سال نوی مردمان خوشبخت!

به امید آن که در سال 2012 آفتاب روشن آزادی، مهربان و گرم، و امن بر مردمان رنج دیده بتابد


Share/Save/Bookmark

سال نوی مردمان خوشبخت!
by shokooh.pasargad
01-Jan-2012
 

در آغاز هر سال نو، و هر جشن همگانی، جانم از شادمانی لبریز می شود. حس می کنم که «ژن تاریخی» ام هنوز زنده است و همچنان از اندوه و اهریمن می گریزد و به عشق اهورای شادمانی و مهر می تپد.

گذشته از این حس عاطفی، فکر می کنم برگزاری این شادمانی های طبیعی در هر شرایطی ضروری است، زیرا به باور برگرفته از منطق امروزین بشری نیز می دانیم که تنها شادمانی و مهربانی شایسته انسان است. و از ابتدای تمدن بشری تا به امروز تمامی مصلحان و نیکان و اندیشمندان برای غلبه بر رنج ها و دردهای انسان و همگانی کردن همین شادمانی و مهر تلاش کرده اند.

اما در همه ی سال هایی که به ناگزیر دور از سرزمین زادگاهم گذشته است، درست در بزنگاه های سرخوشی و شادمانی های همگانی، و در مقایسه ی با وضعیت مردمان سرزمین های خوشبخت، یاد مردمان سرزمینم ـ و البته سرزمین های دیگر دیکتاتور زده ـ می افتم که یا از جشن ها و شادمانی های طبیعی شان محرومند، و یا ناگزیرند که آن ها را «پنهانی» برگزار کنند، و یا به خصوص به گناه آزادی خواهی در زندان ها به سر می برند؛ يادی که به راستی می تواند هر جشنی را برایم تلخ کند.

تردیدی نیست که همه ی کشورهای دنیا، با فاصله های زیاد و یا کم گرفتار رنج هایی چون فقر، بی عدالتی و تبعیض هستند. اما وضعيت جامعه ای که می شود در آن رنج ها را به راحتی بیان کرد، به آن ها معترض بود و خواستار تغییرشان شد، و به خاطر این بیان و اعتراض و خواست تاوانی چون زندان و شکنجه و مرگ وجود ندارد، طبعاً زمین تا آسمان تفاوت دارد با وضعيت جامعه ای که مردمانش حتی از بیان و نوشتن درباره ی ساده ترین حقوق نقض شده شان محروم اند. و این تفاوت میان سرزمین های آزاد (با هر آن چه که درباره ی عیب هاشان بشماریم) و سرزمین های دیکتاتور زده واقعاً وجود دارد.

سرزمین دیکتاتور زده، از هر نوعش که باشد، زندانی بزرگ است؛ و در هيچ زندانی نمی توان به معنای واقعی شادمان بود ـ چه زندانی هراسناک و به اندازه ی یک سلول انفرادی باشد، و چه زندانی به بزرگی یک کشور.

برای آن که زندان را می شناسد، به خوبی روشن است که در هر سرزمینی که آزادی نیست، حتی اگر در آن از شکنجه هم خبری نباشد، و حتی اگر آن را به شکل گلستانی زیبا ساخته باشند و در آن غذای صبح و ظهر و شام هم به موقع برسد، باز حس تهی بودن و بیهوده ماندن به مرور آن را تبدیل به برزخی جانفرسا می کند. بی آزادی زیستن، به خصوص برای هر انسان هوشمندی، مثل روزگار پرنده ای است که بال هایش را شکسته باشند. انسان بی آزادی به طور قطع از نظر روانی به همان پرنده ی شکسته بال می ماند.

و چنین است که همانگونه که وقت بهار و شادابی طبیعت، پرندگان بیشتر هوای پرواز دارند، انسان نیز به وقت شادمانی های همگانی بیشتر به فکر آزادی است: آزادی شادمانی کردن، آزادی رقصیدن، آواز خواندن، آزادی این که بی ترس از مذهب و ملیت و نژاد و رنگ و مرام و پوشش و عقیده ات، در خیابان ها جاری شوی، و در جهانی که «کسی را با کسی کاری نباشد» در «بهشت بی آزار» شادمانی های ساده و طبیعی انسانی، سرود خوان و رقصان به استقبال سال نو بروی.

به باور من فقط در چنین سرزمین های آزادی است که مردمان می توانند این خوشبختی را داشته باشند که با جنبش هایی چون وال استریت، از خیابان های نیویورک، لندن، پاریس، برلین و ... و ... تا پایان تبعیض ها و نابرابری های اقتصادی و فرهنگی بروند. وگرنه در هیچ زندانی آدمی را توان برخاستن ها و خواستن ها و به دست آوردن ها نیست.

به امید آن که در سال 2012، دیوارهای موریانه خورده و پوسیده ی دیکتاتوری در پیرامون سرزمین زیبای ما، و همه ی سرزمین های گرفتار دیگر، فرو ریزند و آفتاب روشن آزادی، مهربان و گرم، و امن بر مردمان رنج دیده بتابد.

اول ژانویه 2012
شکوه ميرزادگی


Share/Save/Bookmark

Recently by shokooh.pasargadCommentsDate
روز کورش بزرگ
13
Oct 15, 2012
دیوار جهنم زنان بلندتر می شود
7
Aug 10, 2012
حق حذف؟
11
May 05, 2012
more from shokooh.pasargad
 
Red Wine

...

by Red Wine on

شما را به حُرمتِ هر چه ایرانیِ آبرومند است قسم میدهیم که اگر فردی خوشبخت را در کوچه و ایضاً خیابان و گُذرْ دیدید،دست به دستارَش شوید،خواهش و تمّنایَش کنید،از ما آدرِسَش دهید تا به سراغمان آید و بلکه همنشینَش شویم اندکی‌ دل‌ِ خوش ،ساعتی‌ سَرْ خوش ... ما که از این پائیزِ سی‌ و چند ساله خسته شده و راه گم کرده ایم.

با سپاس .


Onlyiran

JJ - forget about Chile. How about Egypt?!!

by Onlyiran on

Here's a clip of New Year's eve celebrations in Tahrir Square:

//www.youtube.com/watch?v=SG13HxYm_H0

We are way behind everyone in the world. 


Jahanshah Javid

Why not us?

by Jahanshah Javid on

I watched the New Year fireworks in a port in Chile. It was a wonderful scene. But the explosions of war, or the growing possibility of it. What happens in Iran will always affect us no matter where we are.

One thing you learn from traveling is that people are the same everywhere. If they can be happy in Chile, Mexico, Europe... they can be happy in Iran too. "Happy" for the simplest things in life. Being able to breath freely without religious repression. What's going on in Iran is so beyond ordinary, so grotesque. No sane person thinks the situation there is normal or natural or acceptable...? Never.


M. Saadat Noury

Well said

by M. Saadat Noury on

Bravo Shokooh