بازتاب خاطرات با روش دیگر ستیزی اقلیت ها خصوصا بهاییان

faryarm
by faryarm
28-Sep-2011
 
بازتاب خاطرات کتبی و شفاهی بعد از انقلاب با روش دیگر سازی و دیگر ستیزی اقلیت ها خصوصا بهاییان


Share/Save/Bookmark

more from faryarm
 
faryarm

Dear Mr Ghiassi

by faryarm on

Dear Mr Ghiassi,

With great respect, 

It is very obvious and easy to surmise from almost your every opinion and experience regarding Bahais in the last few years,on this forum,  that you have a deep seated and unresolved issue in your past that may have involved certain individual Bahais, resulting in repeated deep seated "Jabs" at Bahais in general.

Dear Friend, your generlisations about anyone or any community is wrong, as no one individual is perfect, Bahais included; but is it fair to place blame on an entire world community whose principles you adhere to , as guilty?  for whatever injustice the circumstances caused you as a child growing up in a mixed religious family?

You are ofcourse entitled to voice your opinion and use this forum as you have, as an alternative means of therapy...but is it fair to pass judgenment with such sweeping generalisations?

regards

Faryar 


bambi

thanks

by bambi on

I understand now, thank you for the explanation.  aghyar, probably has roots in "gheyr", meaning gheyr khodi, or not a friend as you explained, and ahbab has roots in hob ( or mehr) meaning, as you mentioned friends.  Remembering their roots simplifies it for me to remember.

 

 


Amir Sahameddin Ghiassi

As long as I know.

by Amir Sahameddin Ghiassi on

Aghyar is Outsider, Fremd in German, Biganeh in Persian or Ajnabi in Arabic ,  and Ahbab is beloved one, friend; Aghyar means not a friend.


bambi

Mr Ghiassi

by bambi on

Very informative perspective.  I appreciate if you could please explain the meaning of

اغیار  (????)

 ( loved ones??)  واحباب

 

Thanks.


Sahameddin Ghiassi

از گفتار زیبا تا کردار قشنگ

Sahameddin Ghiassi


دوست بسیار گرامی فریارم   سخنان زیبا بسیارند و گفتارهای دلنشین هم فراوان  ولی تا مادامی که کردار زیبا و قشنگی را همراهی نکنند ویا نتیجه ای نداشته باشند  جامعه و مردم را درست و اصلاح نخواهند کرد  سعدی هم فرمود است که بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند  یا مولوی و عطار هم به این که انسانها باید سرشار از عشق و محبت باشند هم سخنانی نیکو گفته اند همانطوریکه حضرت بهاالله هم راه کارهایی خوب و زیبا ارایه فرموده اند ولی متاسفانه بهاییان البته بعضی از آنان به همه این دستورها عمل نمی کنند بلکه از اعتماد و نیکی نام بهاییت و ارزش اجتماعی آن سو استفاده هم میکنند؟ مثلا به دیگران اغیار و به بهاییان احباب میگویند  دیگران را به تشکیلات خود راه نمی دهند مثلا درب ضیافت های نوزده روزه به روی اغیار بسته است باز این مورد درکشورهایی که بهاییان مورد ضرب شتم هستند قابل قبول است ولی نه درکشورهای مثلا آزاد و دمکراسی که دین ارزشی آنچنان ندارد ؟ زنان اجازه ندارند در انتخابات بیت عدل نامزد شوند که این مخالف برابری زن و مرد است ؟   ناصر به پس از اخراج از کار و مشگل با دولت و دوستان مسلمان که از معروف بودن او به بهاییت به سبب داشتن مادر بهایی سو استفاده میکردند و اورا غارت کرده و حواله دادگستری اش کرده بود به فامیل بهایی خود که با او بسیار مهربان و خون گرم بودند پناه آورد و آنان هم دقیقا همان کاری کردند که دوستان مسلمانش با او کرده بودند غارت اموال  بی مهری و کنار زدن او پس از غارت اموالش. ناصر با اطمینان اینکه تشکیلات بهایی از او دفاع میکند به آنان مراجعه کرد ولی با همان تعصب و بمن چه های نظیر دادگستری برخورد کرد و در نهایت او یکبار بنام بهایی غارت شد و یکبار هم به خاطر داشتن پدری مسلمان مورد بی مهری و غارت قرار گرفت. بهاییان هم با او همان کردندکه مسلمانان با او رفتار کردند؟  درحالیکه مسلمانان در ایران از منبع قدرت با او رفتار کردند و اورا غارت فرمودند و با بهانه اینکه مادر او بهایی بوده از آن سو استفاده نمودند  و بهاییان هم درست همان کار را کردند در صورتیکه همه میدانیم که بهاییان خودشان از طرف دولت در فشار هستند ولی باز همان بی انصافی و همان ظلم را در حق او فرمودند؟ حالا اگر بهاییان در موقعیتی نظیر مسلمانان بودند چه میکردند؟  مدارک هم هست؟ به امید اینکه روزی عشق و محبت جایگزین این همه رفتارهای زشت شود  و مردم با عشق و علاقه باهم همکاری کنند؟  سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز   مرده آنست که نامش به نکویی نبرند؟