Khamenei's Coup

A military coup to impose Ahmadinejad

Share/Save/Bookmark

Khamenei's Coup
by Mehdi Khalaji
15-Jun-2009
 

Large-scale manipulation of Friday's presidential election in Iran was to be expected, but few could have predicted that Iran's supreme leader, Ayatollah Ali Khamenei, had a military coup in mind. By declaring incumbent Mahmoud Ahmadinejad the winner, Khamenei conveyed a clear message to the West: Iran is digging in on its nuclear program, its support to Lebanese Hezbollah and Palestinian Hamas, and its defiant regional policies.

In the streets of Tehran and other major cities, riot police, members of the Islamic Revolutionary Guard Corps and Basij militias are battling reformist demonstrators who are protesting the results. The government has cut Internet connections and cellphone service and jammed foreign satellite TV and radio broadcasts. Most foreign journalists in Iran to cover the election were expelled after the voting ended. More than 100 leaders of the reform movement have been detained so far, and others are under what amounts to house arrest.

Even though Khamenei asked the candidates not to dispute the results, a reformist group called the Council of Militant Clerics, led by former president Mohammad Khatami, apologized to the people for not being able to protect their votes and asked the government to overturn this result and hold new elections. In statements Sunday, two of the presidential candidates, Mir Hossein Mousavi and Mehdi Karroubi, asked people to continue their "nonviolent demonstration" throughout the country and criticized the government for using violence against demonstrators.

More than 80 percent of Iranian voters turned out primarily because Ahmadinejad's three challengers succeeded in mobilizing Iran's silent majority, especially in the two weeks before the election. All three warned explicitly about the risks of Ahmadinejad's domestic and foreign policies. Although Ahmadinejad enjoys the support of Iran's powerful supreme leader, in the final two weeks before the election all reputable polls inside and outside of Iran showed that Ahmadinejad's popularity had decreased significantly -- particularly following televised campaign debates -- even in rural areas and among the urban working class.

Ahmadinejad took office four years ago through an engineered election. This time Khamenei announced -- before the official Interior Ministry count had been issued -- that Ahmadinejad had won more than 24 million votes, surpassing even the record set by Khatami 12 years ago.

Mousavi and Karroubi have called the announced results "ridiculous." Mousavi said Sunday that invalidating the election is now the only way to restore the people's trust. The Iranian supreme leader's post-election statement, in which he described a "people's epic" through a "completely fair and free election," did not prevent shocked followers of reformist candidates from rioting over the weekend to chants of "down with the dictator."

The challengers also asked people to go to the roof of their homes and shout "Allah is great," a slogan that reminds people of the 1979 revolution. Mousavi has invited protesters to gather this afternoon on Enghelab Square in Tehran; gatherings are expected in more than 20 other cities.

The current social solidarity and political unity in Iran is unprecedented since the revolution. Banners, headbands and signs in green, the color of the anti-Ahmadinejad movement, were prominent before the election and are still on display. No one can predict where this situation will lead and whether Khamenei's nightmare of a "velvet revolution" will come true.

Earlier this year, in his message on the occasion of the Iranian New Year (Nowruz), Barack Obama became the first U.S. president since the hostage crisis to address "Iranian leaders" and the "Islamic Republic" rather than the Iranian "regime." The Obama administration had been careful not to take any position that could be seen as supporting a particular candidate in the Iranian election. Obama's Iran team was surely watching the decreasing support for Ahmadinejad and waiting to see what would happen. While Venezuela's Hugo Chavez and leaders of the Palestinian Hamas and Egyptian Muslim Brotherhood movements were among the first to congratulate Ahmadinejad, people everywhere, certainly including in Iran, expect the United States to speak out.

This military coup is a turning point in Iran's domestic and foreign policies that the West cannot ignore. The U.S. reaction in particular is meaningful not only for Iran's democratic movement but for all democrats in Islamic countries who suffer under autocratic governments. In coordination with European and other nations, the United States should respond to the message being sent by Iran's supreme leader by condemning the election and backing the Iranian people's demand for a free and fair revote under the supervision of international observers.

Iran's people have a living memory of U.S. involvement in the 1950s coup against the government of Mohammed Mossadegh. They expect the Obama administration not to make the same mistake at this crucial time in U.S.-Iranian relations by recognizing the coup carried out under the cover of this election.

It will be easier to bring an end to Iran's controversial nuclear program and defiant foreign policy working with a democratic Iran rather than the military government that is in power. Iranian society will not forget this historic moment and is watching to see how the free world reacts.

AUTHOR
Mehdi Khalaji is a senior fellow at The Washington Institute, focusing on the domestic policy of Iran as well as the politics of Shiite groups in the Middle East. He is the author of Apocalyptic Politics: On the Rationality of Iranian Policy. First published in Washington Post.

Share/Save/Bookmark

Recently by Mehdi KhalajiCommentsDate
Waste of Dollars
4
Dec 13, 2011
Prisoner of two regimes
12
Jan 20, 2010
Mohammad Taqi Khalaji
9
Jan 13, 2010
more from Mehdi Khalaji
 
gol

Letter to Khamenei- Date: Saturday, June 20, 2009, 10:29 AM

by gol on

جناب آقای سید علی خامنه ای
>
> اظهارات امروز شما همه اتفاقات رخ یافته روزهای اخیر را متوجه حضرتعالی می کند.
> از سوی دیگر دیروز اعلام شد که سرکار خانم رجایی، همسر شهید رجایی، نخست وزیر و
> رئیس جمهور محبوب آیت الله خمینی را در حرم حضرت معصومه دستگیر کرده اند و وی
> را به زندان برده اند، چرا که او نیز مانند میلیونها ایرانی دیگر به ظلم و بی
> عدالتی که بر این ملت رفته است، اعتراض کرده بود و دولت تحت امر شما صدای او را
> هم نتوانست تحمل کند. حق نخست وزیر محبوب آیت الله خمینی و نخست وزیر سابق
> خودتان بر اساس شواهد بسیار و قرائن بیشمار، در انتخاباتی پرشکوه و بی نظیر غصب
> شده و شما
>  پیش از آنکه حتی پیرمردهای منصوب خودتان انتخابات را تائید کنند، بی صبرانه بر
> دروغی بزرگ مهر تائید زدید و با همین کار، هم از وظیفه قانونی تان تخلف کردید و
> هم شرط " عدل" را که از شروط اصلی ولی فقیه است، زیر پا نهادید. اینها همه به
> کنار، سووالی بزرگتر مطرح است، شما می دانید چه می کنید؟ می دانید به کجا می
> روید؟
>
> آقای خامنه ای!
> مرا به عنوان یکی از نویسندگان سرشناس ایرانی می شناسند، برخی بر این کلمه "
> خوب" را هم می افزایند، یکی از اینها روحانی شریفی است که هفت سالی قبل که از
> زندان بیرون آمده بودم گفته بود " آقا گفته اند تو و فلانی نویسنده های خوبی
> هستید، چرا نمی نویسید؟" و این زمانی بود که تازه از زندان بیرون آمده بودم به
> جرم نوشتن و روزگارم بخاطر حفظ حرمت همان قلمی که خدای به آن قسم خورده بود و
> قاضی شما بی حرمتش کرده بود، ویران بود و هنوزم بر این باور بودم که قلمم می
> تواند جز هدیه کردن لبخندی به ملت شاید کاری دیگر هم بتواند بکند. خوانده بودم
> روایت شاعرانه و
>  مسحور کننده عبدالفتاح عبدالمقصود را از زندگی " علی بن ابیطالب" و قصد کرده
> بودم که سه چهار سالی از زندگی ام را بگذارم برای نوشتن زندگی امام حسین.
>
> این وسوسه تنها در من کافر نبود که سرگذشت آن بزرگان را بسیاری از هم قبیلگان
> من نوشته اند، از همان عبدالفتاح عبدالمقصود بگیر تا شاعران و نویسندگان بزرگ
> ایران و عرب و حتی نویسنده بزرگ ایرانی مرحوم غلامحسین ساعدی که می خواست "
> مقتل" را بنویسد و ما همگی بیش از آنکه اهل شریعت باشیم، سرگشتگانی بودیم که با
> خدای خویش عاشقانه به مهر و قهر بودیم، نه چون رفقای شما که بندگی و بردگی منش
> و روش شان در مواجهه با خدای است. من به قول آن پیر، بینوا بندگی سربه راه
> نبودم، و راه بهشت مینوی من بزروی طوع و خاکساری دیگران نبود، اما جای آفتاب را
> می دانستم و کلمه
>  را می شناختم و می دانستم که آن کسی می تواند راوی شرق باشد که خورشید عشق در
> دلش طلوعی کرده باشد، نه آنان که تمام روحشان را شب گرفته است و کلمات شان غروب
> می کند وقتی که روایت را آغاز می کنند. اما نشد، نشد و نشد آن کار که بشود.
> داروغگان و شحنگان دستگاه داغ و درفش چنان کردند که رخت بر بستیم از وحشت زندان
> سکندر و خراجات سنگین تان را هم تاب نیاوردیم و حالا گرفتاری ماست و این غول
> های بیابان. که می بینید هر چه باشند از آن راهزنان خیابانی چکمه پوش و چماق به
> دست شریف تر اند.
>
> باری، شرح خویش را دادن مقصد من نیست، اما بهانه ای است که فراموش نکنید که
> کدام کس با شما سخن می گوید. چند سالی قبل نیز کاری کرده بودید و من نیز به خشم
> چیزی نوشته بودم و اسباب زحمت برای من شد و چنان که گفته اند اسباب کینه برای
> شما. که می گویند کینه های تان سخت است و از دل برون نمی رود، وقتی که آمد. و
> لابد باید که باز حکایت این روزها را می شنیدم و تصویرش را که در هر رسانه
> بازتابیده می دیدم و لب سکوت به دندان می گزیدم و راه خاموشی برمی گزیدم......
> اما و اما، که این بار گوئی کار چنان از دست بشده است که سکوت معنا نمی دهد،
> وقتی سه میلیون نفر نفرت شان از
>  بی عدالتی و ظلم را در حد فاصل انقلاب و آزادی در سینه حبس می کنند و تنها به
> اشارت انگشت داستان پیروزی دزدیده شده شان را می گویند.
>
> خون را بنا نبود بریزید که ریختید و حد را بنا بود نگه دارید که نگه نداشتید و
> حرمت را بنا بود حفظ کنید که بی حرمتی کردید و با بی انصافی و بی هیچ عدالتی حق
> ملتی را پایمال کردید. پایمال کردید حق میلیونها آدم را و بعد مرد دروغگوی شهر
> بی شرمانه یک ملت بزرگ و شریف را " خس و خاشاک" نامید، همو که غلام حلقه بگوشی
> بود و خریدیدش، به قیمت فروختن همه آنان که از بزرگان آن قبیله بودند. نمی گویم
> که عقل، نمی گویم که عدل، نمی گویم که شرافت، نمی گویم که درایت، نمی گویم که
> هشیاری، نمی گویم که مصلحت داری، نه، اینها را بگذاریم و بگذریم، می پرسم که
> قیمت را چرا
>  درست حساب نکردید؟
>
> می گویند هر چیزی قیمتی دارد، و می گویند هر چه بگیری چیزی می دهی. حساب نکردید
> این که می گیرید قیمتش چقدر است در مقابل همه آنچه می دهید؟ این غلام بچه ای که
> در بازار مکاره دروغ و فریب مفت هم گران است، به چه قیمت خریدید؟ به قیمت
> سرشکستن و زبان بریدن و زخم زدن بر تن ملت خودتان؟ به قیمت کشته شدن خلقی شریف
> و مردمی آزاده که تنها حق شان را بر اساس قول خودتان می خواهند؟ به قیمت طعن و
> لعن و نفرین میلیونها انسان که از ترس قداره بندهای چکمه پوش و ریشوهای بی ریشه
> قمه به دست و نفر بر های ضد شورش در سکوت راه می روند و هیچ نمی گویند تا حداقل
> در این ساعات
>  سکوت کمی به خودتان فکر کنید؟
>
> این غلام بچه را خریدید به قیمت به آسمان رفتن صدای آلله اکبر میلیونها آدمی که
> حق شان را ظالمانه نقض می کنید؟ یک بی لیاقت بی ادب را چون موجودی وحشی به جان
> این ملت انداختید و سگان را رها کردید و سنگ های بنای حکومت خودتان را بستید و
> رئیس مجلس خبرگان تان را در حصر نگه داشتید؟ حداقل حق همسایگی ده بیست ساله و
> رفاقت چهل ساله با هاشمی را نگه می داشتید، یعنی واقعا به هیچ رفیقی نیاز
> ندارید؟ آن شنیدم که گفته اید آنان که به خیابان می آیند مسوول جان شان خودشان
> هستند، چرا؟ آیا خیابان های کشور ملک طلق مرحوم ابوی شماست؟ آیا مردم حق ندارند
> در خیابانهای
>  شهر از حق شان دفاع کنند؟
>
> آقای خامنه ای!
> شما که به آخرت اعتقاد دارید! نمی خواهم به روزهای محشری که در تهران به راه
> افتاده فکر کنید، به روز محشر آن جهان که باور دارید؟ نمی خواهم به آشکار شدن
> اسرار یک دروغ ساده لوحانه که ملتی باورش نمی کنند و سرانجام آشکار خواهد شد
> باور کنید، حداقل به " یوم تبلی السرائر" که اعتقاد دارید؟ چطور می توانید در
> آن قیامتی که لابد باورش دارید با استاد و معلم تان آیت الله خمینی مواجه شوید
> و بگوئید که تمام اهل بیت اش را از بیت تان راندید؟ و هر که او از خود می شمرد،
> جزو غیرخودی ها بشمار آوردید؟ چطور می توانید با او مواجه شوید و بگوئید که در
> حکومت عدل شما
>  همسر رئیس جمهور محبوب او رجایی را زندانی کردید؟ چطور می توانید با او مواجه
> شوید و بگوئید حق نخست وزیر او را که محبوب ترین رجل اجرایی کشور نزد آیت الله
> خمینی بود، انکار کردید و حق مرد صدیقی مانند موسوی را پایمال کردید و دروغگویی
> چاپلوس را بناحق به جایش گماردید؟
>
> چطور می توانید با او مواجه شوید و بگوئید که هاشمی رفسنجانی را که امین ترین
> اصحاب خمینی بود، در حکومت تان دزد خواندند و فرزندانش را ممنوع الخروج کردند و
> شما هیچ نگفتید و خوشحال هم شدید؟ چطور می توانید با سردارانی که برای دفاع از
> ایران در جنگ بشهادت رسیدند مواجه شوید و به آنها بگوئید که خانواده های آنان
> که امانت شان نزدتان بودند، از خود راندید و مشتی دروغگوی ریاکار را به آنها
> ترجیح دادید؟ چطور می توانید به آیت الله خمینی بگوئید که بهترین شاگردانش را
> در تنگنا گذاشتید و یک مشت روحانی قدرت طلب را تنها به این دلیل که شما را دوست
> می داشتند،
>  بر آنان ترجیح دادید؟ لابد زمانی هست که تا پیش از آن روز به همه این سووالات
> پاسخ بدهید. شاید به من بگویند که همچون منی که به هیچ چیز اعتقاد ندارم چرا
> نگران شمایم، نه، من نگران شما نیستم، فقط می خواهم بگویم که همه چیز به این
> آسانی تمام نخواهد شد. آنها که بارگه داد بودند، از ایوان مدائن شان هیچ نماند،
> شما می خواهید با این خیابان پاستور چه کنید؟
>
> جناب خامنه ای!
> در این روزها صداهایی در شهر بلند است. بشنوید. سی سال قبل مردی دیگر بر صندلی
> اقتدار این کشور نشسته بود که صدای ملت را دیر شنید، دیر شنید و وقتی شنید قول
> داد که انتخابات بعدی را عادلانه برگزار کند. اما کار به جایی رسید که برای
> یافتن گوری هم در این دنیای پر قبرستان سرگردان بود. البته چنان کرده ایم و
> کرده اید که مردمانی برایش دایم آرزوی آمرزش می کنند و صدبار توبه می کنند که
> چرا چنان کردند. اما وقت همیشه نیست. گاهی پیش از آنکه فکر کنی اتفاق می افتد.
> وقتی توفان آغاز شد، نه از تاک نشان می ماند و نه از تاک نشان. من نگران تغییر
> حکومت نیستم، نگران
>  خونهایی هستم که ریخته خواهد شد، اگرچه اکنون نیز خون بر سنگفرش های خیابان
> نشسته است. از عاقبت ظلم بترسید.
>
> ظلم را مردمان برنمی تابند، آتش شان می زنید زبانه می کشند، می زنیدشان فریاد
> می زنند، بر سرشان می ریزید رودی می شوند و جاری می شوند و کاری می شود که دیگر
> از هیچ کاره ای هیچ کاری نیاید. با ظلم حکومت کردن نمی شاید. شاید گفتنش بد
> نباشد و این سخن را هرگز فراموش نکنید که آن بیت، حصن حصینی نیست که تا ابد
> آباد بماند و آن حرم را چنان محترم نگاه نداشته اید که وقتی شمشیردارتان همه را
> بزند، مردمان مقیم حرم بمانند. حکومت جمهوری اسلامی از مسیری دشوار گذشته است،
> باور نکنید که هماره و با هر ظلمی که بر مردمان برود، تسلیم و رام می مانند. در
> این انتخابات از
>  صد نفر از بزرگان همین حکومت حداقل هفتاد نفرشان پشت سر میرحسین موسوی بودند و
> به زحمت بیست نفرشان پشت سر احمدی نژاد، مردم به موسوی رای دادند، شما با تائید
> تقلب بزرگ انتخابات چنان کردید که هفتاد درصد حکومت هم توسط خودتان حذف شده
> است. بترسید که اگر هر فرمانی بدهید، حتی اعضای نزدیک به شما هم امرتان را مطاع
> ندانند.
>
> آقای خامنه ای!
> آنچه در این انتخابات رخ داد، تنها یک دروغ بزرگ نبود. دروغی چنان بزرگ و موهن
> که اثباتش از انکارش بسیار ساده تر است. آنچه مردم را عصبانی کرد و به خیابان
> کشید، وقاحت و بیشرمی بی حد رئیس جمهور در انکار همه واقعیت ها جلوی دوربین
> تلویزیون بود، او بدون اینکه به شعور مردم احترام بگذارد، حتی به قدرت محاسبه
> ریاضی مردم هم بی احترامی کرد. آنچه در این انتخابات مردم را عصبانی کرد این
> بود که رئیس جمهور اینقدر ارزان رای و فکر مردم را می خواست بخرد. آنچه در این
> انتخابات مردم را عصبانی کرد این بود که او به چشم مردم هم دروغ گفت و به آنان
> گفت چیزی را که می
>  بینند اتفاق نیفتاده است. آنچه در این انتخابات اتفاق افتاد این نبود که چرا
> در شمارش آرای مردم تقلب شد، این بود که چرا آرای مردم اصلا شمارش نشد. آنچه
> مردم را عصبانی کرده است این است که رئیس جمهور میلیونها ایرانی مخالف خودش را
> خس و خاشاک نامیده است. آقای خامنه ای! ما آدمیم، خس و خاشاک نیستیم.
>
> از سوی دیگر آنچه در این انتخابات رخ داد این بود که بعد از 28 سال به روی
> جمعیت خیابانی شلیک شد، فقط بخاطر اینکه آنان حق قانونی شان را می خواستند.
> پلیس مردمی را کشت که در کمال سکوت و آرامش چهار ساعت در خیابان راه رفته
> بودند. شوربختانه دولت در این چهار سال آنقدر پول نفت داشته است که همه اراذل و
> اوباش را به لباس شخصی های دولتی تبدیل کرده است. آنها هستند که با قمه و باطوم
> به جان مردم افتاده اند.
>
> در این انتخابات حرمت شهدای جنگ هم شکسته شد، حرمت کسانی که مردم آموخته بودند
> که آن بزرگان فداکار حافظ ناموس مردم بودند. در این انتخابات حرمت روحانیت و
> مرجعیت هم شکسته شد. ما به این حرمت نیاز داشتیم و داریم، همیشه باید خانه ای
> باشد که بتوان از دست ظلم به آن پناه برد. آنچه در این انتخابات رخ داد این بود
> که به 26 سال از زندگی سی ساله جمهوری اسلامی و به تمام رهبران آن، جز شخص شما،
> بی احترامی شد. و البته تاریخ به یاد ندارد که حکومتی چنین با خود بیرحمی کرده
> باشد، تنها بخاطر اینکه انتخاب شخصی دیگر را تاب نمی آورد. آقای عزیز! آنچه بی
> حرمت شد چنان
>  بزرگ است که براحتی نمی توان از آن گذشت. اما از همه چیز مهم تر این است که
> شما، با حرمت شکنی روحانیت و دانشگاه و ملت و مجلس و انقلاب و جمهوری اسلامی
> خودتان را بی حرمت کردید، آیا ادامه عمر دولت احمدی نژاد ارزش این همه بی حرمتی
> را داشت؟ آیا بخاطر این دولت بی لیاقت که هر روز میلیونها نفر نفرینش می کنند،
> تا کجا حاضرید بمانید؟
>
> آقای خامنه ای!
> بسیاری از سرداران جنگ، بزرگانی اند که حاضر نیستند دروغی به این بزرگی را
> بپذیرند، آنها اوباش گردن کلفت نیروی ضد شورش نیستند که مثل سگ هار به جان ملت
> بیفتند، مطمئن باشید در روزی که دور نیست، آنان در کنار مردم خواهند ایستاد.
> آنانی که بخش از جان شان را برای دفاع از ملت فدیه کرده اند، روبروی ملت نمی
> ایستند. کارکنان دولت نیز غلامان حلقه به گوش رئیس جمهور نیستند، حتی به
> کارکنان وزارت اطلاعات تان هم اعتماد نکنید، آنها هم حاضر نیستند از دروغی به
> این بزرگی دفاع کنند. و از همه مهم تر ملتی هستند که راه خیابان ها را یاد
> گرفته اند. این ملت دیگر از
>  هیچ کس نمی ترسند.
>
> متاسفانه یا خوشبختانه چنان راه حضور همه رسانه ها را بسته اید که دیگر هیچ
> صدایی جز صدای ملت در شهر شنیده نمی شود. نه صدای آمریکا، نه صدای انگلیس، نه
> صدای اسرائیل و نه حتی صدای روشنفکران، فقط صدای پارازیت دولت حاکم بر رسانه
> هاست. اما صدای مردم بلند است، بلند تا آسمان. به چه زبان باید بگویند؟ در
> شعارها می گویند، نمی شنوید؟ سه میلیون نفر با سکوت و انگشت های نشانه شده حرف
> می زنند، نمی شنوید؟ بر کاغذهایی که در دست شان است، می نویسند، نمی خوانید؟ بر
> دیوارهای شهر نظرشان را نوشته اند، نمی بینید؟ آیا شبها صدای مرگ بر دیکتاتور و
> الله اکبر را نمی
>  شنوید؟ چگونه باید بگویند تا بشنوید؟ آنان حق شان را می خواهند، آنها به مردی
> که یک سال وزیر خارجه و هشت سال نخست وزیر دوران جنگ و بیست سال عضو مهم ترین
> ارکان قدرت بود، با شادمانی تمام رای داده اند و حالا هم حاضرند تا پای جان از
> رای شان دفاع کنند. آنها برای دفاع از عدالت شهید داده اند. نمی بینید؟
>
> کاری که باید بکنید کاری ساده است، باید حق مردم را به آنان برگردانید، همان
> چیزی که هر انسان شریفی از آن دفاع می کند. انتخابات را باید باطل کنید تا مردم
> آزادانه انتخاب شان را بکنند. این همه چیزی است که مردم می خواهند، اگر این را
> ندهید، آن وقت ممکن است مجبور بشوید چیزهای بزرگتری را بدهید. مردم ایران با
> شنیدن خطبه های نماز جمعه شما عصبانی و خشمگین شده اند ولی متانت شان را از دست
> نمی دهند، آنان به راهپیمایی های گسترده شان ادامه می دهند. آنها بدون نفرت و
> خشم حق شان را می گیرند. آقای خامنه ای! مردم بزرگوار ایران قدرتمند تر از آن
> هستند که فرض می
>  کنید، آنها به خیابان آمده اند، در خیابان می مانند، حق شان را می گیرند و شما
> را هم سر جای خودتان می نشانند.
>
> در جهان گورستانهای بی شماری است که در آن مردانی خفته اند از قبیله سیاست، که
> چیزی شبیه به همین حرف های شما را زده اند، آنان یک چیز را فراموش کرده بودند،
> و آن اینکه شترهای مرگ در کاخ و بیت رهبران هم می خوابند. هیتلر و استالین و پل
> پت و لنین و شاه و آیت الله خمینی مردند، شما هم بالاخره می میرید. وقتی مرگ
> بزرگان فرا می رسد دو واکنش در عموم مردم ایجاد می شود، گروهی برمزار مرد بزرگ
> می گریند و گروهی دیگر نفرینی ابدی را نثارش می کنند.
>
> آقای عزیز! تا مرگ نرسیده است و دچار نفرین ابدی مردم نشدید، حرف تان را پس
> بگیرید و بگذارید همان خامنه ای معمولی باشید، آدمی که مردم او را یک آدم بی
> قدرت، پر کینه و بدون موضع مشخص می دانند، یک رهبر ضعیف که شاید بشود تحملش
> کرد. اما اگر هوس کنید که ادای بزگتر از خودتان را در بیاورید و دستور کشتن
> بدهید، ما باورتان نمی کنیم، شما این کاره نیستید برادر. مردم هم اینقدر ترسو
> نیستند، مردم ایستاده اند و اگر باد بکارید توفان مردم را درو خواهید کرد.
>
> ابراهیم نبوی
> 29 خرداد 1388


default

Soghati....

by Dakho (not verified) on

balaam jaan che ghadr metro haaye paris sheek-e peek ast...balaam jaan bezaa jeebet vaghti ke dari bar megardi tehran...

balaam jaan hala bereem bebeeneem to londan che hast ke bezareem to jeebeman vaght bargashtan soghati...

ballam jaan een abjohaayee almania ro bezaa to jebbet taarofi....

balaam jaan...


default

Exclusive Sale...

by Abol Hassan Danesh, Sociologist (not verified) on

If iranians are willing to sell Iran to me I am more than happy to purchase it and then run and manage it in the best possible way seem fit beyond anyone's wildest modernist-traditionalist-conservative trinity imagination--

Sell Iran to Abol Hassan Danesh!

One is going...
Two is going...
Three is gone!


MiNeum71

No

by MiNeum71 on

this is NOT Khamenei's Coup, the head of the gang is Ahmadinejad. Three parties are fighting each other: Velayat-e Faqih, Hojjatieh and Majma-e Rowhaniyun-e Mobarez.

Ahmadinejad (including the Pasdaran and Hojjatieh with his friends Janati and Mesbah Yazdi) are trying a install a military dictatorship. If they win this battle, then Iran's fate is sealed for a very long time.

 


default

Rostamian

by Sassan (not verified) on

You're a traitor, a disgusting liar, a fool (and a tool), and an anti-Iranian coward, and nothing more! In one of your previous posts, you wrote that Iranians had no culture until the Arabs invaded Iran and you attributed everything noble in Iran to the Arabs -- you should be shot for monumental ignorance for uttering those words. If Islam is so good and the IRI is so great, what the F**K are you doing in Canada?

Death to the IRI!


Samoo

RE: Pouran Rostamain

by Samoo on

Pouran, people like you are the true enemies of Iran. 

The thousands of innocent people executed during the Islamic "occupation", the hundreds of thousands marching for their rights, and the millions living within and outside Iran striving for freedom are THE true people of Iran.  We love our country!! You love an Islamic ideal that cannot and will not sustain itself, especially in this day and age.

I'll never understand how someone like you, living in a affluent neighbourhood outside of Iran, with all the luxuries in life (most importantly freedom) can legitimise and defend the IRI.

By the way,  I also live in the North Shore and I do my best to support the local Iranian owned businesses.  You will not see a dime of my money and I'll do my best to keep others away.


default

Reform and more Reform: The Threshold

by Hassan Danesh (not verified) on

...now imagine ahamdi disappears from the political scene somewhere hidding in the molavi street gutter and mosavi has begun his reformist program agenda -- a shift of policy from the fundamentalism--

Perhaps he will let alcohol become a people's choice in public arena-- Having said that now the question is does Mosavi let the iranians let drink and drink until their livers collapse or he will instead go with a stringent program as to how far his alcohol program liberalization can escalete to its very limit...

/


default

شعار محوری: آزادی، آزادی، جمهوری، جمهوری :

bijan_a (not verified)


شب‌ها رو بومها، روزها تو خیابونها:
بگیم آزادی. داشتن آزادی یکی‌ از اساسیترین نیازهای بشر بعد از هوا، آب و غذا است. تنها انسان آزاده می‌تونه فرهیخته ، با شعور بالا،و فرد موثری برای جامعه ش بشه.
این بنظر شما زیبا نیست؟
ایران ما: آزادی، آزادی، جمهوری،جمهوری.
سعی‌ کنیم از کلمه مرگ هم کمتر استفاده کنیم "مرگ بر" بر بیشتر مال اونهاست.
ما میخواهیم ایرانی‌ بهتر بسازیم


default

RE: Pouran Rostamian??!!

by shahab M. (not verified) on

wow the eminent "all-knowing" dentist from Lonsdale preaches to all of the "losers". Let's all take notes.

Take your head out of your ass and wake up. The laws of the land should be followed. But what constitutes law?
If it's a system of judicial administration giving effect to the laws of a community, then we have failed.
If all citizensare to be equal before the law, we have failed.

Alaki sho'ar nadeh. Atleast observe the situation and then decide for yourself.


default

I have said this before few years ago and I am saying it again

by Bolhassan Danesh, Academician (not verified) on

That Ahamadi-(neestjaad)should be confined to molavi avenue and in the vicinity area in tehran(shovel in hand) keep beautifying the area until he dies in there without a chance ever to go beyond the area other than for the medical treetment--

Let's wait until he finishes up his vodka shot of stolichnia with Mr. Putin then getting ready to land back in iran for molavi street for good...

The salary will be limnited to be able to afford brakfast, lunch and dinner with "Deezi tanori" 29 times in repeat per month...


default

ای ارتشیان ایرانی‌

Anonymous88 (not verified)


به داد مردم خود برسین و اونها را از دست حزب مسلح سپاه در بیارین


default

دستکم 32 نفر را

Nemidanam (not verified)


دستکم 32 نفر را تا کنون کشتند
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پس از تحقیقات میدانی علیرغم گزارشات متعدد ارسالی از آمار کشته شدگان خشونت های اخیر در ایران، قادر به تائید مرگ سی و دو شهروند ایرانی مرتبط با وقایع 24 و 25 خردادماه است.

اکثر شهروندان مورد اشاره در پی حوادثی چون حمله به کوی دانشگاه (24 خردادماه) و همینطور تیراندازی مستقیم نیروهای شبه نظامی بسیج به مردم بی دفاع (25 خردادماه) جان خود را از دست داده اند. این خشونت ها پس از اعتراض شهروندان ایرانی به نتایج انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری آغاز شد و با دخالت نیروهای امنیتی و شبه نظامی وابسته به دولت به خشونت گرائید.

روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت روز گذشته با صدور بیانیه ای از جان باختن دست کم هفت دانشجو در حوادث حمله به کوی دانشگاه تهران و سایر دانشگاههای کشور خبر داد (سازمان عفو بین الملل این آمار را تا تاریخ 25 خرداد 5 تن اعلام کرده بود) . همچنین بنابر گزارشات متعدد و موثق، سردخانه بیمارستان رسول اکرم تهران محل نگهداری هشت جانباخته واقعه تیراندازی به سوی مردم بی دفاع در روز دوشنبه است.

در ادامه فعالان حقوق بشر آذربایجانی نیز از کشته شدن دو شهروند ارومیه ای در درگیری روز دوشنبه 25 خردادماه این شهر خبر داده اند.

در آخرین مورد منابع پزشکی از بیمارستان فوق تخصصی عرفان (35 درصد این بیمارستان ويژه “آي.سي.يو”، سي.سي.يو، ان.آي.سيو و14 اتاق عمل است) واقع در غرب تهران از 15 جانباخته در این بیمارستان که مرتبط با واقعه تیراندازی به سوی مردم در 25 خردادماه است به مجموعه گزارش داده اند.

در مجموع هرچند که آمارهای دریافتی مجموعه در خصوص شهروندان جانباخته در اقصی نقاط کشور بسیار زیاد است اما به لحاظ فقدان امکان دیده بانی صحیح ناشی از فضای به شدت امنیتی و دستگیریهای گسترده تنها مقدور به تائید این آمار هستیم و تلاش مجموعه برای تکمیل نمودن مستندات و گزارش خود ادامه دارد
منبع سایت ایران پرس نیوز

چهار‌شنبه 27 خرداد 1388


default

To Pouran Rostamain :

by Ali Akbar (not verified) on

It really must be fustrating to you and your ilk that the Iranian MILITARY are REFUSING ORDERS to fire on peaceful demonstrators....

Sure you have the mindless puppets who will take orders from the evil elements such as Islamic Revolutionary Guard Corps and Basij militias of the ex president to kill innocent protestors

but Iranian blood has been shed by these thugs and the world press will continue to report the NEWS


Mort Gilani

To Rostamain

by Mort Gilani on

You are an anti-Iranian peice of sh*t as you revealed yourself here:

//iranian.com/main/2007/we-know-your-kind

Why does not a charlatan like you go back to Iran and live under the yoke of the Islamic filth you are preaching?  Get a life ahmag.


default

Khamenei's Coup

by Pouran Rostamain (not verified) on

The enemies of Iran are trying their best to destablize the Islamic republic. The elections were fair and the vote result correct in all respects. The rich and upper middle class voted against Mr Ahmadinejad and they are the ones who are demonstrating. As the great Ayatollah Khomeni said, "The laws of the land should be followed, because the law does not recognize you" Therefore the losers should accept Mr Ahmadinejad because he is the winner.
Pouran Rostamian
Eminent Dentist
Vancouver, BC Canada


default

The usual suspects are missing!

by Anonymous Irani (not verified) on

The ever present islamists are amazingly missing to defend their islamic republic of fraud, lies, deceits, thievery, and cheats. After all, killing iranians, stealing, lying, and deceiving are all pillars of the islamic system.

Some slogans by patriotic marchers against the monkey AN:

Dou hafteh, seh hafteh, ahmadi hamoom narafteh.

Haaleh nouro dideh, ray maa raa dozdideh.

Felestino rahaa kon, fekri beh haale maa kon.


Mort Gilani

What Should be Next?

by Mort Gilani on

khamenei as the head of snake must be killed.  Our brothers and sisters are being shot at by his thugs.


default

More Predictions...

by Abol Hassan Danesh (not verified) on

...on the last year from the thirty years (30) of civil war (Farsee: see, sea), a canibalistic savage barbarian et meater king emerges as a new ruler to govern persia toawrd her stablity: his name is "Shenad Nasssah Loba" also known as the triple crown king for being able to simultaneously ruling not only the two hells but the heaven itself as well. He will eventually dies from the inablity to rule the two hells at the same time...

He will rule with terrrible hands and monsterous mind...

//www.edu-negev.gov.il/bs/makif7/english/nost...


default

this is SO DISHONEST!!!

by Anonymous8 (not verified) on

you're using 1953 to say that US president should get involved in this matter??????

based on the fact that you say Khamenei recognized the winner, and that's a coup???

baba khejalat am khoob chizie.


default

Mardom.. Mosallah shavid!

by Aarash (not verified) on

It's time for change...but it needs blood & sweat.


default

Listen

by Nemidanam (not verified) on


Mehdi

How the US should help Iran now

by Mehdi on


I think Obama should immediately remove sanctions against Iran! That is the best way the Iranian people will be helped. That would give great support to those who want change in Iran. It will make their case very valid. Once the perceived threat of war is gone, the regime will have no leg to stand on for its persecutions and oppressions.

Obama should also immediately ask for talks for the purpose of resolving animosity between Iran and US. These two actions will be a very effective blow to stupidity and ignorance and will remove the sources of oppression from the positions of power. 

NIAC war right, working on normalizing Iran-US relationship is the most effective way to help people in Iran.


default

Isn't this a "color revolution"?!

by tuesday morning (not verified) on

Excuse me, but doesn't this look like one of them "color revolutions" the US has been pulling off to various degrees of success in different places?

Who's the one making a coup?! The commentator below who suggested Rahbar/Ahmadinejad are doing a countercoup is right. Don't get me wrong I am not an Ahmadi supporter. I just say what I see.


default

This was the beginning of the end

by Alborzi (not verified) on

Unlike most, I do not think IRI will be able to annul the election. Essentially its like the how it started against Shah. There was an idiotic trigger that got the masses moving. The election was not all that significant, all the candidates were hand picked, and I am sure if Khamenei could, he would have kicked Ahmadinejad, but just like Shah, once the avalanche started, there was no going back, Bakhtiar or no Bakhtiar. Its the same deal and IRI will face a challenge like Shah did. Essentially, you cannot PLAy with freedom, it could burn you. The interesting thing is where would Khamenei escape to?


default

Ahmadinejad Dar Raft!

by Aarash (not verified) on

Rejoice people... He escaped to his Masters in Russia!!!


default

Go to hell with your "easier to stop Irans nuclear program"

by Toofantheoncesogreat (not verified) on

Everyone in Iran supports Iran's nuclear program just as they support democracy and freedom of speech, you tool of a propagandist.


default

Ahmadinejad's Coup

by visitor (not verified) on

Why does everyone assume that Khamenei is pulling all the strings. Does it cross anyone's mind that Ahmadinejad has solidified his power, and is now the most powerful person in Iran?


default

So were is the military?

by AnonymousXYZ (not verified) on

So were is the military? Isn't this actually a CIA/NWO color coup?


default

My prediction

by Abol Hassan Danesh (not verified) on

I predict that the current violence will be galvanized into a full fledged civil war in which
nearly 30 million iranians will be wiped out (half of the population). Once the situation got stablized with remaining population, then gas and oil will again start pumping back at competitive prices and then a new money will be printed for distribution--

The civil will last for up to 30 years...

no kidding .... this is what I see in the crystal ball...


default

کاری که خامنه

anon2 (not verified)


کاری که خامنه کرد کودتا نبود. کودتا به حرکتی‌ اطلاق می‌شه که بخوان دولتی رو ساقط کنند. در "انتخابات" قبلی هم تقلب گسترده کردند. این ادامه کارهای قبلی‌ بود. اگر بخواهیم اسم این رو کودتا بگذریم. این شماره ۴ در ۳۰ سال اخیر است: