پيشنهادها و راهكارهاي مبارزه هاي خياباني 22 بهمن

Share/Save/Bookmark

پيشنهادها و راهكارهاي مبارزه هاي خياباني 22 بهمن
by MM
30-Jan-2010
 


 

پيشنهادها و راهكارهايي درباره مبارزه هاي خياباني

هر ايراني يك رهبر

هر ايراني ، يك مبارز

هر ايراني ، يك آزادي خواه

هر ایرانی ، یک گُرد آفرید

هر ايراني ، يك كاوه آهنگر

هر ايراني ، يك رُستم

هر ايراني؛  هفتاد ميليون ايراني

هر انديشه نيك ، ياري به هفتاد ميليون انديشه

هفتاد ميليون انديشه نيك ، جهاني سرشار از نيكي

با درود بسيار بر همه دردكشيدگان و خانواده هاي داغ ديده و كساني كه جگر گوشه هايشان در زندانهاي سياه رژيم دربندند. در دنباله ، پيشنهادهايي براي پيگيري مبارزه هاي خياباني آورده مي شود كه پيش از اين نيز در روزهاي بزرگ فرستاده شده بود كه با افزوده هايي بنابر پيشرفت جنبش آزادي خواهي ايران به روز مي شود؛

يك مبارز هوشمند آنست كه از روز به روز روند مبارزه اي خود بياموزد و كارآزموده تر گردد. از رخدادهاي نيكش بهره ها بَرَد و از پيامدهاي تلخ آن براي جلوگيري و يا كمتر شدن آسيبهايش نيز رهنمود گيرد و راهنمايي هاي ديگران را نيز با آغوش باز بپزيد ، چرا كه انديشه ها در باهم بودن است كه شكوفايي بهتري پيدا مي كنند.

هم ميهن، همانگونه كه مي دانيد روند مبارزه اي مردم ايران براي دستيابي به يك كشور آزاد و مردم سالار امروز به مانند چمنزاريست كه هر دَم گسترده تر شده و گُلهاي رنگارنگ بيشتري در آن روييده و نمايان مي شود. در اين گستره ، هركسي كه كوچكترين انديشه خود را نيز براي همياري مردم بپاخاسته هديه دهد شايسته همياري است. ما از همه آزادي خواهان ايران سپاسگزاريم و تلاش ما پارتيزانهاي ايران زمين برآنست كه ريشه پليديهاي ميهن که از رژیم اسلامی و دين اسلام برخاسته است را با ياري تك تك ايرانيان بركَنيم تا ايرانيان ايراني زندگي كنند و بميرند نه آنكه ايرانيان را اسلام دربند خود گرداند و اسلام آنها را پيش پاي الله قهار و جبار و سفاك و همال سر بِبُرد.

يادآور مي شود تا زماني كه هنوز بسياري ، از خودبرتر بيني نمي توانند پاسخ درودي را بدهند ، خود را مبارزه و آزادي خواه خواندن نادرست است. تا زماني كه نخستين گام باهم بودن كه همانا پزيرش ديدگاه هاي يكديگر و ارزشگزاري به هم را نتوانيم انجام دهيم ، گفتگو درباره فرداهايي سرشار از مردم سالاري نيز بيهوده است. ما براي مردمسالاري راستين مي جنگيم نه براي خوشايند يك مشت دين پرست و دنباله رو.

ايراني بايد با راهبري خِرَد خود و چشمهاي بينا رهبر زندگي خود باشد نه با چشمهاي به زور بسته دنباله رو اين رهبر و آن رهبر.

ما از آغاز دوره نوين مبارزه؛ 23 خرداد تا امروز 8 بهمن ماه چه دستآوردهايي داشته ايم؟

جنبش بيداري مردم ايران چونان روزها را يكي پس از ديگري پشت سرنهاد كه گويي جلوتر از زمان راه مي پيمايد و براي تاوانگيري از زمان از دست رفته ، پيشتاز روز و شب نيز گشته است. تاكتيكها و شيوه هاي نبردي كه درين 7 ماه ديده ايم از شگفت انگيزترين و نابترين روشهاي مبارزه شهري تاكنون بوده است كه سرچشمه آن از هوش سرشار ايرانيان است. ایرانیان درین چند ماهه به اندازه سیسَد سال به جلو رفته اند.

همانگونه كه پيش ازين پيشنهاد داده شده بود نبردهاي پارتيزاني و جنگ و گريزهاي خياباني بسيار كاراست كه با خشنودي نه تنها در همه شهرها پخش گرديده كه ، مايه سردرگمي و گيجي جمهوري ناب محمدي نيز شده است. آنچه در روز 6 ديماه مردم دليرمان با گوشت و خون خود به دست آوردند بسيار و بسيار چشمگير بود. هم میهنانمان در آنروز یک گام برای به دست آوری خیابانها از دست سپاه اسلام را استوارانه برداشتند و گامهای استوار دیگری در پیش است.

مردم ايران فرياد زدند؛

ما براي آرماني ناب و نه آرماني كور ، آماده خون دادنيم.

و بي گمان هنگامي كه مردم يك كشور با گزشتن از جان خود بخواهند سرنوشت خود را دگرگون كنند ، هيچ نيرويي ، هيچ زورمندي و هيچ اللهي!!!(خدا كمرتو بزنه) نيز نمي تواند جلوي اين توفان بزرگ را بگيرد.

كشانده شدن نبرد به سراسر خيابانها و افزوده شدن شهرهاي گوناگون به جنبش بيداري ، تواني بسيار را براي روزهاي در پيش فراهم ساخته كه بايد هر ايراني از آن به بهترين گونه بهره بَرَد. درگير شدن سراسر شهر ، تواني كمرشكن را از رژيم گرفته و مردم نيز با انگيزه اي بالاتر و بدون رهبر توانسته اند از توان رهبري درون خويش بهره برده و خيابانها را به خوابي آشفته در بيداري بر مزدوران اسلامي دگرگون كنند. براستي كه هر ايراني خود يك رهبر است و زماني كه او گوهر رهبري درون خويش را شناخت و نمايان ساخت ، هيچ رهبري نمي تواند با دروغ بر رهبر بزرگ ايرانيان با نام؛ خِرَد ، رهبري كند.

6 ديماه شكوه مبارزه پارتيزاني ديده شد. اينكه بلواري كه درآن پرنده پر نمي زد و مانند فيلمهاي وسترن خارهاي بيابان در آن به اينور و آنور مي رفتند ، به ناگاه از هر كوچه سيلي از مردم را به خود مي ديد و خياباني كه تا دمي پيش هيچكس نبود ، ناگهاني چند هزار ايراني دلير را به خود مي ديد كه مي آمدند و فرياد مي زدند و تَن به تَن نبرد مي كردند و با به جا گزاشتن مزدوران لت و پار شده دوباره ناپديد مي شدند. اين شكوه مبارزه پارتيزانيست كه مردم ما بخوبي آنرا بدون هيچ آموزشي و بدون هيچ دانسته اي درباره نبردهاي شهري نه تنها آموخته اند كه اين دستآورد را به همگان نيز مي آموزند. زيرا كه اين تك تك مردم ايران هستند كه هريك سازماني بزرگ براي خود دارند و در نبود سازماندهي همه سويه ، اين سازماندهي و هماهنگي مردم كوچه و بازار است كه رژيم را كلافه و سردرگم کرده و خواهد كرد و همانگونه كه مي بينيد همين سازماندهي مردمي روز به روز بهتر و هماهنگتر و كاراتر مي شود. پیشنهاد می کنیم به مانند روز 6 ديماه ولي بسيار گسترده تر ، سراسر بخشهاي شهرها درگير مبارزه مردمي شوند. در هر شهري كه هستيد ، جلوي دَرِ خانه شما تا هر كوچه، هر ميدان ، هر خيابان و هر بلوار مي تواند پهنه درگيري باشد و ما مي توانيم با هوشمندي سراسر شهر را بپوشانيم. اينكار سودهاي بسياري دارد؛ يكي اينكه نيروهاي رژيم از انباشته شدن در يك بخش ، به مانند 6 ديماه ناچار به پخش شدن در سراسر شهر مي شوند و اين از شمار و توانايي سركوب آنها تا اندازه بسياري كاسته و بخشهاي بسياري از شهر را برايشان دسترس ناپزير مي كند و برخورد مردم را نيز با آنان آسوده تر مي سازد. كساني كه در اين روزها خودرو بيرون

مي آورند نيز مي توانند با برپايي ترافيك از جابجايي مزدوران رژيم به بخشهاي گوناگون شهرها جلوگيري كنند. سوم اينكه با گسترش راهپيمايي ها به سراسر بخشهاي شهر ، مردمي كه تاكنون از اين گير و دار دور بوده اند نيز از نزديك با آن برخورد كرده و آشنا مي شوند و پيوستن آنان نيز به مبارزه ها گستردگي بيشتري را پديد خواهد آورد و بدانیم که رژيم هرگز نخواهد توانست سراسر بخشهاي يك شهر را كنترل كند. و چهارم اينكه ما كنترل و پايش خيابانهاي خودمان را به مانند 6 ديماه بیشتر به دست مي آوريم ، چرا كه اين نخستين كليد راه رهاييست؛

بازپسگيري خيابانهايمان و سپس شهرهايمان و سپس ايرانمان و سپس زندگيمان

براي روزهاي در پيش چكارهايي سودمند است؟

بازهم به مانند پيش مي گوييم؛ هم ميهن ، ما بي گمان در روزي بسيار نزديك به آن هنگام خواهيم رسيد كه مردم ما در سراسر كشور ميليوني و بسان دريايي خروشان و به جان آمده به خيابانها مي آيند كه هيچگونه نيرويي نخواهد توانست جلوي آنرا بگيرد. ولي امروز براي رسيدن به آن زمان بايستي چندين كار انجام داد تا خيابانهايمان به بستري خوب براي روزهاي بزرگ دگرگرن شوند. ما امروز تلاشمان را بر اين بگزاريم كه كنترل خيابانها را يك به يك از مزدوران رژيم بگيريم و ترس و هراسي در دل آنها بياندازيم كه در خانه خود نيز آرامش نداشته باشند. اينكار در 6 ديماه نخستين گامش برداشته شد و بی گمان در 22 بهمن ماه گام بزرگ دیگری برداشته می شود.

شما در هر كجاي ميهن مي توانيد يك مهره كارساز باشيد

رژيم كه برنامه يكجا سازي و در دام انداختن راهپيمايان و جلوگيري از به هم پيوستن آنها را از كار افتاده ديد و شما مردم دليرمان با هنرمندي توانستيد جلوي اينكار را بگيريد. اكنون درمانده و ترسان دستور به تيراندازيهاي گسترده داده است. بنابراين ما مي توانيم افزون بر تاكتيك پخش كردن مبارزه به جاهاي گوناگون و پديد آوردن دسته هاي چند هزارتايي در گستردگي بسيار ، نيرو و توان و خشم خود را از آدمكشان جمهوري اسلامي و مزدوران و پيروانش خروشنده تر نشان دهيم. با همان روش هميشه به روز پارتيان دلير كه مي گويد؛ اگر با سپاهي بسامان و هماهنگ و با ساز و برگ روبرو شديد ، بهترين كار براي از همپاشيدن سامان(نظم) آن سپاه ، گسترده كردن پهنه جنگ و نبردهاي پارتيزاني مي باشد. زيرا با اين كار به هم پيوستگي نيروهاي دشمن و سامان آنها به هم خواهد خورد و مردم مي توانند با دسته هاي كوچكتري از آنان كه نابودي آنها ساده تر است روبرو شوند.

در 6 ديماه روش دامگزاري و جداسازي نيروهاي مزدور به دست مردم به خوبي انجام شد و چندين گردان زرهي دربند مردم دليرمان شدند و چند سد تفنگ نيز به دست مردم افتاد. روزهاي در پيش نيز با همين روش ولي سرسختانه تر و هوشمندانه تر كار را انجام دهيم. بویژه اینکه هر دسته ای از مردم تاکتیکهای خود را داراست و این پیش بینی روند درگیری را برای کفتاران سپاه اسلام ناشدنی می کند.

واژه پارتيزان يك واژه ايرانيست و از دو بخش؛ پارت = نژاد پارت و زاني = دانی یا دانایی درست شده است ، پس پارتيزان مي شود؛ دانايي پارتي. روش پارتيزاني چندين سده همواره پارتيان را در نبردها پيروز گردانيد. و همين گونه نبرد بود كه به سراسر جهان از ايران با همين نام پارتيزاني گسترش پيدا كرد و بسياري از مردم ايران گمان مي كنند كه اين واژه و اين روش ايراني نيست ولي سد در سد ايرانيست. برتري نبردهاي پارتيزاني اينست كه هرگز در دو زمان ، از يك روش بهره برده نمي شود و همواره روشهاي آن نو مي شود و برگهاي تازه اي رو مي كند. كنون اگر ما مردم ايران روش خود را در برابر نيروهاي آموزش ديده و بسامان رژيم همانند 6 ديماه بر نبرد پارتيزاني و جنگ و گريز استوار سازيم ، مي توانيم بيشترين آسيبها را به آنها زده و پيروزيهاي بزرگي را در برابرشان بدست آوريم. كشاندن نبرد به سراسر بخشهاي شهرها ، چنان توان و نيرو و هزينه اي از رژيم مي گيرد كه از پا درآمدنش را جلوتر خواهد اندخت. آنها ناچارند پشت دوربينهاي خود بنشينند و مانند رادن ناروازاده دستور جابجايي نيرو به اين كوچه و آن خيابان را بدهند. اگر مردم براي نمونه در 200 بخش شهر اسپهان يا تهران در دسته هايي گردهم بيايند ، آيا رژيم مي تواند همه آنها را پوشش دهد؟ بي گمان نه و روز 6 ديماه ديديم كه نمي توانند و درمانده مي شوند. اگر هم رژيم بتواند ناچار است براي هر بخش دسته هاي مزدور كوچك را بفرستد كه در اين زمان تار و مار كردن سوسكهاي تاپاله اي بنام خامنه اي و فروكردن كفتاري چون جنتي در چاه توالت جمكران ، زودتر و آسانتر خواهد بود.

كنون به پيشنهادها مي پردازيم؛

1- در راهپيمايي ها تا مي توانيد با چند تَن از دوستان همراه باشيد.

2- از راه و شيوه راهپيمايي با پرس و جو يا با رايانامه ها(ايميلها) آگاه باشيد تا چند دستگي ميان مردم در برگزيدن راه آغاز و پايان راهپيمايي پيش نيايد. آگاه بودن از جاي گردهمايي ، مي تواند شمار مردم هر بخش از هر شهر را بسيار بيشتر گرداند. پس به ياد داشته باشيم كه براي پيوستن به مردم نيازي نيست سد در سد به خيابانهايي ويژه برويم ، كه ، مي توانيم با پديد آوردن دسته هاي گوناگون در همه جا گماردگان رژيم را سردرگم كنيم. 22 بهمن آرمان همه ما برپايي

راهپيماي هاي كوبنده و نبرد سنگین خيابانيست. بنابراين اگر ميداني كه شما مي خواهيد به آنجا برويد به دست مزدوران بسته شده بود ، ميدانهاي ديگر چشم به راه شما هستند.

3- همه فيلمها و فرتورهاي(عكسهاي) موبايلهاي خود را پيش از آمدن به خيابان پاك يا به درون فلشهايتان بريزيد. همچنين فهرست شماره تلفنهاي خود را اگر توانستيد در جايي رونوشت(كپي) كنيد تا اگر موبايلتان گم شد يا به دست مزدوران افتاد شماره دوستان را داشته باشيد و به دست آنها نيز نيفتد. ديده شده كه برخي از شيرمردماني كه گرفتار اين مزدوران شده اند از فيلمها و فرتورهاي خانوادگي آنها كه در موبايل خود داشتند براي آزار و شكنجه خودشان بهره برده شده است. يا به همه شماره هاي گوشي آنها زنگ زده شده و تهديدشان كرده اند. پس فراموش نكنيد. مبارزيني كه پيش از اين دستگير شده و براي آنها پرونده سازي شده و شايد در كنترل رژيم باشند ، بهتر است از آوردن موبايل خود براي جلوگيري از رهيابي آنها به دست رژيم ، خودداري كنند. از آنجا كه دوباره سيستم موبايل بدست رژيم از كارخواهد افتاد پيشنهاد مي شود يك كارت تلفن نيز براي زمانهاي نياز با خود داشته باشيد.

4- فراموش نکنیم كه به سالمندان و نوجوانان سد در سد یاری رسانده و پشتیبان آنها باشیم.

5- از كوله پشتي و يا كيفهاي دوشي سبك بهره بريد كه براي جنگ و گريز بهتر باشند. و بتوانيد در آن نيازهايي چون باند و دستمال سركه و نارنجكهاي شيشه اي را بگزاريد.

6-  كتانيها یا کفشهای سبك كه براي دويدن خوبست بپوشيد. در موسم سرما براي جلوگيري از سُر خوردن گونه اي زنجيرهاي كوچك كِشي فروخته مي شوند كه به دورِ كفش شما افتاده و از سُر خوردنتان جلوگيري مي كند همچنين پوششي آهنين براي شما براي لگد زدن به مزدوران خواهد بود. اين زنجيرهاي كوچك را در برخي از كفش فروشي ها و همچنين اپزار شكار فروشي هاي خيابان فردوسي تهران مي توانيد بخريد. گرچه به كوري چشم خامنه اي ، زمستونم بهاره

7- دستمالهايي آغشته به سركه كه در برابر گاز اشك آور سودمند است را در كيسه هاي نايلوني بگزاريد و بهمراه داشته باشيد. اين دستمالها را در هنگام پخش گاز به دور دهان و بيني و چهره خود و يا كساني كه از آن آسيب ديده اند نگاه داريد. یا می توانید یک ماسک آلودگی نو را به سرکه آغشته کنید و آنرا درون یک کیسه نایلونی گزاشته و درجیبتان با خود بیاورید. يادآور مي شود كه برخي دود سيگار را در برابر گاز اشكآور با پِلپِل سودمند مي دانند!!! كه اين گفته بيراه است. چرا كه دود را با دودي بدتر و يا گاز را با گازي خفه كننده تر هرگز نمي توان از ميان برد. دود سيگار تنها چشم شما و دم و بازدم شما را در ميان اينهمه گاز اشك آور بدتر مي كند. پس همان سركه و آتش زدن گوشه گوشه در كف خيابانها بهترين روش مي تواند باشد.

8- اگر توانستيد افزون بر بلوز خود ، يك پيراهن يا بلوز گرم يا كاپشن سبك ديگر از زير بپوشيد. اين براي زمانهاييست كه شما با تن پوش خود شناسايي مي شويد و به ديگر مزدوران نشانه شما داده مي شود ، پس با همراه داشتن آن مي توانيد در جايي پنهاني و به تندي آنرا با كاپشن يا بلوز ديگري كه در زير پوشيده ايد جابجا كنيد. كاپشنهاي دورو براي اينكار بسيار خوب هستند. همچنين پيشنهاد مي شود كلاههاي پشمي به سر بگزاريد. زيرا هم سر و گوشهايتان را در برابر سرما نگاه داشته و رزم آرايي شما را در هنگام مبارزه بالاتر مي برند و در شناسايي نشدن شما نيز سودمندند.

9- پيشنهاد مي شود شلوارهايي با پارچه هاي كلفت بپوشيد كه براي دويدن بسيار خوب باشد و اينكه دربرابر گلوله هاي دشمن بويژه نارنجكهاي ساچمه اي ايستادگي بالايي دارند. و تلاش كنيد كه شلوار و يا كاپشنتان داراي جيبهاي بيشتري باشند تا بتوانيد در هريك از آنها يكي از چيزهاي نياز را جاسازي كنيد.

10- يكي از هم ميهنان پس از 6 ديماه و در ايميلهاي فرستاده شده پيشنهاد خوبي كرد. اينكه؛ هر كسي در روي يك تكه كاغز كوچك شماره تلفن خانه و يا دوست نزديكش را بنويسد و در جيب شلوار خود بگزارد. اين براي زمانهاييست كه خدای ناکرده شما زخمي و يا كشته مي شويد. در اين هنگام مردمي كه به ياري شما مي آيند مي بايست درون جيب شما را بگردند و به اين شماره زنگ بزنند تا خانواده يا دوستانتان از زخمي شدن يا جانباختن شما آگاه شوند. اين پيشنهاد خوبي مي تواند باشد.

11- باند و چسب زخم و يا پارچه هاي كوچك پاكيزه براي بستن و جلوگيري از خونريزي همراه داشته باشيد و درجيبتان باشد. تا در هنگام زخمي شدن خودتان و يا هم ميهنان ديگر بكار گيريد. در زمان خونريزي باند را بر روي جاي خونريزي گزاشته و كمي فشار دهيد. هركسي يك باند و چند چسب زخم با خود داشته باشد سودمند است. بياد داشته باشيم كه داشتن تنها يك باند سبك یا چسب زخم نيز مي تواند ياري رسان باشد.

12- دورِ كمر و پهلوهايتان را با كمربندهاي كِشي كه در داروخانه ها مي فروشند يا با پارچه هاي كلفت بپوشانيد. پوشيدن اين گونه كمرهاي كشي كه بسيار سفت و سخت هستند تَنِ شما را در برابر كوبه هاي باتوم و گلوله هاي ساچمه اي و كارد کفتاران بسيجي نگهداري مي كند.

13- سد در سد چهره خود را با ماسكهاي آلودگي بپوشانيد تا در فيلمها شناخته نشويد. اينرا شوخي نگيريد و ماسك را فراموش نكنيد. بابا ، زدن ماسك شرم آور نيست. نزدنش توي مبارزه نشانه دلاوري شما نيست. شما با نزدن ماسك به مزدوران دشمن اسلامي برگ برنده اي براي شناسايي مي دهيد و همانكاري را مي كنيد كه آنها مي خواهند. از آغاز مبارزه ماسك را به چهره بزنيد و پيشنهاد مي شود ماسكهايي بكار ببريد كه كِش سفتتري داشته باشند(مانند ماسكهاي گِرد) و در گيرودار نبردهاي تَن به تَن مانند 6 ديماه به سادگي كنار نروند. پس از برگشتن از نبرد نيز تا رسيدن به خانه ماسك را از چهره برنداريد. چراكه در ايستگاه هاي مترو كه مزدوران بيت رهبري پشت دوربينهاي آن نشسته اند ، شما شناسايي مي شويد. اگر هم کسی گفت که ماسکتو بردار تابلوس!! ، شما بگویید اگر بردارم تابلو میشم. ماسك را از ياد نبريد.(داشتن چند ماسك پيشنهاد مي شود)

14- هم ميهن؛ كمتر كسي مانده كه نپزيرفته باشد كه اين يك نبرد است. نبردي براي دستيابي به خواسته هاي مردمي ستم ديده نه نبردي براي نشاندن اين و آن و سرآغازي ديگر بر ستمي نوينتر. اين نبردي با ددمنشاني مانند بسيجي و مزدوران لبناني و آدمكشان لباس شخصي و گارديهاست كه از كوچكترين نشانه هاي آدم بودن نيز بي بهره اند. پس هركس بنابه فراخور خود مي تواند با خود چيزهايي براي جلوگيري از آسيب رساني مزدوران به مردم داشته باشد تا بتواند از خود و ديگران پشتيباني نموده و مزدوران رژيم را گوشمالي نمايد. زمان گوشمالی سنگين بسیجیان تجاوزکار رسیده. همانگونه كه گفته شد درون شيشه هاي نوشابه مانند ايستك ، روغن سوخته يا رنگ بريزيد و در جيبتان همراه داشته باشيد. يا نارنجكهاي شيشه اي كه گفته شد را با خود سد در سد داشته باشيد. چوبهاي ميخدار با نام؛ اسلام سوراخ كن را نيز فراموش نكنيم. اين چوبها مي تواند خودروهاي دشمن را ناكار گرداند. از همين امروز ساخت اينگونه چوبها را آغاز كنيم. با يادآوري كاربرد تير و كمان كه پيش از اين گفته شد و به همراه داشتن آن ، تا مي توانيد با تير و كمانتان مزدوران رژيم را ناكار سازيد.كساني كه در خانه هاي خود مي مانند مي توانند به بهترين شيوه با تير و كمان از ياران خياباني خود پشتيباني كنند. همچنين مي توانيد از درون خودروهايتان نيز بدون آنكه ديده شويد مزدوران را بزنيد. شير دخترها با گزاشتن آن درون كيف يا كوله هايتان به خوبي مي توانید با آن به سادگي تير پرتاب كنيد. مزدوران رژيم و بويژه كساني كه با دوربين فيلمبرداري مي كنند و يا تفنگ و باتوم بر دست دارند و يا راننده خودروهاي زرهي را نخست نشانه رويد. دستهاي تهي ما در دل دژخيمان تازي ترسي مرگ آور انداخته چه رسد به اينكه اين دست تنها تير و كماني به دست گيرد. با تير و كمان و نارنجكهاي شيشه اي و رنگي و روغني خيابان را براي پيروان رژيم دوزخ گردانيم. تير و كمان را مي توانيد از فروشگاه هاي شكار بخريد.

15- يار و ياور يكديگر باشيد ، به گونه اي كه همگان به بودن كنار هم دلگرم و دلپُر شوند. زن و مرد يار و ياور هم. روستايي و شهري ، از هركجاي ميهن كه هستيد بدانيد هم ميهنانتان براي ياري شما بپاخواسته اند. در اين آرمان ، شهرستاني و تهراني و اين دين و آن دين هيچ جايگاهي ندارد ، كه ، اين نام نامي ايرانيست كه مايه دلگرمي و پشتيباني همه مردم خواهد شد.

شما به نام ايران و براي ايراني بودنتان مي جنگيد، نه براي اسلام و مسلماني!!.

16- هشيار باشيد و همه جا را بپاييد. پيشنهاد مي شود در هر گروهي كه گردهم مي آييد ، كساني را براي كنترل و پاييدن پيرامونتان و خيابانها بگزاريد. اينگونه مبارزين نبايد نخست به روند مبارزه كاري داشته باشند ، كه ، كار آنها بايستي ديده باني باشد. براي نمونه اگر در ميداني هستيد ، شماري از ياران را به سر خيابانها و كوچه ها ، بالاي پشت بامها(خانواده ها نيز از بالاي پشت بامها مي توانند اين كار را انجام دهند) و اگر موتور سوار هستيد كه چه بهتر با موتورتان براي شناسايي و پي بردن به زمان آمدن مزدوران گشتزني كنيد(فراموش نشود پلاك موتورتان را بپوشانيد). هركدام كه ديديد از كوچه يا خياباني مزدوران رژيم مي آيند تلاش كنيد نخست با ريختن ميخ يا با كشاندن آشغالدانيها يا با پرتاب نارنجكهاي شيشه اي پر از ميخ و شيشه خُرده كه راهبندان پديد آورد ، راه را براي آنان ببنديد. سپس بي درنگ آنرا به يارانتان آگاهي رساني كنيد. شايد شماري از خودروهاي مردم نيز با ريختن چنين چيزهايي در خيابان پنچر شوند. ولي بياد داشته باشيم كه بيشتر همان مردم كه با خودرو مي آيند ، نيروهاي زرهي ياري رسان شما هستند و از خدا مي خواهند كه به بهانه اي اينچنيني راه را ببندند. پس اين كوچك را به بزرگي خود خواهند بخشيد.

17- كمانداران و نارنجك به دستان مي توانيد با كمين كردن در جاهاي گوناگون چشم براه آمدن مزدوران شويد. با نزديكتر شدن آنها نارنجكهاي روغن سوخته را به سر راه آنها بكوبيد و با پخش گسترده ميخ نگزاريد آنها به سادگي پيشروي كنند.

18- همینکه خودروهای زرهی آبپاش چینی یا دیگر خودروهای رژیم آمدند ، بی درنگ چوبهای اسلام سوراخ کن را بر راه آنها بی اندازید و تلاش کنید ناگهانی نارنجکهای شیشه ای روغن یا رنگی را بر شیشه خودروها بکوبید تا دید راننده کور شود. سپس تا 100 متر از خودروها دور شوید تا از بُرد پرتاب آنها دور بمانید. هشیار باشیم که هیچکس زیر خودروها گیر نیفتد. تا خودرو را از کار ننداختیم در پشت و یا پیرامون آن نرویم. شاید راننده ناگهانی پا روی گاز بگزارد و چندین تَن را زیر بگیرد. لاستیکها را که با میخها از کار انداختید و شیشه ها را کور. سرنشینان را با تهدید آتش زدن بیرون بکشید. و اگر خودشان بیرون آمدند به آنها آسیب نرسانید ولی همه تفنگها را از آنها بگیرید. اینگونه خودروها دارای تفنگها و نارنجکها و جنگ اپزارهایی برای زمانهای گیر افتادن هستند. پس پیش از هرکاری از درون خودرو همه تفنگها یا هرچه را نیاز می بینید بیرون بیاورید. اگر دیدید نیروهای دیگر نزدیک می شوند می توانید با فشار بر راننده ، او را ناچار سازید که به سوی مزدوران آب بپاشد. اینگونه خودروی رژیم چاهی برای خودِ رژیم می شود. ولی اگر ناچار شدیم آنجا را ترک کنیم سد در سد خودرو را آتش بزنیم تا دوباره دست رژیم برای سرکوب نیفتد.

19- يكي از چيزهايي كه در 6 ديماه آموختيم اين بود كه مزدوراني با پوشش و چهره مردم در راهپيمايي ها به ميان مردم مي آيند و تلاش آنها شناسايي مردم پرتلاش و راهبر مبارزه است. به هوش باشيد و اين مزدوران پست را شناسايي كنيد كه چنين مزدوراني نتوانند كسي را دستگير كنند. اگر ديديد كه كسي زير پاي شما يا ديگري پا انداخت يا خواستند شما يا دوستانتان را اين مزدوران دستگير كنند ، بي درنگ فرياد بزنيد و ديگران را به ياري خود بخوانيد ، و همگي به سر آنها بريزيد و تاوان مزدور بودن را آنگونه كه بايد بدهيد. پس هركسي كه در راهپيمايي كنار شماست مي تواند دوست و همرزم شما باشد مگر كاري برپاد(برضد) آن انجام دهد. پس بگوييم؛ ما به همگان باورمنديم ولي با هوشمندي.

20- در اين هنگام با هم و در كنار هم همچون جنگلي كهن كه به راه افتاده باشيد و اگر مزدوران رژيم نزديك شدند و يورش آوردند ، خيابان درگيري خود را جابجا كرده و تلاش كنيد مزدوران را به دنبال خود بجايي كه كمانداران آماده اند بكشانيد. اگر در خیابانی درگیری بسیار بالا گرفت ، با راهنمایی یاران خود ، گروه را به دو چهارراه آنسوتر ببرید.

21- خونسرد باشيد و در هر گيروداري خونسردي خود را از دست ندهيد. فراموش نكنيم كه ايرانيان نابترين شيوه هاي مبارزه اي را در جهان داشته و دارند. پس هرگونه مبارزه اي روي ستونهاي؛ خونسردي ، هوشمندي ، و بي باكي پيروز مي گردد. اميد و انگيزه شيرسان خود را نشان دهيد و هرگز در برابر اين مزدوران پست ترس به خود راه ندهيد.

22- در هر كجا كه مزدوران بسيجي يا گارديها يا تيراندازان كوردل را ديديد به ديگران آگاهي دهيد تا كسي در دام گير نيفتد.

23- در هنگام يورش نيروها ، بويژه نيروهاي مزدور(لباس شخصي) هرگز نگريزيد و پشت به آنها نكنيد. اين بهترين زمان را به آنها مي دهد تا شما را دنبال و به شما آسيب بزنند. بنابراين با خونسري و كنار هم بودن به كناره ها برويد و بگزاريد همانند يك "V" آنها به درون شما بيايند. سپس پشت آنها را ببنديد. خواهيد ديد كه چگونه به خواهش و زاري مي افتند كه من زن دارم!! بچه دارم!! اين مزدوران توان يورش به مردمي انبوه و فشرده را ندارند. پس مانند كفتاران شيوه جدا سازي و از گروه دور افتادن را انجام مي دهند و سپس دسته اي بر سر يك تن مي ريزند. پس كنارهم بودن اين شيوه آنان را از كار مي اندازد و اين آنها خواهند بود كه از گروه خود جدا مي افتند و در دست مردم گرفتار مي شوند. 6 ديماه دربند شدن سدها گاردي و بسيجي را به همين شيوه ديديم.

24- زماني كه گروهي از مزدوران به مردم يورش مي آورند ، شمايي كه كمي دورتر از درگيري هستيد مي توانيد با بستن راه هاي ديگر از افزودن نيرو به آن دسته مزدور جلوگيري كنيد و با فشار و نيروي خود به سوي آنها برويد. در خانه براي اين زمانها مي توانيد شيشه هايي به اندازه شيشه سُس را پر از شيشه خُرده و يا ميخهاي بهم تابيده شده و يا هردو باهم كنيد سپس درون بتري یا شیشه را پر از روغن سوخته نمایید و دَرِ آنها را ببنديد و با خود بياوريد. شيشه هاي نوشابه براي ريختن رنگ يا روغن سوخته بهتر مي باشند. در زمان يورش گاردي ها يا بسيجي هاي لجن آنها را به سوي خودشان يا خرهايشان(موتورهايشان) پرتاب كنيد. تركيدن آنها و پخش شدن ميخ و شيشه و یا روغن جلوي راهشان بازتاب خوبي خواهد داشت و آنها به گمان نارنجك خواهند ايستاد و يا چون تاپاله به زمين مي افتند و همچنين مايه پنچر شدن و لیز خوردن موتورهايشان خواهد شد. اگر ديديد گروهي مزدور در كنار ديوار ايستاده اند آنرا به بالاي سر آنها بكوبيد تا پخش شدن آن دمار از آنان درآورد. همچنين اينگونه شيشه از توري آهني خودروهاي زرهي گاردي ها نيز مي گزرد. شما اين نارنجكهاي رنگي را به شيشه هاي خودروهاي زرهي بكوبيد تا ديد آنها را كور كنيد. پرتاب پياپي چنين شيشه هايي آنها را گيج و زمينگير خواهد كرد. هركس اگر با خود يك شيشه كوچك از اينگونه نارنجكها داشته باشد بسيار خوب خواهد بود. همچنين شما مي توانيد از پشت بامها نيز بدون اينكه ديده شويد اينگونه شيشه ها را بر سر و روي مزدوران و بويژه بسيجي ها شوت كنيد. بايد كاري كرد كه خيابان مانند 6 ديماه در دست مردم بيفتد تا دست مزدوران.

25- كمانداران نيز از  بالا و پايين بر سر و روي آنها بكوبيد. هر تير را با نام يكي از جانباختگان راه آزادي رها كنيد. بدانيد روان * آرش كمانگير بزرگ * در پيكر تك تك ايرانيان بيدار است. پس تير و كمان را دست كم نگيريم. براي نمونه اگر موتور سوار ميان گروه را نشانه گيريم ، با سرنگون كردن او به چند موتور ديگر هم آسيب مي زنیم. اينجا سرزمين ماست و خيابانهاي آن براي مردم ايران. پس بايد و بايد بيگانگان پستي همچون بسيجي را که تنها برای کشتن و پول می آیند از كف خيابانها جارو كرد و درون اِگوها ريخت.

26- از مزدوران رژيم فرتور(عكس)‌بگيريد و آنها را گسترده در اينترنت پخش كنيد. و هشيار باشيد كه كساني كه بويژه با هندي كم از مردم فيلم مي گيرند را آسوده مگزاريد و با تير و كمان آنها را بزنید و به هرگونه كه مي توانيد گروهي و نه تنهايي دوربينش را از او بگيريد چرا كه آنها تنها نيستند.

27- در درگيريها هشيار باشيد و در برابر كساني كه با چوب و باتوم يورش ميآورند تا مي توانيد كنار هم بمانيد و ناگهاني به آنان تك(حمله) كنيد ولي از دنبال كردن آنها پرهيز نماييد. اينان ترسو تر از خود واژه ترسو هستند ، پس ايراني ، نترس ازين سياهي ، تو شبتابي مگه نه...

28- هرگز و هرگز مگزاريد كه كسي گير بيفتد و اگر كسي را گرفتند با همدستي ديگران با هرچه مي توانيد و در دسترس بود براي آزاديش بشتابيد. بارها ديده شده كه در همين درگيريها ، اين شيوه كارگر بوده و مردم بسياري به دست ياران خياباني آزاد شده اند. اگر كسي گير افتاد مي توانيد گروهي يا تنهايي با فرياد زدن و رفتن به سوي مزدوران ، يار خياباني خود را برهانيد در آن هنگام اگر به شلوار آن مزدور نگاه كنيد خواهيد ديد كه بازتاب فرياد شما چه خواهد بود. همچنين تلاش كنيد با تير و كمان مزدوران دورو بَر يار خياباني خود را بزنيد تا او را برهانيد.

29- اگر هم خودتان گير افتاديد بازهم با فرياد زدن بلند و پيچ و تاب دادن خود مردم ديگر را به ياري خود فرا خوانيد.

30- از كساني كه زخمي مي شوند ، مانند جان خود پاسداري كنيد. بياد داشته باشيد شايد آن زخمي خود شما باشيد. پس در ياري رساني كوتاهي مكنيد. اگر زخمي نمي توانست راه برود به او ياري كرده و او را به خانه اش رسانيد و يا او را بلند كرده و اگر زخم كمي برداشته بود به نزديكترين خانه و اگر آسيب بدتري ديده بود و خونريزي داشت درآغاز با باند يا دستمالي پاك جلوي خونريزي اش را بگيريد و سپس با ياري دوستانتان او را تا مي توانيد از آنجا دور كنيد ولي نياز است بسيار آرام اينكار را بكنيد كه اگر شكستگي و يا خونريزي زير پوستي داشت ، آسيب بيشتري نبيند. در روز 6 ديماه ديده شد كه بيشتر راننده آمبولانسها در خيابانها از خودِ رژيم بودند و آنها زخمي ها و يا جانباخته ها را مي دزديدند. خدا مي داند كه بر سر زخمي هايي كه با اين آمبولانسها برده شده اند چه آمده است. یا اگر آمبولانسی یک زخمی یا جانباخته را می برد سد در سد از سرنشینانش کارتهای آنها را گرفته و از چهره آنها و زخمی و یا جانباخته درون آن فرتور(عکس) بگیرید. پس خواهشمنديم در زماني كه كسي زخمي مي شود و يا بيهوش شد با ياري دیگران او را درون خودرويي گزاشته و به بيمارستان برسانيد. در آنجا نيز به پزشكها داستان را بگوييد و بخواهيد كه تا مزدوران به بيمارستان نيامده اند درمان او را آغاز كنند و اگر درمان زود انجام شد او را زود از بیمارستان بیرون بیاورید و به خانه اش برسانید. او را هرگز تنها نگزاريد. اگر زخمي بود هرگونه كمكي كه خواست برايش انجام دهيم چون شايد زخمي ديگري خود ما باشيم. اگر هم كسي جانباخت ، نخست از چهره او فرتور(عكس) يا فيلم بگيريد. و آنرا دراينترنت براي شناسايي خانواده اش بگزاريد. كار ديگر اينكه درون جيبهاي او را بگرديد تا اگر شماره تلفني داشت به آن زنگ بزنيد و داستان را بگوييد. زخمی ها را تنها مگزاریم.

31- هم ميهناني كه با خودرو مي آيند مي توانند بهترين ياري را به مردم ديگر برسانند. شما مي توانيد در هركجا كه مزدوران موتورسوار يا زرهپوشهاي دژخيم اسلامي را ديديد ، از درون خودرو  به كف آسفالت ميخ بپاشيد. اينكار را با خونسردي و بدون اينكه ديده شويد انجام دهيد. همچین اگر مانند میدان پهلوی(ولیعصر گور به گور شده) در 6 دیماه خوردوی زرهی یورش آورد با خودروهایتان راه آنرا ببندید. نباید نگران آسیب به خودروی خودتان باشید. چرا که جان مردم با ارزشتر از هر چیزیست. شما گر با خودروی خود دور آنرا بگیرید ، مردم به سادگی می توانند سرنشینان مزدور را بیرون بکشند.

32- يكي از هم ميهنان دليرمان كه از روستايي در كرانه رود ارس برايمان ايميل فرستاده بود پيشنهاد داد در زماني كه مزدوران بسيجي و يا گاردي به مردم تيراندازي مي كنند ، شما با آيينه هاي كوچك روشني آفتاب را به چشم آنها بياندازيد تا نتوانند نشانه گيري كنند. اين پيشنهاد خوبيست و يادآور مي شود كه از سوي كساني برايمان فرستاده شده كه در دوردستترين جاهاي كشور ، آرزوي پيروزي شما را دارند. پس آيينه هاي كوچكي كه با آن بتوان بازتاب آفتاب را در چشم اين كفتاران انداخت فراموش نكنيم.

33- تاكنون ديده ايد كه مهرباني با مزدوران خونخوار كارگر نيست. ديديد كه چگونه بسيجيان مزدور زنها و كودكان و جوانان را مي زدند. ديديد كه چگونه بسيجي هاي لجن از دزديدن پيكرهاي دختران و پسران كه از ديد آنها تنها گوشتي لُخم براي خوي ددمنشيشان هست سرمست بودند. ديديد كه چگونه زن و مرد را زير چرخهاي خودروي اسلامي زير مي گيرند. ديديد كه چگونه دانه دانه غنچه هاي اين خاك را نشكفته به خون نشاندند. پس امروز زمان آنست كه خروشنده تر از 6 ديماه تاكتيك خود را بر نابودي مزدوران و رژيم بگزاريم و رستم وار با گُرز خود به دل سياه دشمن بكوبيم. اين ايستادگي در برابر ددمنشترين مزدوران است. اين دادخواهي در برابر بيداد است. كاري كه هر آدمي در برابر متجاوز مي كند.  همه باهم نشان دهيم كه در باور و آرمانمان تا چه اندازه استواريم. ما با هيچ خود فروخته اي كه براي پول آدم مي كُشد شوخي نداريم. اينان بايد بدانند ايران جاي ددان نيست و بايد و بايد به لبنان و بيابان خويش بازگردند. در روز 6 ديماه شما مردم دلير ترسي مرگبار را در دل آنان انداختيد.  بازهم مي بايست جانور پليدي چون بسيجي را از روزگار پاك كرد. كساني كه مي گويند اينها هم از مردم هستند ، نه ، اينگونه نيست. چرا كه شايد كسي بتواند بسيجي را ناچار به گرفتن باتوم كند ولي هيچكس نمي تواند او را وادار به زدن مردم با همان باتوم كند. پس بسيجياني كه مردم را چنين ددمنشانه با باتوم و تفنگ مي زنند خودخواسته چنين مي كنند و ما بايستي در برابر اين خود خواستگي ، با همه توان خواست آهنين خود را نشان دهيم. در جايي كه ما ديوار نويسي مي كرديم ، هرشب يك بسيجي مزدور مي اومد و هي پاك مي كرد. به گونه اي كه از زندگي افتاده بود و آنلاين ماژيك بدست ، به خودش نشان توالت دار بيت رهبري مي داد. يكبار كه نوشته بوديم؛ خون بسيجي حلالست.. اون مزدور پس از پاك كردن آن نوشته بود؛ اگر بسيجي نبود ناموست الان اينجا نبود!!!. خوب خودتون داوري كنيد. اين بسيجيان آلوده و هَپَلي كه به شاه دختان و پسران ما تجاوز مي كنند ناموس مي دونن چيه؟؟؟؟. ما هم نوشتيم؛ اي بي پدر تو به همون ناموس ما تجاوز كردي ، پس خونت حلاله. آري هر بسيجي را بايد زير پاهايمان له كنيم.

34- دوستان و همرزمان گرامي ، روز 22 بهمن روز ويژه اي خواهد بود و چشم براه رخدادهاي بزرگي باشيد. شايد اينروز نيروهايي به مردم بپيوندند كه تا شب نرسيده رژيم اسلامي سرنگون شود. پس خود را براي نبردي بسيار سخت آماده كنيم. از همين امروز ورزش كنيم تا آمادگي بيشتري داشته باشيم. در اين روز چند چيز را فراموش نكنيم. اگر مزدوران به سوي شما تيراندازي كردند ، همگي آني از جلوي تير آنها كنار برويد. شماري را به پشت آنها بفرستيد و خودتان نيز با روشهايي كه گفته شد پيشروي آنها را كند كنيد. نگزاريد يك مزدور به سادگي با تفنگ مردم را بزند. اگر همگي باهم فرياد بلندي بكشيد و به سوي آنها ناگهاني و همزمان از پشت و جلو بدويد ، بي گمان آنها را در چنگ خود گير مي اندازيد. هر كدام از مزدوران را كه گرفتيد ، نخست تفنگهاي او را بگيريد. اين مزدوران بسيجي يا لباس شخصي از روي ترسي كه دارند 3 كلت كمري با كاليبرهاي كوچك و بزرگ و چندين خشاب با خود مي آورند. يكي از تفنگها كه بيشتر در پشت كمر مي گزارند. ديگري در شانه بند و اين سومي كه اگر فراموش كنيد شايد به مرگ شما بيانجامد در مچ بند پا مي گزارند كه كاليبرش از همه كوچكتر است. پس در زمان گرفتن مزدوران نخست همه تفنگها و خشابهاي او را بگيريد. اين كفتاران به دور كمر خود چفيه مي پيچند و زير آن ساتور يا كاردهاي سربُري مي گزارند. پس هشيار باشيد كه هرگونه تفنگ يا كاردي يا اسپري هاي اسيدپاش را از آنها بگيريم. برخي از اين مزدوران پوشش پادگلوله(جليقه ضد گلوله) از زير پيراهن خود مي پوشند. پس سد در سد اين پوشش را از تنش بيرون بياوريد كه بسيار نياز خواهد شد. هر كدام از آنها كه خودخواسته به مردم پيوست با آغوش باز با او برخورد كنيد. ولي بايد نخست همه جنگ اپزار خودش را به مردم بدهد. اگر كلت يا تفنگي به دستتان افتاد سد در سد مزدوران ديگر و بویژه مزدوران بسيجي و لبناني را كه مردم را با تير مي زنند را بي برو برگرد نشانه رويد و ناكار سازيد تا مردم بيشتري را به خاك و خون نكشند.

35- درباره مزدوران گاردي و زره پوش نيز اگر هر يك از آنها را گرفتيد پيش از هركاري همه جنگ اپزارهاي او را باز كنيد. چيزهايي كه بيشتر يك گاردي با خود همراه دارد اينهاست؛ شوكر ، اسپري پلپل ، اسپري اشك آور ، دست بند ، كارد ، باتوم الكتريكي يا ساده ، كلتهاي كمري ، بي سيم ، كارت شناسايي ، پوشش گارد و.و.و. هركدام از اينها بايستي به دست مردم بيفتد. همانند 6 ديماه تا مي توانيد از اين اپزارها به دست آوريم. هم ميهن 7 ماه نبرد ما شبانه روز به پشتوانه سي سال جنگ با جمهوري اسلامي به روزهاي فرجامش نزديك ميشه. پس باور كنيم كه در نبرد شيريني پخش نمي كنند. گاردي ها اگر در اين هفت ماه مي خواستند به مردم بپيوندند كه تا امروز كرده بودند. مانند 6 ديماه بازهم راه به روي كساني كه بخواهند به سوي مردم بيايند باز است. پس نخست نبرد و دوم در ميانه نبرد بازگزاشتن راه براي پيوستن آنان به ما. ولي نبايد دست روي دست گزاشت و هيچ نكرد تا شايد آنها به ما بپيوندند.

36- زمانی که گلوله گاز اشک آور یا هر گاز دیگری پرتاب می شود تلاش کنید آنرا با پا شوت کنید به سوی خودِ مزدوران و هرگز به آن دست نزنید چون بسیار داغ است و یا آشغالدانی یا بتری چیزی روی آن بگزارید. ولی پرتاب کردن به سوی خود مزدوران بهترین کار است.

37- بازهم یادآور می شویم که در این روز برای نبردی سنگین آماده شوید و چشمداشت برخوردی دیگر از سوی رژيم و مزدورانش نداشته باشیم. اين گفته كه اينها در روز روي كار آمدنشان مردم را نمي كُشند ، كشكي بيش نيست. تازه اين كفتاران درين روز مي آيند كه نيروي خود را و كف كردگي خود را نشان دهند ، پس بايد سفت و سخت به دهانشان كوبيد. بدانيد كه آنها ددمنشي بيشتري از روز 6 ديماه نشان خواهند داد. پس آماده تر از هميشه و خروشنده تر بايد با آنها برخورد كرد.

38- اگر در روند مبارزه توانستيم پايگاه هاي بسيج و يا كلانتري ها را بگيريم ، فراموش نكنيم كه پيش از هر كاري ، نخست بايد زندانيان آنجا را بيرون آورد. زير زمين اينگونه جاها و يا اتاغهاي پنهاني آن مي تواند براي زنداني كردن مردم باشد. مزدوراني كه مي گيريد بايد بگويند كه زندان ساختمان كجاست. فراموش نكنيم اگر پيش ازين كار آنجا آتش زده شود شايد هم ميهنان خودمان را بسوزانيم. پس آزاد كردن و بيرون آوردن زندانيان از كلانتريها و يا پايگاه هاي بسيج را فراموش نكنيم. ديگر اينكه در همه اينگونه پايگاه ها ، انبار تفنگ هست. به هر روشي بايد انبار تفنگ به دست مردم بيفتد و تا واپسين فشنگ را نيز بايد بيرون آورد. سوم اينكه هرگونه پرونده كه ديديد را با خود بيرون بياوريد. پايگاه هاي بسيج پر از پرونده بسيجيانيست كه در آنجا يا آن بخش از شهر كارت بسيج گرفته اند و اين براي شناسايي همه آنها نياز خواهد شد. براي نمونه خانه بسيج خيابان كريم خان پرونده هاي نيمي از بسيجيان تهران در 16 سال گزشته را در خود دارد. اينگونه ساختمانها داراي اتاغهاي ويژه اي مانند بانكها هستند كه براي نگهداري پرونده ها و بُنچاكهاي(استناد) آنچناني ساخته شده اند. از كساني كه در آنجا گير افتاده اند مي توانيد رمز اتاغ را گير بياوريد. بياد داشته باشيم كه بايد خونسرد ولي با شتاب كار انجام داد و شبيخونها تيز و تند انجام شود. ساختمان كه گرفته شد و آنجا را تهي كرديد ، آني ساختمان را ترك كنيد تا در دام نيروهاي دشمن نيفتيد.

39- اگر خوب نگاه کنید می بینید که از 6 دیماه به این سو ، همه دوربینهای بانکها به سوی پیاده رو هستند نه به سوی خود پردازها یا دَرِ بانک. این دستور رژیم است برای شناسایی مردم. با ناکار کردن هر دوربینی به مردم یاری می رسانید.

در راه به هر دوربینی که برخوردید مانند دوربین بانکها با چهره پوشیده روی لنز آنها اسپری رنگ بپاشید. دوربینهای ترافیکی را نیز که دکلهای بلندی دارند می توانید از بسته ای که در زیر دکل و یا چند متری آن هست از کار بیاندازید. اگر دَرِ آن بسته را باز کنید ، چند رده سیم سوکت دار می بینید که همه آنها را از جاهای خود بیرون بکشید و یا پاره کنید. دوربینها پَر...

40- در روزهاي پيش سنگسار كنندگان رژيم از سوي مردم خود سنگسار شدند و باران سنگ بر سر و روي اين آدمكشان باريد. آنها هم به سنگها را گاهي به سوي مردم بر مي گرداندند. ولي چيزي كه فراموش نبايد كرد اينست كه اگر آنها در بالاي پل يا ساختماني بودند بسيار هشيارانه به آن سنگ پرتاب كنيم چون آنها در جاي بهتري هستند و از بالا آسيب پزيری سر مردم بيشتر خواهد بود. براي پايين كشيدن و ناكار كردن مزدوران در اين زمان ، بهترين اپزار همان تير و كمان است كه اگر به چشم يا سر آنها بكوبيد ناكار مي شوند.

41- هم میهنان دلیر ، مبارزین آزادی خواه ، مانند همیشه خواهشمندیم که گیر به این رنگ و آن رنگ ندهید. مردم ما با هر رنگ و هر باور تکه تکه و پاره پاره می شوند و خون همه آنها.... سرخ است. آیا برای تو میان آنکه سبز پوشیده و بر خون خود فرو می افتد با آنکه رنگی را که تو دوست داری پوشیده و بر خاک می افتد ناهمسانی هست؟ براستی شرم آور است که چشم بر روی این همه بی باکی و از خودگزشتگی هم میهنانت ببندی و پس از 30 سال جدایی هنوز هم تبل بزگ جدایی را بکوبی که اینها همه سبزند و ما دوستشون نداریم!!! . نه دوست گرامی. این مردمان همه آدم هستند و برای زندگی شایسته شان با کفتاران پنجه به پنجه و رو در رو می نبردند. گلوله و زخم دشنه هم گوشت تَن آن سبز پوش را می درد و هم گوشت تن توی سرخ پوش را. براستی خنده دار است که در این میانه خون و دار و شکنجه و زندان ، شما هنوز دربند این رنگ و آن رنگ هستید!!!. این بیداری مردم ، بسان یک جنگل از رنگهای گوناگون فراهم آمده و خون دل همه ایرانیان ، درختانش را سیراب می کند. پس تو چه نشسته ای و چه می گویی که این رنگ یا آن رنگ؟ مگر آزادی که تو می خواهی تنها در یک رنگ می باشد؟ همه رنگها و همه باورها در روز 6 دیماه آن سرود پهلوانانه را خواندند. تو هم همراه شو ای رنگین اندیش. تو هم بیا که رنگین کمان آزادی تو را کم دارد.

42- همگي ما فرياد سرشار از خون  جوانهاي دلير و پاك بسياري كه در هنگامه بر خاك افتادن ، درود بر آزادي سر دادند را شنيديم.

ایرانی می جنگه ، میهنو پس می گیره

می جنگیم ،،، می میریم ،،،، ایرانُ پس می گیریم

 پس فرياد درود بر آزادي را فراموش نكنيد. در اين بانگها همراه با همه گروه باشيد و از فريادهاي تنها و به هم زننده سامان(نظم)راهپيمايان خودداري كنيد و به چنين كساني نيز گوشزد كنيد. فريادها و بانگهايي كه سراسر ايراني هستند آرمان مبارزه اي ما را نشان خواهد داد و اگر مرگ بر، گفتني هست مي بايست مرگ بر رژيم و پيروان درونی و بیرونیش باشد. فریاد مرگ بر جمهوری اسلامی چون گُرزیست که بر سر رژیم کوفته می شود. بانگهای ما مردم ایران باید و باید ایرانی باشد تا خواست و آرمانمان را نشان دهد.

43- آرمان روز 22 بهمن را برای از كار انداختن خودروهاي دشمن و به دست آوردن تفنگ و زدن گُرزی كاري به دژخیم اسلامی بگزاریم. اینروز را روز دوزخیه جمهوری ناب اسلام راستین خواهیم کرد. اینروز را که این دژخیمان بر تخت شاهی و رامش ایران نشستند را به روز سرنگونی آنان دگرگون خواهیم کرد. ایرانی ، خدا با ماست و تو کهکشانها را در اندیشه خود داری. آیا رواست که این گستره بی همتا در زندان سیاه و خونین جمهوری اسلامی دربند بماند؟ 22 بهمن ماه روز بزرگیست که ما را چشم در راهست. 22 بهمن روزیست که جگرگوشه های دربند زندانهای جمهوری اسلامی شمایان را چشم در راهند. فریاد آنان را از سیاهترین سیاهچاله ها اینگونه زنده می شنویم. پس چرا دیده و گوش بربندیم؟ ما برای آزادی آزادی دوشادوش هم خواهیم جنگید.

44- بچه ها؛ ما براي دستاوردی بزرگ به خیابانها می رویم. دستاوردی که می تواند برای همیشه ایران را بیدار و سرزنده و آزاد نگاه دارد. روز 22 بهمن می تواند روزی باشد که برگه چرکین و خونین و ملخ خورده جمهوری اسلامی را پاره پاره کرد و به چاه توالت جمکران فرو کرد. اینروز یک برگ از برگهای مبارزه ما ایرانیانست. ما آرمان را بر پیگیری مبارزه می گزاریم. ما در روز 22 بهمن به آن خواسته ای که می خواهیم می رسیم. ولی با هر دستآوردی که داشت نباید ناامید شویم. این یک پله دیگر است که می تواند پله واپسین باشد. و اگر دوباره از پس سیاهیها راه پله های دیگری به بلندای آسمان هم پدیدار شود ، ما رهنوردان ایرانی آنرا نیز تا به پایان خواهیم پیمود. پس با امید پیش به سوی فرادهایی بهتر.

45- ای شمایانی که در 22 بهمن 31 سال پیش هستی و نیستی ایران را به پای نعلینهای خمینی انداختید ، 22 بهمن امسال روزیست که می توانید آن کرده نابخردانه را به بهترین روش با کاری خردمندانه که همیاری و آمدن دوشادوش جوانان است جایگزین کنید. در دفترها نام شما با نامهایی زشت نوشته شده برای آنکاری که 22 بهمن سیاه کردید و خمینی خونخوار و اسلامش را برای 31 سال بر منبر خونریزی نشاندید و تبر را خودتان به دستش دادید. پس 22 بهمن در پیش را می توانید به 22 بهمن سپید دگرگون سازید و نامتان را برای همیشه در یادها به خوبی نگاه دارید. کسی که ناروایی می کند و به آن پی می برد و برای بهبودی آن بپا می خیزد ، شایسته بهترین درودهاست. بهترین درودهای ما  هدیه به شما ، اگر در این روز بزرگ فرزندانتان را همراهی کنید. جوانان امروز برای کاری که شما کردید به خاک و خون کشیده می شوند. آیا درست است که شما بازتاب کرده خود را ببینید و بازهم در خانه پای تلویزیون جمهوری اسلامی بنشینید؟

بیا هم میهن ، بیا و دست پرتوانت را بردستهای جوانان و فرزندات گره بزن و با هم مشتی بساز تازی برکن و ستم کُش. ما تو را می خوانیم ، اگر به نوای ما پاسخ آری دهی ، تا همیشه ایران را رهانده ای.

46-  همرزمان و مردم پاک ایران ، شاید  شماری از ما در روز 22 بهمن دیگر به خانه باز نگردیم. پس بجاست که تا آنروز کارهایی که نیاز است را انجام دهیم. اگر بدهی به کسی داریم پرداخت کنیم و هر کار پایان نگرفته را به فرجام رسانیم. شب پیش از آمدن ، با خانواده یا نزدیکانتان بدرود بگویید و بامداد با امید و امید و امید پا به خیابان بگزار. یارانت تو را

می خوانند ای ایرانی به جان آمده ، کجایی؟

هم ميهن ، راه آزادي و راه آباداني ، راهيست بس دشوار . ولي ايراني هماره نشان داده است كه مي توان سخت ترين و سياهترين زمانها را به سپيدي و رامش دگرگون ساخت. تو ، از نژاد آزادمردان و زناني هستي كه گام برداشتنشان نيز جهاني را به جنبش وا مي داشت. دليراني كه مهرباني براي همگان و خشمي كوبنده براي اهرمنان داشته اند. تو از نژاد ايراني هستي نه از نژاد بيابان گردان تازي. بياييم همگي از تُرك و عرب زبان و لُر و پارس و كُرد و.. با ستايش رستاخيز اين مردم رنج كشيده ، در راه شكوفايي آيين ايراني و نوزايي و بيداري همه ايرانيان گام برداريم و دوشادوش هم باش

Share/Save/Bookmark

more from MM
 
MM

an email regarding to-do-list for 22nd of Bahman demos

by MM on

I recieved this email and thought I share it with the IC readership.  At the end, the email contains 46 suggestions on preparations as well as what to do and what not to do on the streets on 22nd of Bahman.  Please distribute it generously.

It sounds like people are angry, and serious about expressing themselves.