نماز صبح

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
11-Apr-2009
 

چه صدا بُد که مرا خواند ز ناپیداها؟

چه کسی گفت که: "چهری بر خیز؛

پگه اکنون به سرخاب رخ افروخته است؛

بامداد خانه تکانی دارد؛

پنجره چشم به راه رخ جانان دارد"؟

پس، کجا رفت صدایی که مرا مژده ی روشن می داد؟

 

باید ازجا خیزم

و حجاب اندازم؛

نور و آگاهی دل وام کنم؛

جستجو آغازم؛

پس این پرده بکاوم بیدار؛

تا که دریابم باز:

 

شاید آن نای که با من نالید،

شاید آن حنجره کو نامم خواند،

شاید آن سبزه که در باد سحرگه رقصید،

شاید آن قطره ی آبی که روانم بخشید،

و لب جانده خورشید که سه صد بوسم داد

همه در موج صدا تعبیه است.

 

باید از جا خیزم

و نمازی ببرم

به نگاه و رخ فیروزه ایی صبح امید.

 

 

بُد : بود

بیست و یکم فروردین ماه 1388

اتاوا 

 

 


Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia
 
Manoucher Avaznia

سوری جان؛ سلام

Manoucher Avaznia


سپاس برای سخنان زیبای شما.


Manoucher Avaznia

آرش جان؛

Manoucher Avaznia


درود بر تو.  ای به چشم.  باید اول بسازم.


Souri

What a beautiful poem....

by Souri on

as a message on a beautiful day!! Very meaningful, although JJ has repeat it for us, in case if we hadn't get it, at the first reading :O))

Kidding JJ, as always !!

and I love that song of Marjan too. She had really a great voice and performance. 

Cheers,

 


Arash Monzavi-Kia

Dear Manocher: thanks for sharing your poems

by Arash Monzavi-Kia on

It is now the best part of my visits to IC, reading your lovely poems.

Please keep them coming, and keep us longing for more.


Manoucher Avaznia

Naseem;

by Manoucher Avaznia on

Thank you.


default

I read it over and over

by Naseem (not verified) on

* Very unfortunately my understanding of Persian poetry is limited, but I read your poem here and found it
Very Beautiful
I read it over and over 4 times!
Thank you.


Manoucher Avaznia

جهانشاه گرامی؛

Manoucher Avaznia


هنر نزد شما ست، برادر.

 

 

با جهانشاهی بسازم کاینچنین از لطف او

می توان گفتن گپی و گشت مهمان شما 

 

سپاس

 


Jahanshah Javid

Beautiful!

by Jahanshah Javid on

Incredibly beautiful:


شاید آن نای که با من نالید،

شاید آن حنجره کو نامم خواند،

شاید آن سبزه که در باد سحرگه رقصید،

شاید آن قطره ی آبی که روانم بخشید،

و لب جانده خورشید که سه صد بوسم داد

همه در موج صدا تعبیه است. 


Manoucher Avaznia

ابی آقا؛

Manoucher Avaznia


سلام بر تو.  حضرت عباسی اینهمه لینک و اطلاعات توآستینت قایم کردی، داداش؟  نکنه با از ما بهترون سر و سری  داری؟  خدا ایشاله بر سرت شادمانی ببارد که دل فقیر فقرا را شاد می کنی.  فراموشمان مکن.  قربان مرامت


ebi amirhosseini

منوچهر جان

ebi amirhosseini


زیبا چونان همیشه!.

 چه صدا بُد که مرا خواند ز ناپیداها؟

Ebi aka Haaji