هوای تو


Share/Save/Bookmark

هوای تو
by Sheida Mohammadi
01-Feb-2012
 

"دلم داغ شما دارد، یقین پیش شما باشد"
-- مولوی

شبیه همین
شبیه همین کلمه
با برفی که حالا می بارد  
نگاه کن

منم و تو  
فقط

منم و تو

کلاغ های روی شاخه
و زبان اینجا ساکتِ ساکت پلک می زند.  

-"کجایی ؟ همین الان کجایی ؟"
همین الانِ الان دیگر معنا ندارند در ثبت و کاغذ.
 
بوی قهوه یِ چشم های شنگ تو  
صبحی که از لب هایم می بوسد
این حال و خیالِ  شکوفه های انار از سر و رویم   
بوی خانگی این تخت
تن و اندام گل های یخی.

بیداری به خرس های سفید نمی آید
گوش بده

منم و تو  
فقط

منم و تو
و صدای گرم و ارغوانی که می چرخد.

زبانم چقدر خنگ است  
بی خبر دارد هی غُر می زند به آینه  
بد و بیراه از تو
از کوچه های پنهانی و قلب های نامرئی تو
از خودم  
فکر می کند من هم چند نفر شکل و شبیه خودم را اینجا و آنجا قایم کرده ام. 

آن روزها به گمانم تبریز سینه سرخ تر از حالا بود
با چشم های درشت و باغ باغ زرد آلو و این صدای خنده ی من هنوز از آنجا و آنجا. آخ . خندیدن با ریشه های بی حیا و شاد. با کوه های مغرور و بی باک. با ارواح عاشق و جنگجو. با برف های خوشبو (دستش را روی سرت گذاشت و گفت به آب نگاه کن . من داشتم می پیچیدم دورِ تبریزی ها و تو چه نگاهی! من چقدر می خندیدم و باد داشت دنیا را می برد.)

آن روزهای شورانگیز و به گمانم تبریز
آن وقت ها عاشق زنی بود با گردنبند فیروزه ای ، شال و کلاه سرخ
 که از غرب این شعر با ناز می آمد
و تصادفِ سطر بعد را نمی دانست. 

شیدا محمدی
12 فوریه 2010، دانشگاه مریلند در برف تاریخی این ده روز


Share/Save/Bookmark

Recently by Sheida MohammadiCommentsDate
آخرین نامه ی عاشقانه
-
Sep 14, 2012
Poetry in Pictures
3
Nov 15, 2010
گیج می رود سرم
1
Jul 29, 2009
more from Sheida Mohammadi
 
Abarmard

جالب بود

Abarmard


شاید که زیبایی این شعر از صداقتش باشد.