پیش بینی می کنم احمدی نژاد پس از بازگشت به وطن نیازمند جراحی دماغ بشود، بعید می دانم یک رئیس جمهور در طول تاریخ در عرض یک روز این همه دروغ گفته باشد. محمود احمدی نژاد در مصاحبه با چند رسانه مهم گروهی آمریکا شرکت کرد و با توجه به اینکه مطمئن بود کسی دوروبرش نیست، هر چه دلش می خواست گفت. به نظر من این روش موفق است و همه روسای جمهور می توانند آن را دنبال کنند: اول: این حرف ها دروغ است، دوم: من چنین چیزی نگفتم، سوم: شما چی؟ احمدی نژاد در مصاحبه هایش اعلام کرد در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد، استادان دانشگاه تحت فشار نیستند، در ایران آزادی مطلق وجود دارد، 98 درصد مردم از دولت حمایت می کنند، قانون مخالف همجنسگرایی هفتاد سال قبل تصویب شده، در ایران کسی فقیر نیست ومن نماینده دانشگاهیان بودم و در انتخابات پیروز شدم. حالا چکار کنیم؟ به نظر شما اگر کسی تصمیم بگیرد رسما دروغ بگوید چه راهی برای نشان دادن دروغ هایش وجود دارد؟ و اگر ثابت شد دروغ می گوید با او چه می شود کرد؟
در همین راستا رئیس جمهور در مصاحبه با شبکه آمریکایی سی بی سی شرکت کرد و به سووالات این شبکه پاسخ داد.
سی بی سی: ما خوشحال هستیم که با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران گفتگو می کنیم. در آمریکا خوش گذشته است؟
الف نون: بله، آمریکا کشور زیبایی است با مردمی که عاشق حقیقت هستند. ولی من مطمئنم که شما هرگز جرات ندارید از آقای بوش سووال کنید که آیا در آمریکا خوش گذشته است، چون نمی گذارند، ولی در کشور ما همه می توانند همین سووال را از رئیس جمهور بکنند.
سی بی سی: ما می دانیم که در ایران تعدادی از مطبوعات تحت فشار هستند و تعدادی از مطبوعات تعطیل شده اند، چرا مطبوعات را تعطیل کردید؟
الف نون: اینها تبلیغات صهیونیستی است. در هیچ کشوری در جهان مثل ایران آزادی مطبوعات وجود ندارد. نویسندگان در ایران مطلقا آزادند، حتی شعر هم می گویند، آیا شما در آمریکا می توانید شعر بگوئید؟
سی بی سی: ولی در دوران شما یازده نشریه توقیف شدند، من می توانم اسم آنها را هم ببرم...
الف نون: من هم می توانم دهها اسم ببرم، مثل نیوزویک و تایم، آیا این دلیل می شود که نشریات توقیف شده باشد؟ در هر حال در دوران من هیچ نشریه ای توقیف نشده، ما حتی به نویسندگان جایزه می دهیم که هر چه می خواهند علیه ما بنویسند، ولی آنها اینقدر وضع شان توپ است که نمی آیند جایزه بگیرند.
سی بی سی: در ایران تعدادی از جوانان زیر سن قانونی اعدام شده اند، چرا آنها را اعدام کردید؟
الف نون: ما در ایران کسی که زیر سن قانونی باشد نداریم، شاید تعجب کنید، ولی من از شما دعوت می کنم به ایران بیایید و ببینید. پس من از شما سووال می کنم چطور ممکن است وقتی کسی زیر سن قانونی وجود نداشته باشد، بتوان اعدامش کرد؟
سی بی سی: ولی ما چندین نفر را می شناسیم که کمتر از هجده سال داشتند و مرتکب جرم شدند و آنها را اعدام کردند، پاسخ شما چیست؟
الف نون: من هم می توانم نام هایی ببرم مثل دیوید، اسمیت، رابرت، جک، آیا این دلیل می شود که این افراد در آمریکا اعدام شده باشند؟ در ایران بیش از هفتاد و پنج میلیون نام وجود دارد.
سی بی سی: محدودیت های زیادی در مورد آزادی بیان در ایران وجود دارد، کتابهایی اجازه چاپ نمی گیرد و آزادی بیان در ایران رعایت نمی شود. فکر نمی کنید باید اجازه بدهید مردم حرف شان را بزنند؟
الف نون: در ایران هیچ محدودیتی وجود ندارد. من خودم صدها کتاب در خانه ام دارم، شاید بیش از میلیونها کتاب در ایران وجود داشته باشد. ما کتابهایی داریم که سی چهل جلد است، آیا چنین چیزی را قبلا شنیده بودید؟ تا به حال هیچ نویسنده ای در ایران بخاطر نوشتن چیزی محاکمه نشده است، اما در اسرائیل چرا؟ ولی شما هیچ وقت از اسرائیل حرف نمی زنید.
سی بی سی: زنان در ایران محدودیت هایی دارند، آنها از بسیاری از حقوق محرومند، و 34 نفر از آنان در دوره ریاست جمهوری شما بازداشت شدند. آیا قصد ندارید به این وضع خاتمه بدهید؟
الف نون: من نمی توانم به چیزی که شروع نشده خاتمه بدهم. در ایران زنان مطلقا آزادند، صهیونیست ها می گویند ما زنان را بازداشت می کنیم؟ کدام زنان؟ شما حتی اسم یکی از آنها را نمی توانید ببرید...
سی بی سی: من می توانم از مریم حسین خواه و شادی صدر نام ببرم، آنها زندانی شدند...
الف نون: اتفاقا این دو نفر شاگردان کلاس من بودند و من همیشه می گذاشتم حرف شان را بزنند، آنها هرگز زندانی نشدند، ممکن است خودشان گفته باشند که چند روزی به بازداشت رفته اند، اما این یک شوخی ایرانی است که میان ما رسم است.
سی بی سی: تعدادی از مخالفین شما از جمله دانشجویان مخالف بدون گذراندن مراحل دادرسی زندانی شده اند، چرا دانشجویان را زندانی می کنید؟
الف نون: من همین امسال برای سخنرانی به دانشگاه تهران رفتم و هزاران دانشجو آمده بودند و هر سووالی داشتند پرسیدند، چند نفر از آنها هم مرا کتک زدند، ولی برای من مساله ای نبود. چون آنها مثل فرزندان من هستند، ما نیاز به این کارها نداریم. 107 درصد دانشجویان دانشگاهها طرفدار ما هستند، پس چرا ما باید دانشجویان را زندانی کنیم؟
سی بی سی: چطور ممکن است 107 درصد دانشجویان طرفدار شما باشند؟
الف نون: این بخاطر شرایط خاص ایران است، باید به ایران بیایید و ببینید، آن وقت می توانید دقیق تر قضاوت کنید. اگر برای شما بگویم که 124 درصد مردم ایران طرفدار دولت هستند چه می کنید؟ اینها واقعیت های ماست، اگر می خواهید ما را بفهمید اینها را درک کنید.
سی بی سی: شما تا به حال بارها کنفرانس های مطبوعاتی داخلی تان را لغو کردید و خبرنگاران داخلی نتوانستند از شما سووال کنند، در حالی که قبل از انتخابات قول داده بودید که هر ماه یک کنفرانس مطبوعاتی بگذارید؟
الف نون: من هر هفته یک کنفرانس مطبوعاتی دارم که هر خبرنگاری می تواند هر سووالی را از من بپرسد و اگر خیلی با من مخالف باشد، من به او جایزه هم می دهم. این معنی آزادی است. در این مدت من دقیقا 168 کنفرانس خبری برگزار کردم، هر هفته یکی. البته ممکن است یک هفته در سفر باشم، قبل از سفر با خبرنگاران هماهنگ می کنم که کنفرانس یک روز زودتر یا دیرتر برگزار شود. آیا آقای بوش تا به حال کنفرانس خبری داشته است؟ نه، چون دموکراسی در اینجا وجود ندارد.
سی بی سی: همه از بمب اتمی ایران می ترسند، چرا با توقف غنی سازی جلب اعتماد نمی کنید؟
الف نون: همه یعنی کی؟ منظورتان آقای بوش است؟ در شورای امنیت پانزده عضو وجود دارد که البته آنها خیلی مهم نیستند، ولی آژانس تائید می کند که اقدامات ما صلح آمیز است. شما به این نکته باید توجه کنید، ما از نظر دینی مجاز به داشتن بمب اتمی نیستیم، این را غربی ها باید بفهمند.
سی بی سی: ولی آقای البرادعی نسبت به فعالیت های اتمی ایران اظهار نگرانی کرد، چطور می گوئید آژانس به ایران اعتماد دارد؟
الف نون: این یک اشتباه در ترجمه است. در متن فارسی چنین نگرانی وجود ندارد. این یکی از مشکلات جهان است. شما متن ها را قبل از ترجمه می خوانید و فکر می کنید ما محکوم شدیم یا مورد اعتماد نیستیم، چرا فارسی یاد نمی گیرید که بتوانید به خبرهای درست دسترسی پیدا کنید؟
سی بی سی: می خواهم از وضع حقوق بشر در ایران سووال کنم، علت افزایش اعدام ها در ایران در دوره ریاست جمهوری شما چیست؟
الف نون: چنین چیزی حقیقت ندارد. تعداد اعدام ها در حال حاضر بسیار کم شده است. می توانم بگویم ما اصلا کسی را اعدام نمی کنیم. سیستم قضایی ما پیشرفته ترین سیستم قضایی جهان است. یکی از قاضی های ما به نام مرتضوی آنقدر به علم علاقمند بود که در حالی که سخت ترین کارها را انجام می داد، درس هم می خواند. آیا چنین چیزی در آمریکا ممکن است؟ نه، ممکن نیست، مخالفت هم بکنی می زنم توی دهنت. در ایران اگر کسی محکوم شد می تواند هفت بار فرجام خواهی بکند، گاهی اوقات تا دوازده بار. حتی ممکن است اعدام هم بشود، ولی اعضای خانواده اش می توانند فرجام خواهی کنند.
سی بی سی: ولی گفته می شود در دادگاههای دانشجویان مخالف آنان حق داشتن وکیل نداشتند و هیات منصفه ای وجود نداشت، این مساله درست است؟
الف نون: مطلقا، چنین چیزی در ایران خنده دار است. بسیاری از دانشجویان قبل از اینکه در دانشگاه قبول بشوند وکیل شان را انتخاب می کنند، و حتی آزادند هر کسی را می خواهند به عنوان عضو هیات منصفه انتخاب کنند. فقط کافی است لب تر کنند، اینطوری! حتی ما دانشجویانی را داریم که از دوره دبیرستان و از دو سال قبل از وقوع جرم به آنها تفهیم اتهام می کنند و اصولا همه چیز قانونی اتفاق می افتد. البته ممکن است وکیل یک دانشجوی پسر یک زن باشد که آنها بخواهند با هم رابطه جنسی داشته باشند، این چیزها در محل دادگاه ممنوع است، بخصوص در زمان محاکمه. چون ما با ارتباط جنسی در زمان دادگاه مخالفیم، در آمریکا هم همینطور است.
سی بی سی: شما سال گذشته گفتید ما در ایران همجنسگرا نداریم، در حالی که ما خبر داریم که در ایران برخی همجنسگرایان زندانی و مجازات شده اند. چطور چنین چیزی می گوئید؟
الف نون: اصولا ایرانیان که من هر روز در خیابان آنها را می بینم فکر می کنند همجنسگرایی کار زشتی است. به همین خاطر ما همجنسگرا نداریم، اما اینکه چرا آنها را محاکمه می کنیم، این بخاطر قوانینی است که از هفتاد سال قبل از زمان شاه باقی مانده است و من مجری قانون هستم.
سی بی سی: چطور وقتی همجنسگرا ندارید آنها را محاکمه می کنید؟
الف نون: این به شرایط خاص ایران برمی گردد، شما اگر به ایران بیایید می بینید که همجنسگرا نداریم، به همین دلیل هم ممکن است آنها محاکمه بشوند، ولی قطعا آنها همجنسگرا نیستند، آیا شما خودتان همجنسگرا هستید؟ نه، معلوم است که نیستید، چون اجازه ندارید...
سی بی سی: من خودم همجنسگرا هستم و با وجود اینکه اول زن داشتم، حالا شوهر دارم...
الف نون: مطمئنا این طور نیست، این حرف های صهیونیست هاست، چطور ممکن است شما همجنسگرا باشید؟ من اطلاع دقیق دارم و می دانم که نیستید.
سی بی سی: ولی من خودم می دانم که همجنسگرا هستم....
الف نون: پس شما باید مشکل تان را با کسانی حل کنید که هفتاد سال قبل قانون را علیه همجنسگرایان وضع کردند. در آن زمان هنوز انقلاب هم نشده بود.
سی بی سی: شما همه قوانین را پس از انقلاب عوض کردید، چطور این یکی را عوض نکردید؟
الف نون: این جور مسائل در ایران اتفاق می افتد، باید به ایران بیایید و ایران را ببینید.
سی بی سی: نیروی انتظامی در دوره شما به خانه افرادی که ماهواره دارند حمله کردند، آیا این محدود شدن آزادی نیست؟
الف نون: مردم ما آزادی دارند که هر کانال ماهواره ای را می خواهند ببینند، ولی ما نمی توانیم جلوی آزادی نیروی انتظامی را هم بگیریم، چون ما به 360 درجه آزادی معتقد هستیم، در حقیقت این یک توافق است، نیروهای انتظامی ممکن است با رضایت مردم به خانه های آنها حمله کنند، آیا ما می توانیم در کار خصوصی مردم دخالت کنیم؟ طبعا نمی توانیم...
سی بی سی: گفته می شود که در ایران مردم موسیقی غربی گوش می کنند، آیا این موضوع شما را خشمگین نمی کند؟
الف نون: نه، مردم ما آزاد هستند هر چه می خواهند گوش کنند و بهترین آن را انتخاب کنند. این عین آزادی است. من هم موسیقی غربی گوش می کنم، تلویزیون های غربی را هم می بینم، این موضوعی شخصی است.
سی بی سی: گفتید موسیقی غربی گوش می کنید، نظرتان درباره بیتلز و لد زپلین چیست؟
الف نون: ما گوش می کنیم و انتخاب می کنیم، چون فکر می کنیم که اراده ملت ها مهم تر از تصمیم دولت هاست و ما می خواهیم همه این آزادی را داشته باشند. ما می خواهیم مردم مان از انرژی هسته ای صلح آمیز استفاده کنند، ما با فقر مخالفیم...
سی بی سی: ولی نظرتان را درباره بیتلز و لد زپلین نگفتید....
الف نون: مطمئنم که شما هرگز جرات پرسیدن چنین سووالی را از جرج بوش ندارید، چون او هرگز به شما اجازه این سووال را نمی دهد، ولی هرکسی خواست از من هر سووالی را می پرسد....
سی بی سی: در دوران شما فقر افزایش یافته است، در حالی که شما وعده داده بودید که وقتی سرکار آمدید فقر را کاهش خواهید داد...
الف نون: ما در ایران مثل آمریکا فقیر نداریم، من خودم در فیلمهایی که از تلویزیون ایران نشان داده می شود بارها دیده ام که مردم همین نیویورک شبها در خیابان می خوابند، در حالی که در ایران ما فقیر به این صورت نداریم. کسانی که درآمدشان خیلی زیاد نباشد زیر پوشش نهادهای مختلفی هستند و هرگز در ایران کسی فقیر نیست. شاید جمعا سه چهار فقیر داشته باشیم که تا وقتی به ایران برگردم آنها هم حتما پولدار شده اند.
سی بی سی: شما پس از اولین سفر به نیویورک گفته بودید که در یک هاله نور قرار داشتید، آیا واقعا چنین احساسی داشتید؟
الف نون: من هرگز چنین چیزی را نگفتم، در حقیقت برخی از مخالفان من چنین شایعه ای را درست کرده بودند.
سی بی سی: ولی ما فیلم دیدار شما را با یکی از روحانیون به نام آقای جوادی آملی در دست داریم که در آن شما گفته اید که در هاله نور بودید، می خواهید این فیلم را پخش کنیم؟
الف نون: ما در ایران روحانی ای به نام جوادی آملی نداریم، ممکن است هفتاد سال پیش چنین کسی بوده باشد، ولی چطور ممکن است من به ملاقات کسی رفته باشم که وجود خارجی ندارد، شما چنین دروغی را باور می کنید؟
سی بی سی: ما فیلم را پخش می کنیم، و شما بعدا نظرتان را بگوئید.....
( فیلم پخش می شود و احمدی نژاد و همه مردم فیلم را می بیند.)
الف نون: این فیلم یکی از تولیدات صهیونیست هاست، چطور متوجه نشدید، کسی که آن حرف ها را زد من نبودم، من این فیلم را دیده ام، و همه در ایران می دانند که آن آدم من نیستم.
خبرنگار سی بی سی از هوش می رود، یک خبرنگار دیگر به جای او می آورند.
الف نون: روبرو شدن با واقعیت همیشه خطرناک است، دیدید که دوست خبرنگارتان از هوش رفت؟ در ایران خبرنگاران هیچ وقت از هوش نمی روند.
خبر نگار جدید: شما طرفدار حذف اسرائیل از روی نقشه جهان هستید، آیا چنین اعتقادی خطرناک نیست؟
الف نون: شما باید به حقیقت فکر کنید، مثل من. نه مثل صهیونیست ها. ما در ایران وقتی می گوئیم که می خواهیم یک کشور را از روی نقشه حذف کنیم، این یک اصطلاح است، معنی آن هم برگزاری رفراندوم است. چرا شما با برگزاری رفراندوم در فلسطین مخالفید؟ آیا جز این است که صهیونیست ها نمی خواهند؟ ما می خواهیم مردم حق انتخاب داشته باشند. مثلا دانشگاهیان و روشنفکران و دانشمندان ایرانی مرا انتخاب کردند، آیا شما با آزادی انتخابات و رفراندوم مخالفید؟
خبرنگار جدید: ولی شما گفتید می خواهید اسرائیل را از روی نقشه حذف کنید....
الف نون: بله، ولی معنی آن این نیست که ما کاری جز رفراندوم می خواهیم، این چیزی است که مردم فلسطین می خواهند...
خبرنگار جدید: گروهی از مخالفان شما طرفدار رفراندوم برای جمهوری اسلامی هستند، ولی شما آنها را دستگیر می کنید، چرا به آنها اجازه برگزاری رفراندوم نمی دهید؟
الف نون: این حرف صهیونیست هاست، اتفاقا ما شش ماه قبل در ایران رفراندوم برگزار کردیم و 98 درصد مردم به جمهوری اسلامی بار دیگر رای دادند، چرا تلویزیون های شما این خبر را پخش نمی کنند؟ چون اجازه ندارید، چون حقیقت در غرب مرده است.
خبرنگار جدید: ولی تا آنجا که می دانیم در ایران در ده سال گذشته رفراندومی برگزار نشده است. آیا واقعا رفراندومی در ایران برگزار کردید؟
الف نون: بله، چون مردم می خواستند. ولی شما خبر آن را سانسور کردید، چون صهیونیست ها کنترل رسانه های غرب را بعهده دارند. هیچ کشور اروپایی هم خبر آن را پخش نکرد. حتی کشورهای اسلامی هم خبر آن را پخش نکردند، آیا این به معنای مظلومیت ما نیست؟
خبرنگار جدید: ولی رسانه های خودتان هم خبر این رفراندوم را پخش نکردند، وگرنه ما متوجه می شدیم.
الف نون: شاید اگر به ایران بیایید متوجه موضوع بشوید، من از شما و خانواده دعوت می کنم حتما برای دیدار از ایران بیایید، ایران کشور بزرگی است، ما پسته، فرش، قاب خاتم، تاریخ، مساجد مختلف و غذاهای خوشمزه ایرانی داریم که می توانید بخورید....
خبرنگار جدید: ولی توضیح ندادید که خبر رفراندوم را چرا از رسانه های خودتان پخش نکردید؟
الف نون: موضوع دقیقا همین است. آزادی در ایران 360 درجه است، حتی برای رادیو و تلویزیون خودمان. آنها این آزادی را دارند که خبر رفراندوم را پخش کنند یا نکنند، آنها تصمیم گرفتند این خبر را پخش نکنند، ما هم نخواستیم به آنها زور بگوئیم، چون ما مثل آمریکا برای رسانه های مان تعیین تکلیف نمی کنیم.
خبرنگار جدید: آخرین سووال من درباره انتخابات آزاد است. آیا حذف داوطلبان مخالف از شرکت در انتخابات به معنی آزاد نبودن انتخابات نیست؟ شورای نگهبان قانون اساسی جلوی شرکت مخالفان را در رقابت های انتخاباتی می گیرد....
الف نون: اینطور نیست. انتخابات در ایران آزادترین انتخابات در جهان است. هر کسی بخواهد می تواند داوطلب انتخابات بشود. من خودم مخالف دولت قبلی بودم، ولی دانشمندان و دانشگاهیان مرا که هیچ پشتوانه حزبی نداشتم به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند. آیا این یک انتخابات آزاد نیست.
خبرنگار جدید: اعضای نهضت آزادی ایران داوطلب انتخابات بودند ولی صلاحیت شان رد شد. در این مورد چه می گوئید؟
الف نون: ما در ایران چیزی به اسم نهضت آزادی نداریم، اگر منظورتان دقیقا حزب اعتماد ملی است، باید بگویم که نامزد حزب اعتماد ملی یا بقول شما نهضت آزادی آقای کروبی بود که در انتخابات شرکت کرد و از من شکست خورد. واقعیت این است.
خبرنگار جدید: یکی از مخالفان حکومت به نام اکبر گنجی در اعتراض به سفر شما به نیویورک در یک اجتماع حضور پیدا کرد، او شش سال در ایران زندانی بود، آیا نمی خواهید به اعتراضات ایرانیانی مثل گنجی گوش کنید؟
الف نون: شما فکر می کنید من به چه دلیل به نیویورک آمدم؟ من که قبلا در اجلاس مجمع عمومی شرکت کرده بودم. واقعیت این است و این چیزی است که صهیونیست ها از شما پنهان می کنند، که 98 درصد ایرانیان طرفدار دولت ما هستند. من در حقیقت به نیویورک آمدم که ببینم کسانی مثل همین هموطن ایرانی که در نیویورک است در مورد دولت چه می گویند. من آمده ام با او حرف بزنم و با هم برگردیم تهران. البته من مطمئنم که شما اجازه نخواهید داد که من با این هموطنم ملاقات کنم، چون اجازه ندارید.
خبرنگار جدید: من دیگر سووالی ندارم.
الف نون: اگر کسی دیگر هست که بخواهد سووال کند، من می توانم سفرم را به تاخیر بیندازم، اصلا هم خسته نیستم و از شما هم دعوت می کنم به ایران سفر کنید و واقعیت ها را ببینید.
ابراهیم نبوی - چهارشنبه 3 مهر 1387
2008.09.24
First published in roozonline
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Nabavi
by smhb on Sat Nov 01, 2008 02:50 PM PDTHe was always good. I liked his tanz when he was in Iran and like
it now that he is here. I am sorry that he was forced to leave.
Iranian tanz is incredibly refreshing and hard hitting. Love it.
Good luck.
Very Smart!
by Concerned Iranian (not verified) on Wed Sep 24, 2008 04:38 PM PDTThis was a very smart (and funny) take on Iran's President's interview. Yesterday, when I was reading the actual interview, I was thinking to myself: Don't people see how ridiculous and incredelous he sounds? But then, I answered myself: No, many Iranians (and some non-Iranians) actually buy the garbage Mr. President is selling. They probably boast: Deedee chetowr javab-e tamam-e soalharo dad?! Damesh Garm!!. . .
I am quite happy to see Mr. Nabavi has superbly managed to write a great artcile, exposing this ridicoulsness in the form of Tanz.
This is a truly smart article written by apparently a very perceptive writer. I would gladly read more of Mr. Nabavi's insights.
Rozeh Khooni in UN
by David ET on Wed Sep 24, 2008 03:20 PM PDTMr Ahmdinejad we heard your Blah Blah about God, World, Humanity, US, Israel, Iraq, Afghanistan, Palestine, Georgia, economy of the world: What about IRAN and all it's problems?
Tu agar Tabib boodi, sare khod dava nemoodi
aakh cheghadr khandidam :)))))))))))))))
by sheila.dadvar on Wed Sep 24, 2008 03:15 PM PDTLoved it. briliant.
Funny, i did not pay attention to the author’s name till i finished the article, so i did not know who was responsible for this piece. first, i was skeptic. i was thinking: "here we go again, a douche bag who wants to pound somebody for the mere fact of disliking the person", don't get me wrong, i don't look forward to seeing his excellency anytime soon, i'm simply tired of the bias and unwitting remarks made by whoever finds themselves in front of a mic.
That said, i was rolling on the floor reading this piece, specifically these parts
سی بی سی: چطور ممکن است 107 درصد دانشجویان طرفدار شما باشند؟
الف نون: این بخاطر شرایط خاص ایران است، باید به ایران بیایید و ببینید، آن وقت می توانید دقیق تر قضاوت کنید. اگر برای شما بگویم که 124 درصد مردم ایران طرفدار دولت هستند چه می کنید؟ اینها واقعیت های ماست، اگر می خواهید ما را بفهمید اینها را درک کنید.
and definitely this one:
سی بی سی: ولی نظرتان را درباره بیتلز و لد زپلین نگفتید....
I heard this question on morning edition yesterday. and give or take a word or two the response was what ahmadinejad gave to steve inskeep.
The only aspect that mr. nabavi forgot to cover was ahamdinejad's ability fro prediction and showing it again here in the land of the great satan when the good sear foresaw the end of the era for the america empire. come on ppl now let's start working on that matter.
Thank you mr. nabavi, you gave me something to smile about today :)
Peace,
Kudos to Nabavi!
by News Goffer on Wed Sep 24, 2008 01:09 PM PDTNabavi's true art lies in taking something so sad and making us laugh about it. Bits of this "interview" rang so realistic and true, I could actually see it happen in my mind! Nabavi at his best!
Mr Nabavi aziz, superb
by Farhad Kashani on Wed Sep 24, 2008 11:38 AM PDTMr Nabavi aziz, superb piece. Not only hilarious, but outstanding effort to expose the evil regime of Iran.