سهراب چگونه شعر خود را می خواند؟


Share/Save/Bookmark

 سهراب چگونه شعر خود را می خواند؟
by Saeed Siadat
19-May-2012
 

کلمات خوشحال، خندان و خوشگل را در مقابل، غمگین، گریان و زشت. قرار می دهم. اگر به کلمه بعنوان یک "نقش" یا "تصویر" نگاه کنیم, با توجه به شکل قرارگیری حروف و نقطه ها می بینیم:

کلمه خوشحال نسبت به غمگین, خوشحال است.
خندان نسبت به گریان, خندان است.
خوشگل نسبت به زشت, خوشگل است.

کلمه خوشحال نسبت به غمگین, خوشحال است چون نقطه های خوشحال جهت بالا رونده دارند در حالی که در کلمه غمگین نقطه ها در پایین قرار دارند.

خندان نسبت به گریان, خندان است چون نقطه ها در بالای حروف قرار دارند در حالی که در گریان نقطه ها در پایین است و مثل دو اشک در حال چکیدن هستند.

خوشگل نسبت به زشت, خوشگل است به همان دلیل گفته شده در بالا و این در حالی است که نقطه های زشت هم حالت بالارونده دارند ولی ترکیب حروف و حتا تلفظ آن نسبت به خوشگل زشت است.

کلمه "شاد" در مقابل "غم" را با سمبلهای نمایش در دنیا مقایسه کنید. ماسکهای خندان و گریان:

نقطه های کلمه "شاد" حالت بالارونده دارند درحالیکه "م" در کلمه"غم" نگاه را به پایین می کشد.

در حالت شادی عظلات گونه ها و گوشه های لب بطرف بالا می رود و در حالت غم به پایین کشیده می شود.

در نوشتار فارسی این اتفاق می افتد. در حالیکه کلمات مشابه درانگلیسی
حالت خاصی را نمایش نمی دهند Sadness یا Happiness

این از شکل نوشتن در فارسی، حال بیاید به "شکل" تلفظ کلمه ای مثل "عَطر" که در اصل از زبان عربی وارد فارسی شده توجه کنیم:

"عَطر" در زبان عربی با کسره "ع" تلفظ می شود و در فارسی با "فَتحه"، مشکل نگارنده با کسانی است که درگفتار یا خواندن شعر فارسی تلفظ عربی را بکار می برند به ویژه که خواننده در شعرهای سهراب سپهری، "عَطر" را با تلفظ عربی بخواند.

در واقعیت و همچنین شکل تصویری, "رایحه" همیشه بسمت بالا حرکت می کند، وقتی این رایحه مثلا در نوشابه های گازدار باشد بخاطر گاز شکل بالا رونده را می توان دید و در تبلیغات هم از آن استفاده می شود
زمانی که گلی را بو می کنیم رایحه بسمت بالا وارد حفره های بینی می شود و معمولا هم بعد از بوییدن سرمان را بالا می بریم.

وقتی کبریتی را روشن می کنیم، چون معمولا در پیش روی اینکار را انجام می دهیم، گاهی بوی تند گوگرد بینی را می سوزاند. حالا اگر این کار را در بالاتر از صورتمان انجام دهیم بمراتب بوی گوگرد را کمترحس می کنیم, همه ما در زمانهایی "عود" روشن کرده ایم و جهت حرکت بسمت بالای دود و رایحه دیده ایم.

"عَطر" با "فَتحه"
به "خنده" می ماند چون حس بالا رونده و حالت شادی آوری دارد که با ویژگی "عَطر" هماهنگ است
و "عِطر" با کسره به "غم".

به قول شجاع الدین شفا در نطقهایی که برای شاه می نوشت:

"رجاء واثق دارم" که اگر خود سهراب شعر خود را "می خواند هرگز با کسره و تلفظ عربی نمی خواند.

نمی دانم چرا بعضی از تحصیل کردگان ایرانی به بعضی کلمات که می رسند از بیخ "عرب" می شوند؟

نقاش همیشه مسائل و رویدادها را بصورت "نقش" حاصل از آن ها می بیند. سهراب نقاش بود، نقش، رایحه و "نقش رایحه" را می شناخت
!او حتما "عَطر" را با فتحه می خو اند.

در نوشتار این روزهای دوستان جملاتی مثل "خوف آن دارم" می بینم که به همان بی موردی و بی دلیلی به کار می رود که "رجاء واثق دارم" بکار می رفت.

۵/۸/۱۲ سعید سیادت نقش - حرفهایی در هنر -لوس آنجلس


Share/Save/Bookmark

more from Saeed Siadat
 
Anahid Hojjati

Thanks Mr. Siadat for an interesting article

by Anahid Hojjati on

I liked how you compared words such as Khandan and Geryan.

As far as English words not being the same regarding how some Persian words like Khandan are more suitable for feelings of happiness, there are some points about English poetry that we don't have in Persian poetry and English poetry gets its strength from those such as the accent placed on different syllables, how to end the lines, and few others. I have to give English poets and those academics involved with English poetry credit that in their books about poetry, they explain their techniques in detail.  I don't believe in Persian poetry, same level of attention to details of technique (beyond discussion of vazn and ghafieh) has been explored.

Thanks for your article.