گوش دیگر

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
23-Jul-2009
 

گوش دیگر باید

بیخود از جان بلورین کلام،

تشنۀ شهد سخن-ساز زبان،

آزمون دیده و پرتجربه از پستی و بالای غزلخوانی چنگ،

و غمین-حالی نای؛

تا مگر دریابد

ساعتی مویۀ کوباد و تن لخت درخت،

بانگ غریدن رگبار خروشان در کوه،

و دمی زمزمه-نایی که ز جوباران خاست،

قصۀ دلنگرانی گیاه و تن برگ

از پریشانی گیسوی نسیم،

کنه این ناله که از باران خاست.

 

سخن از کوچ نمی رانم؛ نه.

در تک کوچۀ بن بست محبت؛ باری،

ماندگاری ابدی خواهم ماند.

رود هجرت اگر این پیکر بی-من خواهد؛

می تواند ببرد تا به سرانجام زمان.

ولی، این سینۀ آگنده ز مهر

در همین کوی مکان خواهد کرد.

سخنم پابرجاست.

 

گوشی آیا روزی

راز بنهفتۀ این پاره-سخن از ژرفا

خواهد آموخت ز افسانه سرایان زمان؟

 

سخنی باید نو؟

یا که گوش دگری می باید؟

 

دوم امردادماه 1388

اتاوا


Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia