تودۀ ابر

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
15-Jun-2008
 

من چو آن تودۀ ابرم سرشار

بر لب بام تو آیم پر بار

تا زدایم رخ خشکی زده ات را ز غبار

و بروبم به زبان باران

خواب دوشینه ز چشمان خمار؛

و نوازشگر و رامشگر و با بوس و کنار

باز بینم دو سه بار

دیدۀ نوشدۀ نرگس را؛

تا از او جویم باز

به زبان دیدار

راز این نغمۀ زیبای وجود.

 

باز گویم مگرت چندین بار؟

من همان پیکر باران زدۀ خاک رُسم.

شده ام نرم و لطیف

زیر انگشت عبیرآمیزت

تا بسازی خود از پیکر من

هیکلی خیر و حسن

که بود درخور و شایستۀ آن نفخ دل انگیز عزیز.

 

بهار 2005

اتاوا


Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia