چرا "تحریم" انتخابات بی معنی است؟

چرا باید فقط آن روزی در خانه خود بنشینیم که به عنوان شهروند دارای بالاترین میزان قدرت خود هستیم؟


Share/Save/Bookmark

چرا "تحریم" انتخابات بی معنی است؟
by Ali Nasri
27-May-2009
 


هرگاه به تاریخ انتخابات ریاست جمهوری ایران نزدیک می شویم، بخش عمده ای از نیرو و وقت افراد مترقی و آزادیخواه جامعه، صرف بحث و جدلی فرسایشی پیرامون مسئله "تحریم یا مشارکت" در انتخابات می شود.  وقت و نیرویی که قاعدتآ می بایست در جهت پیشبرد اهداف دموکراتیک در سطح وسیعتر جامعه استفاده شود.

 به نظر من، علت اصلی این جدال درک نادرست "تحریمی ها" از کاربرد رأی به عنوان یک ابزار جامعهء مدنیست که در اینجا به برخی از این استفاده های نادرست اشاره می کنیم:

 ۱- رأی دادن در انتخابات ریاست جمهوری "همه پرسی" برای تأیید یا رد مشروعیت نظام نیست:

بعضی از تحریمی ها معتقدند که با شرکت نکردن در انتخابات ریاست جمهوری، "مشروعیت" کل نظام را از بین میبرند. در حالی که کاربرد رأی مردم در انتخابات ریاست جمهوری، صرفآ انتخاب یک فرد به عنوان ریئس جمهور برای یک دورهء ۴ سال است. و نه تنها در ایران، بلکه در هیچ کجای جهان، انتخابات ریاست جمهوری به معنی "همه پرسی" برای تآیید یا رد مشروعیت یک نظام سیاسی نیست. از این رو، نه مشارکت  گستردهء مردم در انتخابات مشتی محکمی بر دهان دشمنان نظام است و نه تحریم آن مشت محکمی بر ساختار نظام. و اصولآ رأی پنجه بُکس نیست که بخواهیم با آن مشتی بر دهان کسی بکوبیم.

این سئوال نیز پیش می آید که چرا مدافعان تحریم فقط هر ۴ سال یک بار، در روز انتخابات ریاست جمهوری به یاد مشروعیت نظام می افتند. اگر مشروعیت نظام را قبول ندارند، قاعدتآ می بایست در تمامی اموری که پای نظام در میان است راه نافرمانی مدنی را پیش بگیرند.  پس چرا هنگامی که بچه های خود را در مدارس آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ثبت نام می کنند، یا در طول مدتی که بر اساس قوانین نظام به فعالیت های تجاری می پردازند، یا زمانی که ازدواجهای خود را به ثبت رسمی می رسانند، یا هنگامی که با گذرنامهء جمهوری اسلامی سفر می کنند، فرم های کارت ملی را پر می کنند و یا از بانکهای دولتی تقاضای وام می کنند، مشروعیت نظام و قانون اساسی را زیر سئوال نمی برند و از تمامی قوانین پیروی و از مزایای آن استفاده می کنند؟

 مگر می شود نظام سیاسی و قانون اساسی یک کشور، فقط هر ۴ سالی یک روز فاقد مشروعیت باشد و در سایر روزها و در تمامی عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دیگر (به جز انتخابات!) از مشروعیت کامل برخوردار باشد؟ چرا باید فقط آن روزی در خانه خود بنشینیم و دست از فعالیت خود برداریم که به عنوان شهروند دارای بالاترین میزان قدرت خود هستیم، و از حق رأی دادن خودمان، که با ارزش ترین دستاورد و خونبهای یک قرن مبارزهء سیاسی است، به آسانی بگذیرم؟

۲- رأی دادن وسیله ایست برای نشان دادن چهرهء واقعی ملت نه چهرهء واقعی نظام.

بعضی از تحریمی ها می گویند "ما رأی نمی دهیم تا چهرهء واقعی نظام معلوم شود"،  که این دقیقآ برخلاف بدیهی ترین کاربرد رأی در تمامی جهان است و واضح ترین نمونهء استفادهء نادرست بعضی از ما ایرانی ها از ابزارها.

"رأی" مهمترین ابزار جامعهء مدنی برای بیان خواسته ها و مطالبات مردم است. در هیچ کجای دنیا از رأی به عنوان وسیله ای برای نشان دادن "چهرهء واقعی نظام" استفاده نمی شود. هر چند هم که گزینه های مردم در یک انتخابات محدود باشند (که البته در انتخابات دورهء دهم ریاست جمهوری چنین نیست) باز هم آن کسی که فردای روز انتخابات نامش از صندوق ها بیرون می آید، نمایندهء افکار و فرهنگ و دیدگاه مردم است و نه چهرهء نظام.

در زمان ریاست جمهوری جورج بوش در آمریکا، با وجود اینکه بر طبق تمامی آمارها میزان رضایت مردم آمریکا از سیاست های او بیش از ۲۰٪ نبود، ملت آمریکا در سراسر جهان از پایین ترین سطح احترام و  محبوبیت برخوردار بوند، تا حدی که هنگام سفر به کشورهای خارجی  بر لباس ها و کلاهای خود برچسب پرچم کانادا را می چسباندند تا کسی از ملیت آنها با خبر نشود. آیا مردم جهان بر سر قدرت آمدن جرج بوش را ناشی از "درایت" مردم آمریکا (مثلأ برای نشان دادن چهرهء واقعی میلیتاریزم این کشور) می دانستند یا نتیجهء بی مسئولیتی و جنگ دوستی آنها؟

و آیا نسل  آیندهء آمریکا که قربانی سیاست های اشتباه دوران جورج بوش خواهد بود و از بحران های اقتصادی و اجتماعی فراوانی رنج خواهد برد، این استدلال را از پدران و مادران خود خواهد پذیرفت که "ما به رقیب جرج بوش رأی ندادیم تا چهرهء واقعی میلیتاریزم آمریکا بر همگان آشکار شود"؟

ثانیآ، هیچ صورتی در این جهان ماهیت ثابتی ندارد و به گفتهء بزرگان فلسفهء خودمان، حتی جوهر اشیاء نیز همواره در حرکت و تکامل است.  پس چطور برخی معتقدند که نظام جمهوری اسلامی یک صورت و جوهر ثابتی دارد که با هیچ میزانی از مشارکت مردم و تلاش مستمر آنها برای اصلاحات قابل تغییر و تحول نیست، و تنها کاری که از دست ما بر می آید پرده برداشتن از این "چهره واقعی" است؟ حقیقت این است که هر ملتی با علم و عمل خود سرنوشت خود را پیوسته شکل می دهد و آیندهء خود را می سازند. اگر ما امروز در خانه های خود بنشینیم و در ترسیم چهرهء آیندهء کشور و انقلابمان مشارکت نکنیم، مسلمآ آن چهره هیچگاه مطلوب ما نخواهد شد.

۳- رأی دادن وسیله ای برای حل مشکلات درونی جامعه است، نه بلندگویی برای رساندن صدای شکایت ملت به گوش "جهان".

در چهار سال گذشته، به علت ضعف شدید دولت احمدی نژاد در مدیرت کشور، شاهد لطمه های بزرگی در تمامی عرصه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه بودیم. در کمتر دوره ای پس از انقلاب مشکلات مسکن، تورم، بی کاری، رکود و رخوت در نهادهای مدنی و محافل فرهنگی و هنری٬و البته تنش با قدرت های خارجی اینچنین گریبانگیر مردم ایران بوده و زندگی روزمرهء آنها را دشوار ساخته است. پس رأی دادن امروز یک ضرورت برای حل مشکلات حقیقی مردم است و بازگشت به مدریتی علمی تر و سالم تر در ادارهء کشور.

در این میان، برخی از تحریمی ها معتقد هستند که با عدم مشارکت در انتخابات می توانیم این پیام را به گوش "جهان" برسانیم که ملت ایران از وضع موجود خود ناراضی است و مثلآ از نظارت استصوابی در اتنخابات یا از کمبود آزادی های سیاسی و اجتماعی رنج می برد. یعنی رساندن یک پیام نمادین به گوش "جهان" را بر حل مشکلات واقعی جامعهء خود مقدم می شمارند.

 من فکر می کنم اگر ملتی خود را باوری داشته باشد، هرگز چنین معامله را انجام نمی دهد و شکوه و گلایه بردن به بیگانه را بر کوشش و تلاش خود برای حل مشکلات کشورش  ترجیح نمی دهد.  

۴-هدف از رأی دادن چیست؟

حتی اگر کسی کلیت نظام را قبول نداشته باشد، این حقیقت را نمی تواند انکار کند که مثلآ میان دولت خاتمی و دولت احمدی نژاد تفاوت های برزگی وجود دارد. این تفاوت ها را می توان به خوبی در وضع اقتصادی کشور، سیاست خارجی، میزان آزادی های اجتماعی، فساد اداری،  وضعیت فرهنگی، رشد جامعهء مدنی، پیشرفت صنایع و کشاورزی و به طور کلی در زندگی مردم مشاهده کرد. اگر مشارکت مردم در انتخابات موجب بهبودی وضع مردم حتی در یکی از عرصه ها فوق شود، پس رأی دادن  وظیفهء ملی هر ایرانی است.

فراموش نکنیم که ملت ما حق رأی را آسان بدست نیاورده است. در پشت هر رأی یک قرن مبارزهء سیاسی و تلاش مستمر نخبگان و روشنفکران و آزادیخواهان این دیار نهفته است. و مسلمآ اگر عناصر مستبد حکومت ها در طول این صد سال می توانستند، حتی لحظه ای برای سلب این حق از مردم تردید نمی کردند.  پس ما هم در استفاده از این حقمان تردید نکنیم.

علی نصری


Share/Save/Bookmark

Recently by Ali NasriCommentsDate
تلاش برای آزادی حسین درخشان
10
Nov 22, 2008
more from Ali Nasri
 
default

Nicely said!

by Anonymous12345 (not verified) on

Mammad, you're so right. I would add that every single artist, writer, film director, musician in Iran has called on people to vote. Respected pioneers like Entezzami, Davood Rashidi, Dolat Abadi and the younger generation of artists like Bahareh Rahnama, Forrokhnejaad, Baran Kosari, have all felt the need to replace Ahmadinejad with someone like Mousavi....You know why? Because they want to work, they want to produce, they want to write, they want to compose, they want to publish...

Thousands of university professors have written letters and signed petitions in support of the reformist candidates. None has called for a boycott of the elections. None of them is crazy enough to ruin his own life and the life of his countrymen with 4 more years of Ahmadinejad.

But of course, people who oppose voting on this forum (those who have been outside of Iran for decades) somehow, and for some weird reason, consider themselves more IRANIANS than them. They think they are more entitled than people who have stayed and worked in Iran to determine what's good for the country. All I have to say to them is, stay where you are, and let people improve their lives.

Stay away, or wake up. Wake to the fact that the "Ariyan race" is neither an electoral issue, nor a concern for Iranians living in Iran. None of them cares if their race is superior to others. None of them cares to call himself "Persian" instead of "Irani". All they want is to improve their lives, improve their economy and progressively move towards a better political system. They have concrete needs and concrete expectations for TODAY. They don't give a damn about who invaded Iran some 14 centuries ago.

It's so sad to see how you racist, out-of-touch, delusional people still think in the 21 century. It's so sad to see the words "Ariyan" and "Arabs" and "Kourosh" appear so many times in each discussion, without any relevance. It seems some of you have no logic or analytical skills at all. You either respond and dismiss every logical argument by invoking unrelated poems and idioms, or you go on and blame everything on "Carter" or "Arabs who invaded our Aryan land 1400 ago".

Get real.


Fred

The crooning Dr. Strangelove

by Fred on

Nothing beats hearing a nuke loving  Islamist collaborator crooning about voting in his murderiouse Islamist republic.  His Islamist guru must be so proud of him.

 


default

You are right Mammad

by Anonymous Khandeh (not verified) on

But I wouldn't waste my breath on robots and programed individuals who have never shown any pragmatic sense nor have they shown any thinking process AT ALL.
I can name them, but you get my Gilani drift, or fa fa Rusty is the right thing!!! :)


Mammad

Who do the boycotties represent?

by Mammad on

Let's see who do these characters, who speak on behalf of 75 million people, represent:

A. Inside Iran:

1. University students? Office for Consolidation of Unity (OCU), known in Iran as Tahkim Vahdar, representing 92% of all university student organizations, and its sister organization, Advaar-e Tahkim, have called on people to vote. OCU has endorsed Karroubi.

Note that BOTH OCU and Advaar Tahkim boycotted the 2004 elections.

2. Women/feminist movement? Not a single NGO, not a single notable woman leader inside Iran, has called for boycott.

Note that many feminist/women leaders/NGO boycotted the 2004 elections.

Bahareh Hedayat, the courageous leader of OCU who has been to jail, and herself a feminist, has called on people to oust Ahmadinejad by voting.

3. Labor  movement? Every labor organization has called on people to oust Ahmadinejad by voting. There is not a single exception. The wife of Mr. Mansoor Osanlou, the courageous labor leader who is in jail, has endorsed Karroubi.

4. Political groups? EVERY political group inside Iran - BOTH inside the system and outside - has called on people to vote. There is not a single organization that has called for a boycott.

Note that many of the same groups boycotted the 2004 elections.

4. There are respectable individuals, such as Dr. Naser Zarafshan (whom I respect tremendously), that have said they will boycott the voting. But, they do not have an independent social base of support. Their supporters are among the university students, but they will not boycott the elections (see above).

So, aside from loonies such as themselves, these people - one of whose "leaders" in this column has called for armed confrontation with the IRI (she herself wil be at the forefront of fighting, I assume!) - represent no one!

B. Outside Iran:

1. Dariush Homayun and his Constitutional Monarchy Party refused to call for a boycott in an interview last Sunday. Insatead, they have declared their support for the civil movement mobilized as a result of the elections, whose goal is to oust Ahmadinejad.

2. Many secular groups, such as Union of Iranian Republicans, and leftists, have called on people to vote.

C. Who is for boycott outside Iran?

1. The National Front, and the group associated with the late Dr. Shahpour Bakhtiar. As much as I respect their leaders (one of them in the US is a friend), I ask, how much following do they have insaide or outside Iran?  

2. A few individuals (I could not find more than 5-6). I do concede that I might not have read the statement of every opposing person.

3. Southern California-based satellite TVs, representing a groups of at most a few hundred loonies who fight and attack each other all the time.

4. The Shahollahies and their "Ghebleh Aalam" Reza.

5. The ultra-left fringe groups - if they can be called groups.

6. The super-duper Aryan nation, like a couple in this column!!

Mammad


Mammad

Super-Duper Aryans

by Mammad on

When was the last time a "super-duper Aryan" ruled Iran?

Reza Khan came to power through a British-sponsored coup led by Seyyed Zia, the British intelligence agent. Then, he bit the hands that had fed him, and became a Hitler sympathizer (the Swastika that the Nazi left on the ceiling of Tehran railroad station during that era is still there). So, the British, Soviets, and the US invaded Iran, removed the super-duper Aryan Reza Khan, and installed his incompetent son Mohammad Reza. 

Mohammad Reza was forced to flee by Iran's national hero Dr. Mohammad Mosaddegh and Iranian people. But, the US and Britain, sensing that, we Iranians needed a super-duper Aryan man (clearly, they believed that Dr. Mosaddegh was not one!), staged the 1953 coup, and returned MR to Iran. The result of having a super-duper Aryan ruler? A fascist secular regime (the mirror image of which is the fascist religious regime, its legitimate child) for 25 years, until it was overthrown again, this time for good!

Yeap! We long for that fascist secular regime run by a super-duper Aryan! 

Mammad


default

There is difference between Voting for President & Sizdah Bedar

by Responsibile (not verified) on

The author does not know that there is a big difference between voting for who rules the country and where should we go for 13th of Farvardin ceremony.

Voting is neither a joke nor a game nor a social event. It is a serious matter for people to participate in their destiny AND take responsibility for its outcome. 30 years is a long long time, during which all sorts of islamic prime ministers and presidents came and went and none could make an iota of difference. Your example of Khatami is totally wrong. So what if Khatami made the life easier on iranian women dress code, or had an encouraging stupid smile on his face, or flirted with foreign dignitaries, when problems of iranian society were far deeper than those that he used to deceive people in welcoming him. Khatami WAS the president of iran when students were imprisoned, tortured, and intellectuals were chain murdered. He was responsible for all that happened under his nose and his minute laxity that he accorded to women and like was not worth the loss of life that he tolerated and the continuation of the islamic regime that he contributed to.

What happens if all iranians vote for either Ahmadinejad or Mousavi? Nothing no matter who gets elected: Na Qom khoobeh na Kaashin, lanat beh har dotaashoon.

But what happens if 90% of iranians do not vote? That can make a difference to send the message that people are dissatisfied.

Voting for IRI is a vote of endorsement of 30 years of regression and oppression, endorsement of murders of tens of thousands of iranian youths, looting of trillions of dollars of iranian children assets, and imprisonment of tens of thousands more. And many do not care if Mousavi is an iota better or worse than Ahmadinejad. Iranian problems are far far deeper than what these people can understand or care about, let alone to address or cure.

Voting is voluntary, it is very different from carrying iranian passport and identity cards that are mandatory and harmless to have. There is serious responsibility on the shoulder of any iranian who votes; a serious responsibility that iranians ignored in 1979 when they voted to give khomeini a blank check to oppress, imprison, torture, rape, loot, and murder them; a responsibility that was ignored and we all ended up paying for results of it for the last 30 years. I saw many iranian youth today who are born after the revolution and have to live with IRI look to their parents and ask them: why did you revolt? Why did you vote for islamic republic? Why did you vote for constitution of Vali Faghih? And the parents have no answer except for feeling stupid.

Voting is taking responsibility for future behavior of the regime, and in this case the endorsement is about nothing but the continuation of misdeeds (+/- delta) of the islamic republic. IRI has given us a rope ("tanaab") and are encouraging us to use the rope to hung ourselves; that does not mean that we should because we have the opportunity (and the right) to doing so.


default

هر چند مفلسم

رومی (not verified)


هر چند مفلسم نپذیرم عقیق خرد
کان عقیق نادره ارزانم آرزوست
من به خواری قبول این جنایتکاران تن نخواهم دادو این حرفها را هم باور ندارم. اینها ما را به گروگان گرفته اند و خانه ما را اشغال کرده اند و برادران و خواهرانمان را اعدام کرده اند و 1000 سال دیگر هم من به آنها رای نخواهم داد. اگر شما میخواهید به جنایتکاران رای بدهید این گوی و این هم میدان


default

به جهانشاه جاوید رای دهید

حسن عسکری (not verified)


تو کاغذ رای به جهانشاه جاوید رای دهید. کی‌ به کیه! کی‌ با منه؟ به جنیفر لوپز رای ندید!


default

دم خروس را باور كنم يا قسم حضرت عباس را

يك آشنا (not verified)


واقعا من به عنوان يك جوان 30 ساله نمي دونم كه چرا مردم ايران هميشه به دنبال اتنخاب بين بد و بدتر هستند و واقعا هيچ وقت به اتنخاب بين خوب و بد فكر نمي كنند و سطح توقع خودشان را پايين آورده و سطحي نگر شده اند شايد بايد اين را به حساب اثرات 30 ساله انقلاب روي تمايلات و توقعات مردم گذاشت. وقتي شوراي نگهبان كه خود منتخب رهبر هستند و ميان به جاي مردم تصميم مي گيرند و افراد را باتوجه به منافع و سلايق خودشان دستچين ميكنند و بعد به مردم مي گويند بياييد و ازبين اين افرادي كه ما انتخاب كرديم يكي را انتخاب كنيد ، واقعا انتخاب معناي مضحكي پيدا نمي كند . تازه اين انتخاب نمايشي مردم وقتي رسميت پيدا مي كند كه رهبر اين مقام را به او تفويض نمايد يعني نظر يك نفر بر چند ميليون نفر راي دهنده ارجحيت دارد . اما يك نكته براي من هنوز مبهم بوده و هست كه چطور ملتي كه هنوز بالغ نشده و قادر به تشخيص خوب و بد خودش نيست و نياز به قيم و رهبر دارد مي تواند راي دهد و براي خودش تصميم بگيرد . من به شخصه هنوز نمي دانم دم خروس را باور كنم يا قسم حضرت عباس را . لطفا اگر كسي مي تواند اين پارادوكس را براي من حل نموده و دليل لزوم در انتخابات را با استدلال قوي توضيح دهد.


default

اونهایی که نمیرن پای صندوق بازیچه نمی شن

Ddavod از Shiraz (not verified)


وقتی شما رای دادین ولی یکی دیگه از صندوق اومد انگشت اتهام سراغ تحریم کننده ها نگرید بلکه با شجاعت برید حقتون و بگیرید.اونهایی که نمیرن پای صندوق اینرو از قبل می دونن و بازیچه نمی شن


default

بیهوده بر آتش انتخابات ندمید

هیزم خشک (not verified)


رفقا !
تنور این انتخابات با سخنان کسانی چون شما گرم نمی شود . هیزم ها خشک نیستند . جوانه های بسیاری بر آن روییده است . اشک مادران دلسوخته و فرزند از دست داده در این رژیم تا همیشه ننگین ، نگذاشته هیزم ها خشک شوند . بیهوده بر آتش انتخابات ندمید !


default

«رای» .....«تحریم»

Bina (not verified)


اصلا کلمه «رای» عربی است و معنی ان «بینایی» است و نه «نظر» و یا «انتخاب». مثل «رای العین» در عربی یعنی «بینایی چشم» در فارسی. «بینایی» هم که دادنی نیست و خداوند انرا به بشراعطا کرده است و زجر اور است کور و نابینا بودن. کلمه «تحریم» هم باز عربی است و از «حرام» می اید. «حرام» و «حلال» را هم که بر طبق قرآن فقط و فقط خداوند تعین می کند و بر خلاف گفته های ملایان هیچ بشری درروزی زمین حق «گزافه گویی» در مورد خداوند و حق «تعیین» و «تکلیف» در مورد بشر ی دیگر را ندارد. پیامبران همه برای ابلاغ «پیام» برگزیده شده و «ولی» و «وکیل» هیچکس نیستند. «شیاطین» همواره دشمن بیشتر بوده و هستند و همواره بر ضد قوا نین الهی عمل کرده واز طریق «اولیای» خود در روی زمین قوانین گوناگون زیر اسم «دین» و «مذهب» اختراع کرده و همه چیز را وارونه جلوه داده و در اخر بشر را به نابودی می کشانند. خود نتیجه گیر باشیم وقضاوت کنیم در مورد نظام حاکم در کشور و نکات ذکر شده در بالا و اینکه ایا حاضریم بینایی خود را بخاطر حفظ نظام در یک صندوق بیاندازیم و عمری را به «کوری» در کنار «کوران» دیگر بسر بریم؟؟؟


default

Maryam Hojjat

by Anonymous12345 (not verified) on

Why don't you go join a Nazi group instead of being here. Aryan? Superior race?! Are you kidding yourself? Are you serious with all this BS? Aren't you tired of this cliche? Aren't you tired of blaming the ARABS for everything? I can't believe how low people can get.

Arians! What a BS. I mean, you could get arrested for these sort of racist nonsense in Germany.


hamsade ghadimi

چرا هر چهار سال دولت به فکر "رفرم" میافتد؟

hamsade ghadimi


مدافعان تحریم همیشه به فکر مشروعیت نظام هستند ولیکن هر ۴ سال یک بار میتوانن با تحریم به رژیم دیکتاتوری "سیگنال" بفرستن که "آقا خر خودتی." بحثی‌ که آقای نصری به رو میاورد با منطق وقف نمیکند، ایشان میگوید "...پس چرا از بانک‌های دولتی تقاضای وام میکنند؟..." آقا، اگر بانک پول "مونوپلی" بهت میداد دوباره برمیگشتی وام بگیری؟  اگر جوابت بله هست، پس برو رائ بده


Maryam Hojjat

Ali Nasri & All who support his View

by Maryam Hojjat on

Must know That IRI & Its Mozdouran all are from Arab background & they are not IRANIANS.  These mozdouran and their supporters soon or late end in the trash can of history. As Mr. Mirza Reza Kermani said we need our young , brave IRANIANs to kick them out from land of ARIANS. 

Do not vote for any of these IRI CRIMINALS & stay home on the election day.  This is a good chance for solidarity of IRANIANS.

DOWN with IRI


default

به جنيفرلوپز راي بدهيد

Icia (not verified)


به جنيفرلوپز راي بدهيد

از آنجايي كه راي دادن يك پديده فوق ناموسي است و مردم غيور و ناموس مند ما حاضرند جانشان را بدهند اما راي مقدسشان را به همين راحتي توي صندوق نريزند لازم است نكاتي خدمت انور دوستان عزيز عرض شود.

1- در دوره قبل هر قدر حلقمان را پاره كرديم كه برويد به معين راي بدهيد يك سري از دوستان عزيز مدام افاضات كردند كه مگر چه فرقي مي كند و مگر اينها چه گلي به سر ما زده اند و همه شان سر وته يك كرباسند و ... بعدش كه دور دوم شد همه شان به شكر خوردن افتادند كه برويم راي بدهيم اين اگر بياد زن و مرد رو وادار مي كنه چادر بزنه سرش. بعد كه دير شد و اين بابا آمد و خوب فرقش حسابي رفت توي چشمشان.

2- يك سري آدمها هستند كه اصولا تحريم مي كنند. خدا مي داند چه چيزي را تحريم مي كنند.. تحريمشان هم اين است كه توي خانه مي نشينند و آنهايي كه راي مي دهند را مسخره مي كنند. اسمش را مي گذارند مبارزه منفي. خدا مي داند كجاي اين كار مبارزه است كه آدم توي خانه اش قايم بشود و هيچ كاري نكند، هيچ كس هم توي دنيا نفهمد كه او توي خانه اش نشسته و هيچ كاري نمي كند و هيچ كس هم خبر دار نشده كه كسي چيز يا تحريم كرده. يكي نيست بگويد عزيزم انقدر مبارزه نكن خطرناك است.

3- اين آدمهايي كه تحريم مي كنند فكر مي كنند چون خودشان و مادر و پدر و خاله شان تحريم كرده اند و به جايش آن روز رفته اند لواسان با دختر خاله پسرخاله هايشان زده اند رقصيده اند فعاليت سياسي و مبارزه منفي كرده اند. اينها فكر مي كنند كه وقتي خودشان و بقيه يك ميليون نفري كه صداي آمريكا نگاه مي كنند راي ندهند صندوقهاي راي خالي مي ماند و بعد دولت مي آيد توي تلويزيون اعلام مي كند كه فقط 5% از واجدين شرايط در انتخابات شركت كرده اند و ما فهميديم كه مشروعيت نداريم و حالا مي خواهيم برويم كنار. سر چهار راه هم همه مي ايستيم تا مردم مبارز از لواسان برگردند و ما را به تير هاي برق آويزان كنند.

4- اين عزيزان فرهيخته عبارت زيبايي بلدند كه مفهومش اين است كه راي دادن به مشروعيت نظام كمك مي كند. اولا كه معلوم نيست كه چرا در نظامي كه بارها و بارها مسوولينش اعلام كرده اند كه در نظام اسلامي راي مردم جايي ندارد و حكم حكم خداست كه ما به اطلاعتان مي رسانيم، انتخابات مشروعيت را بالا مي برد. يعني اينكه انتخابات به عنوان مهمترين ركن دموكراسي چطور مشروعيت يك نظام ضد دمكراتيك را بالا مي برد.

5- ضمنا در كشوري كه حداقل 40 درصد مردم از روي تكليف شرعي راي مي دهند و اسامي را به ترتيب حروف الفبا و فقط به خاطر ذخيره آخرت توي صندوق مي ريزند و رايشان با آن آقاي پروفسور جامعه شناس و فلان وكيل پايه يك دادگستري يك ارزش را دارد، و صدا سيما هم خيلي راحت مي تواند 40% را 60% اعلام كند( كه از ميانگين جهاني بالاتر است) چرا بايد تحريم چند تا از اين مبارزان شجاع، تاثيري در مشروعيت نظام داشته باشد.

6- اگر توي آمريكا 50% مردم توي انتخابات شركت نمي كنند براي اين است كه مسالي كه براي بحث بين كانديداها باقي مانده محدود مي شود به حق ازدواج همجنسگرايان، رابطه با ايران و ميزان حقوق بازنشستگي كارمندان كه خيلي واضح است كه آنهايي كه نسبته به همجنسگرايي گرايش يا تضاد خاصي ندارند در انتخابات شركت نمي كنند. اما در ايران فرق دو كانديدا به ازدواج همجنسگرايان و بيمه مادام العمر بازنشستگان محدود نمي شود. ممكن است يكي بيايد و ايران را با جنگ نابود كند و همه ثروت مملكت را بين فك و فاميل و افراد دهاتش پخش كند و هر كسي را كه اعتراض كرد زير شكنجه بكشد و به پليس دستور بدهد توي خيابان زنها و دختران مردم را بگيرند و بعد از تجاوز توي زندان دار بزنند و هر روز توي تمام نقاط دنيا تمسخرش كنند و پول مملكت را توي حلق كشورهاي تازه كشف شده آفريقايي بريزد و روزنامه ها را ببندد و كتاب ها را ممنوع الچاپ كند و تحصيل كرده ها را فراري بدهد و هر وقت كه توي تلويزيون ديده مي شود تن و بدن مردم بلرزد و همه كشورهاي دنيا را به تحريم و تهديد ايران وادار كند. در مقابل ممكن است كانديداي ديگري باشد كه اگر هيچ كار مثبتي نمي كند لااقل همين كارهاي وحشت ناك را هم نكند. اينجاست كه راي ندادن در آمريكا ممكن است تاثير مهمي در زندگي آدم نداشته باشد اما در ايران ممكن است خودش و كشورش را نابود كند.

7- مردم ما اصولا كيمياگران غريبي هستند. همه با هم بسيج مي شوند كه به كسي كه مشخص است نابودشان مي كند راي بدهند و فرداي انتخابات همه شان شروع مي كنند به پشيماني و غلط كردن و برخي هم منكر مي شوند كه به طرف راي داده اند. بعد همگي بسيج مي شوند كه به يارو فحش بدهند و مسخره ‌اش كنند و جنبش اس ام اسي بر ضدش راه مي اندازند.. بعد از چهار سال كه طرف را مسخره كردند دوباره سر انتخابات مي روند به يارو راي مي دهند. اين از آن نكاتي است كه هيچ تحليل گري تا به حال در جهان متوجه اش نشده است اما براي اولين بار در اينجا علتش را بنده عرض مي كنم. هدف مردم ايران اصولا خنديدن است. مهم نيست به چه چيزي با چه كسي مي خندند. خاتمي هشت سال مردم را به گريه انداخت و جيغ و سوتشان را به هوا برد حالا يكي آمده كه مي شود روزي سه بار به او خنديد. مردم حتي به خودشان و پدرشان هم ميخندند. دليل محبوبيت سريال يوسف غير از مسائل اروتيكش همين سوژه خنده بودندش بود.

8- ايران ده ميليون بي سواد مطلق دارد كه پنج ميليونش در انتخابات راي مي دهند و اگر خودشان هم نخواهند به آن بابا راي بدهند جايشان راي را مي نويسند. دو و نيم ميليون هم بسيجي هست كه هر كدام دو تا شناسنامه دارند كه مي شود پنج ميليون. پنج ميليون هم از فك و فاميل طرف و جيره خورهاي يارو و خشكه مذهبي هاي مرتجع هستند كه روي هم مي شود پانزده ميليون. اين پانزده ميليون هميشه به يك كانديداي خاص راي مي دهند. در كل اگر تعداد آرا حدود 30 ميليون باشد با يك تقلب پانصد هزارتايي مي شود بالاي 50% آرا را به دست آورد و خلاص. يعني آرا آن پانزده ميليوني كه به كسان ديگر راي مي دهند فايده اي ندارد. اما نكته اين است كه اين 15ميليون راي تعدادش ثابت است. يعني اگر تعداد راي ها از سي ميليون بيشتر باشد آن بابا راي مطلق را نمي آورد و بايد برود دور دوم. بعد از آنجايي كه مردم تازه در دور دوم از خواب بيدار مي شوند و مي فهمند چه خبر است يك مرتبه هجوم مي آورند كه آن يارو انتخاب نشود. يعني حضراتي كه مي خواهند اين آقا راي نياورد و نگران خودشان و بچه هاشان هستند بايد به هر قيمتي كه شده بيايند در انتخابات شركت كنند تا تعداد كل آرا برود بالا و اين 15 ميليون ثابت راي مطلق نياورند.

9- از آنجايي كه مردم ما خيلي با شرف و غيورند و هر چهار سال يك بار ياد جنايتهاي حكومت مي افتند و از آنجايي كه تك تك افراد آنقدر آزاده و مهم هستند كه رايشان به تقدس تمام جهان است و نمي شود خيلي راحت بروند به كسي كه دستهايش آلوده است راي بدهند و وجدان پاكشان اگر خداي نكرده به كروبي يا موسوي راي بدهند تمام عمر گريبانشان را رها نمي كند و حتي اگر بدانند حضرت محمود مملكت را ويران مي كند باز هم دلشان رضا نمي دهد به موسوي فالانژ و كروبي لر راي بدهند، يك راه حل پيشنهادي وجود دارد كه بدون لكه دار كردن نواميس مي شود در راه نجات از نابودي تلاش كرد. به اين منظور پيشنهاد مي شود كه تمامي عزيزان آزاده و شريف كه دغدغه آزادي و آبادي ايران را دارند به سركار خانم جنيفر لوپز راي بدهند. چرا كه علاوه بر داشتن باسني زيبا كه آرزوي هر ايراني وطن پرست و مبارزي است، ساير اندامش نيز به غايت به قاعده است و در حسن جمال هم كه وصفش از حد بيرون است و صدايش هم كه نياز به معرفي ندارد و از رقصش كه ديگر چه نياز است چيزي بگويم.. حال از آنجايي كه ايشان هم اصليتي ايراني دارند و اجداد دورش شيرازي بوده اند و خاري هستند در چشم تنگ نظران و تماميت طلبان و با اطمينان از اينكه چنانچه در انتخابات كانديدا مي شدند هم صلاحيتشان تصويب نمي شد به او راي مي دهيم تا علاوه بر دهان كجي به نظارت استصوابي، با افزايش تعداد آرا، هم از پيروزي اين مردك در دور اول جلوگيري نماييم و هم وجدان و ناموسمان را حفظ كرده باشيم.

10- ختم كلام اينكه مهمترين چيز در دنيا براي چهار سال آينده اين است كه اين آقاي احمدي نژاد انتخاب نشود. نتيجه تحريم انتخابات در چهار سال پيش انتخاب ايشان شد كه از تمامي تحريم كنندگان هم اول از همه انتقام گرفت. راي دادن يك پديده ناموسي نيست و اگر هم باشد راي دو سه ميليون نفر تاثيري در مشروعيت نظام ندارد اما در آينده كشور صد در صد موثر است. اگر قصد نداريد از كسي كه به اندازه اوباما قبولش نداريد راي بدهيد لااقل به جنيفر لوپز كه بيشتر از اوباما هم دوستش داريد( يا هر هنرپيشه و يا سلبريتي ديگري) راي بدهيد كه لااقل تعداد آرا بالا برود تا ما آدمهاي بي وجدان و بي ناموسي كه به آدمي غير از احمدي نژاد راي مي دهيم در دور دوم فرصت دوباره اي براي دفاع از كشور پيدا كنيم.

تكمله: در انتها، به تمام مقدساتي كه مي پرستيد قسم، كشور در وضعيتي است كه يك شبه نمي شود اصلاحش كرد اما تا نابودي كاملش چند شبي بيشتر نمانده. اگر نگران جنگ و تجزيه ايرانيد، اگر به آينده خودتان و بچه هاتان اهميت مي دهيد. اگر نگران تحريم هاي همه جانبه و انزواي مطلق ايران در جهان هستيد.. اگر سيصد ميليارد پول نفتي كه قرار بود سر سفره‌تان بيايد سر از ناكجا در آورده. اگر از گشت ارشاد مي ترسيد. اگر نمي خواهيد توي دانشگاهتان مرده دفن كنند. اگر مي ترسيد كه خليج فارس خليج عربي بشود و جزاير سه گانه هم مثل سهم ايران از درياي خزر از بين برود. اگر به هاله نور اعتقاد نداريد. اگر فكر نمي كنيد يك دختر بچه مي تواند توي زيرزمين خانه اش انرژي هسته اي كشف كند. اگر تا به حال خارج از كشور رفته ايد تا ببينيد همه دنيا به خاطر اين آقا چه تحقيري مي كنندتان؛ اگر هر كدام از اين چيزهايي را كه من گفتم قبول داريد، تلاشتان را بكنيد كه اين آقاي احمدي نژاد ديگر انتخاب نشود.

به جنيفر لوپز و نيكول كيدمن و محمد رضا گلزار و حتي مي توانيد به اخراجي هاي 2 راي بدهيد. فقط راي سفيد توي صندوق نياندازيد.


default

khabe gheflat

by Dana (not verified) on

در چهار سال گذشته، به علت ضعف شدید دولت احمدی نژاد در مدیرت کشور، شاهد لطمه های بزرگی در تمامی عرصه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه بودیم.

---- 12 sale pish Khatami ham ba hamin vadeh haye dorooghin manande dast neshandeh khod (mousavi) javanan irani ra (man ham an moghe yeki az an ha) be paye sandoogh haye ray keshand...

lotfand tozih bedahid, ke dar dorehe 8 saleh riyast khod che kard???!!!

yeki az doostan dar inja besyar beja goft:
اينها همه دستشان در يک کاسه است و پيوند خانوادگی در بين انها موجود است و کافيست کمی هم بر روی ازدواج در خاندان رهبران و سران جمهوری اسلامی مطالعه کنيد تا همه چيز برايتان روشن شود.

aya fekr mikonid ke dar in regime yek farde SALEM vojood darad???
aya kesi dar moghable in jenayat karan,, va ghatele javanan .. va bar bad dahandegane sarmayeh mellat va mamlekat mitavanad ensan bashad va saket bemanad???
aya khatami ba an hameh edeaa , skoot nakard..

doostane aziz
akhoond va gheyre akhoond dar in regime manhoos yeki ast...
hame dast dar yek kaseh darand..
har 4 sal yek bar regime darmandeh khoonkhar shakhse tazehei ra alam mikonad, va baz ba droogh haye tekrari ,, mellat irani ra tebghe mamool ehsasati karde va be paye sandoogh hayr ray mikeshad.. va bar omr va baghaye nangine khod miafzayad


default

Lets go and vote on June 12

by Hakim (not verified) on

People should vote for Mousavi.
Specially those who live inside Iran should do so.
Why?, because it makes a differenet in their day by day life.
There are major differences between Ahmadinejad and Mousavi. Just like Khatami who brought a lot of new and positive changes to Iran during his term.
Lets go together on June 12 and vote.


LalehGillani

عمق ستیز ملت ایران

LalehGillani


نافرمانی مدنی برای ترقی تدریجی اوضاع فلاکت بار سیاسی و اقتصادی کشور نیست. منطق تحریم انتخابات هیچ کدام از دلایل ذکر شدۀ شما هم نیست. ستیز زنان ایرانی با یک وجب پارچۀ روسری نیست.

نافرمانی مدنی سلاحی در دست مخالفان رژیم خونخوار آخوندی است. شما در مقاله اتان عمق ستیز ملت ایران را درک نمیکنید. اصلاح طلبان میخواهند در چهار چوب قوانین اسلامی وضع موجود را ترقی بدهند. ملت ایران میخواهد حکومت اسلامی را سرنگون کند.

در این مبارزه، شرکت در دلقک بازیهای انتخابات و رای دادن به نامزدهای تایید صلاحیت گشته نزول حرمت آزادی خواهان و خیانت به وحدت جنبش جوان دمکراسی است.


default

خاندان رهبران و سران جمهوری اسلامی

احمد، دبئ (not verified)


با عرض سلام .

بنده به اين شعارها واين تبليغات هيچ اهميتی نميدهم.

برای هموطنانم متأسفم که اين حيله ها وسرگرميها برايشان ترتيب داده اند.

اينها همه دستشان در يک کاسه است و پيوند خانوادگی در بين انها موجود است و کافيست کمی هم بر روی ازدواج در خاندان رهبران و سران جمهوری اسلامی مطالعه کنيد تا همه چيز برايتان روشن شود.


default

ابگوشت ولی فقیه

Shakeri (not verified)


٣٠ سال پیش خمینی ابگوشت ولی فقیه را جلوی ما ملت غیور و شهید پرور گذاشت و «بلی» گرفت. با همان «بلی» سید «علی» قصد دارد تا ابد بماند «ولی» چه رای« بدهی» و چه رای «ندهی».


default

موافقان تحریم

Mansur (not verified)


موافقان تحریم انتخابات بسادگی و با وقاحت بنیادی‌ترین
اصل لزوم و ایجاب انتخابات را از بحث‌های تو خالی‌ خویش حذف کرده و به
شاخ و برگ دادن به سایر جنبه‌ها می‌‌پردازند. اصل بنیادی که آن‌ها از
پرداختن به آن اتكا دارند این است:

در غیاب آزادی کاندید شدن برای پست ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس بر
اساس جنسییت، اعتقادات سیاسی، مذهبی، و تشکیل احزاب سیاسی انتخابات آزاد
دیگر معنی‌ ندارد


Farah Rusta

تلاش مذبوحانه و دروغ‌های جانانه

Farah Rusta


 

 

 در باز خوانی این مقاله متوجه اراجیف ذیل گشتم:

  • حق رأی دادن خودمان، که با ارزش ترین دستاورد و خونبهای یک قرن مبارزهء سیاسی است،

ببخشید آیا ستار خان و باقر خان و یپرم خان جنگیدند و کشته دادند که امروز ولایت فقیه را بر سر ملت سوار بینند؟

  • پس چرا هنگامی که بچه های خود را در مدارس آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ثبت نام می کنند، یا در طول مدتی که بر اساس قوانین نظام به فعالیت های تجاری می پردازند، یا زمانی که ازدواجهای خود را به ثبت رسمی می رسانند، یا هنگامی که با گذرنامهء جمهوری اسلامی سفر می کنند، فرم های کارت ملی را پر می کنند و یا از بانکهای دولتی تقاضای وام می کنند، مشروعیت نظام و قانون اساسی را زیر سئوال نمی برند و از تمامی قوانین پیروی و از مزایای آن استفاده می کنند؟

به قول خانم گیلانی شما کجا بودید این همه سال. ما بین ۲ تا ۴ ملیون ایرانی که دستشان به دهنشان می‌‌رسیده و یا از جان و مال خود دست شستند به خارج از ایران کوچ کردند که از مزایای (!!!!) رژیم اسلامی بهره مند  نگردند باقی‌ هم که نرفتند و یا نخواستند بروند ناچارند برای امرار معأش با آن چه که رژیم بدانان تحمیل کرده بسازند ولی دلیل بر این نیست که در نمایش خیمه شب بازی رژیم که نام آن را انتخابات هم می‌‌گذارند شرکت جویند. 

  • "رأی" مهمترین ابزار جامعهء مدنی برای بیان خواسته ها و مطالبات مردم است. در

بنیادی‌ترین اصل جامعه مدنی همانا آزادی عقیده است. وقتی‌ آزادی عقیده بود آنوقت رای دادن معنی پیدا می‌‌کند. در جایی‌

که آزادی عقیده وجود ندارد دیگر رای دادن مفهومی‌ ندارد. آقای نصری اول دکمه را پیدا کرده سپس بدنبال کت می‌‌رود!

افاضات آقای نصری مصداق این بیت است که می‌‌گوید:

خانه از پای بست ویران است

خواجه در بند نقش ایوان است!


default

اینها چگونه میخواهند تغییری را ایجاد کنند؟

Molla Hasani (not verified)


این روزها که دوباره مردم را سرگرم انتخاب بین بد و بدتر کرده اند دوست ندارم مردم را ملامت کنم. شاید نمی توانم آنها را درک کنم. شاید آنها چاره ای ندارند جز تن در دادن به این سرنوشت غم انگیز.

ضرب المثلی عربی میگوید: کسی که در حال غرق شدن است دستش را به سمت هر علف و بوته ای که کنار گودال باشد دراز میکند و به آن متمسک میشود شاید بتواند از غرق شدن رهایی یابد. اما آن بوته ها و علف های کنار گودال بی ریشه اند و نمی توانند کسی را نجات دهند.

حکایت هیجانات بیهوده این ملت شبیه چنگ زدن همان غریق است به خار و خاشاک لبه گودال. چشم امیدشان را به چه کسانی دوخته اند! به کروبی؟ به موسوی؟

آیا اینها میخواهند ملت را نجات دهند؟ این دو نفر از هر ده کلمه ای که میگویند چهارتایش «آرمان های امام راحل» است و هفت تایش «رهنمودهای مقام رهبری».

اینها چگونه میخواهند تغییری را ایجاد کنند؟

حوصله و حافظه قوی ای میخواهد تا حوادث سال های شصت تا شصت و هفت را بازنویسی کرد و نقش این آقایان اصلاح طلبان را در حذف نیروهای مخالف برای نوجوانان بازگو کرد.

همین آقای موسوی در زمان درگیری بنی صدر با حزب جمهوری اسلامی از کسانی بود که آتش بیار معرکه بود و در کله پا کردن بنی صدر که حاضر به حرف شنویی و باج دهی به علما و سران حزب جمهوری اسلامی نبود نقش مهمی داشت. ملت ما آنروزها را فراموش کرده اند. حذف بنی صدر و کابینه لیبرالش زمینه را برای برخورد با دیگر گروههای مخالف فراهم کرد.

آن روزها این آقایان در کدام جبهه موضع گرفته بودند؟ در جبهه جوانان پرشور طرفدار بنی صدر یا در جبهه حزب جمهوری اسلامی؟

همین آقای کروبی که این روزها اینقدر نطق های آتشین میکند از مخالفین سرسخت بازرگان و بعدا بنی صدر بود. تازه این که چیزی نیست.

زمانی که آقای خامنه ای تازه رهبر شده بود و آقای کروبی رئیس مجلس بود. یکروز نماینده کرج از تریبون مجلس یک نطق چند دقیقه ای علیه آقای خامنه ای ایراد کرد و هشدارهایی داد. (اسم نماینده کرج را اصلا یادم نیست.) این آقای کروبی فردای آن روزبه طرفداری از آقای خامنه ای چنان نطق آتشینی علیه آن نماینده بدبخت کرد که بقیه نمایندگان هم علیه او تحریک شدند و سرانجام او را برای همیشه از مجلس اخراج کردند.

حالا این آقا با آن سابقه اش آمده شده طرفدار آزادی بیان!!


Farah Rusta

منطق وارونه مشارکتی ها

Farah Rusta


مخالفان تحریم انتخابات بسادگی و با وقاحت بنیادی‌ترین
اصل لزوم و ایجاب انتخابات را از بحث‌های تو خالی‌ خویش حذف کرده و به
شاخ و برگ دادن به سایر جنبه‌ها می‌‌پردازند. اصل  بنیادی که آن‌ها از
پرداختن به آن احتراز دارند این است:

 

در غیاب آزادی کاندید شدن برای پست ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس بر
اساس جنسییت، اعتقادات سیاسی، مذهبی، و تشکیل احزاب سیاسی انتخابات آزاد
دیگر معنی‌ ندارد


default

ILLUSION

by Ayatoilet (not verified) on

Once George Carlin said: "Elections are an illusion of choice" for this reason he stopped voting in the USA after 1972. Iran is very different politically than USA or other westernized systems, but the process in Iran cannot be considered democratic. First it is necessary to try to prove the system in Iran is democratic.


ALI_NASRI

To Laleh Gilani

by ALI_NASRI on

این حرکت هایی که شما به آنها اشاره کردید در جهت بازتر شدن فضایی سیاسی و اجتماعی و بهبودی وضع موجود بودند و هستند٬ که این درست برخلاف منطق تحریم که "ما رأی نمی دهیم تا چهرهء واقعی نظام آشکار شود" است. اگر فعالان حقوق زنان٬ انجمن های دانشجویی٬ فعالان حقوق بشر و غیره هم این عقیده را داشتند که باید "چهرهء واقعی" نظام آشکار شود تا "تکلیف یکسره شود" هرگز برای بهبودی وضع موجود تلاش نمی کردند. رأی دادن در جهت همان فعالیتهاست. اگر شما مخالف رأی دادن هستید قاعدتآ باید مخالف این گونه حرکتهای اجتماعی هم باشید.


default

The problem with this piece is that it is rather rational.

by Tanti (not verified) on

The problem with this piece is that it is rather rational. We are emotional; you can't expect Iranian exiles to engage in rational calculation.


default

Which one would YOU vote for, the wolf or the jackal?

by Anonymous Answerer (not verified) on

There are these two criminal thieves, X and Y, one of them is going to be democratically elected to climb up the wall of your house tonight and clean up everything that you have (let's be kind and not mention their other deeds).

I am asking YOU to vote for one of X or Y to be democratically elected to rob YOU tonight. Which one would you vote for ?

YOU must vote for one of them, otherwise you should not complain down the road if X robbed you since you could vote and "elect" Y as the criminal thief.

The situation is exactly the same. Voting is not for the sake of voting or to satisfy the urge of participation or to remove complaints. Voting is to participate in the direction of the country. IRI is not about the direction of the country, as that has already been decided and exercised for the past 30 years. It is all about show and deceive of the people to feel participated in daily crimes of IRI. None of the fundamental problems of iranians (oppression, prisoners, torture, thievery, economics, failed foreign policies, lack of transparency, ...) will be solved by voting as they should have been addressed by default by all participants.

Even election of Khatami had no lasting impact on any of the fundamental problems of iranians.

Voting in IRI is to elect the executive thug for the next 4 years. If YOU want to have a say in election of the criminal thug of the country, be my guest!


default

Haal Kardam

by Anonymous Damet Garm (not verified) on

Let's all agree that the Iranians who don't vote or want to "show the regime to the West" have no concept what voting is for.
I love your argument, it's not to show what the government wants, voting is exactly the opposite.