همه جهانگردان و سفرا و بازرگاناني که در دو هزار و پانصد و شصت و نه سال گذشته از ايندولند بازديد کرده اند به مهارت هاي مردم در پاچه خواري اشاره و آن را ورزش ملي اين کشور دانسته اند. در قديمی ترين ديوار نوشته که شصت سال قبل توسط ايندولند شناس مشهور فرانسوي Henry Corbin (14 April 1903 - 7 October , 1978) کشف گرديد، مشخص شد که بوميان ايندولندي از 2000 سال قبل از ميلاد مسيح به پاچه خواري مشغول بودند. هانری کربن توانست غارهایی را در مناطق کوهستانی Sierra Maestra کشف و نقاشی هایی را که بر دیواره های آن در 2000 تا 1500 سال قبل از میلاد توسط بومیان جزیره کشیده شده بودند، تفسیر نماید. در این تصاویر سلسله مراتب پاچه خواری در جوامع بدوی ایندولند با دقت ترسیم شده اند. صدراعظم و درباریان در حال پاچه خواری شاه هستند. پاچه هر کدام از آنها هم به فراخور اهمیت مسئولیتی که دارند در دست تعدادی خایه مال (ببخشید منظورم پاچه خوار بود) دیگر است. بومیان ایندولند اولین کلنی پاچه خوار را در نیمکره غربی تاسیس کردند. متخصصان و پژوهشگران مدرسه السنه شرقی لندن بر آورد کرده اند که نزدیک 98 درصد ادبیات نظم و نثر ایندولند مربوط است به پاچه خواری شعرا از پادشاهان و سایر پاچه داران زمان و 2 درصد بقیه هم مشکوک به پاچه خواری بوده و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
ابن بطوطه سیاح معروف مراکشی (متولد سال 1304 میلادی در طنجه و متوفی سال 1377 میلادی) بارها در طول سفرهای خود از شهرهای مختلف ایندولند بازدید کرده و در همه جا به سطح بالای فن آوری های پیشرفته پاچه خواری در این سرزمین اشاره کرده است. در سفرنامه با ارزش خود «تحفة الانظار فی غرائب الاسفار» نتیجه شش بار سفر خود به ایندولند را اینگونه بیان کرده است:
"شهرها و روستاهای ایندولند در همه ساعات شبانه روز شاهد پاچه خواری عوام و خواص از صنوف مختلف ممالک محروسه ایندولند است. هر سلام و علیک ساده ای بین رعایا و اشراف و ملوک و سلاطین و رجاله ها و مساکین و عساکر و لوطیان و عنتربازان و بنداندازان و قاپ ریزان و زنبورکچیان و قحبگان و ایازان و قوادان و خبازان و رزازان و بنک داران و خراطان و پالان دوزان و طراران و کیسه کشان و توپ ریزان و درزیان و تفنگچیان و بریونی پزان و قهوه خانه داران و چلوئیان و مداحان و شاعران و منجمان و میرآبان و مغان و مغ بچگان، تون بانان و سربینه داران و پینه دوزان و خرکچیان و کاروان ساران، در چشم به هم زدنی به پاچه خواری های تمام عیار تبدیل می شود. در همه قهوه خانه ها و حمام های عمومی، پاچه خواران حرفه ای با انواع حیلت ها از شیشه اماله گرفته تا شاخ حجامت به فن شریف پاچه خواری مشغولند و دعاگوی سلطان و سایر پاچه داران قدرقدرت ایندولند هستند"
در زمان سلطنت Sinchí Roca (1000-1067AD)پاچه خواری به آئین رسمی ایندولند تبدیل شد. خیلی از ایندولند شناسان مشهور، دوران سلطنت این پادشاه را اوج هنر پاچه خواری در این کشور دانسته اند. در موزه متروپولیتن نیویورک جام زرینی را می توان از پشت شیشه های ضخیم مشاهده کرد که بر روی آن چهار شیر جوان در حال پاچه خواری شیر نر تنبلی هستند که نای بلند شدن و سر پا ایستادن را ندارد. نکته جالب در طرح روی این جام آن است که دو تا از شیر های خایه مال نر و دو تای بقیه ماده هستند. امروزه مردم ایندولند و به خصوص فمینیست ها به این نکته افتخار میکنند که زنان ایندولند از زمانهای خیلی دور در همه زمینه ها و صحنه های فعالیتهای اجتماعی به ویژه پاچه خواری، دوش به دوش مردان، حضوری فعال داشته اند. (با توجه به مخالفتهای کلیسا و سیاستمداران محافظه کار، حق پاچه خواری خیلی دیر تر از ایندولند و در اوایل قرن میلادی گذشته ابتداء به زنان انگلیسی و سپس به نسوان آمریکائی اهداء شد. بانوان فرانسوی و لهستانی از این نظر وضعیت کاملاً ویژه ای دارند که مقاله مستقلی را می طلبد).
در زمان سلطنت Atahualpa ( حدود پانصد سال قبل)، ایندولند به یمن رعایت اصول دقیق پاچه خواری به مراتب بالائی از پیشرفت در این زمینه رسید. این پادشاه بزرگ ضمن انجام دهها اصلاح ساختاری در ارکان حکومت، فرمانی صادر و کمیته ای را مامور استاندارد کردن اصول پاچه خواری کرد و این گروه بعد از بیست سال مطالعه سرانجام در اوایل دوره رنسانس که اروپائی ها از خواب غفلت صده های تاریک قرون وسطی بیدار می شدند، پاچه خواری را استاندارد کرده و یاسای ده فرمان بزرگ پاچه خواری ممهور به مهر سلطنتی برای رعایت حال و رفاه رعایای کشور ایندولند انتشار یافت.
نکته مهمی که باید قبل از اعلام ده فرمان پاچه خواری به آن توجه کرد آن است که اهالی ایندولند، پاچه خواری را بخشی از روابط عمومی و یا به قول فرنگی ها PR می دانند و موفقیت در جهان کنونی را بدون رعایت اصول علم پاچه خواری غیر ممکن تصور می کنند.
Cringing Decalogue( ده فرمان پاچه خواری)
0- اصل صفر در پاچه خواری به این نکته اشاره دارد که این پاچه خوار است که در هر وضعیتی باید خود را با شرایط پاچه دار تطبیق دهد. در پاچه خواری سنتی، راحتی پاچه دار مقدم بر همه چیز است. امروزه پاچه خواران آوانگارد، اصرار دارند که پاچه داران در وضعیت خاصی بنشینند و یا مراقبت های بهداشتی ویژه ای را قبل از شروع پاچه خواری انجام دهند. اینها را اصطلاحاً پاچه خواران انشعابی می گویند. مبنای بحث دراینجا همان پاچه خواری سنتی و یا ارتودوکس است.
1. پاچه خواری عملی است پویا و دینامیک نه ثابت و استاتیک. به این معنی که هر پاچه خواری در عین حال خود دارای پاچه خوارانی است . این یعنی تایید نظریه داروین در خصوص حلقه زیستی. چه بسا که در طول کمتر از 30 سال جای پاچه خوار و پاچه دار عوض و پاچه خوار دیروزی، تبدیل به پاچه دار امروزی گردد.
2. پاچه خواری مخلوطی است از مهارت ها و هنرهای زیاد. برای یادگیری اصول آن نمی توان مدت معینی را قائل شد. بستگی به استعداد و سایر مشخصات دارد (که در بندهای پائین اشاره خواهد شد) . هم اکنون دوره های لیسانس تا دکتری این رشته در اغلب دانشگاه های ایندولند تدریس می شود. دانشگاه های ایندولند در چارچوب همکاری های علمی، اساتیدی را به ونزوئلا و لیبی و مصر و عربستان و اردن و روسیه، اروگوئه، بولیوی، مکزیک و بورکینافاسو می فرستند.
3. داشتن دستهائی با انگشتان بلند و ناخن های سوهانی ظریف و نرم، امتیازی در این رشته محسوب می شود ولی تعیین کننده و ملاک اصلی نیست. تاریخ نشان داده که افرادی با دست و پای شکسته هم پاچه خواران موفقی از کار در آمده اند.
4. پاچه خواری صرفاً تماس فیزیکی دستها با پاچه های سوژه نیست. پاچه خواری صوتی و تصویری ( مالتی مدیا)گاهی اوقات موثرتر است.
5. استفاده از امکانات فنی معین (Auxiliary) را فقط قانون پاچه خواری مشخص خواهد کرد. روغن زیتون رودبار و منجیل همراه با چند قطره آبلیموی میناب و داراب را علمای فن اکیداً توصیه می کنند ( این اقلام از ایران به ایندولند وارد می شوند. بر خلاف تصور همه، نفت مهمترین قلم صادراتی ایران نیست. فرش، قالیچه، پسته، زعفران و اسپند و مخده و کیسه حمام و سفید آب و سنگ پا و سنجد و خرما و سایر سخت افزارهای پاچه خواری،از نظر ارز آوری بر نفت اولویت دارند. فرش نیز از اسباب و اثاثیه پاچه خواری محسوب می شود. سوژه اگر بر روی فرش مستقر و بر مخده تکیه داده و پسته بخورد، کار پاچه خواری سهل تر انجام میگیرد).
6. با وجود آنکه در طول تاریخ اشخاصی سودجو و خود خواه می خواستند با علم کردن مکاتب انحرافی در پاچه خواری نظیر پاچه خواری کاتولیک ( این گروه استفاده از دستمال یزدی را که با صرف هزینه های گزاف از ایران وارد می شود مردود دانسته و به استفاده از دستمال های ابریشمی بافت ایتالیا – که بر خلاق همه قوانین اقتصادی از دستمال یزدی ارزان تر هستند- روی آورده اند و خود را پاچه خواران کاتولیک می خوانند و با سقط جنین هم مخالفند) و یا پاچه خواران پروتستان که برخی نیز به نام مکتب پاچه خواری فرانکفورت از آن یاد می کنند( پیروان مکتب پاچه خواری آلمان و اطریش و مجارستان در اعتراض به وضعیت ناهنجار بهداشتی برخی از پاچه ها)، سعی در خفه کردن نهضت پاچه خواری ارتودوکس ایندولندی و جلوگیری از اشاعه پیام ناب آن در سراسر جهان را داشتند، شکر خدا، همیشه شکست سختی خورده و شرمنده همه پاچه داران و پاچه خواران جهان گشته اند.
7. اصول موضوعهAxioms روش پاچه خواری ارتودوکس در جزوه و دستور العمل ویژه و جداگانه برای اطلاع همه خانم ها و آقایان پاچه خوار چاپ و منتشر خواهد شد.
8. سلسله مراتب این فن شریف، دقیقاً تعریف شده و نیازمند ممارست همه رهروان راستین روش پاچه خواری ارتودوکس است. در حال حاضر ایندولند مرکز فکری و فرهنگی همه پاچه خواران کهکشان شیری به حساب می آید.
9. انستیتو مطالعات عالی پاچه خواری دانشگاه لاس توناس( پایتخت ایندولند) با قدمتی 900 ساله ( قبل از افتتاح دانشگاه سوربن پاریس و آکسفورد انگلیس) تنها مرجع رسیدگی به مشکلات پاچه خواران در سراسر جهان است.
10-و سرانجام اینکه: تو بگو پاچه کی را می مالی تا من بگویم که تو کی هستی. طبق همین بند همه اتباع ایندولند مجبورند بر روی بیزینس کارت های خود، اسامی پاچه دار و پاچه خوارهای خود را هم بنویسند. طبق همین قانون پاچه خواران هر فردی از وی ارث می برند. دوال این ضرب المثل را به صورت: تو بگو پاچه خوارانت کی هستند تا من بگویم که تو چه کسی هستی نیز بیان می شود. سنت آگوستین بیست و هفتم هم که در سال 132 میلادی برای تبلیغ دین مسیحیت به ایندولند رفته بود در خاطرات خود به نحوی به ضرب المثل بالا اشاره کرده و آن را اینگونه نقل کرده است:
Primoris dico mihi quos vos cringe , tunc EGO mos crocus quisnam vos es
دانشمدان و فلاسفه زیادی در جهان در خصوص مهارت های پاچه خواری مردم ایندولند به تحقیق و تفحص پرداخته اند. از جمله آنها به می توان به مورخ و سیاستمدار معروف فرانسوی
Joseph Arthur Comte de Gobineau (Ville-d'Avray, July 14, 1816 – October 13, 1882 in Turin)
اشاره کرد. وی درایندولند ماموریت های طولانی انجام داد( این همان یاروست که سه سال هم در دربار ناصرالدین شاه قاجار به عنوان کاردار سفارت فرانسه فعالیت کرد) . کتاب سه سال در آسیا Trois Ans En Asie یادگار این دوران است.
مهمترین شاهکار کنت دو گوبینو نوشتن کتاب معتبر Essai sur l'Inégalité des races humaines (1853-55) بود. گوبینو بعد از اقامت در ایندولند متوجه تفاوتهای آدم هایی از نژاد های مختلف در پاچه خواری شد و در کتاب خود با دقت زاید الوصفی به استعداد برخی نژاد ها به ویژه اهالی ایندولند در پاچه خواری پرداخته است. کنت دوگوبینو در همان بدو ورود خود به ایندولند متوجه وضعیت ویژه دستها و انگشتان مردم ایندولند چه زن و چه مرد گردید. ایشان بلافاصله این نکته را دریافت که این دستها در اثر سالها ممارست در پاچه خواری به این شکل در آمده اند. چالز داروین در کتاب منشاء انواع (Origins of Species) این نکته را تصریح کرده که قبل از رفتن به جزایر گالاپاگوس تحت تاثیر کتاب کنت دو گوبینو به ایندولند مسافرت کرده و یافته های دیپلمات مشهور فرانسوی را باردیگر تایید کرده است. بازو ها و انگشتان مردم ایندولند فوق العاده بلند و دقیقاً با هر نوع پاچه ای قابل تطبیق هستند.
هم اکنون که تعداد زیادی از مردم ایندولند به آمریکا مهاجرت کرده و اغلب ساکن ایالت کالیفرنیا هستند، از اینکه نمی توانند به راحتی از لباسهایی آماده ای که در فروشگاه ها برای همه نژاد ها عرضه می شود، استفاده کنند ناراحت هستند. بیشتر پیراهن و کت های دوخت آمریکا برای مردم ایندولند آستین کوتاه میشود، چون همانگونه که چارلز داروین هم متوجه شد، ایندولندیها بر اثر سالها پاچه خواری دارای دستهای بلندی هستند تا بتوانند به راحتی به هرپاچه ای دسترسی پیدا کنند. در مورد دستکش، مشکلات از این همه بیشتر است. ایندولندیها دارای انگشتان بلندی هستند که در هیچ دستکشی جای نمیگیرد.
مردم ایندولند چنان به پاچه خواری عادت کرده اند که دولت محافظه کار این کشور حرف یونانی امگا ω را به عنوان سمبل ملی کشور انتخاب کرده و در همه مکاتبات اداری و بر روی همه پاسپورتهای صادره از پلیس ایندولند این علامت را به راحتی می توان دید.در مقابل مخالفان دولتی از همان حرف امگای یونانی و این بار به شکل Ω استفاده می کنند. همه شب نامه های ضد دولتی بر بالای خود این علامت را دارند. هر دو گروه اعم از دولتی و یا مخالفان طبق اصول قانون اساسی، پاچه خواری را به عنوان روش آینده زندگی خود پذیرفته اند. اختلافات آنها تنها بر سر جزئیات کم اهمیتی در خصوص اشاعه و صدور اصول مترقی پاچه خواری به همه ملل مستضعف جهان است.
دانشمندان زیادی برای تحقیق و تفحص در خصوص سیستم سیاسی و اجتماعی ایندولند به این کشور مسافرت و کتب گران سنگی تدوین کرده اند. از جمله این دانشمندان می توان به فردریک انگلس اشاره کرد: Friedrich Engels کتاب " منشاء خانواده، پاچه خواری، مالکیت خصوصی و دولت"
"The Origin of the Family, Cringing, Private Property and the State"
را در سال 1884 منتشر ساخت. یعنی یازده سال قبل از فوتش در سال 1895. بسیاری از متخصصان مارکسیسم، این کتاب را آخرین کتاب مهم انگلس قبل از فوت و یکی از پایه های تئوریک نهضت فکری کمونیسم می دانند. انگلس با تیزهوشی خود متوجه فرازهای پاچه خواری در زبان ایندولندی شد و همه آنها را جمع آوری کرد. اصطلاحاتی از قبیل: چاکریم، نوکرتم، مطیعتم، غلامتم، خاک زیر پایتم، بند کفشتم، نبند که خفه می شوم و دهها واژه پاچه خواری دیگر را انگلس با مسافرت به اقصاء نقاط ایندولند جمع آوری و برای اولین بار منشاء پاچه خواری در جهان را ایندولند دانسته است.
مهمترین نکته ای که علمای پاچه خوار در کتاب های مختلفشان به آن اشاره دارند، معرفی پاچه خواری به عنوان فن مبارزه با مهاجمین و عوامل استعمار است. وقتی در سال 1493 کریستف کلمب و همراهانش به این جزیره زیبا وارد شدند بر خلاف جزایر دیگر، اسپانیائی های مهاجم نه تنها با دفاع مسلحانه بومیان روبرو نشدند بلکه با کمال تعجب مشاهده کردند که بومیان آنها را به زمین انداخته و شروع به پاچه خواری می کنند. از آن به بعد هیچکدام از همراهان کریستف کلمب وی را همراهی نکرده و تا آخر عمر در ایندولند مانده و پاچه داری کرده و بر همه منابع طبیعی و ثروت های جزیره مسلط شدند.
نکته ای که همواره ایندولند شناسان را متعجب میکرد آن است که آیا سنت های پاچه خواری بومی این جزیره است و یا از سرزمین های دیگری به این جزیره کارائیب وارد شده است. یک دانشمند ایرانی به این مهم پرداخته و پاسخ آن را یافته است. پاچه خواری از کشورهای آسیای غربی و خاورمیانه وارد جزیره ایندولند شده است.
دکتر جهانگیر مظهری پس از سال ها تحقیق و مطالعه مدعی است که به کشفی نائل شده که هنوز از تمامی آن پرده بر نداشته است. او که پس از ۲۵ سال دوری از ایران، برای چند روزی بازگشته می گوید:
تا کتابم که در آن شرح کشف خود را با ذکر شواهد کافی آورده ام، چاپ نشود، نمی توانم چیزی اعلام کنم. او مدعی است که در جست وجو هایش نشانه ها و شواهدی یافته که ثابت می کند درست بعد از شکست داریوش سوم از اسکندر و فروپاشی امپراتوری هخامنشی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، بسیاری از ایرانیان پراکنده شدند و آنها که به آمریکای مرکزی راه یافتند امپراتوری های دیگری بنیان نهادند و در واقع، آنان قبل از کریستف کلمب این قاره را کشف کرده اند! او واکنش دنیای غرب را نسبت به این ادعا می داند. هرچند که می گوید برایش اصلاً اهمیتی ندارد."انتظار تشویق و تکریم ندارم چون چیزی در کشف من به نفع آنها نیست شاید دوست داشته باشند دزدان دریایی تاجرنمای اسپانیولی- ایتالیایی کاشف قاره شان باشند تا دریانوردان غیور ایرانی." یعنی ایرانیها برای اولین بار 2300 سال قبل، اصول پاچه خواری را در آمریکا اشاعه و اولین سرخپوستان خایه مال (تو بخوان پاچه خوار) را تربیت کردند. با مطالعات تطبیقی وسیعی که توسط دکتر مظهری صورت گرفته ثابت گردیده که قالب های پاچه خواری در زبانهای سرخپوستی و فارسی همخوانی دارند. مثلاً اصطلاح سرخپوستی "موش کورتم" معادل " من نوکرتم" فارسی است و "تو گاو نشسته منی" یعنی "خیلی آقایی" جدول کامل اصطلاحات معادل گفته شده، به زودی در کتاب دکتر مظهری و توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر خواهد شد.
پاچه خواری درست مثل هندسه اقلیدوسی با وجود آنکه علمی است به قدمت حضور انسان در جهان باز هر روز ادعای جدیدی در باره قضایای مختلف آن در نشریات مطرح میگردد. طبق مقاله ای که اخیراً در نشریه معتبر Nature به چاپ رسیده، قدیمی ترین نشانه های انسان پاچه خوار که تاکنون تصور میشد فقط 5000 سال قدمت دارد با کشف های جدید در حوزه رود سند و جلگه های جنوبی رشته کوه البرز و دامنه های زاگرس و بین النهرین و ماوراء النهر و قفقاز به 200000 سال قبل رسیده است. انسان پاچه خوار دارای اسم علمی (Gomma Testicoli Homo) بوده و در نوشته های قدیم یونانی نیز تحت عنوان .Homo Όρχεις καουτσούκقابل جستجو است.
رئیس جمهور ایندولند اخیراً از کشف های جدیدی که ممکن است پیش تاز بودن این کشور را در پاچه خواری زیر سئوال ببرد کلی ناراحت شده و اعلام کرده که طرحی از انسان های پاچه خوار (Homo Testicle Rubber) بر روی اسکناس های یک میلیون پزوئی چاپ و آئین ملی پاچه خواری ایندولند را به عنوان میراث بشری در سازمان ملل به ثبت خواهد رساند و هر سال به مدت دو هفته کارناول پاچه خواری از 21 مارس در ایندولند بر گزار و جهانگردان زیادی را به این کشور زیبای حوزه کارئیب جلب خواهد نمود تا کشورهای دیگری نتوانند در این زمینه ادعائی داشته باشند. دولت ایندولند اعلام کرده که با توسل به فرهنگ غنی پاچه خواری در صدد است که جایگاه فرانسه را به عنوان پردرآمد ترین کشور توریست پذیر جهان بگیرد.
دولت ایندولند اخیراً تحت نظر کارشناسان بانک جهانی World Bank سرمایه گذاری سنگینی را با مشارکت بخش خصوصی و شرکت BP برای تولید مدل های آموزشی پاچه خواری شروع کرده است. کلیه محصولات این کارخانجات تا سال 2025 پیش فروش شده است. این محصولات هم به شکل سخت افراری است که انواع پاچه ها برای تمرین ساخته شده اند و همچنین سیمیولیشن های پاچه خواری است که پویا بوده و عکس العمل های پاچه دار را به پاچه خوار منتقل و باعث تصحیح روش وی میگردد.
ایندولندی های مهاجر در سراسر جهان به ویژه ایالت کالیفرنیا،برای آشنائی فرزندان خود با جنبه های مترقی فرهنگ ایندولندی، از مدل های آموزشی برای یاد دادن سنت های پاچه خواری به فرزندانشان استفاده می کنند. صنعت شکوفای نرم افزار های پاچه خواری نیز در Testicle Hills و Eggs Valleys نوید آینده ای درخشان و اقتصادی پر بار را برای ایندولند در سال 2035 میدهد. به این ترتیب جایگاه چین به عنوان اقتصاد برتر در 2035 میلادی از هم اکنون زیر سئوال رفته است. سایت گوگل جستجوگر خود را مجهز به نرم افزاری کرده است که هر کسی به صورتی کاملاً رایگان می تواند توزیع و پراکندگی پاچه خواران را در جهان کنونی به وضوح ببیند. شما حتی می توانید حرکت دستهای پاچه خواران را در همه وزارتخانه ها، موسسات و سازمانهای دولتی و خصوصی ایندولند و سایر کشورهای جهان و ایالت کالیفرنیا( از جمله لوس آنجلس و سان خوزه) با دقت و وضوح خیلی زیاد مشاهده و لذت ببرید و چه بسا آشنایان خود را در حال پاچه خواری تشخیص داده و بدون اینکه مزاحم انجام وظایفشان بشوید، با آنها چت کنید.
سوال مهمی که همواره ذهن همه پژوهشگران پاچه خواری را به خود مشغول کرده این است که چرا پاچه خواری در ایندولند شکوفا شده است؟ اغلب آنها به آب های آشامیدنی ایندولند اشاره دارند و می گویند شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد هر گردنکشی وقتی پا به خاک پاک ایندولند می گذارد و جرعه ای از آب این جزیره را می خورد حالا چه زن و چه مرد در اسرع وقت پاچه خوار می شوند. این دانشمندان به ایندولندی هایی اشاره دارند که همسری خارجی و مثلاً آمریکایی اختیار می کنند، آنها قبل از مسافرت به ایندولند ذره ای پاچه خواری بلد نیستند. به محض آنکه به ایندولند رفته و آب آنجا را خورده و بعد از بیست روز به آمریکا بر گردند در دیدارهای دوستانه، همه الفاظ پاچه خواری مصطلح در ایندولند را به کار می برند و با لهجه آب نکشیده می گویند: قربونت برم! من! الهی دورت بگردم! من! و بدخواه مدخواه ندارررررررری؟ در ایندولند به افرادی که خیلی در پاچه خواری مهارت دارند اصطلاحاً "خوش سخن" و یا "شیرین زبان" می گویند.
از این دست شواهد تاریخی فراوانند. استالین دیکتاتور خونخوار روسیه قبل از سفر به ایندولند برای شرکت در کنفرانس معروف لاس توناس در جریان جنگ جهانی دوم، هر قدر اطرافیانش اصرار می کردند که دیدار با مایکل ریموند پاپیروس شاه ایندولند (آن موقع ایندولند پادشاهی بود) را باید دربرنامه خود بگنجاند، نپذیرفته و برای یک کمونیست این دیدار را ننگ می دانست. هنوز دو روز از اقامتش در ایندولند نگذشته بود که با خوردن چند لیوان آب آنجا تغییر عقیده داد و با پای خود به دیدار شاه ایندولند رفت و کلی پاچه خواری کرد. چرچیل نخست وزیر انگلیس و روزولت رئیس جمهور آمریکا چون با خودشان بطری های زیاد آب معدنی آورده و نیاز به آب ایندولند نداشتند، همان عادت دیرین خود را حفظ کرده و به دیدار شاه ایندولند نرفتند. سال گذشته رئیس جمهور آمریکا در سفر رسمی به ژاپن به پاچه خواری امپراطور پرداخت و تعظیمی کرد که بعد از آن در همه کتب ریاضی به عنوان نمونه ای از زاویه نود درجه معروف گشت. انتقادات زیادی در آمریکا راجع به این حرکت رئیس جمهور صورت گرفت و سرانجام پژوهشگران دانشکده شیمی دانشگاه جرج تاون با بررسی دقیق منوی غذائی رئیس جمهور از 48 ساعت قبل از پاچه خواری به این نتیجه رسیدند که ایشان لیوانی آب معدنی وارداتی از ایندولند نوشیده و به همان دلیل پاچه خوار شده است. معالجات بر روی وی هنوز ادامه دارد. پزشکان امیدوارند تا شروع دور دوم ریاست جمهوری تا حدودی تاثیرات همان یک لیوان آب زایل گردد. البته خیلی ها این نتیجه گیری را که آب ایندولند پاچه خوار پرور است، رد کرده و اظهار می دارند تا کسی هوای این جزیره را استنشاق کند برای همه عمر خود پاچه خوار می شود و علاجی هم ندارد. به قول پژوهشگران، بحث در این خصوص هنوز باز و نتیجه گیری نهایی در آینده نزدیک متصور نیست.
پژوهش در مورد پاچه خواری مردم ایندولند، علل آن و احتمالاً معالجه آن (خود مردم ایندولند این پدیده را اصلاً مذموم ندانسته، هیچ! آن را جزوی از فرهنگ بالنده ایندولند به حساب می آورند) ادامه دارد. ایندولندی ها گفته ای را به نام فیلسوف شهیر چین (کنفوسیوس) جعل کرده و پاچه خواری را جزو تعالیم وی میدانند و همیشه از وی نقل قول می کنند:
آینده متعلق به پاچه خواران است:
未来属于鸡蛋橡胶)Wèilái shǔyú jīdàn xiàngjiāo(
همه فیلسوفان و مورخان یونان قدیم که در فرهنگ و جامعه مردم ایندولند مطالعه کرده اند از Plvtarchvsپلوتارخ تا Herodotus هرودوت و Thucydidesتویسیدید و Polybiusپولیبیوس و Xenophoneگزنفون با وجود همه اختلاف نظرهایی که داشته اند در یک جمله متفق القولند:
ایندولند جزیره زیبایی است ولی صد حیف که ایندولندی ها همگی پاچه خوارند.
Recently by cyrous moradi | Comments | Date |
---|---|---|
به صندوق رای ایمان آوریم | 3 | Nov 04, 2012 |
چه باید کرد؟ | 9 | Oct 02, 2012 |
سازش تاریخی | 2 | Sep 03, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Dear Babak
by benross on Mon May 31, 2010 03:00 PM PDTI read and I enjoyed the read very much. I added a comment on the side. If I didn't understand the article, then I won't understand it over and over. I said what I had to say. Let's leave it at that.
Benross I am very
by Babak K. on Mon May 31, 2010 08:27 AM PDTBenross
I am very doubtful that you understood this article. The author of this article masterfully translates his frustrations and disappointments into a Tanz. The respect and Pacheh-Khari are not the same thing. Everybody understands that Pacheh-Khari and the respect are not the same. As a true Pacheh-Khar I must tell you that as soon you start repecting the rights of people, respecting the human rights, and respecting peoples believes, then you can not succed in life if you are an Indo-landeese. We the Indo-landeese can combine the Pacheh-Khari with the Dastmal-dari and come out a successful Indo-Landeese, somthing that you Non-Indo-landeese will nevr understand.
Babak K.
shoaar khordad mah
by maziar 58 on Sun May 30, 2010 08:33 PM PDTPACHE MALAN DAR JAHAN SANAAT GARAND.
sandikaye pache malan indo-land cal. Branch 90210 Maziar
Babak
by benross on Sun May 30, 2010 08:04 PM PDTI understood the article. I simply added my point.
There is nothing wrong with being respectful to a person and respectful to the tradition of expressing a respect (Obama in Japan case). The real problem is 'ta'aarof' not respect. It is an interesting and important subject matter nonetheless.
Benross I think you have
by Babak K. on Sun May 30, 2010 07:46 PM PDTBenross
I think you have not got to understand the true depth of the article. Try read Cyrous' article one more time or even more.Then hopefully you will understand what the article is trying to say. Please answer this question : Are you a Pachehe-Khar or not? It seems to me you are not a Pacheh-Khar, then you can not be a true Indo-landeese. I must tell you that I am a reformed pacheh-Khar.
Babak R.
حرمت گذاشتن به
benrossSun May 30, 2010 07:28 PM PDT
Dear Cyrous Moradi I read
by Babak K. on Sun May 30, 2010 06:10 PM PDTDear Cyrous Moradi
I read your deep and enlightening article about Pacheh-Khari, and I want thank you for your honest and fair assessment of of science of pacheh-Khari in my country Indo-land. I have been and am and will always be a proud Pacheh-Khar. I must tell you that to begin with, I learned the techniques of Pache-Khari like all Indo-landeese from my parents. I learned early on that the Pache-Khari is the path to suceess if you are an Indo-landeese, my parents always reminded me of this. Pacheh-Khari have been always my only tool to succeed in life. As an undergraduate student i was a memebr of Group called Pacheh-Kharan for God. I and my fellow Parcheh-Khars made life miserable for any Indo-landeese who was not interested in Pacheh-Khari. We the ture Indo-landeese followed the techings of our parents in pacheh-Khari and responded hurshly to any form of betryals by an Indo-landeese who refused to be pacheh-Khar. As a Pacheh-Khar I was rewarded by receiving very generous payments called (Arz-eh-Daneshjooee). My family members were admitted to universites and were graduated and like myself were rewarded by very good jobs set a side for the true Pacheh-Kharan. I am a Pacheh-Khar and anybody who is not is an idiot, and they will miss a lot in this life and life after death. I can write you more but I have to attend a memorial service for a Pacheh-Khar's father who passed away recently in Indo-Land. He was a great pacheh-Khar during the reign of the late Indo-Land king and he used his trade until recently to succeed in Indo-land until he passed away and his two sons a daugher and in particular his son-in-law are great pacheh-Khars. Great Pacheh-Khars produce off-springs who prove to be even better Pacheh-Khars.
Always a Pacheh-Khar: Babak K.