شک و جستجو برای یقین).

مدت زمانی است که یک میزگرد مذهبی با شرکت اشخاصی مسن با سنین بالای ۶۰ که همگی دارای مدارج علمی بوده و هر کدام یک مذهب را نمایندگی میکنند در یکی از تلویزیون های ایرانی مقیم لس آنجلس بصورت هفتگی برگزار میشود. یکی از اعضای پانل نماینده کافران (کسانی که راه شک و جستجو را در پیش گرفته اند) بود که بمرور زمان نام نمایندگی ایشان را به منتقد ادیان و سپس با حذف نام ایشان مدتی بصورت بی نام و نهایتا به حذف خود ایشان از میز گرد منجر گردید. کیفیت این برنامه بخصوص پس از حذف نماینده کافران، فقط در قالب یک جعبه آینه، یا بقول آمریکایی ها یک شو کیس، قابل ارزیابی است زیرا حاوی هیچ گونه پیام نوی برای جامعه ای که بمدت سه دهه در زیر مشت های استبداد مذهب کوبیده شده است نمیباشد. خود مجری این برنامه هم به این مهم اذعان داشته و همواره در پاسخ نقد های مثبت بینندگان از برنامه به این نکته مفتخر بوده که حد اقل دستاورد این تجمع مذهبی معرفی و ارائه الگوی در کنارهم قرار دادن باورهای مذاهب مختلف است که فرای چنین اختلافاتی میتوانند با همدیگر یک ارتباط انسانی بر قرار نمایند. بگذریم که این تحلیل سطحی در چند ین موارد، بخصوص در اوائل کار این برنامه، درست از آب در نیآمد و نماینده اسلامی بارها در میان برنامه بسان یک حیوان درنده بر نماینده کافران یورش برد و برنامه گزار را مجبور ساخت تا برای ماله کشی وضعیت پدید آمده برنامه را به آگهی های تجارتی ببرد. البته نمونه های فراوان دیگر هم در این میز گرد بچشم میخورد که نشان از بالا گرفتن هیجانات روحی افراد پانل در برخورد عقاید با یکدیگر بوده که هر آن میتوانسته مدنی بودن میزگرد را به زیر سوال ببرد ولی احتمالا مقررات حرفه ای در ارتباط با کار تلویزیون و بیننده گان درسطح میلیونی موجب ممانعت از بروز آن میشده است.

ولی حتی اگر فرض را بر آن داریم که اعضای این پانل با اشتیاق کامل و نوعدوستی میتوانند در یک صحنه حقیقی خارج از جو مجازی تلویزیونی در کنارهم نشسته و در کمال ادب و احترام با یکدیگر دیالوگ کنند، چنین سناریویی اصلا نباید مورد شگفتی باشد، زیرا چنین دستاوردی بدلیل ایمان های فردی آنها در باورهایشان نبوده بلکه ریشه در تحصیل کمالات انسانی آنها دارد که هر شخص فرهیخته طی گذراندن مدارج عالیه علم و دانش کسب میکند. درست است که هر عالمی انسان کامل نیست ولی لازمه هر انسان نمونه داشتن تجارب علم و دانش است. نتیجتا اگر فرض کنیم که اعضای این پانل از میان مردم عوام کوچه و بازار که دارای هیچ گونه تجربه آکادمیک نبوده ولی دارای باورهای مذهبی گوناگون هستند انتخاب شوند آیا باز میتوان نتیجه مشابه ای را از برگزاری چنین تجمعی انتظار داشت، مسلما چنین میزگردی هرگز بدون داشتن یک نیروی امنیتی در کنار خود موفق به ادامه کار خود نخواهد بود!

اگر معتقد به ارائه یک برنامه میز گرد مذهبی حقیقی و ریشه ای باشیم باید اجازه داده شود که ادیان مورد نقد واقع گردند، چون در آنصورت است که میتوان حرکت تحولات اجتمایی را در میان مردم عوام بجلو انداخت، در غیر اینصورت عملکرد اعضای پانل بسان معلمین کلاس دینی بوده و نه بیشتر. تنها عاملی که میتوانست ادعای های نمایندگان ادیان مختلف در این میزگرد را در ترازوی سنجش قراردهد و ضرورت تجویز عمومی آنان را در هزاران سال بعد از پیدایششان در عصر کامپوتر و اینترنت به نقد بکشاند همانا وجود نماینده کافران میبود که شور بختانه از این میز گرد حذف گردید. با ستردن چنین عاملی از پانل مذهبی دستاورد برنامه تا حد عملکرد یک جعبه آینه نزول میابد. همچنین درصورتیکه مجری برنامه دارای کاردانی لازم برای انجام چنین میزگرد ی نباشد این کمبود حتی میتواند پررنگ تر نمایان گردد ، اول بلحاظ نداشتن ویژه کاری لازم در انتقاد از ادیان، و دوم بلحاظ دارا نبودن تخصص در طرح سوالات کلیدی از اعضای پانل که در پیشبرد تحولات اجتماعی مردم تاثیر گزار باشد.

حال ببینیم چگونه شد که نماینده کافران از این میز گرد حذف گردید! مجری برنامه در ابتدا مدعی شد که ایشان ناپدید شده است، پس از چندی گفتند که نه در بیمارستان بستری گردیده، و نهایتا اعلام داشتند که ایشان گرفتاری پیدا کرده و هفته آینده به برنامه باز میگردد، ولی هفته های بیشماری گذشت و از نماینده کافران اطلاعی بدست نیآمد و نهایتا غیبتشان به فراموشی سپرده شد. در این میان پانل به کار خود ادامه میداد تا اینکه حرکت جالبی از اعضای مجمع سر زده شد و آن این بود که هر یک از نمایندگان مذاهب ضمن اینکه تایید کردند که دین لازمه زنگی بشر است با صراحت کامل مخالفت خودشان را با بی دینی و با آنانی که بی دین هستند اعلام کردند. نماینده یهودی ها چنین میگوید: "من با هر گونه تعصب نسبت به مذهب و با هر کسی که بخواهد مذهب را از بین ببرد صد در صد باهاش مخالف هستم". نماینده بهایی ها هم چنین میگوید: "من بی دینی را با مقایسه با مارکسیستی در روسیه و چین برآورد کرده ام و بهمین سبب با بی دینی مخالف هستم". نماینده زردشتی هم ضرورت دین را در زندگی لازم و بی دینی را مردود دانسته است. عضو اسلامی هم که از همان روز اول نظر خودش را با یورش بردن برروی نماینده کافران اعلام کرده بود و دیگر احتیاجی به توضیح ندارد، تنها کم مانده بود که سرملحد را بر اساس شریعت اسلام از بدنش جدا کند. ولی از حق که نگذریم این عضو اسلامی معجون عجیب و غریبی است، با فلسفه کلنگ از آسمان افتاد و نشکست و قرآن من در آوردی خودش همه را میکوبد، نه تنها بی دینی و سایر ادیان را بلکه (نکته جالب همین جاست) هیچ یک از ۱.۵ تا ۲ بیلیون مسلمانان را تایید نمیکند، و ادعا دارد که مرغش یک پا دارد، فقط من و قرآن من و اسلام من درست است و تمام آفریده شدگان عالم باید به درک واصل شوند، جالب تر اینکه هر از چندی هم بدستور اربابان اسلام پرور خارجی اش چند ناسزایی نثار خود آنها میکند، بسان همان شعار کلیشه ای " مرگ بر امریکا " جمهوری اسلامی در ایران که به دستور خود اربابان جهانخوارشان انجام میدهند.

با در نظر گرفتن صحبت ها و داده های این نمایندگان دراین میزگرد مذهبی وهمچنین روند ویترینی مجری این برنامه و منش اصلاح طلب خواهی مدیریت این تلویزیون، میتوان به نتیجه (یا نتایج) ذیل، درارتباط با کنار گذاشته شدن نماینده کافران از این پانل، رسید . انتخاب نتیجه صحیح به عهده بینندگان این تجمع مذهبی گذاشته میشود.

۱) لابی های دینی این تلویزیون را خریده اند تا نماینده کافران را از این پانل اخراج نمایند،

۲) لابی های دینی نماینده کافران را تهدید کرده اند تا خودش را کنار بکشد،

۳) مدیریت این تلویزیون خودش همانطور که از اسم عربی اش پیدا است شخص مذهبی متعصبی بوده و بهمین روی او خودش عذرعضو کافران را از پانل خواسته است،

۴) این تلویزیون بمانند دها تلویزیون ایرانی خارج از کشور مورد تهدید جمهوری اسلامی و یا دولت امریکا (کار این دو یکی است، جلوگیری از رشد فرهنگی اپوزوسیون، و البته اولی پاپت دومی است) واقع شده که اگر عضو کافر را از پانل کنار نگذارد دیگر از امداد های غیبی (معادل با ارز دلار) خبری نخواهد بود.

۵) این تلویزیون بمانند سایر تلویزیون های ایرانی خارج از کشور زیر فیلتر وزارت اطلاعات امریکا قرار دارد، و آنها نه تنها چراغ سبز را نداده اند بلکه شرکت عضو کافر در پانل را عبور از خط قرمز دانسته و لذا کنار گیری وی را خواستار شده اند،

۶) وزارت اطلاعات امریکا همانطور که فرود فولادوند و شایان کاویانی و غیره را باز نشست کرد و با صدور کارت شناسایی جدید آنها را به نا کجا آباد فرستاد، همین بلا را نیز سر نماینده کافر آورده است،

۷) موردی غیر از موارد بالا موجب حذف عامل کافر از پانل گردیده است.

ولی صرفنظر از اینکه کدام مورد یا موارد موجب حذف عامل کافراز میز گرد شده است پرسشی برای من هنوز بی پاسخ باقی مانده است. این روند میزگرد مذهبی که یک سو و بدون هیچ گونه ترازوی سنجش دو تک میتازد تنها یک هدف را دنبال میکند و انهم تحمیل یک جو مذهبی بر مردمی است که خود بمدت سی و سه سال کیسه بوکس آن شده اند.سوال من خطاب به مدیریت این تلویزیون، مجری این برنامه، و همچنین اعضای این پانل میباشد. شماها که درسنین بالای ۶۰ و ۷۰ سالگی هستید و همگی افکار و باورهای دوره خود را با خود بهمراه دارید چگونه بخود اجازه میدهید که برای مردم ایران که ۷۰% آنها جوانان زیر ۳۰ سال هستند نسخه بپیچید و آنها را در انتخاب مجبور و محدود کنید؟ شما ها همان کاری را انجام میدهید که جمهوری اسلامی انجام میدهد، آنها غیر ازاسلام را قبول ندارند و شما غیر دینی را. زمان دوره نو آوری است و بی دینی نیز از رها آورد های عصر امروز است، بزرگان بسیاری همچون ریچارد داوکینس، کریستوفر هیچنز، ویکتور استنگر، و سام هریس برخاسته اند که از بی دینی حمایت کرده و رنسانس جدیدی را براه انداخته اند، در حالیکه شماها نه تنها شهامت روبرو شدن با آن را ندارید بلکه با پنهان کردنش از انظارعمومی آنرا نفی میکنید. امثال برگزاری چنین تجمعات مذهبی همان موانعی را برای اندیشیدن در برابرجوانان و مردم عادی ایجاد میکند که خرافات تحمیل شده کلیسا در زمان دکارت برای عوام فراهم میآورد.

استعمار خارجی برای حفظ منافعش همواره در صدد است که ساکنین کشورهای جهان سوم را در زیر سلطه دین نگه دارد، و شماها با دنبال کردن روند تجمع مذهبی با قطع و فرمات کنونی دانسته یا ندانسته دقیقا درجهت بر آورده کردن خواست آنها قدم برمیدارید.

در نظر داشته باشید که فردای ایران به جوانان تعلق دارد، و در فردای کشورهمه در برابر جوانان ایران پاسخ گوی اعمال امروز خود خواهند بود.

منصور راستانی


Share/Save/Bookmark

more from Dr. Mansur Rastani