چهل سال بعد در چنین روزی


Share/Save/Bookmark

faryarm
by faryarm
24-Jun-2008
 

From Bahai youth who are under such brutal repression by the regime can still muster some humor and laughter despite their daily ordeal. Reminds me of humour reminiscent of the legendary TOFIGH magazine, then of Hadi Khorsandi's Taghoot and Asghar Agha.

چهل سال بعد در چنین روزی...

* بازداشت موقت اعضای محفل روحانی شهرستان بافق وارد چهاردهمین سال خود شد.

پس از گذشت چهارده سال از بازداشت موقت اعضای محفل روحانی محلی شهرستان بافق هنوز هیچ سخنی درباره آزادی آنها در میان نیست. مسئول انتظامی شهرستان بافق در خصوص طولانی شدن بازداشت این افراد در جمع خبرنگاران اعلام کرد: " حدود چهارده سال پیش ما این افراد را به طور موقت دستگیر کردیم –تاکید میکنم به طور موقت- و در زندان نگاه داشتیم تا بتونیم اتهام مناسبی براشون پیدا کنیم. اما با کمال تاسف باید بگم هیچ اتفاق یا حادثه خاصی اتفاق نیافتاده که بشه به این افراد نسبت داد، حتی کسی گربه ای رو هم با ماشین زیر نگرفته و یا حتی یه قطره خون در تمام این مدت از دماغ سگهای ولگرد شهر نیامده است. چکار میشود کرد؟ وقتی شهر امن و امان باشه دست ما هم بسته میمونه ". این مسئول انتظامی در جواب این سئوال خبرنگاری که پرسید به افرادی که در زندان هستند چگونه میتوان اتفاقات شهر را نسبت داد، گفت: "این دیگر مشکل این افراد است، البته اگر از بهائی بودن دست بردارند، طبیعی است که این مشکلات هم خود به خود حل می شوند." گزارشها حاکی است که این افراد زمانی با دیانت بهائی آشنا شدند و به آن ایمان آوردند که سالها پیش یک فرد بهائی به جرم اعتقادات خطرناک ضد امنیتی اش به این شهرستان تبعید شده بود.

* سخنگوی دولت اعلام کرد که مرحله هفتاد و نهم از پروژه بیست و سوم طرح جامع بهائی ستیزی به زودی آغاز میشود.

سخنگوی دولت هدف عمده از این مرحله از طرح مذکور را انتشار سیستماتیک اکاذیب و تهمت علیه جامعه بهائیان ایران عنوان کرد. وی که در حاشیه بیست و پنجمین کنفرانس سالانه "چرا بهائی ستیزی مردمی نشد و دولتی باقی ماند" سخن میگفت، به خبرنگار ما گفت: "از جمله اهداف این مرحله از طرح که مانند همیشه بنا به درخواست مکرر مردم صورت میگیرد، انتشار جزوات مصور کوچکی درباره هیات مشاوران قاره ای و زیر سئوال بردن اقدامات این موسسه است . وی افزود: "ردیه نویسی دیگه اون لطف سابق رو نداره، بچه ها میخوان یه کار جدیدی رو شروع کنن". وی در جواب این سئوال خبرنگار ما که پرسید که آیا ایشان هم به نوشته جاتی که منتشر میکنند ردیه میگویند گفت: " بله، ولی ابتدا اینطور نبود ولی حالا بعد از بیش از چهل سال در این کار بودن دیگه ما هم به حقانیت حضرت بهاالله پی بردیم ، ولی خوب مصالح شغلی این طور ایجاب می کند. "

*انتشار آثار جدید نازلی و ناتاشا در مورد دیانت بهائی.

نازلی (نازنین گل) شهبازی نوه مرحوم عبدالله شهبازی و ریاست موسسه تحقیقاتی شهبازی و انشارات شهباخت اعلام کرد که این موسسه بزودی دو اثر جدید در مورد بهائی ستیزی ارائه خواهد کرد. یکی از این دو اثر با نام : "بهائیان، جاسوسان همیشگی کشور ایکس" ، به ارائه این نظریه میپردازد که اگر از این به بعد به جای ذکر نام کشوری که میخواهیم بهائیان را وابسته به آن جا بزنیم از ایکس استفاده کنیم، دیگر احتیاجی نخواهد بود که هر گاه دولتیان لیست دوست و دشمن را تغییر دادند اقدام به انتشار کتب جدید بکنیم. وی افزود ایکس از معروفترین مجهولات در ریاضی است که هرچند ریاضی دانان از زمان یونان باستان به دنبال آن بوده اند ولی تا کنون پیدا نشده است و هنوز مقدار دقیق آن نیز معلوم نیست، و انشاالله به فضل الهی در آینده نیز پیدا نخواهد شد. وی گفت: " انتشار یک کتاب به زمان زیادی احتیاج دارد، چونکه باید مدرک سازی کرد که کار ساده ای نیست. یادش بخیر زمانی که مرحوم پدربزرگ در قید حیات بود و مشغول کتابت ، ایشان اصولا احتیاجی به ارائه سند و مدرک احساس نمیکردند و اگر هم کسی اصرار میکرد و مدرکی میخواست ایشان اغلب از صحبتهای خودشان به عنوان شاهد استفاده میکردند. ولی حالا دیگر زمانه عوض شده، فی المثل در کتابی که چندی پیش تحت عنوان: " دیانت بهائی، دیانتی ساخته زراندوزان کنگو" منتشر کردیم به همین دلیل فقدان مدرک فروش چندانی نداشت و با انتقادهای فراوانی در داخل و خارج مواجه شد. مشکل عمده این کتاب نداشتن مدارک مستدل برای تائید نظریه های ارائه شده در این کتاب بود، که چنین مسائلی در زمان پدربزرگ اصلا مشکلی به حساب نمی آمد. در این کتاب سعی کردیم ابتدا به اثبات این نکته بپردازیم که مشرق الاذکار بهائیان آفریقا در کنگو قرار دارد، هر چند که از نظر ظاهر در اوگاندا واقع شده است که چند صد کیلومتر فاصله دارد. قبل از انتشار کتاب بعضی از دوستان لباس شخصی ما قول داده بودند که مشرق الاذکار را با زمینش هل بدهند و شبانه بیاورند داخل خاک کنگو، و حتی ماشین آلات راهسازی را هم تهیه کرده بودند. ولی وقتی به محل رسیدند چون نتوانستند ویزا دریافت کنند، این پروژه عقیم ماند." کتاب دیگر انتشار یافته توسط این موسسه با عنوان " دیانت بهائی، دیانتی وابسته به دولت استعمارگر جزائر کرائیپ"، که به تازگی انتشار یافت، از سوی همین موسسه برای دریافت جایزه بهترین کتاب علمی- تخیلی سال کاندید شده است.

نا تا شا (نو گل) شریعتمداری ، سردبیر روزنامه کیهان که اخیرا با انتشار سلسله مقالاتی سعی در اثبات وابستگی بهائیان به جمهوری دومنیکن دارد، در سرمقاله اخیر خود با عنوان " واه خاک عالم، نازلی جون چه حرفا؟ " آثار منتشر شده از سوی بنیاد شهبازی را بی اساس و فاقد ارزش علمی خواند. در این سرمقاله آمده است: " ما اطلاع دقیق داریم که شوهر نازلی – که وابسته به محافل فراماسونری است و به محافل امپریالیستی نیز نزدیک است - حاضر نشد که برای ماه عسل نازلی را به جزائر کرائیپ ببرد. به همین دلیل نازلی کینه عجیبی از این مجمع الجزایر به دل گرفت و حالا هم اینطوری دارد عقده دل خودش را خالی میکند". در ادامه این سر مقاله آمده است:" این دومنیکن حداقل یک جمهوری اولش دارد که مردم یک خورده بترسن. آخه از چی جزائر کرائیپ باید ترسید؟ اصلا علت اینکه اسم این جزائر را غرائب گذاشته اند چیه؟ همچنین ما از منابع موثق شنیده ایم که پدر نازلی – که وابسته به محافل امپریالیستی بود و به محافل فراماسونری نیز نزدیک بود - یکبار هنگام گردش در این جزائر پایش روی پوست موز رفت و لیز خورد و سرش به زمین خورد و خیلی درد گرفت. این اتفاق این سئوال را در ذهن نازلی شکل داد که چه کسی پوست موز را زیر پای پدرش گذاشت؟ اهل مطالعه میدانند که فروید چطور توضیح میدهد که چنین اتفاقاتی میتواند باعث چنین انتشاراتی گردد". { من فکر میکنم فروید خیلی خوشحال است که مرده و لازم نیست مسئولیت توضیح چنین چیزهای را بر عهده بگیرد}

* نماینده جامعه بهائی در سازمان ملل متحد از حمله گروهی با لباس شخصی به حظیرةالقدس بهائیان طهران خبر داد.

نماینده جامعه بهائی در سازمان ملل متحد اعلام کرد که نیمه شب گذشته گروهی با ماشینهای سنگین راهسازی به حظیرةالقدس طهران حمله نمودند وبه قسمتهائی از دیوار و سالن اصلی آن آسیب رساندند. این چهارصد و پنجاه و سومین باری است که این حظیرةالقدس مورد هجوم قرار میگیرد. در همین ارتباط، پرونده شکایت لباس شخصیها از محفل روحانی طهران برای تجدید نظر به دادگستری طهران ارجاع شد. در این دادخواهی لباس شخصیها از جامعه بهائیان طهران به خاطر محکم ساختن دیوار حظیرةالقدس که در هنگام حمله سیصد و چهل و هشتم به این مکان منجر به آسیب رساندن به یکی از لودرها شده بود به دادگاه طهران شکایت کرد. نماینده جامعه بهائی در صحن دادگاه توضیح داد که این اتفاق هنگامی رخ داد که محفل طهران مجبور شده بود برای مرمت دیوار از افراد غیر بهائی استفاده کند که با اصول این کار آشنائی نداشتند و متاسفانه دیوار محکمی جای دیوار خراب شده از حمله سیصد و چهل و هفتم ساختند. نماینده لباس شخصیها هم که با لباس شخصی در جمع خبرنگاران حاضر شده بود، ضمن قبول مسئولیت این تهاجم گفت:" والا بچه ها شب ضیافت را اشتباهی حساب کرده بودن و ایندفعه بجای حمله یک شب قبل از ضیافت که برنامه ای است که درطی سالهای اخیر دنبال کرده ایم، یک شب بعد از ضیافت حمله کردیم. در نتیجه متاسفانه بهائیان عزیز تونستن برای اولین بار در طی چهل سال گذشته در یک حضرت قدسی که دیوار چار طرفش سالم بود ضیافت نوزده روزه خودشونو داشته باشن." وی در ادامه با لحنی گلایه آمیز افزود:" البته دوستان بهائی ما خیلی به ما احترام میذارن، ولی مشکل دیگری هم که بعلت حمله بعد از شب ضیافت با آن مواجه شدیم این بود که با یخچال خالی روبرو شدیم." در جواب این سئوال خبرنگاران که به چه علت ایشان تا این حد مطمئن هستند که کار افراد خودشان بوده است در حالی که بعد از چهل سال حمله شب ضیافت را گم کرده اند ، نماینده مذکور گفت: " مطابق بخشنامه جدید دولت، افراد لباس شخصی وابسته به ما در حین انجام وظیفه باید لباس شخصی خودشان رابپوشند و نه لباس شخصی افراد دیگر را که ممکن است شخصی نباشند. علت این دستور این است که مردم فکر نکنند که دولت دخالتی در این امور دارد، و خدای ناکرده چنین اقداماتی خودجوش به حساب کس دیگری جز مردم گذاشته شود. مطابق این بخشنامه دولت در پشت لباسهای این افراد لباس شخصی این عبارت باید نوشته شده باشد: "این یک فرد با لباس شخصی است"و بنا به پرس وجوئی که ما از افراد محلی به عمل آوردیم، تمام عاملان این تهاجم از راننده بلدوزر تا بچه های واحد پتک از همین لباسها در تن داشتند. "


Share/Save/Bookmark

more from faryarm
 
faryarm

written by newnegah.org NOT me چهل سال بعد در چنین روزی

faryarm


Please Note:

چهل سال بعد در چنین روزی was written by the editor of //www.newnegah.org, not me. I wish my Persian was that good...

faryar