جنبش ضد اعدام

نفی اعدام كودكان - و نه نفی مجازات مجرمان


Share/Save/Bookmark

جنبش ضد اعدام
by Hossein Bagher Zadeh
01-May-2009
 

این روزها حركت نسبتا گسترده‌ای‌ در ایران در مخالفت با مجازات اعدام بزهكاران خردسال صورت گرفته است. در هفته‌ها و ماه‌های اخیر و در واكنش به ادامه سیاست كودك‌كشی ‌حاكم در جمهوری اسلامی ایران، تعدادی از نخبگان اجتماعی و فرهنگی و حقوقی و سیاسی با صدور اطلاعیه‌هایی خواهان توقف این عملكرد خشن و ناانسانی‌شده‌اند. برخی از دید حقوقی آن را به نقد كشیده‌اند، افرادی از زاویه فقهی به آن برخورد كرده‌اند، دیگرانی ارزش‌های حقوق بشری و تعهدات بین‌المللی ایران را پیش كشیده‌اند، و كسانی هم از نقطه‌نظرهای تربیتی و جامعه‌شناسی به آن پرداخته‌اند. این مسئله اكنون تا آنجا پیش رفته كه به عنوان یك مسئله انتخاباتی نیز مطرح شده و دست كم یكی از نامزدهای اصلی رأی‌گیری ۲۲ خرداد نیز لغو مجازات اعدام بزهكاران خردسال را در دستور كار خود قرار داده است. این امر در كشوری كه بزرگترین آمار این‌گونه اعدام‌ها را در سطح جهانی دارد و لقب «آخرین اعدام كننده كودكان» را به خود اختصاص داده امیدبخش است و باید آن را مغتنم شمرد. در عین حال، باید در مورد برخی از اظهاراتی كه اصل مجازات را با نوع خاصی از مجازات (اعدام) برابر می‌گیرند و توهم «لغو مجازات اعدام = نفی‌مجازات» را دامن می‌زنند هشدار داد.

نوشتجات و بیانیه‌ها در مخالفت با اعدام كسانی كه در سن زیر ۱۸ سالگی مرتكب جرم می‌شوند در هفته‌ها و روزهای اخیر گسترش یافته است. بیانیه كانون مدافعان حقوق بشر تحت عنوان «اعدام بس كودكان» در ۳۱ فروردین منتشر شد كه از آن به عنوان «سومین اقدام ملی» این كانون یاد شده است. به دنبال آن جمعی كه از آنان تحت عنوان «فقها، حقوقدانان و فعالان اجتماعی و سیاسی» یاد شده است بیانیه‌ای «در مخالفت به مجازات مرگ برای كودكان» در هفته اخیر منتشر كردند. در میان امضاكنندگان این بیانیه، نام مهدی‌ كروبی یكی از دو نامزد اصلی جناح اصلاح‌طلب در رأی‌گیری ریاست جمهوری اسلامی ایران نیز دیده می‌شود. علاوه بر این، شنبه گذشته (۵ اردیبهشت) روزنامه اعتماد ملی در یك ویژه‌نامه موضوع اعدام كودكان را در دو صفحه كامل مورد پوشش قرار داد و فعالان حقوق بشری كه علیه اعدام كودكان در داخل كشور مبارزه می‌كنند از جوانب مختلف به بررسی موضوع پرداختند. و سر انجام، همین روزنامه در شماره امروز خود (۸ اردیبهشت) تحت عنوان اصلی صفحه اول خود «كروبی: اعدام كودكان را متوقف كنید» به نشر اطلاعیه‌ای از نامبرده پرداخت كه حاكی از خواست او برای لغو این مجازات است.

با توجه به این كه جمهوری اسلامی ایران همه ساله چندین كودك بزهكار را به كام مرگ می‌فرستد و هم‌اكنون بیش از یك صد نفر به دلیل جنایاتی كه احیانا در سن زیر ۱۸ سال مرتكب شده‌اند در صف اعدام قرار دارند، اقداماتی از این قبیل در فاصله فقط یكی ‌دو هفته قابل توجه است. البته باید یادآور شد كه فعالان حقوق بشری در داخل و خارج كشور سال‌ها است كه برای لغو مجازات اعدام و به خصوص اعدام بزهكاران خردسال مبارزه می‌كنند و آن‌چه كه اكنون دیده می‌شود تا حد زیادی ثمره تلاش این فعالان در طول سالیان دراز بوده است. در میان این فعالان به خصوص باید از عمادالدین باقی یاد كرد كه علارغم فشارهای سنگینی كه از سوی حاكمیت متوجه او شده و در سال‌های اخیر مدت‌های زیادی را در زندان گذرانده است به صورت بی‌وقفه در این زمینه كار كرده و با تحقیقات جامعه‌شناسانه از یك سو و تفحصات فقهی از سوی دیگر زمینه پذیرش لغو اعدام و به خصوص اعدام بزهكاران خردسال را در سطحی از رهبران و اندیشمندان مذهبی فراهم آورده است. صرف نظر از نظام سیاسی حاكم، فرهنگ اجتماعی جامعه ما تا حد زیادی تحت نفوذ رهبران مذهبی جامعه است، و هر اقدامی كه این رهبران را به سوی پذیرش ارزش‌های حقوق بشری سوق دهد در تحول فرهنگی جامعه به سوی این ارزش‌ها مؤثر خواهد بود.

كشیده شدن این امر به فعالیت‌های انتخاباتی نیز قابل توجه است. توجه كنیم كه كمتر از ده سال پیش و در اوج حكومت اصلاح‌طلبان به ریاست جمهوری آقای خاتمی، یك پیشنهاد ساده لغو مجازات اعدام از سوی نویسنده این سطور در یك نوشته كوتاه در صفحات داخلی روزنامه نشاط به چه سر و صدایی منجر شد كه روزنامه را به توقیف كشاند، و ناشر و سردبیر آن همراه با آقای باقی كه به دفاع از نشر آن مقاله پرداخته بود به زندان‌های طولانی‌ محكوم شدند و عالی‌ترین مقامات حاكم تصریحا یا تلویحا حكم ارتداد و قتل نویسنده را صادر كردند. و امروز در كمتر از ده سال كار به جایی رسیده است كه نه فقط موضوع در نشریات داخل كشور به راحتی مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرد و بلكه یك نامزد اصلی انتخاباتی نیز به جنبش ضد اعدام (اگرچه فقط در مورد نوجوانان فعلا) می‌پیوندد و لازم می‌بیند كه این موضع خود را علاوه بر امضای بیانیه‌ای به همراه دیگران در یك بیانیه اختصاصی نیز مطرح كند. این تحول، همان طور كه در دو مقاله پیشتر تحت عنوان «از توقف گشت‌های ارشاد تا تغییر در قانون اساسی» نوشتم، بیش از هرچیز نشان دهنده تغییری رادیكال فرهنگ اجتماعی جامعه ما و از جمله «بالا رفتن سطح خواسته‌ها و توقعات مردم در سال‌های اخیر» بوده است.

صرف نظر از این تحولات در سطح بالا، باید هم‌چنان به مبارزه ضد مجازات اعدام و به خصوص اعدام بزهكاران خردسال ادامه داد و لحظه‌ای از آن باز نایستاد. علاوه بر این، باید در بیان دلایل نفی این نوع از مجازات به دقت سخن گفت و از زبان عاطفی در مورد مسئله‌ای حقوقی، اجتماعی و قضایی اجتناب كرد. برخی چنان سخن می‌گویند كه گویی نفی مجازات اعدام به معنای نفی اصل مجازات است و با این استدلال به این واكنش اجتماعی دامن می‌زنند كه پس مخالفان اعدام اصولا با مجازات مجرمان مخالفند. این برخورد به خصوص در مورد بزهكاران خردسال كه گاه چهره‌ای معصوم از آنان عرضه می‌شود بیشتر به چشم می‌خورد. این مسئله اخیرا در مورد دلارا دارابی كه یك بزهكار خردسال پیش آمد و به آنجا منجر شد كه خانواده مقتول از برخوردهای احساسی در مورد او گله كردند و آن را یكی از دلایلی شمردند كه چرا در برابر خواست‌های مربوط به عفو او مقاومت می‌كنند. در همان هنگام آقای باقی‌ طی ‌مصاحبه‌ای با رادیو زمانه از نوع برخوردهای احساسی به مسئله انتقاد كرد[۱] و اشاره نمود كه این نوع برخوردها ممكن است نتیجه عكس داشته باشد و به دلیل مقاومت خانواده مقتول در برابر گذشت از قصاص، سرنوشت محكوم را بدتر كند.

متأسفانه نمونه این برخوردها در بیانیه‌های اخیر هم دیده شده است. و مهمتر این كه این بیانیه‌ها دقیقا از سوی كسانی‌ منتشر می‌شود كه باید به این نكات حقوقی و حقوق بشری بیشتر توجه داشته باشند. برای مثال، در بیانیه «اعدام بس كودكان» كانون مدافعان حقوق بشر می‌خوانیم: «از دیرباز در جوامع مختلف بشری، این امر بتدریج پذیرفته شد که صرفاً اشخاصی باید کیفر اعمال خویش را ببینند که از نظر رشد لازم و کافی قوای فکری، توانایی پیش بینی نتایج کار خود را داشته باشند و به همین دلیل مجانین و اشخاصی که به بلوغ فکری نرسیده اند را شایسته کیفر نمی دانند. از این رو بسیاری از کشورهای جهان با امضای پیمان نامه های جهانی، خود را ملزم به رعایت حفظ حق حیات برای کودکان زیر ۱۸ سال کرده اند. این کشورها تضمین کرده اند که افرادی که در زیر ۱۸ سالگی مرتکب جرم می شوند، حکم اعدام دریافت نکنند.[۲]» در این بند به صراحت «كیفر» با «حكم اعدام» برابر نهاده شده و از مقدمه نادرست معافیت از كیفر برای كودكان زیر ۱۸ سال (كه در زیر توضیح داده می‌شود) به نتیجه نامربوط حفظ حق حیات این كودكان رسیده است. مشابه همین برخورد در بیانیه «فقها، حقوقدانان و فعالان اجتماعی و سیاسی» آمده آن‌جا كه می‌گوید «امروز عرف جهانی اعمال مجازات ... را نسبت به افراد زیر سن ۱۸ سال مردود و ناپسند می داند[۳]».

مسئله همان طور كه بارها در این ستون مطرح شده این است كه مخالفت با مجازات اعدام به معنای مخالفت با مجازات نیست؛ كه تعقیب و مجازات مجرمان خود یك خواست اساسی حقوق بشری است؛ كه اعدام بیش از آن كه مجرم را مجازات كند خانواده او را به عزا می‌نشاند و مجازات می‌كند؛ كه اعدام مسئله اعدامی نیست و بلكه مسئله اعدام كننده است؛ كه مجازات باید بازدارنده و آموزنده باشد و اعدام چنین خصوصیتی ندارد و بلكه مروج خشونت و جنایت است؛ كه جمهوری اسلامی با قانون قصاص عملا خانواده مقتول را در برابر دو گزینه دردناك می‌گذارد: یا قصاص و مرگ انسانی را مرتكب شدن و خانواده‌ دیگری را علاوه برخود به عزا نشاندن، یا عفو قاتل و شاهد ازادی و رهاشدن او در اجتماع بدون تحمل هیچ مجازات متناسب با جرم؛ كه فلسفه قضا در جمهوری اسلامی نه تنبیه و تنبه و بازسازی مجرم و كاهش خشونت در جامعه و بلكه انتقام و عادی‌سازی و ترویج خشونت است؛ كه دستگاه قضا باید جرم را یك مسئله اجتماعی بشناسد و نه فقط مسئله‌ای خصوصی و شخصی، و بار مجازات مجرم را از دوش بازماندگان داغدیده قربانی بردارد و خود مسئولیت آن را عهده‌دار آن شود. مجرم را باید مجازات كرد و نه این كه با كشتن او جنایتی دیگر را به جنایتی كه انجام شده است افزود و آن را مضاعف كرد.

این همه البته در مورد مجازات همه مجرمان صدق می‌كند. در مورد بزهكاران خردسال نیز سخن در این نیست كه آنان اصلا مجازات نشوند؛ سخن در این است كه مجازات اعدام به طریق اولی نباید در مورد آنان اعمال گردد. فعالان حقوق بشری نمی‌توانسته‌اند لغو مجازات اعدام را به صورت مطلق در اسناد بین‌المللی‌ لازم‌الاتباع بگنجانند و لذا از موارد خاص آن شروع كرده‌اند. لغو مجازات اعدام در مورد بزهكاران زیر ۱۸ سال یا محدود كردن این مجازات به جنایات خیلی سنگین از این نمونه‌ها بوده است. و الا هیچ سند حقوق بشری خواهان آن نشده است كه بزهكاران خردسال مطلقا از مجازات معاف باشند، چه برسد به این كه مدعی شویم كه «از دیرباز در جوامع مختلف بشری، این امر بتدریج پذیرفته شده» است و یا «عرف جهانی اعمال مجازات ... را نسبت به افراد زیر سن ۱۸ سال مردود و ناپسند می داند». این امر منطقی هم نیست. چگونه می‌توان استدلال كرد كه فی‌المثل اگر فردی ۱۸ ساله مرتكب جنایتی سنگین شد به اشد مجازات (مثلا حبس ابد) محكوم گردد، ولی اگر دو روز زودتر چنین كاری كرد از مجازات كاملا معاف باشد. به همین دلیل تمامی كشورهایی كه به میثاق‌های بین‌المللی حاوی‌ نفی مجازات اعدام برای بزهكاران خردسال متعهدند و آن را اجرا می‌كنند به جای آن مجازات‌های دیگری متناسب با سن مجرم برای ردیف‌های سنی مختلف مثلا ۱۲ تا ۱۵ سال و ۱۵ تا ۱۸ سال وضع كرده‌اند - مجازات‌هایی كه علاوه بر جنبه‌های آموزشی تنبیه و تنبه را نیز در بردارد.

از این رو بسیار مهم است كه پیكارگران ضد اعدام طوری سخن نگویند كه گویی مخالفت با اعدام به معنای مخالفت با مجازات به معنای كلی آن است، و یا ادعاهای بی‌اساسی را در مورد نفی مطلق مجازات بزهكاران خردسال در جهان پیش بكشند. باید در عین مخالفت با اعدام بر لزوم مجازات انسانی مجرمان تأكید كرد، و باید از كاربرد زبان احساسی در مورد بزهكاران خردسال نیز (همانند سایر بزهكاران) اجتناب ورزید. با كودكان بزهكار البته نمی‌توان و نباید همانند یك بزهكار بزرگسال رفتار كرد، و باید مجازات آنان متناسب با گروه‌های سنی مختلف بیشتر جنبه آموزشی و بازسازی داشته باشد. ولی این تفاوت‌ها به معنای معافیت آنان به خصوص برای كسانی كه در هنگام ارتكاب جرم در سنین نزدیك ۱۸ بوده‌اند نیست. مخالفت با اعدام به معنای مخالفت با آدم‌كشی و خشونت است، و ربطی‌ به نوع جرم و شدت و ضعف آن ندارد. باید از استدلال علیه اعدام به نفی آن علیه بزهكاران خردسال به عنوان به طریق اولی رسید، و لغو اعدام در مورد بزهكاران خردسال را به عنوان گامی در جهت لغو كامل اعدام تلقی كرد (كه در برخی از اسناد حقوق بشری نیز بدین گونه از آن یاد می‌شود). و سرانجام باید چنان از نفی اعدام سخن گفت كه جامعه احساس كند با لغو اعدام، عدالت (و از جمله، مجازات مجرمان) بهتر و مؤثر‌تر اجرا خواهد شد - كه دقیقا چنین است.

----------------------


[۱] //www.emadbaghi.com/archives/001038.php#more
[۲] //www.humanrights-ir.org/php/view.php?objnr=235
[۳] //news.iran-emrooz.net/index.php?/news1/17830/ From: Iran Emrooz

Share/Save/Bookmark

Recently by Hossein Bagher ZadehCommentsDate
فقر فرهنگی نقد در اپوزیسیون
1
Dec 02, 2012
از ادعا تا عمل
5
Nov 21, 2012
انتخاب مجدد اوباما
3
Nov 15, 2012
more from Hossein Bagher Zadeh
 
MiNeum71

In Memory of Atefah Sahaaleh †

by MiNeum71 on


Majid

A "Road less traveled"

by Majid on

Excellent analysis, very timely point and an interesting angle to look at the issue of child execution, Thank you.


Orang Gholikhani

Dariush: Justice as humain being is not perfect

by Orang Gholikhani on

Justice as humain being is not perfect. If you are poor or wealthy, justice is not the same, remeber OJ Simpson case !

What if one day you are accused wrongly and be killed by justice. If justice discover his mistake later, can we bring you to life !

In France, Death penalty abolished 20 years ago. Since there is not more crime and I could tell you French society is more protected and peacefull than US were people carry guns and criminals continue killing people even if they know there is a death penalty! Death penalty is not dissuasif.

You are right justice is for protecting people and not for making revenge.

I dont speak about Iran and other Tyranic countries where it is not about justice.

Orang


default

A just death penalty is

by Dariush (not verified) on

A just death penalty is justice. Not just the victim, but also the community will be protected.

Yes,in many cases jail is sufficient and in some cases not, and the death penalty is the last option.

What will you do with someone who has killed number of people or committed many other crimes? Put him in jail and feed him and provide him with medical attention and more for decades on who's expense?, the victim's?

How many times dangerous criminals have been set free and committed more crimes? How many of them operate from jail? How many of them do the same in jail?

Will you feel the same, if you were the victim?

As for underage, that is a different story and they should be given more chances. One, who's brain is not developed completely should not get the same punishment as an adult who's brain has developed and the development of brain years later doesn't justify the penalty for a crime committed as a minor, as they are in different states of mind.
Just as an adult who is mentally ill than one who is not.

The problem we see today is not the death penalty, it is the justice system.

How ever, I agree that in Iran with respect to political prisoners, minorities and human right activists abolishing death penalty and torture is a must, since these are not criminal acts and it is not for government to say they are, but the public as a whole and that is not the case in Iran and there is much more than reasonable doubt.


Orang Gholikhani

Thanks

by Orang Gholikhani on

Thanks M. Bagher Zadeh for your article. I support you and I hope, it may help changing Iranian's mind and avoid all theses annonymouse comments by people  who don't have the courage of supporting their words.

 This is a worldwide concern which divide the world. Even in democracy like USA some states continue applying death penalty.

Answering to all who are worry about criminality, you can compare criminality in countries who abolish death penalty with others who don't and you see it is even less. And in many case prison could be a greater punishment and avoid killing somebody who is innocent.

//www.worldcoalition.org/modules/accueil/index.php?sel_lang=englishh

//www.deathpenaltyusa.blogspot.com/

//www.abolition.fr/ecpm/index.php


default

I read all the questions and

by Dariush (not verified) on

I read all the questions and answers in the links Ostaad has attached. There were many interesting points.

To name one, it was exactly the statement you wrote by Albert Camus. It said, no government has the right to take a life, unless it is a just government and it is the duty of the public to make sure that the government is as such. To me, that means, if people do not see the government as just, even some people, that creates the reasonable doubt for a just punishment to be served. It also says, if there is reasonable doubt, the punishment should be delayed till it is proven beyond any reasonable doubt, unless not one or two or three, but four people who have witnessed the crime testify.
I must note that it takes one witness in western justice.

It also says, Islam puts the death penalty in the hands of the victim's family rather than state and encourages forgiveness, but if the family doesn't forgive it must be done to protect the rights of the victim and who is the government to deny the victims right and who's right is important? The victim or the criminal?

It also says, if someone confessed to a crime, he/she should be given time to think about what they are confessing to and be asked three times in different times to make sure they are aware of what they are confessing to and even they be questioned of possibility of them making a mistake in their confession.

Now, Is the government a just government? We certainly have many who disagree, even among the clergy men.

Is there reasonable doubt when Delara says, she didn't do it? Sure is.

Has the Islamic laws been applied to Delara Darabi? we know the government is not just and we don't know if her Islamic rights have been respected.

I am for the death penalty. That is justice in some cased.
But apparently, these questions and some more should be addressed based on Islamic law, before any punishment, specially an execution.

Otherwise, based on MiNeum71 comments, they should be executed since they are Iranian.


MiNeum71

Death Sentence? No Go ...

by MiNeum71 on

I´m speechless. We heard the sad news yesterday, and still some of the self proclaimed intelligentsia write sentences like I am all for capital punishment BUT or I haven't decided where I stand on capital punishment. This is embarrising.

I´m watching at the pics of the hanging of Atefah Salaaleh right now, I see so many people standing there enjoying this event. I´m reading the comments in the different threads right now, I feel so much cold hearted ugliness. This is embarrising.

Iran´s problem is not the IRI, Iran´s problem are the Iranian societies and people in and out of Iran. They are (considering the few exceptions) all Vah-Shee, Ham-mal, Bee-fahm and Ah-magh.

Shame on you, Iran,
Shame on you, Iranian culture,
Shame on you, Iranian people.

 


default

جنبش ضد اعدام better : waterbording

Faribors maleknasri M.D. (not verified)


Let's abolish the death penalty, yes go ahead. Greeting


Ostaad

Let's abolish the death penalty

by Ostaad on

"No government is ever pure or wise enough to claim the power to kill."
Albert Camus

 

See what others are doing already, and let's start the campaign against death penalty ASAP. 

//www.iippi.org/

BTW, this is what we're facing on the dark side:

//www.islamonline.net/servlet/Satellite?cid=1...