خدا در خواب خرسندی

Farah Rusta
by Farah Rusta
09-May-2009
 

تقدیم به خرسندی و دوستانش


***


شبی هادی به خواب اندر فرو رفت

ز خرناسش عیال از پیش او رفت

چنان خروپفی می‌‌کرد آن شب

تو گویی دود کرده شصت و یک حب

نیابد باه قوت با زور وافور

که کرده همسرش در چای کافور

همی زد قلت و چرخید از چپ و راست

که ناگه آمدش بانگی و برخاست

بگفتش تو همان خرسندی هستی‌

که هم پک می‌‌زنی هم مست مستی

ابن وقتی شعر میگفتی بوقت انقلاب

هجو شه کردی بسان منجلاب

تو ندیدی که امامت همچو تو بودی دغل

مثل طلاب معمم آلتش کردی بغل

هر چه آمد بر سرت حق تو بود

خود بمالیدی به خود سولفات دو سود

رو حیا میکن و یاوه مباف

ورنه می‌‌شوی مثل قالی‌ باف

نعره‌ای زد هادی و از خواب پرید

اندکی هم توی تنبانش برید

همسرش از بوی گند آمد به هوش

پس کشیدی موی هادی و کردش زیر دوش

گفت مردک خیکی کمی کمتر بخور

با اگر پر می‌‌خوری هف هف نخور

گوه زدی بر هرچه از شعر است و نثر

خود شدی یکپا ولی الله نصر

گفت هادی من غلط کردم ببخش

جز ز دست شه نمی گیرم درفش

هر کسی آن درود عاقبت کار که کاشت

بابا خر ما ز اول دم نداشت


Share/Save/Bookmark

Recently by Farah RustaCommentsDate
بلبلي خون دلي خورد و گلي حاصل کرد
27
Jan 10, 2011
عرس مولانا
31
Dec 17, 2010
What would be your epitaph?
57
Oct 20, 2010
more from Farah Rusta
 
Manoucher Avaznia

مدیر محترم سانسور که شهزاده هم هستی.

Manoucher Avaznia


تو در فکر هیچ چیز به غیر اختناق نیستی.  در ساواک قبله ی عالم شغل سانسورچی وجود داشت.  می توانی تقاضای استخدام بدهی.  از گفته خودت پیروی کن.


default

Avazinia....

by Persian Princess (not verified) on

Only IGNORANTS make comments like 'WHO CARES'... which one can sense the spitefulness. Such opinions are NOT respected. So, once again, HUSH.


Manoucher Avaznia

Ms. Princess;

by Manoucher Avaznia on

If you advocate silence; please take your own advice before you go farther.  Who cares who Mr. Khorsandi is.  People are entilted to express opinions about anyone and anything, Mam.  Take heed!


default

TO: Rusta, Avazina, et al...

by Persian Princess (not verified) on

Just HUSH!! Mr. Hadi Khorsandi is a knowledgeable satirist and a politician. He is not an ordinary person. He is a GENIUS. Every era has a few prominent people whose works are exceptional. Our contemporary person whose work is invaluable is Hadi Khorsandi. So, if you can’t appreciate his works, just get out of his way. Obviously, you seem far too ignorant to understand his extraordinary works. Let alone criticizing him!! I am very proud to live in the same era as someone like Mr. Khorsandi.


Manoucher Avaznia

بی نام و نشان گرامی؛

Manoucher Avaznia


دو باره می پرسم.  کجای شعر بنده توهین به شما بوده.  شاید بتوانم رفع سوتفاهم کنم.


default

My apologies...

by AnonymousX (not verified) on

... for having taken you seriously, Mr. Avaznia. But we learn. Good night.


Manoucher Avaznia

جناب بی نام ونشان

Manoucher Avaznia


اظهار نظرت را می توانی در بلاگ بنده بنویسی که دیگران هم بهره ببرند.  جواب من را ندادی که کجای شعر من توهین به تو است که جیغهای بنفش سر می دهی. بی شوخی، تو اصلا خواندن نوشتن فارسی می دانی که با بلغورفرنگی پاسخ می نویسی؟  سو برداشت شما ناشی از ندانستن فارسی است.


default

Re: Manouchehr Avaznia

by AnonymousX (not verified) on

بگذریم که بنده با فرهنگ لمپنی شعبان بی مخها میانه ای ندارم.

You define Shaban's way of thinking sir. He with his political side, and you with yours. You both wear the same clothes, but with different colors. However, you think your color is superior, never mind the fabric, which is the same.

I think Shaban had more mokh than jenaba hazrate vaalaaye aali in many ways.

But I must hand it to you that you are superior to him in poetry, other than that he wore green and you are wearing blue. Same thing.


Noosh Afarin

خانوم روستا زاده

Noosh Afarin


ای بابا  چرا همه چاقوکشها، باجگیرها، مانند «شعبان بی مخها»‌ و نوچه‌هاشون و هرچه لات ولوت  و دستمال بدستان, طرفداری از پسرم و نوه و نتیجهام میکنن. «خانوم روستا زاده» بذارید عزیزان من که صد تاکفن پوسیده اند ، بخاطر بادمجونهای دور قابچینی مثل شما روحشون به کثافت کشیده نشه. پسرم  رضاخان که يک قزاق قلدر و بي‌‏سواد بود٠ ننه چاره‌‏اي جز سرسپردگي به تصميم امریکا و  انکليس نداشت. ما همه بیسوادای روستای آلاشت که فقط  ۲۸۷ خانوار بودیم زندکی بهتری داشتیم تا اینکه پسرم به زور انکیلسها تاج شاهی رو رو ی سرش فشار داد. که تازه اون روز که شما اونجا نبودید که ببینی که سرش زخم شده بود. دلم واسه پسرم کباب بود. هرچی از ریش سفیدها اطراف سوادکوه  پیغام دادن که به حرف خارجیها گوش نکنی ها ولی دست خودش دیکه نبود. پسر بد بختم هيچ اراده‌‏اي از خود نداشت. حالا ننه شما هم جول و پلتو جم کن . بچه های من به لاشخورای مثل تو احتیاجی ندارن. خودشون کلی لاشخوری و لشی بازی درمیاوردن. خدا نبخششون هی به اشرف واسه لشی بازیش میکفتن که از ایران واسه تغییر آب و هوا بره بیرون. که ملت نفهمن چه خبره. چی بکم  هرچی بکم  کمه.


Manoucher Avaznia

عرضم حضور آقای بی نام و نشان که

Manoucher Avaznia


اصولا هیچکدام از اشعار بنده  در باره سر کار نبوده و نیست مگراینکه خودت از خاندان جلیل سلطنت باشی که یا دستی در قدرت داشته و یا مدعی قدرت هستی که در آن صورت یک مقوله اجتماعی است و قابل انتقاد.  بگذریم که بنده با فرهنگ لمپنی شعبان بی مخها میانه ای ندارم.  و اصولا به کسی هم بخاطر عقیده شخصی اش کاری ندارم.  نمیدانم چطوری شما از فره ایزدی شاهنشاهی که فروسی بارها ازش یاد کرده و بخشی از فرهنگ سیاسی ایران پیش از اسلام است توهین به شخص خود برداشت می فرمایی و پا برهنه وسط معرکه می دوی.

دوم اینکه میرزا به کسی می گویند که مادرش سیده باشد. شما که نام و نشان هم ندارید که من بدانم کیستی؛ میرزا بودنت پیش کش.  ولی من یقین واثق دارم که نه شما و نه خانم روستا می داند که پس از اسلام کوشش فراوانی برای تلفیق گوهر پیامبری بافره ی ایزدی صورت گرفته است برای تحکیم قدرت شاه.

بعلاوه، هر یک از ماجراهای مورد اشاره ینده از زمان کودتای سوم اسفند تا سقوط شاه به وقوع پیوسته اند که یا شما نمی دانید و یا از دیدنش وحشت  دارید.  بنده حتی توهین شخصی با نام و نشان خانم روستا به خودم را از روی توانمندی بی پاسخ  گذاشتم. می توانی از روی لطف به بنده نشان بدهی کجا نامی از شما آورده ام که توهین آمیز بوده؟ 

از آنجایی که بانی امر از تداوم تبادل اندیشه پرهیز می فرمایند، اینجانب همه این ها را به اضافه چند صفحه دیگر در یک بلاگ مستقل می گذارم تا هر چه میخواهد دل تنگت بگویی.  فحش خوری بنده خوب است.  


default

Dear Farah Rusta

by AnonymousX (not verified) on

You are absolutely right. As you stated, freedom of speech is a two way street. Sometimes giving others the taste of their own medicine, exposes their limited ability to respect others.

I am referring to the likes of Avaznia who beat the drums of vaa hoseinaa va hosseinaa, only to become a first classs yazid themselves when the situation is reversed.

Just take a look at his comments addressing me. He is punishing me for having opened my mouth and politely saying what I believe in, which happened to be something that he disagrees with, by belittling and ridiculing me with his clever poems.

It goes to show and prove your point my dear.

I also think that Jahanshah Javid is doing great job keeping his site open to all, even those he may oppose their political views.


Manoucher Avaznia

فرح خانم؛

Manoucher Avaznia


اینجوری که شما میخواهید تشریف ببرید که همه از دل شکستگی می میرن.  اگه تشریف ببرید، باید زحمت چند صفحه ی باقی مانده را با آنچه تا حالا آمده در یک بلاگ مستقل بر خود هموار کنم.  انصاف نیست به تاج ملوکانه.  یک چایی قند پهلو هم مهمان ما باش.


Manoucher Avaznia

کاپیتان جان درود؛

Manoucher Avaznia


یادت میاد که:

 

در روز بیست و پنج ماه مرداد

که آقا دستپاچه در رفت به بغداد

در آنجا هم ز ترس آرام نمی داشت

با عرق سرمی کرد چون رام نمی داشت

از اونجا تا به شهر رم فرار کرد

تا شعبان خان مارشال لا بر قرار کرد

به همکاریِ باند توده نفتی

از اون کار هایی می کرد که شنفتی

تا که خوشحال کنه آق نیکسون جونو

به خاک وخون کشید سه تاجوونو

بهش گفتیم که بیرحم و مروت

که یکجا بسته ای در های رحمت

درسته که میگی اینها بمیرن

ولیکن خوناشون دامن می گیرن

بله در یک کلام گوشهای آقا

بدهکاری نداشت به حرفای ما 


capt_ayhab

Rusta

by capt_ayhab on

Allow me not to stoop to your level.

have a great day....

-YT

P/S yours and her answer is there as well ;-)


Farah Rusta

کاپیتان

Farah Rusta


 

 مجددا به سایت حضرت عالی‌ سر زده و دیدم جوابتان را دوست دیگری داده است.

 امان از این مردم بی‌ سواد

 


capt_ayhab

Rusta

by capt_ayhab on

I just saw this thread, and I might admit that this is a new low even for someone like you.

let me answer your personal attack to one of the most independent and masters of the political satire with one of his own work. It is written about people like you.

سلطنت طلب

سروده "سلطنت طلب" از قطعات پرمصرف و پرطرفدار کتاب "آيه هاي ايراني" است.
"آيه هاي ايراني" از سال 1372، سه بار و هربار سه هزار جلد چاپ شده است.
چون ديگر نداريم، تجديد چاپش هم نمي خواهم بکنم، به تدريج اينجا گزيده اش
را برايتان نقل مي کنم. صد البته به موقع و با مناسبت!

سلطنت طلب


آنکه آثار سلطنت طلبي
بود پيوسته در سخنهايش

ديدمش پيرو امام شده
پاک تغيير کرده دنيايش

گفتم اين بود سلطنت طلبي؟
با تمام فغان و غوغايش

گفت آمد امام و شد توقيف
ثروت بنده، طبق فتوايش

ليک در پس گرفتن اموال
شاه، کاري نکرد فردايش

نامه دادم خودم حضور امام
عربي بود نصف انشايش

گفتم اين بينوا طلب دارد
از شما باغ و ملک و ويلايش

ثروتم را اگر كه پس بدهيد
نوكرم بر امام وآبايش

آن امام عزيز هم فوري
تلفن زد به احمد آقايش

رفع توقيف شد ز اموالم
جان بقربان قد و بالايش

بله من سلطنت طلب هستم
نكنم هيچوقت حاشايش

سلطنت با طلب دو تا لفظست
بكن از همدگر مجزايش

بنده اكنون رسيده ام به طلب
سلطنت نيز، گور بابايش

***

//www.asgharagha.com/archives/000894.php

 

-YT


Farah Rusta

In conclusion ...

by Farah Rusta on

Dear AnonymousX

I would like to thank you sincerely for your resolute and rational stance in defense of the freedom of speech. You brilliantly articulated the message conveyed by my poetic response to Khorsandi: that the freedom of speech is a two-way street. The very people who have attacked me for having used bathroom jokes or, what they call, shameful language, in my response are the same people who rejoice when the same jokes are used against the Pahlavis or in the least remain sheepishly silent. All I did was that I just gave them a little taste of their own medicine!

Personally, I enjoy reading works of Khorsandi, with some exceptions, and some of his poets are hilarious. The piece posted by another blogger was among his early expriences of the post-revolutionary period and is weak, not so funny and full of rythm and rhymic errors (perhaps this is why it is so appealing to the likes of Ostaad Avazinia). But the point I made in my hastily composed poem was that if it is OK for Khorsandi to "personally" ridicule the Shah, so it should be OK to have Khorsandi ridiculed "personally." My opposers showed their double standards so openly. They told me off for using such words as "Alat", "b-e reed", "goh" and later "koon" but say nothing when Khorsandi uses the same or similar words:

نمی‌دانی چه آورده به روزم
که می‌باید به روز خود بگوزم

همین سلطان حسن، شاه مراکش
ز من تقلید می‌فرمود جاکش

ترقی دادمش این چند ساله
به مردم کردمش هر روز، اماله

ز پشت رادیو گفتم به تأکید
که "گه خوردم، غلط کردم، ببخشید."

اگر او آیت‌الله است، باشد
به ظل‌الله می‌باید بشاشد؟

So much for bathroom terminology!

I am not a poet and have no claim to poetry. I composed this piece in less than 15 miniutes and without much care for "vazno ghafieh." But I have very little time for those "moddaee" who claim to be something and cannot deliver the basics (like some on this site).

In fairness to JJ, I must say that I applaud him for allowing people with opposite views to his to publish their views on his site. He is as fair as one can get. But a cursury look at the anti-Shah pieces and comments that are being published on this site is enough to show you what is meant by nothing is sacred. The level of lurid and at times sexually depraved attacks on the Shah and his family is beyond belief and yet all these are allowed under the banner of nothing is sacred. Only when, their heros like Mossadegh, Khomeini, Khatami and their side kicks are given a little dose of the same medicine can one test the limits of how sacred is nothing!

I have a better word to describe their double standards: Hypocricy!

 

 

 


Manoucher Avaznia

ماشاالله به تحقیقات

Manoucher Avaznia


ماشاالله به تحقیقات بیکران حضرت علیه!  دقیقا مانند شهریار خواندن شهر یار حافظ.

 

واما بعد،

بهش گفتیم به جان شخص نیکسون

اگر باور نداری جان جانسون

بیا و قبله ی عالم بجا مان

ز ما دست و ز تو کوتاه دامان

بیا و سلطنت کن طبق قانون

برای ما بمان تو مثل کانون

دیگه آدم نکش هر گاه و بیگاه

سه دانشجو نکش توی دانشگاه

تو که تاج شهان میراث داری

تو دربارت دو صد رقاص داری

بیا وسطنت کن نه حکومت

حکومت با خودش داره مذلت


Farah Rusta

تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد

Farah Rusta


استاد منوچ

اگر جناب عالی‌ کمتر اظهار فضل می‌ فرمودید سنگین تر بودید. هر سپاهی دانشی میداند که بیت فوق الذکر به صور گوناگون در نسخ مختلف آمده است. ولی چون جناب عالی‌ از اوزان شعر فارسی‌ و عربی‌ به همان اندازه مطلع هستید که جی جی از تفسیر المیزان، بنابر این عذر  شما موجه است. صورت غالب با اختلاف "سزا" و "پسند" همان است که من آوردم.

 


default

Well said!

by Morteza Danesh (not verified) on

Dear Farah Rubbish

With wit like yours, Obeid-e-Zakani is put to shame, let alone Mr K.

MD


Manoucher Avaznia

فرح خانم؛

Manoucher Avaznia


حمل بر بی حرمتی نشود که حتی رونویسی درست هم نمیدانی.  دو خط آخر رو تصحیح کن.  قباحت دارد که یک روستایی چوب سپاه دانش خورده مانند بنده به شما درس رونویسی هم بدهد:

 

من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود

سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست


Manoucher Avaznia

مورچه عزیز؛

Manoucher Avaznia


حضرت عباسی تقصیر ما نیست.  هر چی به آقا گفتیم نکن.  نساز.  ما خودمان مخلصتیم. با ما به از این باش   که با خلق جهانی.  به خرجش نرفت که نرفت.  از روی ناچاری:

 

ولی دیدیم آقا آدم نمی شه

هواس پرت ایشون جم نمی شه.

بخود گفتیم که ای صد داد و بیداد

مگر پیمان و سوگندش شد از یاد؟

مگر ما رو چه پیش آمد که واسه

یه ذره پول با دشمن هم می لاسه

واسه خوشخدمتی استان می بخشه

واسه ی سلطه شون می کشه نقشه

خلاصه ما شدیم بیچاره والله

ز نازشست شه الحمد للله

 

قربون قدت 


Manoucher Avaznia

نا پیدای اکس؛

Manoucher Avaznia


به نظر بنده هیچ کدام از شما دو تن نه فره ایزدی می فهمید و نه میرزا بودن شاهزاده ی جوانبخت را.  بجای بلغور کردن این سخنان نا سنجیده چند واژه سخن غیر فرمایشی بزنید.  بنده گفته ام بنده چنین نانی نخورده ام و بدین رو مجیز قبله ی عالم را نمی گویم که سهل؛ بلکه افشایش هم می کنم.


Moorche

اقای عوض نیا عزیز؛

Moorche


 

محشر کردید؛ براوه.

 این شخص حتما منتظره که یکبار دیگر (خاندان اری از مهر بر سر کار (در خواب) بیایند، و ایشان با این همه اندوخته در ادبیات به سمت وزیر اموزش و پرورش انتخاب شوند.)

مورچهء فرنگی


default

Re: Jahanshah, another note

by AnonymousX (not verified) on

Take a look at Manouchehr's poem. What is he implying? That I or Farah are getting paid by shah and payambar? Is this insult and accusation, which is far worst and more serious than Farah's poem ridiculing Khorsandi, all right?

Manouchehr Avaznia: You are full of it. Your self-thankful poems filled with hatred and false accusations are not funny at all. I recommend you stick to the spritual poems. You'll do us all a favor.


default

Re: Jahanshah Javid

by AnonymousX (not verified) on

I doubt that the supporters of Mossadegh would publish something despicable against him as well. So what does it mean?

Does it mean that since X's supporters won't allow this kind of ridicule in their own publications, let's learn from them and do the same?

Or are you saying that we shall punish them by in turn being prejudice against them.

This is a recursive logic, and it would only mean that we'll remain stucked in the old ways using others' mistake as our justification.

I think in this particular case, your logic is flawed and as an editor, you should think it over. Freedom of speech is and should be beyond this sort of things (lajbaazi, punishment, etc.).


Manoucher Avaznia

جی جی چی چی

Manoucher Avaznia


جی جی چی چی میگی بابا ایولله؟

عزیز کجای دنیایی ماشاالله؟

ندیدی از دو سو شاه و پیامبر

چه سان دادند به ایشان فرّ و گوهر؟

برای خودش و میرزا رضاخان

رژه ها رفته ایم آقا فراوان


Manoucher Avaznia

سوری جان؛

Manoucher Avaznia


حالا بیا یک لطف

 

بگو یک حرف به آقای خرسندی

دیگه بسه غرور و خودپسندی

بگویش تو که از خرسندیانی

چو تیغ ریش تراش داری زبانی

بیا برعهد و برپیمان وفا کن

برای ذات اقدس یه دعا کن

برای شادی این شه پرستان

دو سه بیتی بگو تو رو به قرآن

 

سوری جان این منظومه چندین صفحه است

 

 


Souri

dear Manouchehr

by Souri on

Let it go please, not worth the fight. I don't think so. Bi khial baba.


Manoucher Avaznia

سوری جان سلام؛

Manoucher Avaznia


نبودم که خدمت برسم.  ما که از سلطنت به نوایی نرسیدیم که شبها کار نکنیم. در هر صورت عزیزم:

 

شنیدی شعبونه بیدار گشته

حالا هم بیکس و بی عار گشته؟

شنیدی طیب هم چه روسیا شد

سرا سیمه تا دربار سیا شد؟

شنیدی لات و لوتها شاعرستند

ز یک چتول عرق چه مست مستند؟

شنیدی تو که شعبان بی مخ آمد

با ترکیب شهان و شهرخ آمد؟

این شعبان عزیز با بارعامش

با اون دوستای هم کیش و مرامش

شنیدی که قلم در دست داره

از لب و لوچه اش داره گوهر می باره؟ 

 

نرو تا بیام