تن دادن


Share/Save/Bookmark

تن دادن
by Garous Abdolmalekian
03-Apr-2012
 

و درد
که این بار پیش از زخم آمده بود
آنقدر در خانه ماند
که خواهرم شد

با چرک پرده ها
با چروک پیشانی دیوار کنار آمدیم
و تن دادیم
به تیک تاک عقربه هایی
که تکه تکه مان کردند
پس زندگی همین قدر بود؟
انگشت اشاره ای به دوردست؟
برفی که سال ها
بیاید و ننشیند؟

و عمر
که هر شب از دری مخفی می آید
با چاقویی کند
...
ماه
شاهد این تاریکی ست
و ماه
دهان زنی زیباست
که در چهارده شب
حرفش را کامل می کند
و ماهی سیاه کوچولو
که روزی از مویرگ های انگشتانم راه افتاده بود
حالا در شقیقه هایم می چرخد

در من صدای تبر می آید.
آه ، انارهای سیاه نخوردنی بر شاخه های کاج
وقتی که چارفصل به دورم می رقصیدند
رفتارتان چقدر شبیهم بود

در من فریادهای درختی ست
خسته از میوه های تکراری

من ماهی خسته از آبم
تن می دهم به تو
تور عروسی غمگین
تن می دهم
به علامت سوال بزرگی
که در دهانم گیر کرده است.

پس روزهایمان همین قدر بود؟

و زندگی آنقدر کوچک شد
تا در چاله ای که بارها از آن پریده بودیم
افتادیم.

گروس عبدالملکیان

From Sherophone Podcast #18


Share/Save/Bookmark

 
default

I know what I am talking about:)

by Mahvash Shahegh on

I thanked you because hadn't you selected this poem and posted it on your site, I and people like me would have never discovered him on our own. Again thank you for your site and your selection of articles, poems ,and news.

If he, personally, sent it to you for posting, again it is your knowing good poetry that guided you to post it.

I know what I am talking about, Jahanshah:))) Don't be so humble!


Jahanshah Javid

sherophone.com

by Jahanshah Javid on

Mahvash, thank www.sherophone.com

:)


default

I am astonished!

by Mahvash Shahegh on

WOW!!!!  Another great poet has been born. Thanks, Jahanshah for introducing him and his beautiful poems in iranian.com

 


persian westender

Amazing

by persian westender on

So much imagery, and so much creativity!  

 


Jahanshah Javid

besiar besiar

by Jahanshah Javid on

ziba va por ma'ni. bravo.