گلایه یک ایرانی از بازماندگان خاندان پهلوی

برای گریز از بتسازی و مرده پرستی


Share/Save/Bookmark

گلایه یک ایرانی از بازماندگان خاندان پهلوی
by deev
23-Jan-2011
 

در ماهی که گذشت شاهد نوشتارهای بسیاری در سوگ شاهپور علیرضا پهلوی در ایرانیان.کام بودیم ولی گفتنش دردآور است که سانحه هواپیمای ایران ایر که ۷۷ کشته بر جای گذاشت و قلبها را باید حداقل به اندازه مرگ علیرضا میلرزاند توجه چندانی بر نیانگیخت و نوشتارهای کمتری در همدردی با آن حادثه دلخراش در این سایت به جای مانده که البته این روند فقط مخصوص ایرانیان.کام بوده که بیشتر مطالب آن را دوستان برونمرزی مینویسند و در سایت بالاترین.کام که بیشتر کاربرانش در داخل کشور به سر میبرند توجه یکسانتری به این دو پیشامد ناگوار شده است - این نابرابری در ابراز احساسات که خون یک نفر را صرفا به خاطر نام خانوادگیش از ۷۷ نفر رنگینتر جلوه داده مرا به نوشتن این گلایه وا داشت.

نخست قبل از آغاز سخنم باید بگویم که من به عنوان یک ایرانی از محمد رضا شاه و رضا شاه برای تلاششان در سازندگی و آبادانی کشورم سپاسگزارم زیرا برای من ارزش این دو مرد نهفته در کارنامه آنهاست که زیر بنای ایران نوین را پایه نهادند ولی علیرقم تمامی خدماتی که شاه و رضا شاه به کشورم کردند از بازماندگان خاندان پهلوی به سختی گله مندم چون گویی به جز نام خانوادگی هیچ نشان نیکی از نیاکانشان به ارث نبردند.

هر گاه پیشوند شاهزاده همراه نام کسی می آید مردم انتظار رفتاری همگام با این واژه را دارند زیرا شاهزاده یعنی کسی که باید الگو رفتاری نمونه در گرامیداشت فرهنگ کشورش باشد و با این نکته گلایه ام را با رضا آغاز میکنم که بر خلاف وظیفه اش در پاسداری از فرهنگ ایرانی نکوشیده و نامهای تازی «نور - ایمان - فرح» را برای هر سه فرزندانش برگزيده‌ است.

آیا این گزینش در شأن شاهزاده ای است که از کودکی برای پادشاهی ایران آموزش دیده و پرورش شده؟ آیا هیچ سلطان یا شیخ عربی را میشناسید که برای یکایک فرزندانشان نامهای فرانسوی برگزیند؟ حداقل شاه فقید نامهای ایرانی شهناز و لیلا را بر دخترانش نهاد اما گویی رضا از بیخ عرب است! آیا شاهزاده ما از ستیز تازیان با تمدن پارسی بیخبرند که حتی نام یکی از فرزندانش را از نامهای ایرانی بر نگزیند؟ آیا این ژرف نادانی کسی را که امید به رهبری ایرانیان را دارد نمیرساند؟

از رضا بگذریم انتقاد را به سوی آن دو شاهزاده ای میگشایم که در نهایت نا امیدی خودکشی کردند و همچنین از شهبانو برای پرورش فرزندانی که شکیبایی نبرد با مشکلات زندگی را نداشتند گرچه بازگویی این نکته بسیار تلخ است اما در گفتن حقیقت شرم روا نیست - خودکشی یک فرزند را میتوان به فال نگونبختی یک خانواده گرفت اما خودکشی دو فرزند جای تردیدی در کمبود روانی و پرورشی یک خانواده باقی نمی گذارد که بار آن پس از مرگ شاه بر دوش شهبانو بوده است.

از پیری اندرزی شنیدم که گفت اگر خود را با کار سرگرم کنی زمانی برای افسردگی نخواهی یافت و این نکته را در زندگی لیلا و علیرضا میتوان دید که گرچه از رفاه بسیار فراتری از دیگر هممیهنانشان برخوردار بودند هنوز افسردگی بر آنان چیره گشت و افسوس چون این دو شاهزاده میتوانستند الگویی در نیکورزی باشند ولی نه تنها گامی در راه نیک برنداشتند بلکه سرانجام با خودکشی الگوی یاس و شکست و سرخوردگی گشتند.

جای گفتن دارد که گاهی خودکشی نیز میتواند گامی هدفمند باشد و نمونه بارز آن را میتوان در خودسوزی اخیر «محمد بوعزیزی» بانی جرقه انقلاب تونس یافت و یا در نوجوانانی که در جنگ ایران و عراق بر روی مینزارها گام نهادند و یا خلبانان کاماکازی ژاپن در جنگ دوم جهانی ولی افسوس که حتی در آخرین تصمیمشان کسی خیری از خودکشی شاهزادگان ما ندید و آنان جان گرانقدرشان را بیهوده به دور انداختند.

سالها پیش ایرانیان حومه سانفرانسیسکو داوطلبانه سرمایه ای اندوختند و ساختمانی را در نزدیکی دانشگاه برکلی خریداری کردند و از آن مرکز آبرومندانه ای به نام «پرژن سنتر» برای گسترش فرهنگ ایرانی ساختند که هر سال جشن چهار شنبه سوری بزرگی در روبروی این مرکز بر پا میشود که مورد استقبال ایرانیان و آمریکاییها و دانشجویان خارجی است. باید پرسید چرا در سی سال گذشته خاندان پهلوی عرضه تاسیس چنین مرکزی را نداشته؟ چرا ما هیچ جای دنیا «پهلوی سنتر» نداریم که در آن کتابی در مورد شاه فقید بخوانیم؟ چرا هیچ بورس تحصیلی به نام پادشاه ما که مروج آموزش دانشگاهی در ایران بود نداریم؟ چرا هیچ سازمانی خیریه ای / کتابخانه ای / بیمارستانی به نام خاندان پهلوی وجود ندارد؟ آیا اداره چنین مراکزی نمیتوانست لیلا و علیرضا را با کار مثبتی مشغول کند که به جای پوچی زندگانیشان به کمک کردن به دیگران بیاندیشند و امیدوار باشند؟

چند سال پیش داریوش اقبالی خواننده برجسته کشورمان برای کمک به ترک اعتیاد ایرانیان سازمانی را با هزینه شخصی و همیاری همفکرانش بنیاد نهاد که گفته می‌شود تاکنون به ترک اعتیاد نزدیک به ۴۰ هزار نفر  کمک کرده‌ است ولی علیرقم آنکه لیلا در گریبان اعتیاد چشم دوخت آیا خانواده پهلوی هیچ کمکی به این سازمان کرده اند؟ هزینه ورود هر سخنرانی رضا پهلوی آنچنان گزاف است که گویی وی هیچ علاقه ای به گفتگو با ایرانیان بی بضاعت را ندارد ولی دریغ از یک همیاری در یک «فاند ریزینگ» برای یک کار نیک یا شرکت در یک همایش مردمی - انتظاری که از یک شاهزاده بیجا نیست.

ولی همین شاهزاده در سو استفاده سیاسی از مرگ برادرش دریغ نمیکند و با فرصت طلبی هر چه بیشتر خودکشی وی را پشتیبانی و همدردی با مشکلات کنونی مردم ایران قلم میزند و به قولی نفت ریخته را نذر مسجد میکند اما خودکشی لیلا و علیرضا تنها نتیجه افسردگی و بی بنیگی مفرط آن دو بوده است. اگر درد لیلا و علیرضا از دست دادن پدر و رانده شدن از کشورشان بود دختران صدام هم در غربت زندگی میکنند و پدر و شوهر و برادرانشان را از دست داده اند ولی هنوز انقدر امید به زندگی دارند که دست به خودکشی نزنند.

برخی از دوستانم مرا نکوهش کرده که از مردگان به جز نیکی سخن نگویم و خرده گیری نکنم ولی این نگرش درست نیست زیرا در آن صورت دیگر کسی نباید از کارهای خمینی ایرادی بگیرد زیرا او نیز مرده است. اگر از کاستی این شاهزادهگان سخن گفتم از کینه و سنگدلی نبوده بلکه از فقر کارنامه باقیمانده آنهاست چه بسا اگر بازده شایسته ای از خود به جای میگذاشتند آنها را میستاییدم و به تلاششان افتخار میکردم اما افسوس اینگونه نبوده.

از شهبانو گلایه بسیار است زیرا اگر نام وی را به جستجوگر تصاویر گوگل بسپاریم او را در میان مهمانان طراحان برجسته مد دنیا ازجمله جشن «والنتینو» در رم و مراسم ختم «ایو سنت لورن» و تقدیر «ژان لویی شرر» و «سونیا رایکیل» در پاریس و نمایش نقاشیهای «کلادیو براوو» در نیویورک و«اندی وارهول» و «رومرو بریتو» در پاریس و مرکز هنر «فرانسوا پینو» در ونیز و غیره میابیم ولی دریغ از پشتیبانی از شرکت کتاب ایرانیان در لوس آنجلس یا سایت ایرانیان.کام و بالاترین.کام و نمایشنامه هوشنگ توضیع و شهره آغداشلو و کنسرت کیوسک و آبجیز و آیا نمیتوان گمان کرد که اگر شهبانو زمان بیشتری را در رسیدگی به فرزندانشان میگذراندند شاید میتوانستند از خودکشی  آن دو جوان جلوگیری کنند؟

در پاسخ به گلایه من برخی از دوستان تحصیلات عالی شاهپور علیرضا را به میان می آورند ولی آیا میتوان به دانشگاه رفتن شاهزادگانی که انباشتن دانش و فرهنگ از وظایف آنهاست فخر ورزید؟ اگر شاهزاده ای به دانشگاه نرود که باید بر روزگارش گریست و از آن گذشته کجا میتوان کارنامه فرهنگی شاهزاده را یافت و ارزیابی کرد؟ هیچ نوشتار پژوهشی به نام علیرضا پهلوی در جستجوگر «گوگل اسکالر» که منبع معتبر اینگونه نوشتارهاست یافته نمیشود زیرا او هرگز پایان نامه دکترایش را به اتمام نرساند که نوشتاری قابل رجوع از خود به جای بگذارد و حتی درستی منبع نوشتار «مینوی خرد» را که اخیرا در سایتهای ایرانی به اسم او چاپ شده را نمیتوانیم بیازماییم زیرا مرجعی از آن را در هیچ سایت دانشگاهی نمیتوانیم بیابیم آن هم در روزگاری که بیشتر کارهای پژوهشی دانشگاه های معتبر آمریکا در جستجوگر گوگل اسکالر به ثبت میرسند - وانگهی فقط یک نوشته از یک دانشجوی رده دکترا کار ناچیزی است و ارزش ستودن آنچنانی ندارد بنابرین اگر نوشتارهای قابلی وجود ندارند که بتوانیم از آنها چیزی بیاموزیم و بستاییم باید با افسوس گفت که سالها تحصیلات عالی این شاهزاده عواید مثبتی برای جامعه نداشته.

برخی دیگر بر این باورند که خانواده پهلوی کارهای نیک بسیاری انجام داده اند اما نخواسته اند آشکارشان کنند و این نگرش آرزومندانه است زیرا زمانی که نیکورزی میتوانسته برای حفظ آبرومندی این خانواده کمک مفید و موثری باشد چرا کارهای نیک خود را پنهانی انجام دهند؟ خانواده ای که به خاطر خشم افکار عمومی از زادگاهشان گریزان شدند با مهر ورزی و کمک به دیگران میتوانستند موج کجفکری افراد را به راستی برگردانند لذا به پنهانگری نیاز نبود  پس با منطق میتوان نتیجه گرفت که این گمان گزاف است زیرا من هم میتوانم ادعا کنم از خاندان پهلوی پشتیبانی کرده ام ولی نخواسته ام که آشکار شود.

آنچه که گفته شد تنها برای گریز از بتسازی و مرده پرستی ما ایرانیان است تا به جای آنکه از افراد کورکورانه بت بسازیم و مرده ها را تنها به دلیل مرگشان ستایش کنیم بتوانیم کارنامه افراد را بسنجیم و اگر پر بار بودند آن را تقدیر و اگر سبک بودند آن را نقد کنیم. اگر با چنین بینشی به پیشینه افراد بنگریم خواهیم دید  زندگی و مرگ لیلا و علیرضا ارزشی بیش از یک خط در پاورقیهای  تاریخ ایران نخواهند داشت - حقیقتی تلخ ولی اجتناب ناپذیر

Original article: //deev.blogspot.com/2011/01/blog-post_19.html

Google Scholar Search Result: //scholar.google.com/scholar?hl=en&q=%22alire...


Share/Save/Bookmark

Recently by deevCommentsDate
Billionaire
-
Oct 24, 2012
DeLaRaM (Feat Deev, EviN, Amin)
2
Sep 20, 2012
Man Yeh Jadu Garam
1
Sep 10, 2012
more from deev
 
default

Pase pardeh

by Doctor mohandes on

You must have been through the rought ordeal so many times it has been ingrained in ur mind...

It is ok bro. We still Loff you so fery much:))


SamSamIIII

Majid jaan, pas man chi,

by SamSamIIII on

 

 had 110000 hits on my blog here

 //iranian.com/main/blog/samsamiiii/pluto-me-my-journey-islam-aryenum

can i brag.. heehaa ^&*.. but you know we bacheh mahals are oftadeh o modest ::)). Cheers!!!

 

Path of Kiaan Resurrection of True Iran Hoisting Drafshe Kaviaan //iranianidentity.blogspot.com //www.youtube.com/user/samsamsia


pas-e-pardeh

oh please!

by pas-e-pardeh on

just because you take your pants off in town square and attract a crowd, doesn't mean you have a point or that you are popular.  The crowd was here to laugh at you.  Don't you get it fool? 


Majid

دیو و بت شکن، اینهم دو سنت من

Majid


 

 

و من فقط در بارهء این مطلب در «ایرانیان دات کام» صحبت میکنم.

دیو، این مطلب بیشتر از ٩٠٠٠ بار کلیک خورده و این بمعنای ٩٠٠٠ بار خونده شدن نیست.

بت شکن، در صد کامنت ها نسبت به کلیک ها چندان صحیح نیست.

حالا عرض میکنم چرا......

فکر کنید از ٢٠ نفر اوّل که مطلب رو خوندن ٤ نفر کامنت گذاشتن، بعد ٢٠ نفر بعدی ٣ تا کامنت میگذارن، اونهائیکه قبلاً کامنت گذاشتن میان ببینن  کامنت های جدید چی هست، بعد ٥٠ خوانندهء جدید و ٥ تا کامنت جدید و بهمین منوال الی آخر!

حالا «ممکنه» ١٠٠٠ یا ٢٠٠٠ نفر این مطلب رو خوندن و صدوسی چهل کامنت هم گذاشتن (کامنتهائی هم دیلیت شده).

کسانی هم هستند مثل من که خوندن ولی کامنت نگذاشتن، نه بدلیل بی یا با ارزش بودن مطلب بلکه کنجکاوی برای خوندن نظریات هر دو طرف.


deev

video =/= article

by deev on

Comparing a video to a written article doesn't add to the intelligence of your reasoning, specially if one was posted on the day of Alireza's suicide vs. one published 3 weeks later when the news has lost its novelty...

Mr. Kadivar's video has twice as many viewers yet shared less on facebook, that's the difference between the substance of the two posts, not to mention this article has been public for only 10 days while Mr. Kadivar's video has been around for 30 days, maybe in 20 more days my numbers reach his current 20K or maybe not, regardless your comparison is weak.


بت شکن

Holes in your argument

by بت شکن on

Don't take it personally brother but when my sensors detect egotistic vibes I am automatically called into action. You can't tell for certain how many hits were due to registered and how many were by the non registered BUT one thing for sure is: 99% didn't feel strong enough to comment, while if they did they could register in less than 2 minutes. But if you are happy to have 9000 hits, well, be my guest ... but wait a minute here is just a piece of news about Alireza and look how many hits it got: over 20,000!

//iranian.com/main/2011/jan/alireza-pahlavi

Sorry bro  my job is to deflate the inflated.

 

Mission accomplished. Signing off!


deev

Thanks for the spin

by deev on

Thanks for the mathematical spin however you fail to notice how the articles are open for public to read while only registered users can leave a comment and many readers are not members, please compare this "pathetic record" with another article (not pictorial, not videos, actual written article) about Alireza's death before you write another version of "minooyeh kherad" here ;)


بت شکن

This is a pretty pathetic record

by بت شکن on

Up until this moment 9570 hits are recorded on this page out which only 132  plus this one which make it 133 readers found it worthy of leaving a comment of which 25 were left by the author hmself - according to his own estimate - which leaves 108 comments left by others. So, lets see:

 (108/9570)*100 = 1.1%  

This means out of every 100 visitors to this page, until this moment, only 1 visitor found it worthy of comment and 99 visitors didn't bother to pass an opinion and so  ignored it. I find this statistics pretty dismal than anything to boast about.


deev

آمار سرانگشتی و ختم سخن

deev


پس از گذشت دقیقا یک هفته از این نوشتار که نخستین مقاله طولانی من به فارسی بود تا امروز نزدیک به ۹۰۰۰ بازدید کننده در این سایت و ۳۰۰۰ دیگر در وبلاگ خودم داشت که از این تعداد اگر فقط ۱/۴ آنها هم به طور کامل آن را خوانده باشند هنوز برایم رقم شایانی است.

از میان نظرهای داده شده ۲۵ تا را خودم و بقیه را ۳۵ نفر دیگر نوشتند که از میان آنها سر انگشتی ۱۰ نفر موافق و ۱۰ نفر مخالف و ۱۵ نفر را بیطرف میتوان حساب کرد و البته مخالفان حرفهای بیشتری برای گفتن داشتند ولی چیزی که بیانگر موفقیت این نوشتار است شمار ۹۰ نفر کسانی است که آن را در فیسبوک با دوستانشان در میان گذاشتند که میتوان پنداشت احتمالا از محتوی راضی بودند که خواسته اند دیگران نیز بخوانند و برایم جالب بود که این ارقام از نوشتار افراد فرهیخته تری مانند بانو مهرانگیز کار هم پیشی گرفتند

نوشتار بانو مهرانگیز کار //iranian.com/main/2011/jan-11

گمانم بر این است که دلیل استقبال مردم از این نوشتار بی پروایی و درستی محتوی بوده - بی پروایی در انتقاد از بتسازی و بتپرستی و درستی این انتقاد با ارائه دلیل و مدرک - ولی چیزی که در این نوشتار یافت نمیشد حس ترحم بود زیرا آنرا با شکر نیامیختم تا شاید عریانی حقایق منظورم را آشکارتر بیان کند و این کاستی بر من رواست.

از میان نظرات دوستان قانع کننده ترینشان کسی در وبلاگ خودم گفت

If they could do any better, they would have done it for themselves

که با سادگی و درستی دشواریهای این خانواده را نمایانگر کرد که اگر میتوانستند میکردند و اگر نکردند تنها دلیلش ناتواناییشان بوده هر چند این ناتوانایی اندوه آور است.

از میان تمامی نظرات دوستان پوشالیترینشان تکذیب اعتیاد لیلا پهلوی توسط سهراب فردوس بود که روزنامه تلگراف لندن را بی اعتبار شناخت پس برای آشکارسازی بیشتر دو مقاله دیگر نیز به ایشان تقدیم میکنم - یکی از روزنامه گاردین و دیگری از ایندیپندنت

//www.guardian.co.uk/theobserver/2001/oct/14/...

//www.independent.co.uk/news/uk/this-britain/...

ولی پرسش در اینجاست که دوستان مشکل پسند که روزنامه تلگراف را قبول ندارند چگونه بدون تایید هیچ منبع معتبری نوشتار مینوی خرد را از جمله کارهای گرانقدر علیرضا می نامند زیرا در جستجوی آن من با سخنپراکنیهای بی پایه «لونا شاد» در سایت خودنویس روبرو شدم و چند مقاله غیر قابل تایید دیگر در سایتهای گمنام که البته همگی آنها مقداری از مینوی خرد نوشته دکتر احمد تفضلی را که در سال ۱۳۵۴ از پارسی میانه به زبان امروزی برگردانیده شده را نقل میکنند و آن را به علیرضا نسبت میدهند و اینکه خدا بیامرز دکتر تفضلی هم در قید حیات نیست به آسانی این یک کلاغ چهل کلاغ میافزاید - آری افسوس من هم مشکل پسندم!

ویکیپیدیا مینوی خرد

//fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D9%86%D9...

دکتر احمد تفضلی

//fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8...

سخنان گرانمایه و پر حکمت لونا شاد

//www.khodnevis.org/persian/%D8%B1%D8%B3%D8%A...

در پایان سخن از تمامی کسانی که این نوشتار را خواندند سپاسگزارم زیرا چه با دید باز چه با بینش بسته حقیقت یکی خواهد بود - آنکه میبیند آگاه میشود آنکه نمیبیند در حسرت بینش میسوزد.
بدرود


Amir Sahameddin Ghiassi

مشګل ما مشګل تعصب های شدید نداشتنن دانش عمومی در سطحی ګسترده

Amir Sahameddin Ghiassi


مشګل ما مشګل تعصب های شدید  نداشتنن دانش عمومی در سطحی ګسترده   ریشه دار بودن خرافات و اوهام  حسادت  تمامیت طلبی و نداشتن کار و بینه علمی است مثل کمبود وسایل آموزش  کمبود دانشګاه ها  مدرسه های فنی و حرفه ای بعد هم دزدی فساد و رشوه خواری و کنار ګذاشتن منافع ملی برای منافع شخصی است  نوک تیز پیکان بایست متوجه این مشګلات باشد  وګرنه می بینید که کشورهای عرب شده  یا عرب خودشان هم با امپریالیست و کمونیست و سایر غارتګران مشګل دارند  متاسفانه  ابر قدرتها دست بالا رادارند  آنان با علم جدید مجهزند  آنان بهترین دانشمندان را در اختیار دارند  آنان پول دارند و مردم طمعکار را میخرند.

 و از دیګران هم آدمکهایی میسازند که دانسته یا ندانسته در خدمت آنانند  آنان وسایل ارتباط جمعی را در اختیار دارند هرکه را بخواهند به عرش میرسانند و هرکه را نخواهند به قعر می کشانند.  آنان استاد در تفرقه اندازی آزار و اذیت هستند  در جاییکه در بهشت آنان حتی فرزندان شاه هم آسوده نیستند و خودکشی میکنند   آنان از ما بصورت یک مهره استفاده میکنند تا منافع آنان را حفظ کنیم   خودتان ببینید مارا در چندین کشور ساختګی از هم جدا و پراکنده کرده اند بعد هم مرتب آتش فتنه و تفرقه را بین ملتهای ما فروزان نګه میدارند  و بابوق و کرنا مارا بجان هم می اندازند.  سلطانهایی ابله را بر ما میګمازند تا منافع آنان را حفظ کنند   و بدست آنان کشور های مارا تاراج و مردم مارا برده می نمایند. کی  امیر کبیر را با آن وضع فجیع کشت؟  هرکه بخواهد به این ملتها خدمت کند  پایمالش میکنند و خود ملتها را برضد خادمان خود میشورانند  از یک ابله یک فیلسوف و یک دانشمند میسازند و بخورد همه ما میدهند زیرا وسایل تبلیغاتی در اختیار دارند  ثروت دارند  تجربه دارند  دانش ما و نکات ضعف ما دینهای ما و مردم مارا می شناسند.  معاهده ترکمن چای و یا معاهده ګلستان و یا سایر قرار داد ها را بررسی کنید  برادران افغان مارا از بدنه کشور جدا کردند.

 و دیدیم که  کشورشان را به برادر کشی و قتل غارت سوق دادند و اسلحه های خود را به دست جوانان ما در آنجا آزمایش کردند و کشوری سوخته را تحویل یک مشت دیوانه خرافی دادند  طالبان رس مردم و زنان را کشید  مردم را کشت و به برادر کشی ها دامن زد.  کی طالبان و القاعده را تاسیس و حمایت کرد.  عربان و ما و سایر ملتهای خاورمیانه با هم مخلوط شده اند دنبال عرب از بیخ کشتن و یا پارسی خالص ګشتن کاری عبث است  لغات ما تمدنهای های ما باهم مخلوط شده اند  حضرت محمد با هوش و فراستی که داشت دینی را بنیان کرد که ملیتها را میخورد و دیدیم که حتی کل ملیتهای مصر و مراکش و... عوص کرد و آنانرا با مثلا عرب کرد؟

 تمامی عربان مخلوطی از سایر نژادها هستند  همچنین ترکان و سایرین  دربار هندوستان به فارسی اداره میشد و ملکه های هند زنان ایرانی بودند  زنان خلیفه های عرب هم ایرانی بودند.  اما اکنون دوره وحدت در  کثرت است  و همه ما ملتهای خاورمیانه که هم شکل و مخلوط با هم شده ایم بایست  کشورهای خود را بسازیم و از چنګال اميریالیست ها دزدان کمونیست ها  مذهبیون وابسته به قدرتهای بزرګ و تمامی تفرقه افکنان آزاد بسازیم. خودتان ببینید که حتی در کشورهای پیشرفته آنان هم که ما به پناه آمده ایم جوانان ما پرپر میشوند و روشن است در جاییکه فرزند شاه خودکشی میکند حال بسیاری از ما روشن است که بایست با چه هیولاهایی بجنګیم.  تنها راه نجات ما وحدت در کثرت  احترام بهم  از بین بردن تمامیت خواهی ها  مجهز شدن به دانش و صنعت جدید مدارا با دشمنان و دوستی با دوستان  در نظر ګرفتن منافع ملی ملتهایمان است و بس


areyo barzan

My Dear Deev

by areyo barzan on

You have asked for an example of a leader choosing foreign names for his children and you were given one. But there are examples both way

So in that sense there is one point to Pas-e-pardeh.

Although I also prefer Persian names as I named my own son Areya however naming your children is a personal choice.

 

Furthermore you need to understand that Iranian culture evolved over the past 1400 years and has adopted a lot of Islamic and Arabic icons, names and features as its own.

As today no Iranian can claim a person like Hafiz was less of an Iranian just because he has an Arabic name or because in his poems he used a lot of verses from Quran and many Arabic words. As it is also very ridicules to deny the value of works like Shafaa and Ghaanoon by Ebne Sina just because they are written in Arabic

 

You see when analysing a culture factors affecting it, you need to be rational and not emotional. Think with your head and not your guts. Of course all of us preferred that the Arab invasion have never happened. But in the end mixing with other cultures made ours richer and not poorer. What we need to avoid extremism and Bigaaneh Parasti in any shape or form (Arabs or the west.). Also we need to beware of the fine line between patriotism an love for ones country and culture in one hand and racism and even fascism on the other.(again I am not attacking or accusing you)

 

There are many socio cultural factors in work here. For me personally it is more important how he raises his children and what values about patriotism he is giving them.

 

No one hare is claiming that RP or Pahlavi family are perfect in fact far from it. However at this moment even for me as a republican he seems to be the best option available and I trust him much more than Karoobi and Mosavi any day. For me what he stands for (free referendum, national unity and unity of all opposition factions for the good of our people) and his clarity of position is much more important than the names of his children. I find much more honest than Karoobi and Mosavi ever were. Also he has done all he could to raise e awareness and invite all the parties to unity. But if other parties like MKO and communists are still fighting the battle of 1357 with his father and are still sticking to their old ways or if they consider it a disgrace to unite with the son of  the person whom they fought and forced out of Iran 32 years ago, then it is they  who have a problem with their priorities not RP

 

As for news papers writing lies and exaggerating the facts out of proportion  and distorting the truth, I can assure as a person who lives and works in the UK this is happening all the time and very occasionally people take the papers to the court over this as it consumes a lot of time energy and money.

 

As for Alireza his dead was a tragic loss and waist of a good talent but I do not know enough about him to be able to judge him

Also for Farah Pahlavi attending the Art and fashion events you need to know that this is her professional career as she has studied art(Honar ha ye zibaa) in Iran and this is in line with her professional expertise

 

As for what they are doing for Iran, in my humble opinion at this pointt of time raising the world’s awarness and being a good ambassador repairing some of the damages dome to our reputation by likes of Antari Nejad and Ali Chologh is much more important thanbuilding a library that no Iranian would ever visit.


Amir Sahameddin Ghiassi

دوستان ګرامی

Amir Sahameddin Ghiassi


در زمانی که در فلات ایران دولت بزرګی بود  همه کشورهایی که اکنون هستند جزیی  از آن امپراتوری بود. حتی شنیده ام که نام عربستان هم عربستان ایران بود بجای عربستان سعودی  ولی متاسفانه اکنون بین همه ما تفرقه انداخته اند زبانی  قومی و مذهبی  در طی زمان در اکثر بی کفایتی پادشاهان فلات ایران و قوی شدن امپریالیست و یا حتی کمونیست و یا سایر مکتب ها کشورهایی جدید از بدنه کشور بزرګ ما جدا شد و ګرنه ما هنوز یک ملت بزرګ هستیم که در زیر این مجموعه ملتها و یا قو م های بسیاری هستند از بلوچ ها ګرفته تا عربان و آذربایګانها وغیره . تنها راه مقابله با قدرتهای بزرګ و داشتن استقلال واقعی  اول وحدت در کثرت است و در ثانی داشتن توان علمی و صنعتی و تساهل و آزادی برای همه  مادر رضا شاه ګرجی بود و شهبانو فرح آذری میباشند    ګفته سعدی   بنی آدم اعضای یک پیکرند  که در آفرینش زیک ګوهرند    دوستی و محبت و تساهل  ره رهایی از چنګال اوهام  خرافات تعصبهای عمیق است  درخت دوستی برنشان که ثمر پربها دارد   نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار دارد.


deev

Final reply to pas-e-pardeh

by deev on

دوست دشنامگو
من از پاسخ دادن به شما خودداری کردم چون از دشنامهایتان خسته شدم ولی پاسخ ندادن هم از توهینهای کودکانه شما نکاست پس مجبورم اینبار شاخ شما را به درستی بشکنم تا از بی پایه گویی پرهیز کنید زیرا که با قاطعیت تمام گفتید «من حتی هیچ خاندان سلطنتی در دنیا را نمیشناسم که نامهای فرزندانشان بومی باشد.» و چون از واژه «حتی هیچ» استفاده کردید تا فرضیه خود را ثابت کنید امیدوارم با این چند نمونه از پافشاری بیهوده دست بردارید.

اسامی تمامی فرزندان پادشاه عربستان کاملا عربی هستند: //ar.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D...

اسامی تمامی فرزندان پادشاه بحرین کاملا عربی هستند: //ar.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D...

اسامی تمامی فرزندان امپراتور ژاپن کاملا ژاپنی هستند: //en.wikipedia.org/wiki/Akihito#Marriage_and_...

اسامی تمامی فرزندان پادشاه بوتان هم به زبان دزونگخا بوتان هستند: //en.wikipedia.org/wiki/Jigme_Singye_Wangchuc...

ولی شما از اینکه چارلز و کارل و کارلوس هم ریشه هستند بُل گرفتید بدون توجه به آنکه انگلیسی و اسپانیایی و آلمانی ریشه مشترک لاتین دارند و این ریشه کهن قدمت چند هزار ساله دارد و هنوز هم همانگونه که میبینید علیرقم ریشه مشترکشان این نامها به نوعی در هر سرزمین بومی شده اند برای همین چارلز انگلیسی است و کارلوس اسپانیایی ولی کجای زبان پارسیان و تازیان هم ریشه اند؟ تنها پس از یورش اسلام به ایران است که آمیخته شدن این دو زبان را میبینیم و این پیشینه در مقایسه با آمیزش زبانهای اروپایی کوتاه است چرا که اگر در انگلستان از کسی بپرسید آیا چارلز نام انگلیسیست پاسخ مثبت میشنوید ولی اگر از یک ایرانی بپرسید رضا چه نوع نامیست پاسخ خواهید شنید عربی یا اسلامی و نه ایرانی و این تنها دلیلش آنست که ایرانیان از یورش فرهنگ بیگانه اسلامی با خبرند و نالان ولی انگلیسیها از یورش لاتین بی گزند!

گذشته از آن نامهای شاهزادگان اروپایی از نامهای رایج کشورهایشان برچیده شده و کارل و چارلز و کارلوس هر سه از رایجترین نامهای سرزمینشان بهرهمند اند همانگونه که رضا و علیرضا هم علیرقم ریشه تازیشان هنوز در ایران بسیار رایج اند. حال شما کلاه خودتان را قاضی کنید و شخصا بشمرید در داخل و خارج چند نفر ایرانی با نامهای «نور - ایمان - فرح» میشناسید؟ آیا این نامها میان ایرانیان رواج گسترده دارند؟ خیر زیرا آمارش در دسترس است.

فهرست نام‌های رایج در ایران: //fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8...

که البته این فهرست اندوه آور گواه بر تازیپسندی ایران کنونی بعد از انقلاب است و افسوس این تازیپسندی حتی بر شاهزده ما چنان چیره شده که او نه تنها از نامهای ایرانی گذشت بلکه حتی از نامهای رایج میان ایرانیان هم گذشت که باعث سرافکندگیست!

در پایان سخن باید بگویم که برخی از ایرانیان از مرز شاهدوستی گذشته و شاهپرستند چنان که خطاهای سلطنتی را به هر روشی توجیه می کنند چه بسا که میبینیم با دشنامگویی و سفسطه و نفی سند و منطق و حقیقت با من در نبرد اند و اگر سالها هم برای قانع کردنشان با دلیل و مدرک استدلال کنم پیروز نخواهم شد زیرا برای آنها شاه همانند دین مقدس شده و همانند دین دیگر قابل انتقاد نیست.

به عنوان نمونه بگویم گرچه من برای کارنامه شاه پیشین کشورم ارزش بسیاری قائلم اما از دست دادن بحرین را از اشتباهات بزرگ او میبینم ولی مطمئن باشید دوستان سلطنتپرست برای توجیه آن هم هزار یک بهانه بیهوده و دشنام حاظر و آماده دارند و از دیدگاه منطقی تا ابد دوری خواهند جست بنابرین از اینکه به مقدسات دوستان خرده گرفتم پوزشمندم و بهتر است ادامه ندهم - شما را به خدای بزرگ پهلوی میسپارم.


bachenavvab

Oh, what a tangled web we weave.....

by bachenavvab on

At the end of the day, the true judges of the validity of the article are its subjects.  Barring any denial, if they finds the article baseless, they'll continue the course.  If they find some truth in it, they may choose a different path going forward, in which case they would owe a huge debt of gratitude to the author.  Perhaps what would serve them best would be a mirror and not unconditional support.  After all, we all have to be able to live in our own skins.

Though my political belief system is profoundly different than his, I admire the courage of the author to raise the issue and his ability to make his points so meticulously and eloquently.

 


pas-e-pardeh

آخه مرد حسابی

pas-e-pardeh


همین دی روز تو با اون اهن-تولوپ و ضرب العجل پرسیدی:

آری یا خیر؟
deev
Wed Jan 26, 2011 09:51 AM PST
آیا پادشاه هیچ مملکتی را میشناسید که نام یکایک فرزندانش را از نامهای غیر بومی سرزمینش برگزیده باشد - آری یا خیر؟

من هم جوابتو دادم گفتم: آری.  مثال زنده هم آوردم . یک کلوم جواب ندادی.  به روی خودت هم نیاوردی

آخه تو از این همه دروغ و دورویی خجالت نمیکشی پیش خودت؟ 


Amir Sahameddin Ghiassi

داستان زندګی فرح پهلوی شهبانوی ایران

Amir Sahameddin Ghiassi


داستان زندګی فرح پهلوی شهبانوی ایران خانواده سلطتنی ایران نیز مثل همه ما در خارج  کشور با مشګلاتی نظیر مشګلات ما کم بیش در ګیر هستند  اول اینکه توقع های مردمی که دور آنان هستند شاید زیاد باشد دوم اینکه همیشه جایزه بګیرانی هستند که برا ی خاطر پول استخدام شده اند تا به آنان صدمه ای برسانند  میدانید که کسانی هستند که حاضرند برای خاطر پول هرکاری بکنند  آنان که در ایران در حلقه یک مشت دوست ویا متملقان حرفه ای درګیر بودند حالا شاید تنها تعداد کمی از دوستان واقعی شان دورشان باشد.  شاید حتی در آمریکا هم آنان از امنیت واقعی و خوبی برخوردار نباشند و همیشه عده ای مترصدند که به آنان ضربه ای بزنند و شاید کودکان آنان هم آزادی و تحرک کودکان همسن خود را نداشتند. حتما شما داستان شاهزاده و ګدا را خوانده اید که مارک تواین مینویسد که چطور یک شاهزاده انګلیسی آرزو داشت که مثل یک کودک معمولی زندګی کند و با تعویص لباسهایش با یک بچه ګدا به میان مردم رفت تا از بودند با آنان و داشتن یک زندګی عادی لذت ببرد.

   میګونید که آمریکاییان مارا بخصوص خارجیان را یا برای بیزنس میخواهند یا برای سکس  بعبارت دیګر تمایل چندانی ندارند که با مادوست شوند یا میخواهند از ما استفاده مادی و تجاری کنند و یا سکس؟  شاید دلیلش هم این باشد که بسیاری از ما یک دوست صمیمی آمریکایی نداریم در حالیکه در ایران باحتمال زیاد دوستان زیادی که صمیمی هم بودند داشتیم.  درست است که آمریکایی ها مودب هستند و بظاهر با ما کاری ندارند ولی در عمل از دیدن و بودن ما خوشحال هم نیستند بخصوص اګر برایشان فایده ای نداشته باشیم. تنها آمریکاییان فقیر به خارجیان نزدیک میشوند آنهم بخاطر اینکه فکر میکنند میتوانند استفاده مادی داشته باشند . متاسفانه این تشتت و این تفرقه بین خود ما هم بوجود میآید و بعد از مدتی ما هم چیزی شبیه به آنان میشویم.  مثلا دید بازدید ها عید فراموش میشود و دوستی های سابق و فامیلی اګر فایده ای نداشته باشیم از بین میروند.

  با این شرایط زندګی خانواده سلطنتی را ببینید. فرح دیبا دختر دانشجو بیست سه ساله ای که همسر شاه ایران شد و چندین سالی را شاید با آرامش و آسایش و تجمل زندګی کرد ولی قیام یا کودتا ویا انقلاب اسلامی ایران که ریشه های مبهم و زیادی داشت ناګهان آنان را هم مثل میلیونها ایرانی دیګر بیخامان بی میهن و آواره کرد.  آنان هم مثل همه ما مشګل ویزا  اقامت و کار و شاید هم درآمد داشتند.  فرزندان خردسال شاه ایران بایست شاهد مرګ غم انګیز پدرشان در غربت باشند که باحتمال با مشګلات بیشتری همراه بود بخصوص که بنیان ګرایان دینی میخواستند با کشتن و بستن آنان خدمتی به اسلام ناب انجام دهند؟  چقدر دلهره و دلشوره بایست در قلب یک زن جوان حدود چهل ساله که اکنون با مرګ شوهر روبروست باشد؟ 

خودتان میدانید که رژیم تازه ایران میخواست که شاه را و خانواده اش را محاکمه کند و شاید تصویر نظیر ملکه آنتوانت و شاه فرانسه را در ذهن داشتند. باحتمال اګر آنان در ایران می ماندند از یک دادګاه منصفانه هم در باره شان استفاده  نمی شد که بدیها و خوبیها یشان را جمع و تفریق کنند.  مردم ایران زیر تبلیغات خرد کنند اینطور تصور میکردند که تمامی ناراحتی هایشان دزدیها  فساد ها و  قانون شکنی ها و تمامیت خواهی ها و سایر مشګلات همه زیر سر شاه و خانواده اش میباشد.  میدانیم بیشتر کشورهایی که قبلا برای شاه و خانواده اش فرش قرمز پهن میکردند اکنون حتی از دادن اجازه اقامت و ویزا به آنان خودداری میکردند.  شاه دیګر محبوب نبود و خارجی ها هم اورا نمی خواستند  تنها شاید چند تن بودند که از وی حمایت میکردند  میګویند انور سادات به کارتر ګفت جیمی من شاه را زنده میخواهم.  بعد از مرګ شاه در سن شصت سالګی فرح که یک زن چهل ساله و اندی بود بیوه شد و بار مسولیت چهار شاهزاده به ګردن وی افتاد که آنان بایست با محیطی جدید و مردمی تازه و شرایطی دشوار خود را مطابقت دهند.   ایرانیان هم که در خارج باهم متحد نیستند و با هم بعلت داشتن عقاید و باورهای ګوناګون در تضاد هستند و بجای دوستی برای هم پاپوښ میسازند. مثلا در پشت سر هم حتی در نزد آمریکاییان بدګویی میکنند و سعی دارند چهره های هم را مخدوش کنند و ارزش هم را بایین بیاورند با وجود اینکه اینکار تف سربالاست ولی بسیاری از مردم اینکار را میکنند و در پشت سرهم بدګویی میکنند؟

  به احتمال خانواده سلطنتی هم از اینکه همه باهم باشند دلهره داشتند که تروریست های جایزه بګیر بلایی سرشان بیاورند  شاید بهمین دلیل با فاصله از هم زندګی میکردند و باحتمال دوستان زیادی هم نداشتند که تنهایی های آنانرا پر کنند. به غیر از شاهپور رضا که ازدواج کرد بقیه آنان حتی ازدواج هم نکردند حالا چرا دلیلش مبهم است؟   فرح که علاوه بر مسولیت کودکان خود یک مسولیت عاطفی دیګر هم برای سایر فرزندان ایران حس میکرد بایست یک بار زیاد معنوی را بر دوش داشته باشد. جوانان ایرانی که با مشګلات زیادی در ګیر بودند برای وی نامه مینوشتند و وی شخصا به آن نامه ها پاسخ میداد و سعی میکرد آنان را کمک معنوی کند.  و به آنان امید و دلګرمی بدهد.  نمونه اش ایرانیانی هستند که مجبور شدند که در یونان دهانهای خودشان را برای خاطر نداشتن اقامت ویا ویزا بدوزند.  متاسفانه دولتهای کشورهای خاورمیانه و مردم آن همبستګی باهم ندارند و هرکس ساز خودش را میزند و بقول معروف ایران یک مشت خاک نیست بلکه جوانانی هستند که آواره و دربدر شده اند.   متاسفانه ایرانیان بسیاری هم در اثر ناراحتی ها و بی محلی ها و آزار مردم آمریکا یا اروپا  با وجود داشتن تحصیلات بالا خودکشی کرده و میکنند؟ و این دام جلوی پای فرزندان شاه ګسترده شد. 

 


deev

@Amir Sahameddin Ghiassi

by deev on

I enjoyed reading both your replies and agree with many of your points yet it's noteworthy to say a critic should not be considered divisive in a democratic society, for instance during G.W. Bush's years despite his shady rise to power and numerous critics the country still stood behind him both in congress and during re-election, sure we need to be united but that doesn't mean people have to avoid valid criticism for the fear of creating divisions.


deev

@statira

by deev on

Reza Shah was more a warrior than a scholar, he didn't have a degree himself or a brother stydying "Iran Senaasi" for a decade so his "ozr" is "movajah" yet still during his reign you see Ferdowsi's mausoleum built, "Adlieh" changed to "Daadgostari", "Tabib" to "Pezeshk" and "Tayaareh" to "Havaapeymaa" just to name a few examples, bless his soul!


deev

@areyo barzan

by deev on

"Instead of counter argument you were the only one who resorted to name calling and personal attacks"

Your statement is incorrect for the following reasons...

First, I fully rebuffed Sohrab's flimsy arguments despite his numerous insults and I also wrote many replies to Pas-a-Parde but noticing an ever increasing number of insults in her posts I decided it's no longer worth my time to argue with those whom have to resort to name calling in an attemp to show their loyalty to royalty including Sohrab, Rend, Princess, Ferfereh, etc.

Second, there are 100+ replies here and many of them are mine so I urge you to review each and point out where I've resorted to insults and name calling, perhaps even sum them up and compare it to the colorful list I compiled from just Mr. Ferdows alone.

Lastly I fully agree with you saying "If you really believe in democracy you also need to learn to respect those who think different to you the same way you want them to respect you."

Again, I have no problem having a respectful discussion on this topic as we're doing now however I will not tolerate insults sprinkled like salt!


Amir Sahameddin Ghiassi

ګلایه ای از همه ما

Amir Sahameddin Ghiassi


اګر ما هم با هم اتحاد داشتیم و با هم همکاری میکردیم   و تمامیت خواه و فردګرا نبودیم و بهم میرسیدیم و سرهم کلاه نمی ګذاشتیم وهمه به جامعه خدمت میکردیم بسیاری از این مشګلات را که داریم نداشتیم  مشګل در یک نفر و یک خانواده نیست در همه ما مشګل ها وجود دارند  .

 

دیده ز عیب دګران کن فراز   صورت خود بین در او عیب ساز


statira

Many good points

by statira on

I was always wondering why Reza Pahlavi picked arabic names for all his three daughters. His nationalist grandfather Reza shah the great, picked arabic names for his childern, but at his time, Persian names such as Roxanna, Anahita, Parisa, Mojgan, Mojdeh and many more popular persian names we have today, was not popular or simply unknown due to people illitracy. I guess it was around Mohmad Reza Pahlavi era that those old persian names introduced to the people.Something for sure is that majority of Iranians pick Farsi names esp for their daughters, unless they are really religious or simply unaware of the origion of the names.

Also the children of this family like Alireza, Leila and Farahnaz are very inactive and not involved in any social and political activities. Anyone in their situation after what happened to their father and their country wouldnt have been silent for a minute.


areyo barzan

So then! It is do As I say and not as I do, ay?

by areyo barzan on

I‘m sorry Deev!

 

But in the end it seems you were the one resorting to name calling and ignorance.

At the first glance I might have found your argument reasonable and worthy to reflect on. However after a few good challenges were issued, especially the ones by “Sohrab- Ferdose and pase-e-pardeh”, you seemed to have run out of counter argument and in lack of a satisfactory answer decided to throw every thing into the air and pull out of the argument. Instead of counter argument you were the only one who resorted to name calling and personal attacks

If you really believe in democracy you also need to learn to respect those who think different to you the same way you want them to respect you.

This only show that we all have quite a long way to go before getting to that democracy promise land


hara79

شاهزاده؟

hara79


در حكومت پهلوي دوم چيز قابل دفاعي نميبينم .در سالهاي آخر حكومت وي نه آزادي به كار بود و نه عدالت و درايت .من به چشم خود روستايياني ديدم كه براي خوردن آب آن را از صافي رد ميكردند تا كرمهاي آن به كامشان نرود.تصور من از شاه مردي مستبد و ثروت اندوز و بي درايت است .فكر مي كنيد نبايد شگفت زده بشوم ازينكه فرزندانش به خاطر نسبت خوني با او در خور احترامي و ارزشي باشند؟مرگ عليرضا پهلوي تنها به عنوان مرگ يك انسان جاي تاسف دارد .درست مثل مرگ معتادان بسياري كه كنار خيابان مي ميميرند مثل مرگ هر انساني  كه براي قوم و خويشش ناراحت كننده است .باور كنيد لقب شاهزاده براي بخش قابل توجهي از مردم ايران واژه اي مضحك است كه هيچ بار ارزشمندي ندارد.


deev

سلیطه گری کمک به شاهزادگان نیست

deev


برای کسانی که پاسخی شایسته و قانع کننده به پرسشهای من نداردند توهین آسانترین ترفند است و ای کاش توهین شما به شاهزادگان کمکی میکرد و از بار آنها میکاست ولی تنها آرمان نبرد را در افرادی همانند من میافزاید - اگر در زمان شاه فقید هم گوش شنوایی برای گلایه ها بود و ساواک همانند برخی از دوستان در سرکوب صدای دگراندیشان به هر ترفندی دست نمیزد روزگارمان به اینروز نمیکشید - هم در غربت نبودیم هم رضا پهلوی در راس امور بود و هم لیلا و علیرضا زندگی پر بار تری داشتند.

دوستانی که جنبه شنیدن انتقاد را ندارند همانند کبکی سر خود را زیر برف میپوشانند در آرزوی اینکه انتقادها معجزه وار دود و ناپدید شوند و حتی مقاله روزنامه معتبری را که به راحتی میتوان آنرا برای چاپ دروغ به دادگاه کشید و درشان را تخته کرد را شوخی میپندارند ولی اگر شاهزادگان ما بی عرضه و بی بنیه و معتاد باشند دیگر چه انتظاری میتوان از مریدانشان داشت پس بود و نبودشان ارزانیتان باد و از ستایش تک تک بتهای پوشالیتان نهایت لذت را ببرید که من هر آنچه که باید شنیده میشد را گفتم - بدرود


aziz

گلایه یک ایرانی از بازماندگان خاندان پهلوی

aziz


Well complained Deev.  


Amir Sahameddin Ghiassi

متاسفانه مشګل از اینها پیچیده تر است

Amir Sahameddin Ghiassi


آری تقصیر از همه ماست که باهم متحد نیستیم و راه تفرقه را طی میکنیم باری بسیاری از جوانان ایرانی و خاورمیانه ای خودکشی کرده اند و خانواده هایشان از ترس مردم که آنان را توبیخ نکنند و یا خجالت میکشیدند حتی درګذشت پسر یا دختر جوان خود را پنهان کرده و میکنند زیرا از رسوایی بار خودکشی و شاید ګناهی که مردم به آنان نشانه میروند را می ترسند ولی خوب خانواده شاه اینکارشان هم صدا دار بود و مثل بسیار دیګر از جوانان ما در سکوت فرو نرفت؟ به نظر من ما یک خانواده بزرګ هستیم و در ماجری خودکشی جوانان ما همه ما مقصر هستیم چه آنان که میتوانستند این پروانه ګان دربدر را حمایت کنند و چه آنان که میتوانستند غمخوار آنان باشند. و متاسفانه وقتی که عشق می میرد این مشګلات هم پیش میآید حتی برای فرزندان شاه؟


alireza

to Sohrab_Ferdows

by alireza on

Thank you for calling me snobby who wishes to show off!

Aziz e man, there is no show off story. All I am saying if you ever read my post, I feel in the funeral of Prince Alireza, the family could shade a light on what has happened such psychological disease took life of him, so by talking of such a issues they make others be aware of what has happened to Prince Alireza, so nothing like that happen to others.

As I said, I don't think anyone is obligated to name what we think is right. So, this is on that note.

And I agree strongly with Deev on this note, we human all can be remembered with the the deed we have done, good and bad. We may have different intentions but we all make mistakes.

And Shah and Reza shah were also humans who did many great things for Iran and made also mistakes as well. We should discuss and criticize both the deeds and actions all those people did and learn from it. 

If you think all the Shahs have done are great. So, good for you.

Best regards, 

 


pas-e-pardeh

آری

pas-e-pardeh


من حتی هیچ خاندان سلطنتی در دنیا را نمیشناسم که نا مهای فرزندانشان بومی باشد.  تمام اسامی خاندان سلطنتی انگلیس آلمانی است (چارلز، ویلیام، غیره). الیزابت از اسم عربی/عبری "ال-شوا" بمعنی قول خدا میباشد.  کارلوس در اسپانیا از ریشه چارلز آلمانی آمده. همینطور کارل شانزدهم پادشاه سوید. نام پادشاه نروژ هارالد از ریشه انگلیسی است. و غیره   
شما آقای دیو انقدر بی سواد (و از خود راضی) تشریف دارید که مطمینم بعد این همه حواب که شنیدید هنوز از رو نخواهید رفت و مجاب نمیشوید. پس به مبارزه خود بر علیه انصاف، منطق، علم و وجدان ادامه بدهید.   

afshinazad

درود بر شما سهراب فردوس

afshinazad


درود بر ایرانی وطن پرست.
کسانی هستند جز گلایه هیچ کاری در عمرشان نکرده اند و این اشخاص  با کینه از خود چیزی دیگری در زندگی ندارند. ای کاش همه ایرانیان واقیعت گرا مثل سهراب فردوس بودند. از مرده پهلوی هم میترسند. شاید حکومت اسلامی برای یک عده جز خرافات و تنفر چیزی دیگر ارس نذاشته


deev

آری یا خیر؟

deev


آیا پادشاه هیچ مملکتی را میشناسید که نام یکایک فرزندانش را از نامهای غیر بومی سرزمینش برگزیده باشد - آری یا خیر؟