در دفاع از استقلال

هیچ زمینه‌ی حقوقی قابل قبولی برای نقض استقلال ایران و حمله‌ی نظامی به آن وجود ندارد


Share/Save/Bookmark

در دفاع از استقلال
by Reza Nasri
26-Nov-2011
 

شایع است که در فازهای آغازین تهاجم نیروهای ائتلافی به عراق، خلبانان آمریکایی ماموریت داشتند که از چند روز پیش از ورود نیروهای زمینی به شهرهای مورد نظر،‌ بر فراز آسمان آنها در ارتفاعات پایین به پرواز درآمده و با پخش اعلامیه‌های رنگارنگ از ساکنان شهرها درخواست کنند که تعصبات بیهوده را کنار گذاشته و در برابر مهاجمان «خیرخواه» مقاومت ننمایند.

گویا به تأسی از همین روش - و به امید همان نتیجه - است که عده‌ای از تحلیل‌گران ایرانی نیز در روزهای اخیر در صدد برآمده‌اند تا به طور سیستماتیک اصل «استقلال» را نشانه رفته و در مقالات متعدد خود به افکار عمومی اینگونه تلقین نمایند که «گفتمان استقلال‌ گفتمانی است کهنه و ایدئولوژیک که ذاتاً با گفتمان مُدرن حقوق بشر مغایرت دارد».

بی آنکه وارد تک‌ تک استدلال‌های آنها شوم، در اینجا می‌خواهم به اختصار به عمده‌ مدعیات آنها بپردایم. هدف این است که نشان دهم تا چه اندازه کسانی که خود را طرفدار حقوق بشر و مقید به حقوق بین‌الملل می‌خوانند، خود با گفتمان غالب در این حوزه‌ها بیگانه‌اند.

در اینجا دو گزاره و چند پرسش را طرح می‌کنم:

۱- اول اینکه برخلاف ادعای مبلغان حمله‌ی نظامی، آنچه در فرهنگ روابط بین‌الملل «استقلال» خوانده‌ می‌شود بیش از هر چیز یک مقوله‌ی «حقوقی» است، نه یک مقوله‌ی منقضی ایدئولوژیک که باید از آن عبور کرد.

استقلال - یا حاکمیت ملی - اصلی‌ترین رکن حقوق بین‌الملل است و ضرورت حفظ و رعایت آن به صراحت در ماده‌ی ۲ بند ۴ منشور سازمان ملل مقرر شده است. کسانی که مقوله‌ی استقلال را بی اعتبار و متاثر از گفتمان ورشکته‌ی کمونیستی،‌ پوپولیستی یا ناسیونالیستی می‌دانند، کافی است اجمالاً نگاهی به متن منشور سازمان ملل، آرای دادگاه بین‌المللی لاهه، اعلامیه‌ اصول حقوق بین‌الملل در خصوص روابط دوستانه و همکاری میان ملل (قطعنامه‌ی ۲۶۲۵ مجمع عمومی)، قطعنامه‌ی معروف ۳۳۱۴ در تعریف تجاوز و تفاسیر آنها در جدید‌ترین متون آکادمیک رجوع کنند تا به اهمیت این اصل در روابط و حقوق بین‌الملل بیشتر واقف شوند.

اصولاً نگرشی که مقوله‌ی استقلال را مقوله‌‌ای کهنه و قابل اغماض می‌داند، خود دانسته یا ندانسته متاثر از نوعی برداشت ایدئولوژیک و سوگرانه از روابط بین‌الملل است که جز در میان استراتژیست‌های نومحافظه‌کار آمریکایی (که اصولاً حقوق بین‌الملل را مغایر منافع هژمونیک آمریکا می‌دانند) و معدود نظریه‌پردازان‌ هم‌ قافله‌شان در اتاق فکر‌های خاص - طرفدار خاصی ندارد. دست‌کم می‌توان ثابت کرد که چنین نگرشی در میان اغلب حقوقدان‌ها، غالب آکادمیسین‌ها، اکثریت قاطع کشورهای عضو سازمان ملل و رویه قضایی دیوان عالی لاهه کاملاً مردود است.

از این رو جالب خواهد بود اگر مخالفان گفتمان استقلال مشخص کنند که دقیقاً بر مبنای کدام پشتوانه‌ی نظری و به اتکاء کدام اصل یا دکترین حقوق‌ بین‌الملل اینگونه بر مقوله‌ی استقلال هجمه می‌برند؟ اگر هم بر این واقعیت واقفند که برداشت آنها از استقلال ریشه در حقوق‌ بین‌الملل ندارد، جا دارد به افکار عمومی توضیح دهند که به چه دلیل به نیروهای سیاسی کشور توصیه می‌کنند که آنها نیز موازین پایه‌ای حقوق بین‌الملل را کنار گذاشته و صرفاً به برداشت سلطه‌جویانه‌ی منزوی‌ترین استراتژیست‌های نومحافظه‌کار غربی از روابط بین‌الملل اقتدا کنند؟

علاوه بر آن، جا دارد که مدافعان این رویکرد توضیح دهند که مطابق چه منطق و استدلالی سُست‌تر شدن ضوابط و اصول منشور‌(مانند اصل استقلال و حاکمیت ملی) و بازگشت به دوران پر هرج و مرج قبل از آن را به نفع کشوری می‌دانند که امنیت، تمامیت ارضی و منافع درازمدت استرتژیک‌اش در گروی قاعده‌مند شدن (مهار شدن) کشورهای قوی‌تر است؟

۲- دوم اینکه گفتمان استقلال آنطور که مبلغان مداخله‌ی نظامی ادعا می‌کنند با گفتمان حقوق بشر در تضاد نیست.

اساساً کمتر کنوانسیون و معاهده‌ای در حوزه‌ی حقوق بشر می‌توان سراغ گرفت که صراحتاً یا تلویحاً احترام به حاکمیت ملی و استقلال کشورها را یادآور نشده باشد. حتی مصوبات نسبتاً جدیدی مانند اساسنامه‌ دیوان کیفری بین‌المللی (معاهده‌ی رم)‌ یا قطعنامه‌ی مؤسس شورای حقوق بشر (قطعنامه‌ی A/RES/60/251) نیز - که قاعدتاً می‌بایست عنصر گفتمان استقلال در آنها کمرنگ‌تر می‌بود - به صراحت در مقدمه‌شان به «اصول اساسی منشور» و ضرورت حفظ استقلال سیاسی کشورها اشاره کرده‌اند. همین رویه در مورد کنوانسیون‌های مهم منطقه‌ای که اساس کار دادگاه‌های حقوق‌ بشر در اروپا و آمریکا و آفریقا قرار گرفته نیز صادق است.

کسانی که با ادبیات آکادمیک آشنایی بیشتری دارند خوب می‌دانند که - بر خلاف روندی که دراواخر ده‌‌ی ۱۹۹۰ و اوایل دوران ریاست جمهوری جرج بوش مطرح می‌شد - امروزه رویکرد غالب در حوزه‌ی حقوق بشر - نه مبتنی بر نفی مقوله‌ی استقلال - بلکه بر اساس اصل Sovereignty equals responsibility (حاکمیت مسئولیت مي‌آورد)‌ بنا شده است. یعنی به واسطه‌ی تایید و به رسمیت شناختن حق حاکمیت ملی است که نهاد‌های بین‌المللی و جامعه‌ی جهانی امروزه مکانیسم‌هایی تعبیه کرده‌ و رسالت دفاع از حقوق بشر را پیگیری می‌نماید. اتفاقاً یکی از دلایل رشد و توسعه‌ی چنین گفتمانی - که در تقابل با دکترین مردود دخالت بشردوستانه شکل گرفته‌ است - هراس موجه جامعه‌ی جهانی و کنشگران عرصه‌ی حقوق بشر (و نه ایدئولوگ‌های ورشکسته!) از تضعیف گفتمان استقلال و سوء استفاده‌‌ی قدرت‌های بزرگ از آن بوده‌ است. در این راستا،‌ مخالفان گفتمان استقلال می‌توانند جهت اطلاع بیشتر به متن گزارش کمیسیون بین‌المللی در مورد حاکمیت و مسئولیت محافظت و همچنین گزارش هزاره‌ی جدید دبیرکل پیشین سازمان ملل مراجعه‌ نمایند.

پس اینکه «استقلال» را در مقابل «حقوق بشر» قرار دهیم و از مردم بخواهیم که میان آنها یکی را انتخاب کنند، رویکرد کاملاً مردود و مطرودی است. گزاره‌ی صحیح‌تر این است که بگوییم مقوله‌ی استقلال - بر اثر ارتقای جایگاه گفتمان حقوق بشر در نظام بین‌المللی - طی سال‌های گذشته تکامل یافته و مفهوم انعطاف‌پذیرتری به خود گرفته است. این تکامل یافتگی به هیچ عنوان به این معنا نیست که مفهوم «استقلال» به کل بلاموضوع شده و از این پس جامعه‌ی جهانی (کشورهای قدرتمند) می‌توانند به بهانه‌ی نقض حقوق بشر استقلال یک کشور را نادیده گرفته و به آن حمله‌ی نظامی کنند. انعطاف‌پذیری مفهوم استقلال به این معناست که سایر کشورها (و حتی نهاد‌های غیردولتی)‌ قادر شده‌اند بر سر موضوعاتی که سابقاً صرفاً در قلمرو انحصاری دولت‌ها قرار داشت وارد تعامل شده - و با استفاده از سازوکارهای قانونی و دیپلماتیک و اهرم‌های فشار غیر نظامی (مانند مکانیسم‌های تعبیه شده در دل شورای حقوق بشر یا دادگاه‌های حقوق بشر منطقه‌ای مانند دادگاه سترازبورگ)‌ جهت ارتقای کیفی زندگی شهروندانشان با یکدیگر همکاری نمایند.

همان‌طور که در مقاله‌ی «مداخله‌ی بشردوستانه: کمی اصولی‌تر صحبت کنیم» به تفصیل شرح داده شد، در نظام بین‌المللی معاصر تنها و تنها به شرط بروز چهار فاجعه‌ی نسل‌کشی،‌ پاکسازی قومی، جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی جامعه‌ی جهانی مختار است - پس از طی کردن مراحل حقوقی - استقلال کشور خاطی را موقتاً نقض و با توسل به نیروی هدفمند نظامی از جمعیت مورد ستم آن محافظت نماید.

بار دیگر شایان ذکر است که از آنجایی که هیچ‌یک از این فجایع درایران رخ نداده است، طبعاً هیچ زمینه‌ی حقوقی قابل قبولی برای نقض استقلال ایران و حمله‌ی نظامی به آن وجود ندارد.

در نتیجه می‌توان گفت که کسانی که هنوز صحبت از مغایرت گفتمان استقلال با حقوق بشر می‌کنند و در ادبیات‌شان همچنان لغات تاریخ مصرف گذشته‌ای مانند «مداخله‌ی بشردوستانه» می‌توان پیدا کرد، دست‌کم یک دهه نسبت به تحولات دکترینال و گفتمان غالب در حوزه‌ حقوق بین‌الملل عقب هستند. اینکه آیا تعمدی در این عقب‌ماندگی هست یا خیر، پرسشی است که خود باید به آن پاسخ بگویند.


Share/Save/Bookmark

more from Reza Nasri
 
Omid Parsi

What "Independence"?!

by Omid Parsi on

Dear Reza;

"Esteghlaal", like "Namoos", is a LOAD of CRAP! Our "country" is an ISLAMIC JURASSIC PARK, presently under occupation by Islamist psychopaths who, by the way, just launched an attack on the UK soil! (that is of course if international norms mean anything to you!)

 This of course ties in with the fact that our "country" has been occupied for nearly 1400 years which is why our countrymen bend over (Doggy Style) 5 TIMES A DAY in the direction of the occupiers' "holy" land to thank them for their kind invasion! All this in the authentic gibberish of occupiers' language!

If you never cried foul on that shameful invasion, you cannot be talking about "Esteghlaal" now!
In other words, there is no "Eteghlaal" to defend, as there is nothing that any occupiers can do that would be materially worse than what the savage Islamists have done and/or are planning to do to Iran.

From a philosophical, as well as ethical, perspective, "independence" is an even bigger load of crap. If your life depends, or has ever depended, on soap, toothpaste, antibiotics, electricity, internet, or anything else that did not originate from your "people", you have already flushed your right to "independence" right down the toilet!

Moreover, you can't "independently" breed cockroaches and scorpions and rebuff your complaining neighbors with claims of "independence".
That's exactly what the IRI thugs are up to now and o love will be lost if they go kaput. They fully deserve whatever they will get.

 

 


Reza Nasri

Omid Parsi

by Reza Nasri on

You're basically saying "Having to hear Azaan violates my independence; which means Independence is irrelevant; Therefore other countries are free to attack my country!"  Distorting definitions and resorting to this sort of syllogism leads to nothing better than such absurd conclusions.

Omid Parsi

"Independence" Is A Load of Crap...

by Omid Parsi on

How about independence from the lunacy of Islam that the savage Arabs imposed on Iranians?

How about not having to hear the nauseating gibberish of the Azaan five times a day?

"Independence" for Iranians makes about as much sense as "Virginity" does for a transvestite gang rape victim!!

So long as we are stuck in this kind of retarded logic, we deserve to remain one of the most wretched peoples on earth...


default

Regim change at any cost.

by rain bow movment on

My dear hamvatan(mr Nasri ) I did read your article it's a good article but it's good for 1980's it's a false nationalism,we are all knows the united nation is a dumb ,deaf,beautiful bride.

amnesty international is powerless organization(lack of funds),powerfull Eastern & western countries are not in faver of Iranian people.

they are much interested into helping to improve their economy and gain strategic position and the Islamic governoment is the enemy of Iranian.

first of all pardon me for my language & ,my farnk approach .it realy pisses me off that after 33 years of brutality & barbaric behavior of this islamic regime in Iran we are still not united against this regime and we have people out side Iran defending these monsters for various personal reasons.

People like Hamid debashi,ganji,haji faraje dabbagh,and so on are hypocreats and charlatan and .have no credibility for me,they are like ali shareietai,bazergan,yazdi,sahabi,foroohar and so on.

Dabashi and his like minded mob advocating an Islamic regime with a differnt personality(sage Zard baradare shoghale).

they are thinking by studying in a sociology of cultural and islamic studies or phlosophy (B... S artist)which is not even worth of a month of  studing it, have the rights to dictate a form  of governoment to a nation ,which allready scord and bitter of that idology,and porved a cathastrofic kind of Ideology.

a true Islamic regime is the one at the moment is in power in Iran and who ever think otherwise,they don't know Islam.

after coupe of 1979 by help of UK & EU countries,Islamist came to power,they chang a society in a way that mojiroty of people  are corrupt,low in morality,low in humanity,hypocreat ,agresive& self center,it's include some who lives abroad.

this is like a termite effected house has to be cleaned up and repaired.

we need to change words into action (stop being a keyboard worriers),get united, elect a leader or spoksperson,take the matter to united nation and demanding action befor is to lat.

Dear mr long live Iran,I'm not hypocrite nor ashamed ,just wants my dignity back & by advocateing for a right way to get help for a change of government,if this is lead to a democratic government it's worth it.

I just want to poke those defending the Islamic regime for their personal gain like NIACS.

no country(mercenary) will do any thing for free as the french & it's allies did to bring khomayni into power in 1979.

sorry folks I'v no time for spell checking take it as it is.

 

 There is no limit to stupidity & ignorance of box headed persons 


vildemose

    خطر،

vildemose


 

 

خطر، فقدان رهبری است نه جنگ

بزرگ‌ترین خطر نه تحریم‌های سنگین و یا حتا حمله نظامی بلکه فقدان رهبری سیاسی ملی است

 

 //iranian.com/main/2011/nov-26

 

"It is the chain of communicat­ion, not the means of production­, that

 

 

determines a social process."

-- Robert Anton Wilson


long live Iran

کسانی که خواهان حمله نظامی به کشورشان هستند بی شرم یا دورو هستند

long live Iran


دکتر مجتبی مهدوی استاد علوم سیاسی دانشگاه البرتا –مقاله حمید دباشی درالجزیره تحت عنوان "ستون پنجم دوران پست مدرن" را معرفی می کند.(5)

حمید دباشی در این مقاله می نویسد کسانی که خواهان حمله نظامی به کشورشان هستند بی شرم یا دورو هستند.

دباشی می گوید، مردم عادی به طور اخلاقی مخالف هرگونه استبداد و بی عدالتی هستند ولی انها جنگ نمی خواهند.

//www.aljazeera.com/indepth/opinion/2011/11/2...


long live Iran

Do not decieve ourselves!

by long live Iran on

Dear Rainbow,

We should not decieve ourselves. None come to make us free. It is all about oil. Specially at this harsh financial situation for the world and Europe, it is a joke to think that they are going to free us. Just look at what happens in Libia. The first things that the new goverment did was approving a law  that every Libian man can marry four women!!!! Was it the aim of attacking to Libia? Is it what we are looking for in Iran?

Decide for yourself.

Long Live IRAN.


Roozbeh_Gilani

A huge load of crap.

by Roozbeh_Gilani on

Yet another shameless, thinly vailed defence of the criminal warmongering islamist fascists ruling our beloved country Iran, under the "anti-war", "esteghlal (independence)" cover.

If the writer is really against a military attack on iran and it's people, like the rest of us, he/she should join the rest of Iranian nation and start blaming the real source of the problem, the islamist regime and their reckless pursuit of nuclear weapon at any cost to the long suffering people of Iran.

"Personal business must yield to collective interest."


Khebedin

A very valid poit and a good article

by Khebedin on

I just can't uderstand some Iranains. Becuase they dislike somthing, they reject any valid argument. Perhaps this is the problem why they never get it right. They had a revelotion some 40 yeras back and now they see themselves in a mess. Well, let me tell you, with this attitute abd behaviour, you will only get yourself in a bigger mess.

Why do you argue about the validity of  Mr R. Nasri's article. What is wrong with you guys. Hate is not going to get you anywhere, but only wisdom and wise thinking and approach.

Thank you Mr Nasri for your very valid article.  

 

 


Reza Nasri

Mr. Rain bow movement,

by Reza Nasri on

Have you read the article?

It simply argues that "sovereignty" is not an ideological concept but a legal one enshrined in the U.N Charter; and that independence and human rights are not mutually exclusive. 

Why should Iranian refugees get upset about it? 


default

Long live Iran for what.

by rain bow movment on

Iran and other countries have lived for centuries,the only thing that not lived for ever is their people,in order to free Iran from this monstrous regime is to get united and ask for help to remove this regime from power and established a new governoment based on,equality,freedom of religion,distribution of wealth among the nation,and starting a nation building rather than prision buliding.

There is no limit to stupidity & ignorance all black cats


default

The Islamic regime of Iran has to go with any cost

by rain bow movment on

Mr Nasri ,

It seemes the USA and UK,and EU ,Russia and china  have their daily briefing with you or like minded freinds.

they have their own plan for Islamic barbaric regime of Iran even befor helping them to power in 1979.

there is no doubt in my mind that the western countery & specifically  chania and russia are not freind of Iranian people,they dont care how these people suffer for the past 33 years,otherwise they should not have trading with theses murdere regim since the biging of the establishment.they just care for their state of economy and beeing super power.

the barbaric islamic regime will never be reformed and all of the reformist with no exception are the same as khamenhei(dictator and brutal killer) reformist like( Mosavi,khatami,rafsanjani, akbar ganji and his mob in usa and canada)are buying time for their master khamenehei.

please send your article to Iranian refugee camps around the world and ask their opinion,may be they send you a gift.

A teragic ending is better than a teragic living with no end

There is no limit to stupidity & ignorance of IR supporter


Fred

آقای نصری

Fred


 

مشکل من و امثال من با ایندست مقالات که با استفاده مکرر از واژه "حقوق بین الملل"سعی در مغالطه دارد عیناً همان است که عرض شد و شما از زیر جواب دادنش در میروید.

آیا در کتاب"حقوق بین الملل" شما قتل عامی که توسط همین ساختار و افرادی که اکنون بر سر قدرت هستند و نه "دولت" که شما استفاده میکنید، جنایت علیه بشریت و نه به زعم شما "جنایاتی که ۲۰ سال پیش عده‌ای در درون همان ساختار سیاسی مرتکب شده‌اند" میباشد و مشمول مرور زمان میشود؟

آیا پافشاری برای به پای میز محاکمه کشیدن متهمان به جنایت علیه بشریت به زعم شما جنگ طلبی  است؟

شما آزادید تا ایندست تفسیر ها را از "حقوق بین الملل" ویژه خودتان که بیشتر به
کتاب شرعیات میماند و جایش در همان نشریه جرس است بفرمایید؛ ولیکن توقع نداشته باشید که همانند آن نوع نشریه ها مورد  نقد و چالش قرار نگیرد.

زمان آنکه دفاع از نظام بنام مخالفت با جنگ و به هرکه با کلیت نظام پربرکت، طیف"اصلاح طلبان" و غیره،  مخالف است انگ جنگ طلب  زده شود گذشته است؛ دقیقاً همان کاری که شما بازهم با انتقاد من کردید:

"  چرا تا کسی در مقاله‌ای حتی اشاره‌ای به مخالفت با جنگ می‌کند شما اینطور
پریشان می‌شوید؟
 "

منتظر پاسخ شما و دادن آدرس دقیق بند "حقوق بین الملل" که جنایت علیه بشریت  را مشمول مرور زمان میکند میباشم.

 

 


Reza Nasri

آقای فرد

Reza Nasri


من نمی‌فهمم مشکل شما با این مقاله چیست؟ دقیقاً کجای آن «مغالطه» شده؟

بحث من این است که مداخله‌ی بشردوستانه برای «متوقف» کردن جنایاتی است که در حال وقوع است، نه برای تنبیه کردن یک دولت برای جنایاتی که ۲۰ سال پیش عده‌ای در درون همان ساختار سیاسی مرتکب شده‌اند. این هم حرف من نیست. حرف «حقوق بین‌الملل» است. 

چرا تا کسی در مقاله‌ای حتی اشاره‌ای به مخالفت با جنگ می‌کند شما اینطور پریشان می‌شوید؟ 

 


long live Iran

No excuse accepted for attacking Iran!

by long live Iran on

Iran is one of few countries which does not have independent day. Because our ancestors did their best to keep the country independent and after each attack ( Arabs, Mongol and et cet) this phonex born out of ashes. We have never had any Iranian who agreed forigner to attack their country. Who are these new guys call themselves Iranian, living abroad and begging attack to Iran?

Long Live IRAN


Fred

جنایت علیه بشریت

Fred


ایندست مغلطه که  آنانی که مخالف نظام پربرکت هستند  و ادعای "استقلال " آنرا همچون ادعا های دیگر مانند رعایت حقوق بشر و احترام به آراء شهروندان و حقوق  باورمندان ادیان و الی آخر قبول ندارند پس جنگ طلب میباشند رنگ باخته.

نویسنده این مقاله مدعی است نظام پربرکت دست به "جنایت علیه بشریت " نزده. او باید بگوید که کشتار هزاران نفر در ظرف چند روز توسط مأموران رسمی نظام پربرکت "جنایت علیه بشریت " میباشد یا خیر.