ای کوته آستینان تا کی دراز دستی؟

تمسخر کردن و نام بزرگان را بزشتی بردن، رذیلت است ولو آزادانه انجام شود


Share/Save/Bookmark

ای کوته آستینان تا کی دراز دستی؟
by Abdolkarim Soroush
04-Jun-2012
 

که دل بدست کمان ابرویست کافرکیش....

از یک سؤ فقیهان رسمی جمهوری "کافر" پرور ایران در صدور حکم ارتداد با یکدیکر مسابقه گذاشته اند و از سو‌ی دیگر منکران در خوار داشت نام پاکان و پیامبران و ناسزا گفتن به آنان، گوی سبقت را از یکدیگر ربوده اند. صف آرایئ حیرت انگیزی است.

فقیهان به عمد و اصرار میکوشند تا نشان دهند که اگر بیش از این قدرت یابند، سری را بر گردن مرتدی و جانی را در کالبد کافری به جا نخواهند نهاد . کافر کیشان نیز به صد زبان با هم میهنان خود می‌گویند که اگر از چنبر استبداد بجهند، بی‌ تردید و بی‌ دریغ، آزادی بدست آمده را صرف تمسخر و تخفیف آموزگاران دین و آموزه‌های آنان خواهند کرد و پیش از آن که به صنعت و اقتصاد و سیاست برسند، به حساب دینداران خواهند رسید و با آنان و عقاید‌شان تصفیه حساب خواهند کرد و ناظران به درستی‌ در یافته اند که آینده را نه به دست فقیهان کافرخوار میتوانند بسپارند و نه به دست کافران مسلمان خوار که رویه های زشت یک سکه منحوس اند: اسلام کشی یا کفر کشی.

‌ تهمت تکفیر پیشینه یی کهن دارد و دامان نامداران بسیاری را دریده است. نقد منکرانه دین نیز در دوران جدید، حدیث کهنه یی است و دست کم قدمت چند صد ساله دارد . پیش از آنکه مارکس نقد دین را در صدر همه نقد‌ها قرار دهد، ولتر‌ها و دیدرو‌ها پیکر دین را به تیر‌های طعن و طنز خسته بودند. با این همه دین جان سختی کرد و چراغ کلیسا‌ها روشن ماند و همین که پیکر نیم جانش، بر خلاف انتظار سکولار‌ها، در دوران پسامدرن جان دوباره گرفت و ابراز هویت نمود و خرق عادت‌ها کرد و انقلاب‌ها آفرید، خرد ورزانی چون هابرماس سکولار بر آن شدند تا از جامعه پسا سکولار سخن بگویند و " دیالوگ " میان مؤمنان و مخالفان را پیشنهاد و توصیه کنند.

رفتار پاره یی از منکران غربت گزیده ایرانی‌، اما، نشان میدهد که نه تنها دماغ دیالوگ ندارند و شیوه نقد راستین را نیاموخته اند، بلکه در بی‌ خبری و عقب ماندگی از قافله تاریخ و عقلانیت، فقط زبان طعن و تمسخر‌شان باز و دراز است و به جای آنکه از در دوستی و آشتی درآیند و دل اهل ایمان را به دست آورند و همدلانه، کجی‌های اندیشه آنان را به غربال نقد و منطق بپالایند و به دیالوگی متقارن روی خوش نشان دهند و خود را آماده شنیدن نقد و نظر کنند، به شنعت زدن و خبث گفتن رو می‌‌آورند و از لذت موهوم آن بشاشت می‌‌اندوزند.

نقد علمی‌ البته صورت و سیرت دیگر دارد. و کورچشمی بسیار می‌خواهد که آدمی‌ تفاوت میان نقد موقر و طعن موذی را در نیابد . صاحب این قلم خود به سبب نقد دین داغ تکفیر و زخم ارتداد بر چهرهٔ دارد و دیری است که صلیب مرگ خود را بر دوش می‌کشد .همین قلم بود که سال‌ها پیش نوشت "امر دین عظیم تر از آن است که فقط به عاشقان سپرده شود. کافران و منکران هم درین وادی حقی و حظی دارند" .و باز صاحب همین قلم بود که برای اولین وآخرین بار در دانشکده الاهیات دانشگاه تهران آراء لودویگ فویرباخ و دیوید هیوم را در نقددین تدریس کرد و به دانشجویان طریقه ساخت شکنی دین را آموخت. شریعتی هم چندان از نفاق دینی و تزویر روحانی سخن گفت که دین فروشان برآشوفتند و برای فروکوفتنش با شکنجه گران سلطنتی هم داستان شدند. ما البته دین را نقد همدلانه می کردیم. و گلزار دیانت را تهی از آفات و خرافات و گزندگان و درندگان میخواستیم و میخواهیم.

هیوم و کانت و هگل و مارکس و فویرباخ هم ناقدان محترم دین بودند و دینداران الی الابد وامدار موشکافی های اندیشه گرانه آنانند. هیوم وقوع معجزات را نقد کرد، کانت دعا کردن را بی‌معنا میدانست، هگل خدایی تاریخی وحلولی را می پرستید، فویرباخ و مارکس هم دین را افیون روان یا افیون توده ها میدانستند. کسانی هم بودند و هستند که فراتر از مصلحان می روند و نه به اصلاح دین بل به امحاء آن می‌اندیشند و می کوشند.اینان هم مادام که به نقد عقلانی پایبند باشند سعی شان مشکور است و جهدشان مأجور

روی سخن با کسانیست که جرعه صحبت را به حرمت نمی نوشند و شرط ادب را در محضر خرد نگه نمی دارند و دین ورزان را به تازیانه تحقیر می رانند و دامن بزرگان دین را به لکه اهانت می آلایند.

روی سخن با دین ستیزانی است که بنام نقد اهانت و نفرت می پراکنند و رقم مغلطه بر دفتر دانش میکشند و سر حق بر ورق شعبده ملحق میکنند و نفس کافری را عین روشنفکری و ترقی می انگارند و چهره ای کریه از آزادی می نگارند و پلیدی ها و زشتی ها را ببهانه حق و آزادی مجاز و مطاع می شمارند و "نه آن در سر دارند که سر بکسی فرود آرند."

مغالطه مهلکی که ذهن و ضمیر این طاعنان را تسخیر کرده این است که هرچه "آزاد است رواست." به قوت باید گفت که این سخن سخت نارواست.

آدمیان برای طمع ورزیدن و حسد ورزیدن، بخل ورزیدن، غیبت کردن، مسخره کردن، پرخوردن، پر گفتن، آدرس غلط به جویندگان دادن و هنگام بیماری نزد طبیب نرفتن و... آزاداند، یعنی هیچ قانونی آنان را منع و مجازات نمی کند. اما در عین آزاد بودن، پاره ای از آن خصال و افعال از اقبح قبائح اند و بهیچ حیله و بهانه یی پلیدی شان پاک و پیراسته نمی شود.

آزادی، جراحی پلاستیک نیست که زشتی ها را زیبا کند. آزادی چون نور است که زشتی ها و زیبایی ها را آنچنان که هستند می نمایاند. تمسخر کردن و نام بزرگان را بزشتی بردن، رذیلت است ولو آزادانه انجام شود. اهانت ناروا است ولو نام نیکوی نقد بر آن نهاده شود. خود را فریب ندهیم. چه کسی می تواند بپذیرد پیامبر اسلام را به صورت خوک نشان دادن یا امامان شیعه را سید گدا خواندن (در رسانه‌های لوس آنجلسی)، نقدعلمی یا تحلیل تاریخی یامبارزه سیاسی است؟ درسراسر دوران روشنگری که نقد دین در صدر کارنامه منکران قرار داشت، هیچ کس عیسی مسیح را به صورت خوک نکشید و هیچ کس حواریون عیسی را بی‌ سر و پا نخواند. ”یارب به که شاید گفت این نکته که در عالم" دین گریزان غربت گزیده ایرانی‌ گشاده دستانه شیپور آزادی را از دهانه گشادش می‌‌نوازند و تمرین آزادی را از آزادی پلشتی ها و قرآن سوزی‌ها آغاز کرده اند و نعمت زیستن در اقالیم آزاد را چنین کفران میکنند؟.

صاحب این قلم و همراهانش سالهاست بر شیعیان بانگ میزنند که خلفای پیامبر را سب و لعن نکنید و دشنام و ناسزا نگویید و تخم نفرت و کینه مپراکنید و آتش دشمنی برنیفروزید، حالا بیایند و ازین آزادی پروران! بشنوند که اهانت به مقدسات دیگران و دامان فضیلتشان را به رذیلت آلودن شرط و لازمه آزادی است و کسی‌ را به خاطر آن نباید نکوهش کرد!

"حیرت اندر حیرت آمد زین قصص"

من نمی‌دانم اگر فردا و پس فردا رعدی بخروشد و برقی بدرخشد و راه بازگشت آوارگان به وطن هموار شود، این ناسزا گویان چگونه میتوانند بی‌ خفّت و بی‌ خجلت، چشم در چشم مردان و زنان و دختران و پسران بی‌ شماری بدوزند که عقدشان را در محضر قرآن بسته اند و به آیین محمدی بر یکدگر حلال شده اند و باذن خدا ازیکدیگرکام گرفته اند، فرزندانشان را محمد و فاطمه نام نهاده اند و الگوی مروّت و شجاعت را در علی‌ دیده اند؟ نام محمد را بی‌ صلوات بر زبان نمی‌‌آورند و قرآن را بی‌ بوسیدن به دست نمیگیرند و آب خنک را بی‌ یاد تشنگی حسین نمی‌‌نوشند و غبار تربتش را بر دیدگان میسایند

چگونه می‌توان در خرمن ایمان و آرامش قومی آتش عداوت زد و در میان‌شان به آرامی زیست؟

پدر کشتی‌ و تخم کین کاشتی
پدر کشته را کی‌ بود آشتی‌

با طاعنان دین‌گریز می‌گویم: اگر در پی‌ برکندن بیخ اسلامید، آب در‌هاون می‌کوبید و جهد بی‌توفیق می‌کنید. هم خدای مسلمانان (به شهادت قرآن) وعده تثبیت این دین را در زمین داده است، لیظهره علی الدین کله، و هم (به شهادت تاریخ) این شجره طیبه محمدی در فزونی و تناوری بوده است و از آمد و رفت کلاغان، شاخ و برگش نفرسوده است. به قول جلال الدین بلخی: «مصطفا را وعده کرد الطاف حق......... او بخفت و بخت و اقبالش نخفت». در افتادن با تمدنی چنین ستبر و سترگ نه کاری است خرد.

بل از حریصی عاقبت نادیدن است بر خود و بر عقل خود خندیدن است

و به قول خواجه شیراز:

صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند
این است حریف‌‌ای دل! تا باد نپیمایی

و اگر برای تشفی خاطر چنین می‌کنید، وجدان شرمگین اخلاق نمی‌پسندد که دل دیگران را خون کنید تا دل خودتان خوش شود.

اگر استبداد دینی ایران را نشانه رفته‌اید، نشانه‌گیری‌تان خطاست. دل مردم را به دست آورید تا در مبارزه با استبداد همدست شما شوند. زخم زبان زدن و دل مؤمنان را آزردن از خرد سیاسی به دور است و راهی‌ بدهی نمی‌‌برد.

اگر قصد روشنگری و خرافه‌زدایی و دین‌پیرأیی دارید، بسم الله. راهش نقد علمی‌ و تحلیل محققانه و همدلانه است و فتح باب دیالوگ و قبول شرافتمندانه رقیب، نه طعن و تخفیف و تمسخر.

من در عجبم که چرا از اردوگاه "سکولار" ندایی و صدایی بر نمی‌‌خیزد و چرا از تاریخ مغرب زمین درس نمی‌گیرند و همزبان با مومنان، بر قبیله طاعنان نمی‌‌شورند و به نصح ناقدانه ایشان دهان نمی‌‌گشایند؟ مگر نهی آنان فقط برعهده دینداران است؟ اینهمه تلویزیون و اینهمه سایت اینترنتی، روزان و شبان در کار تولید نفرت و فضیحت‌اند و جدال کفر و دین را دامن می‌زنند و عقلای قوم نشسته‌اند و تماشا می‌کنند و زبان از هدایت بسته‌اند. سکولارها به داد سکولاریزم برسید! این نفرت فروشی‌های تندروانه، چهره دین ستیزانه به سکولاریزم خواهد بخشید و در فردای موعود کار بدست همه خواهد داد.

آنچه را آوردم هم از سر غیرت مسلمانی بود هم مصلحت سیاسی و هم دغدغه فرهنگی. آیا کمال بی‌فرهنگی و بی‌تدبیری نیست محبوب مسلمانان را آزردن و در میدان مبارزه با استبداد، آتش اختلاف عقیدتی افروختن؟

باری اگر، ایرانیان همه یهودی یا مسیحی یا.... هم بودند، بی‌کم وبیش با طاعنان در یهودیت و مسیحیت و... همینگونه خطاب می‌کردم و آنان را به نقد مشفقانه و ترک طعن دشمنانه فرا می‌خواندم و مروت و مدارا و ادب و حرمت نگهداشتن را که ارزشهای فرادینی‌اند، در گوششان فرو می‌خواندم که:

بی‌ادب تنها نه خودرا داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد

****

این وجیزه ناقدانه و ناصحانه بی‌تکمله‌ای تمام نیست. خطابی هم با قبیله فقیهان دارم:

روشنفکران دینی بی‌نفاق و بی‌تزویر دغدغه دیانت دارند، به پیامبر مکرم اسلام ایمان و ارادت می‌ورزند و بر خوان آن خوانسالار معنویت نشسته‌اند و از دست او جرعه معرفت می‌نوشند، اما سه چیز آنان را از شما جدا می‌سازد.

الف: اخلاق و تجربه متعالی عرفانی را از فقه برتر می‌نشانند.

ب: بر کثرت اندیشه‌ها و ادیان مهر قبول می‌نهند و در آرزوی محال مسلمان کردن و مسلمان شدن همه مردم ننشسته‌اند وهمه کافران را لزوما گمراه و دشمن حقیقت نمی‌شمارند.

ج: برون رفتن از دین را همچون درآمدن در دین، از حقوق آدمیان می‌شناسند و جان را برتر ازعقیده می‌نشانند و عقل را همه جا محترم می‌دارند چه وقتی که فتوا به ایمان دهد و چه وقتیکه فتوا به کفر دهد.

برین قرار، بالاجماع مباح کردن خون و آبروی کسی را به سبب خروج از دین مباح نمی‌‌شمارند.

سفارش من به شما این است که عالم باعمل باشید و در درجه نخست به مقلدان خود بگویید تا در مقدسات دیگران طعن نزنند و خلفای ثلاث را لعن نکنند و آنگاه اگر غم اسلام می‌خورید و آنرا توانا و آبرو مند می‌خواهید با طاعنان و کافران از در محبت درآیید و به نصیحت مشفقانه بپردازید و برای هدایتشان دعای مخلصانه کنید. به کرشمه‌ای بازار ساحری و ناموس سامری را بشکنید. بگذارید از قم بانگ ارشاد و شفقت برخیزد نه نعره قتل و خشونت.

از مولانا، چهره متبسم اسلام، بیاموزید:

می‌شنیدم فحش و خر می‌راندم
رب یسر زیر لب می‌خواندم

هر زمان می‌گفتم از سوز درون
اهد قومی انهم‌ لا یعلمون

امروز در جهان، ایران تنها کشوری (و قم تنها شهری) ست که در آن حکم رسمی‌ قتل مرتدان صادر می‌شود و چنین نشانی‌ بر پیشانی اسلام و ایران، موجب فخر و ابتهاج نیست. برین کارنامه بی‌افتخار مهر خاتمت نهید.

اگر می‌ترسید طعن طاعنان و کفر کافران در استواری درخت پر صلابت اسلام رخنه افکند، دل دلیر دارید که آن آفت موجب چندین مخافت نیست.

به صبر کوش تو ای‌دل که حق رها نکند
چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی

اگر آفتی و مخافتی هست سکوت شما فقیهان در ستم بازار جمهوری اسلامی ایران است که خبر قساوت‌های قصابانش به تواتر رسیده است و دل انسانیت و اسلامیت را بدرد آورده است. سکوت شما اینک کم از شرکت درآن مفسده‌ها و مظلمه‌ها نیست.

و اگر اهانت به رسول مکرم و آل او شما را خشمگین می‌کند، خشم خود را برای خدا فرو خورید و ادب از بی‌ادبان بیاموزید و به هوش باشید که:

صد ملک دل به نیم نظر می‌توان خرید
خوبان در این معامله تقصیر می‌کنند

و چنانکه قرآن فرمود: ادفع بالتی احسن و جادلهم بالتی احسن

****

شنیدم که مردان راه خدا
دل دشمنان را نکردند تنگ

تو را کی‌ میسّر شود این مقام
که با دوستانت خلاف است و جنگ

عبدالکریم سروش
خرداد ۱۳۹۱

---------

کافر به معنای نامسلمان است و هیچ بار ارزشی ندارد. این واژه را از آنروی بکار گرفته‌ام که پاره‌ای از غربت گزیدگان خود را کافِر می‌شمارند و حتی به آن افتخار می‌کنند.


Share/Save/Bookmark

 
Oon Yaroo

VPK Jaan, welcome back! You were missed!

by Oon Yaroo on

When a nation of sheep loses its collective judgment, collective conscience, collective vigilance, and collective balls then monsters and criminals like this thug freely roam around and continue in their abuse with utmost audacity and impunity!

The nation of Israel through its collective will and collective balls went after every Nazi criminal over the past 60 years and brought them to justice. 

That's why nobody, I mean nobody, can @&$% with Israelis and everybody, I mean everybody, can @&$% with Iranians!

Now, go figure why that is!

 


saeb

ای مگس

saeb


.

ای مگس عرصهٔ سیمرغ نه جولانگه توست،ای ابله کمی‌ شرم داشته باش قلمت را به زمین بگذار و خفقان پیشه خود کن،تو با آن ساز نااا کوکت در هیچ مجلسی جا نداری،برو مردک خر گوشه عزلت پیشه خود کن چون دست‌های تو آغشته به خون جوانان وطن است،من خودم در این انقلاب فرهنگی‌ کثافت تو دیدم با جوانان چه کردن و تو زبانت تا حلق تو معقد امامت بود. گرگ زاده گرگ شود حتا اگر با آدمی بزرگ شود.


MRX1

questions

by MRX1 on

1) how does a cock roach like this get's a U.S visa? you can't possibly tell  me no one in U.S state dept ever heard of this guy and his criminal past?

 

2) So many Iranian attorney's in U.S. why doesn't even one bring up a law suit against him?surley he can be sewed for some thing.


vildemose

This creature is

by vildemose on

This creature is oblivious to the irony. He is not too bright. This reflects very poorly on University of Maryland. 

 

 Does UMD know they have deranged militant Fundamentalist in their midst?

 

All Oppression Creates a State of War--Simone De Beauvoir


fozolie

We are doomed if you we are still taken in by this guy

by fozolie on

 

The charlatan demagogue list is long in Iran.  

Mr. Fozolie


Veiled Prophet of Khorasan

Legal action?

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

I want to explore possibility of legal action against this man. His actions in Iran victimized many people by depriving them of their profession and other opportunities. Often of more than just their jobs.

Now that he and his victims are in the USA I suggest a class action suit against him for the damages he did to these people. We need a legal team to go after him and others of his nature. 

In addition we should investigate criminal charges when applicable. US does not put people in jail for words but actions are a different matter. We should work with local and federal authorities to accomplish this.


vildemose

 From: Gomnamian

by vildemose on

 From: Gomnamian blog:

"

 

مقاله دکتر سروش بر «ضد آزادی بیان»، یادآور نقش ایشان در بستن دانشگاه است!/ شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد! دکتر سروش، در انتقاد از فتوای قتل شاهین نجفی و همینطور توهین به مقدستات اسلامی، نوشته ای را منتشر کرده اند.
در عجبم که آقای دکتر سروش، به قربانیان اقدامات شوم مراجع تقلید، اینچنین حمله می کند و آنها را همرده مراجع تقلید و دیگر تروریست های اسلامی می داند. این رفتار، یادآور وقتی است که پلیس ایران، تجاوز دسته جعی به زن شوهردار (آنهم در مقابل چشم شوهرش)، ناشی از بدحجابی آن زن می دانست...! (منبع)
در این نوشته، آقای دکتر سروش به شکل عجیبی تلاش دارند حرمت آزادی بیان را بشکنند و آنرا محدود کنند. شگفتا، هنوز حافظه نسل جوان از خیانت امثال ایشان در بستن دانشگاه پاک نشده است که ایشان از مقام آکادمیک خود، برای ضربه زدن به آینده ایران، سو استفاده می کنند.این رفتار دکتر سروش، یادآور نقش ایشان در ماجرای انقلاب فرهنگی و بستن دانشگاه های ایران در ابتدای انقلاب است...!


در این نوشته کوتاه، نکات مهم آن مقاله (در رنگ خاکستری) نقل گردیده و به آنها پاسخ درخور ارایه گردیده است. "از یک سؤ فقیهان رسمی جمهوری" کافر" پرور ایران در صدور حکم ارتداد با یکدیکر مسابقه گذاشته اندواز سو‌ی دیگر منکران در خوار داشت نام پاکان و پیامبران و ناسزا گفتن به آنان ، گوی سبقت را از یکدیگر ربوده اند. صف آرایئ حیرت انگیزی است." آقای دکتر سروش، شروع بدبختی جامعه ما، همین دروغ شما است!!
محمد و علی و نقی و تقی کشورم را به خرابه تبدیل کرده اند، بر اساس آموزه های آنها، جوانان را به بالای دار می برند یا در وسط خیابان هدف گلوله قرار می گیرند، کشورم خرابه شده است، چطور توقع دارید ما آنها را «پاکان» بدانیم؟!

شاید برای شما، اشخاص یاد شده، «پاک» محسوب شوند، اما برای ما چنین نیست. ما سر خود را در برف فرو نمی بریم و می بینیم که دستور کتک زدن زنان (سوره 34 نسا) از یک انسان پاک صادر نمی شود!

افکار «پیامبر و پاکان» شما، آنقدر احمقانه است که وقتی من آنها را نقد می کنم، نقد من خود به خود تبدیل به ناسزا می شود

 //articles.cnn.com/2009-03-10/us/homeless.children_1_homeless-children-family-homelessness-child-homelessness?_s=PM:US

All Oppression Creates a State of War--Simone De Beauvoir


Marathon-Man

Get a grip of thr reality Mr Soroosh..

by Marathon-Man on

First of all You wasted your entire life promoting this bloody barbaric regime and help them getting to  this point that they would'nt even tolorate yourse. You and people like you have done much more damage than the whole of the thick headed Mollas.

You tried your hardest to push Islam douwn our throat but it never worked and never will.

The people who are holly and big to you and your fellows are low and pathetic to the open minded , bright and  inteletual people.

Emaam Naghi  is a character like so many others created by a bunch criminals like you for fooling the uneducated and nahive people.

Mr Soroosh for the sake of humanity stop right now and try to compensate for whatever you'vr done so far  to this poor nation.


jasonrobardas

"Do not disrespect the holy and the sacred"

by jasonrobardas on

     Dear Mr. Abdulkarim Soroush

Kahak Bar Saret Konand Mardake Khar!


ruhany

!شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد

ruhany



iraj khan

So True Too

by iraj khan on

هیوم و کانت و هگل و مارکس و فویرباخ هم ناقدان محترم دین بودند و دینداران الی الابد وامدار موشکافی های اندیشه گرانه آنانند. هیوم وقوع معجزات را نقد کرد، کانت دعا کردن را بی‌معنا میدانست، هگل خدایی تاریخی وحلولی را می پرستید، فویرباخ و مارکس هم دین را افیون روان یا افیون توده ها میدانستند. کسانی هم بودند و هستند که فراتر از مصلحان می روند و نه به اصلاح دین بل به امحاء آن می‌اندیشند و می کوشند.اینان هم مادام که به نقد عقلانی پایبند باشند سعی شان مشکور است و جهدشان مأجور روی سخن با کسانیست که جرعه صحبت را به حرمت نمی نوشند و شرط ادب را در محضر خرد نگه نمی دارند و دین ورزان را به تازیانه تحقیر می رانند


عموجان

So glad his work was done, Paksazi of universities

by عموجان on

Before escaping to U.S. otherwise he was going to be jailed by his Muslim buddies for what he said. 

But too bad for us we have to listen to him because in U.S. they don’t believe in executing someone for what they said, they don’t like. 

I don’t understand why any body wants to be or stay as Muslim after seeing all the killing done these days in name Islam.


choghok

Mr Soroush what do you do in western world?

by choghok on

In western world human life is more important than his belief. If you think different you should move to a country like Iran. Comparing blasphemy to murder is really really low of you. If Islam is so weak and unhelpful that is hurt by blasphemy then it is not a religion of god as you say.

 As well as religious people have the right to go around and say that I would go to hell if I do not do like they say, I have the right to say the guy who you are following was a child molester and warmonger. 


vildemose

 mamooreh jon: What makes

by vildemose on

 mamooreh jon: What makes you a non-Iranian to work for Islamic republic of Iran?? Do you think Islamic republic will liberate your people in Palestine?

 

All Oppression Creates a State of War--Simone De Beauvoir


mousa67

mamoor joon : what "mr soroush & couple of other guys"

by mousa67 on

did with you last night, is none of our busines. i just had my breakfast for gods sake. but man, a high price to pay for writing some nonsense in farsi on iranian.com! i hope , at least, you enjoyed it as much as they did! LOL

p.s. we can always rely on you to bring down a discussion about shia islam to the appropriate level honey :)

 


jasonrobardas

"Leave the sacred taboos alone"

by jasonrobardas on

"No criticism of the sacred taboos" ....This is basically what the fool is saying ..... 


Faramarz

First Ma'moor and Now Iraj Khan!

by Faramarz on

This must be a new trend on Iranian.com that people who have limited Farsi knowledge, all of a sudden start writing in Farsi!

OK, did you guys hire somebody to do this for you? What is the hourly rate? Is there extra charge for humor?

Just saying!


Anahid Hojjati

Also naive are Iranians who think that Soroush

by Anahid Hojjati on

has learned from the past and has become better.I don't think he has changed. The difference is that he is not part of the regime any more but he still has reactionary ideas and this letter is one indication of it.


iraj khan

So True,

by iraj khan on

من نمی‌دانم اگر فردا و پس فردا رعدی بخروشد و برقی بدرخشد و راه بازگشت آوارگان به وطن هموار شود، این ناسزا گویان چگونه میتوانند بی‌ خفّت و بی‌ خجلت، چشم در چشم مردان و زنان و دختران و پسران بی‌ شماری بدوزند که عقدشان را در محضر قرآن بسته اند و به آیین محمدی بر یکدگر حلال شده اند و باذن خدا ازیکدیگرکام گرفته اند، فرزندانشان را محمد و فاطمه نام نهاده اند و الگوی مروّت و شجاعت را در علی‌ دیده اند؟ نام محمد را بی‌ صلوات بر زبان نمی‌‌آورند و قرآن را بی‌ بوسیدن به دست نمیگیرند و آب خنک را بی‌ یاد تشنگی حسین نمی‌‌نوشند و غبار تربتش را بر دیدگان میسایند چگونه می‌توان در خرمن ایمان و آرامش قومی آتش عداوت زد و در میان‌شان به آرامی زیست؟


vildemose

 Anahid jon: Thank you

by vildemose on

 Anahid jon: Thank you for your support. I did not know much about this creature. I did some research and I am appalled to see how ignorant and naive American academia has become...

 

 

All Oppression Creates a State of War--Simone De Beauvoir


Anahid Hojjati

Dear Vildemose, University of Maryland officials are ignorant

by Anahid Hojjati on

to give a visiting professor position to such a person with such a dark record regarding Iranian universities. I agree with you where you wrote:"

THis is an absolute farce and travesty. This guy needs to be exposed"

Now it is up to friends in DC area to expose this weasel.


vildemose

@MK

by vildemose on

MK jan: Thank you for the link. Is there an English translation to this abomination?

 

 

All Oppression Creates a State of War--Simone De Beauvoir


مآمور

موسى   انك تغار

مآمور


موسى   انك تغار مني لانني اتكلم ثلاث لغات بينما انت لا تتقن حتى اللغة العبرية

I wear an Omega watch


vildemose

from wiki

by vildemose on

 

 Abdolkarim Soroush (عبدالكريم سروش), born Hosein Haj Faraj Dabbagh (born 1945; Persian: حسين حاج فرج دباغ‎), is an Iranian thinker, reformer, Rumi scholar and a former professor at the University of Tehran and Imam Khomeini International University.[1] He is arguably the most influential figure in religious intellectual movement in Iran. Mr Soroush is currently a visiting scholar (not to be mistaken with tenured or permanent position) at the University of Maryland in College Park, MD. He was also affiliated with other prestigious institutions, including Harvard, Princeton, Yale, Columbia, the Leiden based International Institute for the Study of Islam in the Modern World (ISIM) and the Wissenschaftskolleg in Berlin. Soroush idea's, founded on Relativism prompted both supporters and critics to compare his role in reforming Islam to that of Martin Luther in reforming Christianity.[2][3]"

 

THis is an absolute farce and travesty. This guy needs to be exposed.

 

ll Oppression Creates a State of War--Simone De Beauvoir


مآمور

oh, man, u r smart

by مآمور on

yeah, it is the time to confess, he, Dr Soroush, writes farsi for me. he might be willing to do to u too!!

Last night, Mr soroush and couple of others made me realy proud of myself, for a change!!

I wear an Omega watch


mousa67

looks like shia islam has a bright future in iran!

by mousa67 on

judging by responses here alone. LOL

p.s. mamoor joon: let me know who writes for you in farsi. i want him to write for me too. i hear his farsi style is rather cute, a bit like my arabic style :)


Azarbanoo

جناب دکتر سروش؛ نگران کافران مسلمان‌خوار نباشيد!

Azarbanoo



areyo barzan

Newton’s third law

by areyo barzan on

Dear Mr Soroosh

 

The problem is that your Din Foroosh friends do not even have the tolerance to here logical dispute.

Do you (even want to) remember what happened to one Ahmad Kasravi? Or how was Shojaoddin Shafaa treated? This was just two examples from many others who were prosecuted even murdered by Din Forooshan-e Islami just for their opinion and all because they had the courage to ask a question.

Or may be we can come a bit closer to the current time and mention one Salmaan Rashdi. We all remember the death sentences issued by Religious leaders and the headhunt campaigns staged by their murderer foot solders and how it effected the mans life. Again for asking a question and raising a logical dispute

But did we see any book to counter his views even from one Dr Soroosh.

That fact is that the weapon of ridicule and insults of all kinds have been used from times ago by the religious elite and their followers against those who had any question even the most legitimate on the subject.

In case you forgot the body of our greatest poet Firdausi was not even allowed to be berried in the Toos cemetery as he was branded as a mortad (just because he was more of a nationalist than a religuis person) and in the end they had to berry him in his own house.

However in the light of 21st century and the communication revolution let allow as a result of one IRI which finally took the mask of Taghaddos from the face of Religion and religious people, the new generation have finally found their voice and by breaking all the shackles of superstitions from their hand and feet but more importantly their minds and hence they are coming in their millions to fight back. And by the way the same goes for the young generation in Iran as the IRI and their Gasht-e Monkeraat have made sure that every body here also hates this religion to the core.

You see the problem with Din Forroshan of all kind is that for them some entities are beyond criticism or even question as they are holly and should be accepted totally and unreservedly and the mindset of 21st century will not buy that anymore.

Considering the fact that all those years ago you and your like answered their legitimate question with foul language, death sentence, torture, rape and cutting of their hands and feet, it is only natural that now they will not only loos all respect for your religion and but also reflect that fault language and ridicule back to yourself and your beliefs after all they have been educated in your own school.

As Newton’s third law states

 Every action revokes a reaction equal in force and in the opposite direction


Masoud Kazemzadeh

ج ج جان، ولک

Masoud Kazemzadeh


ج ج جان،

ولک خیلی‌ سریع عمل کردی. 

ممنون،

مسعود


Jahanshah Javid

متن کامل

Jahanshah Javid


اشتباه از من بود. متن فعلی کامل است. ممنون از توجه شما.