Manoucher Avaznia

اابوالفضل گرامی

اابوالفضل گرامی

بوافضل گرامی

درود بر تو

مارا تو چنین بینی، لبخند چرا جانا؟
بیدار بمان شب را، فردا به از این باشد

دمت گرم و سرت شاد

هر قطره اشک تو یار شب ما چهری
چون خون سیاوش ها با خاک قرین باشد

ابوالفضل گرامی

چون راهیٍ این راهیم در سینه ی توفانها
ما را نه هراس هرگز از بیم کمین باشد

اابوالفضل گرامی

با این که به زنجیر است هر ذره دل عاشق
نالد ز گرفتاری؛ گفتش شکرین باشد.

دستت طلا منوچهر جان

ما برده این راهیم، زنجیر ستم بر ما
از عرش برون هرگز، تا دیو زمین باشد

زنده باشی داداش منوچهر

آهو نشو ای چهری! در دام بلا افتی
جون شیر دو چشمانش در بیشه کمین باشد

Abarmard Jaan;

Thank you for heartwarming comment.

Souri Jaan;

Thank you very much.

Rumi Style?

Thanks for another beautiful poem

Great !!

: As always, Manoucher jaan, thank you........So true

صد پوست در افکندیم تا رو به کمال آریم

بنگر که گرانجانی باما چه عجین باشد.